خدمت به خلق بارزترین جنبه اجتماعی عبادت

خدمت به خلق بارزترین جنبه اجتماعی عبادت

زهرا اجلال
گروه دین و زندگی:بارزترین جنبه اجتماعی عبادت، خدمت به مردم و برآوردن نیازهای آنان است. البته این خدمت فقط در رفع مشکلات مادی خلاصه نمی شود. این توجه به خلق و رفع هم و غم آنها به قدری انسان ساز و نشان از انسانیت دارد که خداوند پیامبرش را به آن می ستاید: »به یقین، رسولی از خود شما به سویتان آمد که رنج های شما بر او سخت است و اصرار بر هدایت شما دارد و نسبت به مومنان، رئوف و مهربان است«(توبه:۱۲۸).مرحوم کلینی روایتی در کتاب شریف کافی از امام صادق(ع) نقل می‌کند که حقیقتاً بهت‌آور است. ابان بن تغلب می‌گوید: از امام صادق »علیه السلام« شنیدم که فرمودند: هر کس خانه خدا را طواف کند، خداوند عزّوجلّ شش هزار حسنه برای او می‌نویسد و شش هزار گناه از او می‌آمرزد و شش هزار درجه به وی عطا می‌فرماید و شش هزار حاجت از او برآورده می‌سازد.
سپس فرمودند: »گره‌گشایی از کار یک مومن، ده برابر این طواف فضیلت دارد!« [الکافی، ج ۲، ص ۱۹۴نظیر این روایت، در کتب روایی فراوان یافت می‌شود و حاکی از جایگاه ویژه و بی‌نظیر خدمت به خلق خدا، در تعالیم دینی است.اهل معرفت و اولیای الهی ارزش و فضیلت خدمت‌رسانی به مخلوقات را درک می‌کنند و از این جهت، اگر یک شبانه روز خدمت به خلق خدا نکنند، گویا گم کرده‌ای دارند. حتی مثلاً اهل دل، هنگام بارش برف و باران، نگران حیوانات در بیابان و مورچه‌ها هستند که گرسنه و بی سرپناه نشوند، چه رسد به انسان‌ها.امیرالمومنین »علیه السلام« در راه، به یک پیرمرد مسیحی برخوردند که گدایی می‌کرد.
آن حضرت تعجب کردند و معنای تعجب ایشان این است که به او رسیدگی کردند و او را از گدایی نجات دادند. امّا بعد فرمودند: وقتی جوان بود از جوانی او کار کشیدید و حالا کار رسیده به جایی که گدایی می‌کند؟ معصومین»علیهم السلام» تا این اندازه به فکر اهل کتاب بودند، چه رسد به فکر مسلمانان.قرآن می فرماید »تَعاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ« مائده/۲ واجب است که در کارهای خیر به یکدیگر کمک کنید. قرآن می فرماید:»إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ« بقره/۱۹۵ خدا احسان شدگان را دوست می‏دارد و چقدر خوب است که انسان محبوب خدا باشد. حدیث دیگر داریم که (کالمجاهد فی سبیل الله) یعنی کسی که به مردم خدمت کند مثل مجاهد فی سبیل الله است. حدیث دیگر داریم (المومن، ص‏??) خداوند در پل صراط قدم های او را بر روی پل صراط ثابت می‏کند.
حدیث دیگر داریم قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه: (قرب‏الإسناد، ص‏۵۶) یعنی تو که مشکلات دیگران را حل کردی خداوند مشکل تو را حل خواهد کرد و خوشا به حال این افراد. امام حسین (علیه السلام) می‏فرماید: وقتی کسی می‏آید و از تو کمک می خواهد این نعمت خداست که در خانه تو را زده است پس خلق خود را تنگ نکن. قَالَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ علیه السلام (کشف‏الغمة، ج‏۲، ص‏۲۹) یعنی حاجت های مردم نزد شما از نعمت‏های خداست. پیامبر اکرم ? صلی الله علیه و آله و سلم- فرمودند: »کسی که هر روز به امور مسلمانان همّت نگمارد، مسلمان نیست.«( اصول الکافی،ج ۳، ص ۲۳۸).از حضرتش درباره محبوب ترینِ بندگان نزد خداوند، سوال شد، فرمودند: »محبوب ترین بندگان نزد خداوند، آن کسی است که سودش بیشتر به مردم برسد« .( همان: ص ۲۳۹).خدمت به خلق خدا، به اقسامی منقسم می شود که به شرح برخی از آن اقسام می پردازیم: قسم اوّل: بر اساس بیان نورانی قرآن کریم که می فرماید: »وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ ینفِقُونَ«، هر کسی باید به اندازه وسعش، از آنچه دارد، به دیگران هم در خوراک، پوشاک، مسکن و ازدواج، کمک کند.
