دریاچه ارومیه خشکید چون آب پشت سدها حبس وتبخیر شد

دریاچه ارومیه خشکید چون آب پشت سدها حبس وتبخیر شد

گروه اجتماعی:رودخانه ها و دریاچه های کشور یکی پس از دیگری خشک می شود فهرست بلندی از چشمه ها و آبراهه های کشور که دیگر نیستند و فقط به خاطره ای تبدیل شده_اند. جالب اینجاست که برخی مانند دریاچه ارومیه به دلیل نحوه سدسازی خشک گردیده اند. سدسازی هایی که به خاطر تأمین آب کشاورزی آب را پشت سد حبس و سپس تبخیر کردند. در نهایت نه تنها کشاورزی سامان نیافت، که تبدیل دریاچه ارومیه به شوره زار، کشاورزی منطقه را تعطیل و روستائیان را بیکار نمود. بیکاری و بی آبی هایی که اکنون به بحران تبدیل شده است و اختلاف قومی و منطقه ای را هم پدید آورده اند.
این بحران بزرگ تنها ابعاد اقتصادی ندارد جوانب ژئوپولیتیک و سیاسی این رویداد، عواقب بسیار مهمی در پی دارد. اکنون در سطح جهانی مسائل مربوط به ژئوپولتیک آبی اهمیت پیدا کرده است و به عنوان نمونه نبرد بر سر آب نیل بین تمام کشورهایی که در حوضه رودخانه نیل واقع گردیده اند، بوجود آمده که قصد احداث سد بر روی این رود تاریخی را داشته اند. در ایران هم با توجه به وقایعی که پیرامون آب زاینده رود بوجود آمده است و وقایعی که بر کارون و اطراف آن گذشته است، تنش های سیاسی و قومی پیرامون آب به طور بالقوه فعال بوده و به یک بحران امنیتی تبدیل شده است.
آب اولین و جدی ترین دشمن سرسخت آتش است که غالبا پیروز میدان در نبرد با شعله ها محسوب می شود، این در حالی است که امروز زبانه شعله های بحران »آب« سر به آسمان کشیده و رنگ آبی آن را قرمز کرده است، بی آنکه مورد توجه جدی قرار بگیرد.
با توجه به آمارهای ارائه شده و همچنین هشدارهایی که از طرف کارشناسان درباره ی مساله ی بی آبی به گوش می رسد، ایران برای تابستان پیش رو دارای مشکل جدی و در در دراز مدت نیز با توجه به اقلیم جغرافیایی کشور و تنوع بارشی آن می توان پیش بینی کرد که در آینده مشکل آب در بیشتر مناطق ایران دیده می شود چرا که از کل مساحت ایران تنها ۱۵ درصد برخوردار از پوشش گیاهی است و بیش از ۸۵ درصد کشور ما جزو مناطق خشک و نیمه خشک محسوب می شود؛ از این رو انتظار بروز بحران آب در کشور غیر منطقی نیست.
نباید فراموش کرد که بحران آب ریشه یی طولانی در کشور دارد. حفر قنات ها و ساختن آب انبارهای مختلف و متعدد در شهرهای ایران نشان می دهد که ایرانیان همواره با دغدغه ی دستیابی به آب رو به رو بوده اند.
حادثه پلاسکو زنگ خطری بود که مسأله ایمنی و اهمیت آن را برای مردم و مسئولان ما بیشتر نمایان ساخت. اما چرا ما مردمانی هستیم که از یاد برده ایم علاج واقعه را قبل از وقوع آن باید کرد؟!. بحران آب در ایران خیلی جدی است، آتشی زیر خاکستر با ابعاد بسیار ویرانگرتر و مخرب تر از پلاسکو. هشدارهای رسمی اخیر مبنی بر جیره بندی آب در مقابل آنچه بر سر منابع آبی در ایران آمده است حقیر جلوه می کند. گزارش امسال سازمان ملل نشان می دهد که ۸۰ درصد مساحت ایران خشک شده است، دو سوم خاک ایران بیابان و یک پنجم مساحت ایران بیابان مطلق است.
