رازهای ماندگاری عاشورا

رازهای ماندگاری عاشورا

محمدعلی خالق نژاد
گروه جامعه: ابعاد شخصیتی اباعبدالله الحسین علیه السلام به ویژه قیام خون بار آن حضرت به آسانی دست یافتنی نیست .هرچه درباره آن حضرت گفته ونوشته شود باز سخن های ناگفته بسیار باقی است.وبه راستی عمر آدمی وآدمیان برای آنچه اوآفرید ودر حیات انسانی درافکند، کفایت نمی کند .لکن به قول شاعر :
آب دریا را اگر نتوان کشید
هم به قدر تشنگی باید چشید
به گزارش آراز آذربایجان، برهمین اساس هم برآن شدم دراین ایّام حزن وماتم حضرت سیدالشهداء(ع)واهل بیت ویاران باوفایش به وسع قلم واندیشه خود در حدتوان جلوه هایی از رازهای ماندگاری عاشورا وواقعه کربلا را به رشته تحریر درآورده وبه ساحت مقدّس دردانه رسول الله (ص) ودوستدارانش تقدیم نموده وادای دِینی کرده باشم .
در واقع مصیبت امام و اهل بیت(ع) از شب ۲۸ ماه رجب سال ۶۰ هجری هنگامی که والی مدینه از حضرت بیعت برای یزید خواست، و حضرت هجرت به مکه را آغاز کرد شروع شده است!
واقعه کربلا یکی از نوادر رویدادهایی است که درتاریخ بشری پدید آمده وهمچون دیگر وقایع ،درآن گروهی اندک به انگیزه احیای ارزش ها وتعالی آدمیان در رویارویی باسپاهی گران که ادای وظیفه سیاسی، اجتماعی ویا دست یابی به نام ونان ،
محرکی نداشتند مورد ستم واقع شده وبه خاک وخون کشیده شدند .به راستی صفحات تاریخ هیچگاه از وجود چنین انسان‌هایی که با اهدافی بزرگ وانسانی گام پیش نهاده وبرای نیل بدانها جان خویش را فدانمودند خالی نبوده، چنانکه وجود انسانهای پیرو ، مطیع وعوام که بدون شناخت ودریافت راه، تنها به حکم دیگران دست به خون ریزی وقتل وغارت زده اند نیز اندک نبوده اند.
واقعه عاشورا درنگاه اولیّه یکی از آنهاست که عدّه ای اندک به رهبری وپیشوایی امام حسین (ع) درسال ۶۰هجری حرکتی را برعلیه ظلم وبیداد آغاز کرده ودر اندک زمانی دراوایل سال ۶۱قمری به دست قدرت وسیاست ویابهتر بگوییم ثلاثه (زر و زور تزویر) سَبُعانه به شهادت رسیدند وهمچون دیگر وقایع ،بازماندگان آن به اسارت واموال اندک شان به غنیمت برده شد وگروه به ظاهر پیروز این پیکار نابرابر پس از موفقیّت ظاهری به جشن وپایکوبی پرداخته وبرای تسکین قلوب عوام مردم ونیز اظهار قدرت حکومت در سرکوبی شورشیان ،اینان را در میان مردم گرداندند وعدّه ای هم به یُمن توفیق های به دست آمده خشنود گشته و مدالی در یافتند وعده ای به رغم شکست خوردنشان تحقیر شدند واین سنّت جنگ ها وجدالها درتاریخ بوده وهست.نه دگرگونی می یابد ونه ازبین می رود.
اما ازمیان همه حوادث تاریخ ،واقعه عاشورا ویژگی بارزی داشته وماندگار شده است وگذر زمان نه تنها برروی آن پرده نیفکنده وآن را به بوته نسیان و فراموشی نسپرده است ،بلکه هرروز به رغم تلاش‌هایی که برای نابودی آن در ادوار تاریخی ،به ویژه عصر متوکل عباسی صورت گرفته نمایان ترش ساخته وغبار ها از آن زدوده وبرخلاف دیگر وقایع ،دیرینگی بر عظمت آن افزوده وشکوفاترش ساخته است .