فلات ایران از عهد باستان تاکنون ناحیه ای کم آب بوده است ولی آنچه تمدن ایرانی را سرآمد تمدن بشری ساخت، مدیریت منابع محدود آب بود. قنات یا کاریز دستاوردی است که پارسیان به جهانیان هدیه کردند؛ کانال و آبراهه ای زیرزمینی که آب شیرین را جمع آوری و برای مصارف خانگی، کشاورزی و دامی به سطح زمین منتقل می کند، آن هم با استفاده از نیروی ثقل زمین. با وجود چنین تاریخی، ایران در حال تبدیل شدن به کویری غیر قابل سکونت است و عجیب آنکه کمتر هشداری نسبت به این موضوع شنیده می_شود.
ایران در جایی قرار گرفته است که به عنوان مثلث خشکسالی از آن نام می برند، مکانی بین تنگه جبل الطارق، شاخ آفریقا و پاکستان. تمام این مناطق از کم آبی رنج می برند. تمدن تاریخی ایران یکی از پایه های آن بر اساس مدیریت آب بنا شده است. بعضی مواقع با نوعی نبوغ به خصوص مسأله قنات ها، آبراهه ها و سدها، ایران نقش بسیار مهمی در مدیریت آب ایفا کرده است. سابقه رودخانه ها و چگونگی بهره برداری از آنها هم بیانگر حساسیت و نگاه ایرانیان به مسأله بسیار مهم آب بوده است. به عنوان نمونه، طومار منسوب به شیخ بهایی در دوره صفویه در رابطه با چگونگی استفاده از آب رودخانه زاینده رود، بر نقش و جایگاه مدیریت بهره برداری از منابع آبی در میان ایرانیان حکایت دارد.همان گونه که نسل_های بسیار قدیمی ایرانیان در هزاران سال پیش به این صورت منابع آبی را در شرایط پیش گفته مدیریت و نگاهبانی نمودند و حتی شهرت جهانی پیدا کردند، اگر نسل های کنونی به رغم تمام امکاناتی که در اختیار دارد این مایه حیاتی و خمیر مایه هستی ایران را از بین ببرند و نسبت به آن بی توجه باشند یک مسأله فاجعه بار خواهد بود و حتی حیات تمدن ایران را با خطر نابودی مواجه خواهد کرد. اگر قرار باشد مشکلات اقتصادی ایران را به ترتیب و سلسله وار در نظر بگیریم بدون تردید کم آبی و بحران آب در صدر این لیست قرار خواهد گرفت.
برخی آمارها نشان می دهد که ایرانی ها ۴۰ لیتر بیشتر از متوسط جهانی آب مصرف می کنند و اساساً مصرف آب ایرانی ها در ۳۰ سال گذشته ۲،۵ برابر شده است. نکته آنکه بیشتر از یک سوم آب قابل استفاده مجدد، از دست می رود. به طور کلی شرایط منابع آب هیچ تناسبی با رشد جمعیت در ایران نداشته و ندارد. در حال حاضر ۸۰ میلیون جمعیت داریم، کلانشهرهایی در ایران به وجود آمده اند، مهاجرت روستائیان به شهرها زیاد گردیده است، صنایع به آب بیشتری نیازمند هستند، کشاورزی ایران آب بیشتری می خواهد و مسأله دیگری که کمتر مورد توجه قرار گرفته است، آلودگی های منابع آب و محیط زیست است.
رشد جمعیت عامل مهمی در تهدید منابع آبی بوده است ولی دلیل اصلی بحران امروز، نحوه کشاورزی در ایران است. تا جایی که عیسی کلانتری دبیر کل خانه کشاورز گفته است: ایران کویر و کشور ارواح خواهد شد، زیرا در ۲۵ سال دیگر جنوب البرز و شرق زاگرس غیرقابل سکونت می شود. اما از این مهمتر اینکه بارندگی نیز وضع را بهتر نخواهد کرد زیرا سفره های آب زیرزمینی در ایران خشک شده است. ۹۰ درصد آب در ایران در بخش کشاورزی مصرف می شود. پس از پیروزی انقلاب به طور شگفت انگیزی بدون مجوز چاه آب حفر گردیده است و استفاده بیش از ظرفیت از آبهای زیرزمینی این سفره های آبی را خشک کرده است.با توجه به برداشت های زیادی که از آبهای سطحی و زیرزمینی می شود طبیعتاً این مسأله روی خواهد داد. با احداث سدهای زیاد بر روی رودخانه ها مانند کارون و اجرای طرح های متعدد آبی و عدم توجه به صیانت از منابع آبی، این نوع برداشت بی رویه از آب بدون برنامه جامع و همه جانبه گر، شرایط کنونی را موجب گردیده است.بحران آب یک بحران جهانی است و مختص به ایران هم نیست. اساساً ۳ درصد از آب دنیا شیرین است و بخشی از این آب شیرین هم در قطب های شمال و جنوب زمین قرار دارد که دسترسی به آنها سخت است. برای همین بیشتر کشورهای دنیا با تحقیق و مطالعه و سپس سرمایه گذاری به جنگ بحران کم آبی رفته اند. این در حالی است که در ایران مقوله آب جایگاه پایینی برای سرمایه گذاری دارد. حتی برای برف و باران هم تدبیری وجود ندارد و حدود ۷۰ درصد بارش ها که گاه سیلاب به راه می اندازد، بخار شده و به هوا می رود. چند سال از ارائه طرح احیا و تعادل بخشی منابع آب زیرزمینی می گذرد اما هیچ بودجه و سرمایه گذاری در این طرح بسیار با اهمیت تخصیص پیدا نمی کند.
در حال حاضر اقتصاد آب در کشورهای صنعتی مسأله فوق العاده با اهمیتی است به طور مثال در کشور فرانسه شرکت های عظیم چند ملیتی مشغول به فعالیت هستند که تنها تخصص آنها مدیریت و عرضه آب سالم به مردم و چگونگی تمشیت آب است. این شرکت ها علاوه بر فرانسه در مقیاس جهانی نیز فعال می باشند. بنابراین مسأله سرمایه گذاری در بخش آب مهمترین اولویت این کشورها است. چگونگی بهره برداری از آبهای آلوده، بازچرخانی آب و به طور کلی سیستم فاضلاب در این گونه کشورها به خوبی مورد توجه و بر روی آن سرمایه گذاری صورت گرفته است.
اصل توسعه پایدار که یکی از دستاوردهای دانش اقتصادی و اجتماعی محسوب می گردد، به این مسأله اشاره دارد که هر نسلی حق دارد که از امکانات و منابع موجود برای پاسخگویی به نیازهای خود استفاده نماید بدون آنکه به قابلیت و توانایی نسل های آتی برای برطرف کردن نیازهای آنها لطمه ای وارد سازد. نویسنده کتاب “شازده کوچولو” در کتاب مشهور خود می نویسد: “ما کره زمین را از پدرانمان به ارث نبرده ایم بلکه آن را از فرزندان خود به عاریت گرفته ایم”. و در رابطه با ایران هم باید گفت ما ایران را از پدران خود به ارث نبرده ایم بلکه آن را از فرزندان خود به امانت گرفته ایم!. باید دقت کنیم که چگونه ایرانی را به آنها تحویل خواهیم داد؛ ایرانی که تمام منابع نفت و گاز آن را مصرف کرده ایم و اکنون حتی منابع آبی را که متعلق به آیندگان این سرزمین کهن است به نابودی کشانده ایم.به گزارش آرازآذربایجان به نقل از سلام خبر، آب، آبادی و آبادانی؛ واژگانی که در اولین درس فارسی مدرسه با هم آموختیم ولی گویا نیاموختیم که بدون آب آبادانی ممکن نیست و زندگی بدون آب ادامه پیدا نخواهد کرد.

نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۶:۵۹ ق.ظ

دیدگاه


چهار + 9 =