به راستی چه عنصر یاعناصری در واقعه عاشورا وجود داشت که اینگونه بر تارک تاریخ درخشندگی یافته وماندگار شده است؟!وچه چیزهایی درآن بوده که نه تنها گذر زمان برآن غباری نیفکنده، بلکه پرده ها راکناری زده وجلوه هایی از آن را وانموده است ودل های بیشتری به آن توجه یافته وشیفته می شوند .
برای پاسخ به این پرسش اساسی ،تامّلی ویژه لازم است تا بتوان در پرتو آن واقعیّت قضیّه را دریافت وبه گونه ای ماندگاری واقعه را به درستی فهم کرد.
بااین توصیفات باید گفت در ماندگاری واقعه عاشورا عواملی چند دخیل بودند که به اختصار به چند مورد از آنهااشارتی می شود:
۱-اولین کشته از خاندان رسول الله (ص)
امام حسین علیه السلام که نوردیده پیامبر گرامی اسلام(ص) بوده وبارها ازطرف رسول خدا (ص) ستوده ومایه نجات بشر خوانده شده بود وملاک حق وباطل، به دست گروهایی که مکنت واعتبار خودرا ازپیامبر یافته بودند به قتلگاه برده شده وبه خاک وخون کشیده شد.
بی تردید این واقعه ای غیر منتظره وبی پیشینه بود وحتّی بعدهانیز هیج جا چنین فاجعه اسفباری روی نداد که عدّه ای به رغم خواست وپسند رهبر دینی خویش محبوب‌ترین فرداورا به فجیع ترین شکل به کشتن دهند.کشته شدن فرزند رسول خدا هرگز امری توجیه شدنی نبود اما یزید مست قدرت وبی تجربه‌بدون درنظر داشتِ جوِّ حاکم براندیشه عمومی جامعه ،خام موقعیتی شد که نمی دانست چگونه وبه چه بهایی بدورسیده وبی محابا دستور کشتن سبط رسول‌ الله(ص) را درصورت عدم بیعت، به امیرش در مدینه داد.زشتی این عمل چیزی نبوده ونیست که بتوان ارچهره تاریخ آن رازدود،تااسلامی هست ومسلمانی خاطره قربانی کردن فرزند پیام آور اسلام به دست حاکم قدرت یافته ازاسلام باقی خواهد ماند.
۲- بدعتی درآیین نبرد جوان مردانه
آدمیان باهر فکر وفرهنگی به قواعدی پای بندند که همان قواعد به پایداری نظامشان می_انجامد استواری هرجامعه ونظامی براصولی است که لزوماً آن اصول ارزشی وانسانی نیست امّا اساس جامعه به شمار می آید .عرب ها اگر چه در ظلمت وگمراهی به سر می بردند وارزشها وملاک های انسانی در میانشان حاکم نبودولی خود به اصولی دل داشتند که تخلُّف از آن را شایسته غیرت عرب نمی دانستند،حتی آنگاه که به غارتگری می پرداختند بازبه قواعدی توجه داشتند ازجمله آن قواعد که درتفکر دینی نیز برآن صحّه نهاده شده خود نگهداری از آزار واذیّت کودکان ،زنان وپیران درپیکار است.
بطوریکه درواقعه کربلا ،امام زین العابدین(ع) که مریض بود ،حضور داشت ودر بستر آرمیده بود چون امام حسین( ع)شهید شد شمربن ذی الجوشن گفت : بکشید این مردرا.
مردی از یارانش به سرزنش گفت: سبحان الله! آیا جوانی را که مریض وناتوان از کارزار است‌ می کشی؟! اینجابودکه عمرابن سعد آمد وگفت تامُتَعَرِّضِ زنان واین مریض نشوند.(طبقات ابن سعد ،ج۵،ص۲۱۲).
به هرروی درواقعه کربلادر مورد بازماندگان نه سنّت اسلامی رعایت شد ونه به سنّت عربی توجه گردید.گذشته ازآن که زنان وکودکانِ اسیر به خاندان رسالت وپیامبری منتسب بودند و ملاحظه حرمت آنان حکم شریعت ودیانت بود،چون اسیر و بی پناه بودند؟
به حکم انسانیّت وغیرتمندی نیز، چنانکه از امام حسین (ع)ذکر شده ،آنگاه که سپاه دشمن به حریم حرم تجاوز آغازیدند با صدای بلند فرمود:»یا شیعه آل ابی سفیان ان لم یکن لکم دین ولا تخافون المعاد فکونوا احراراً فی دنیایم «(سیدبن طاووس، اللهوف فی قتلی الطفوف،ص۷۱)می بایستی نسبت به آنان نرمش نشان داده وتیمارشان کنند اما نه تنها چنین نکردند بلکه به زشت ترین شیوه ممکن بااسرا رفتار وبه آزار واذیّت آنان دست زدند و…رفتاری که نه به راستی پیشینه ای داشت ونه بعدها به مانند آن رخ دادوهمین امر خود موجب ماندگاری واقعه عاشورا شد.
۳-استواری امام وپافشاری براصول
حرکت امام حسین علیه السلام فراوان مورد تحلیل وبررسی قرار گرفته وقلم های بسیاری زندگی وقیام حضرتش را به تصویر کشیده اند که دراینجا چندان به بسط وگسترش آن نیازی نیست لکن اشارتی مختصر ضروری می نماید.
امام حسین(ع) به حکم وظیفه دینی ومسئولیّت انسانی ،برای رهایی انسان ها از قید وبند جاهلی به عرصه اعتراض گام نهاد ودرپی دنباله روی از جدّ بزرگوارخویش پیامبر (ص) برآمد تا سنّت های اورازنده کند .
به راستی استواری امام براصول وعدم نرمش درمقابل آن در تمام تاریخ بی بدیل است. لحظه لحظه حرکت امام حسین (ع) از مدینه تامکّه،ازمکّه تاکربلا واز کربلا تا شهادت مایه شگفت وحیرت بود ونشانی از پایبندی ایشان به اصول .
واقعه عاشورا، تقابل صلابت انسان دین دار وهدفمند درمقابل جبهه مقلد وبی ریشه بود.همین امر آن راماندگار ترش ساخته است.شور وشعور حاکم بر حرکت امام وپذیرش مرگ با آغوش باز به همراه نهضت آگاهی بخش فضایی آفرید که دیگر هرگز مشابه نیافت واین یگانگی بدان ویژگی بارز بخشیده است وتاریخ بشری چه پیش از او وچه پس از وی نتوانسته نمونه ای رانشان دهد که باحرکت امام مشابه باشد.
۴-الگودهی قیام
همچنانکه تاکنون بیان شد مجموعه ای ازعناصر دربرجستگی واقعه عاشورا نقش آفرید ودریک بازخورد طبیعی به برجستگی آن افزوده شد ،بااین توضیح که حرکت ارزشمدارانه امام حسین علیه السلام که به انگیزه احیای سنّت نبوی و علوی و نیز امر به معروف ونهی ازمنکر صورت گرفته بود ،آن هم از طرف کسی که خود نزد پیامبر خدامحبوبیّت ویژه داشت واز طرف حضرتش به اوصاف بلندی ستوده شده وکشتی نجات آدمیان خوانده شد ? آن الحسین مصباح الهدی وسفینه انجاه?ونیز ایثارگری ووفاداری که درهمراهانش دیده شد وهمه اینهااز آگاهی وشناخت برین آدمی حکایت داشت وتفسیری متعالی از زندگی وهستی ،خود سرمشق والگویی برای بسیاری آدمیان گردید که درپی یافتن راه صحیح زندگی وگریز ازذلَّت درجستجو وکاوش اند واین قیام ازهمان آغاز الگویی برای دیگران شد ،الگویی قابل پیروی وعمل .این خود در ماندگاری عاشورا موثر افتاد وهرروز عدّه ای درپی شناخت بهتر آن برآمده‌وزوایای آن راگشودند تابتوانند برآن اساس گامی پیش نهند..
نتیجه آنکه عناصر ماندگار ساز،چنان که بیان شد ،تنها در این واقعه به چشم می خورد. در این تحلیل‌به عوامل عمومی وعناصر پنهانی غیر قابل اثبات توجهی نشده است. همه آنچه گفته شد به راحتی قابل اثبات وارائه است وهر انسان اندیشه_گری می تواند به آن دست یابد ./.

نوشته شده توسط admin در شنبه, ۳۱ تیر ۱۴۰۲ ساعت ۸:۳۲ ق.ظ

دیدگاه


7 − سه =