خدمت به خلق خدا، به اقسامی منقسم می‌شود و در ادامه به شرح برخی از آن اقسام می‌پردازیم:قسم اوّل: بر اساس بیان نورانی قرآن کریم که می‌فرماید: »وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ«، هر کسی باید به اندازه وسعش، از آنچه دارد، به دیگران هم در خوراک، پوشاک، مسکن و ازدواج، کمک ‌کند. یعنی اگر می‌تواند، باید شام شب به یک فقیر بدهد و یا بالاتر اینکه اگر می‌تواند، باید جهیزیه یک دختر را تأمین کند یا خانه برای ازدواج یک زوج تهیه کند و بالأخره اگر می‌تواند باید یک درمانده را از درماندگی نجات دهد و اگر توان هیچ کمکی ندارد، باز هم به اندازه توان، حتی به اندازه یک دانه خرما باید به دیگران کمک کند: [ الطلاق / ۷]بر اساس این آیه شریفه، هرکس به هر اندازه که می‌تواند باید انفاق کند. اسلام از مسلمانان می‌خواهد که به همان اندازه که به خانه، زندگی و رفاه و ازدواج دختر و پسر خود می‌اندیشند، به فکر دیگران هم باشند.
یعنی مسلمان واقعی و شیعه حقیقی کسی است که فرقی بین پسر و دخترش و پسر و دختر همسایه نگذارد.قسم دوم: قسم دوّم، گره گشودن از کار مردم است. این اگر از قسم اوّل مهم‌تر نباشد، کم‌تر نیست. گره‌گشایی می‌تواند با مال یا با زبان یا با قدم و یا با قلم انسان صورت پذیرد و همه صور آن لازم، مفید و مطلوب است. مثلاً انسان ببیند دیگری چک دارد و اگر نتواند مبلغ آن را بپردازد، آبرویش می‌رود؛ زندان می‌رود یا مشکلات دیگری پیدا می‌کند. در این هنگام، باید گره کار این شخص را باز کند. اگر می‌تواند باید با طلبکار صحبت کند و از او مهلت بگیرد، وگرنه هرکاری می‌تواند باید انجام دهد که مشکل آن شخص حل شود. این قسم از قانون مواسات را نیز به صورت جدّی از مسلمانان و به ویژه شیعیان خواسته‌اند.
ابان بن تغلب نقل می‌کند که در خدمت امام ششم حضرت صادق(ع) در خانه خدا طواف می‌کردم. یک نفر مرا صدا کرد و من جواب او را ندادم، در دور دوّم طواف مجدداً مرا صدا کرد و پاسخ او را ندادم. امام صادق(ع) فرمودند: مگر تو را صدا نمی‌زند؟ گفتم آری یابن رسول الله! گفتند: شیعه است؟ گفتم: آری شیعه است و از من درخواستی دارد. فرمودند: چرا درخواست او را اجابت نمی‌کنی؟ عرض کردم یابن رسول الله! درخدمت شما مشغول طواف هستم. فرمودند: طواف را رها کن و به سوی او برو.[ الکافی، ج ۲، ص ۱۷۱].بنابراین همه وظیفه دارند گره‌گشای مشکلات همدیگر باشند و کوتاهی در این زمینه، کفر عملی و گناه بزرگی است، ولی گناه بزرگ‌تر و مصیبت دردناک‌تر آن است که انسان، گره روی گره دیگران بیندازد. چنین کسی و فرزندان او بعید است عاقبت به خیر شوند و سقوط آنان حتمی است.قسم سوم: قسم سوّم قانون مواسات که بسیار حائز اهمیّت است، احترام به شخصیّت انسان‌ها است. همه انسان‌ها شخصیّت دارند و ما باید همین‌طور که برای خود شخصیّت قائلیم، برای دیگران هم شخصیّت قائل باشیم و مواظب باشیم که بی‌احترامی به کسی نکنیم.
بی‌احترامی به دیگران، گاهی منجر به مفاسد عجیبی می‌شود که جبران‌ناپذیر است. زن و شوهر، باید در خانه احترام همدیگر را حفظ کنند، مخصوصاً در حضور فرزندان باید برای یکدیگر احترام بیشتری قائل باشند.
اهانت، تحقیر، کوبندگی و کلمات رکیک نباید در زبان آدمی باشد، چه در خانه و با اعضای خانواده و چه هنگام معاشرت با مردم کوچه و بازار. زبان انسان اگر نیش و کنایه داشته باشد و به دیگران آزار برساند، در قیامت، مثل مار دچار او می‌شود. زبان رکیک انسان را به جایگاه پستی می‌رساند و حتی او را از صف مسلمانان جدا می‌سازد.قسم چهارم: قسم چهارم از قانون مواسات که مهم‌تر از اقسام قبلی است، دفاع از دیگران می‌باشد.

نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۶ ساعت ۵:۳۱ ق.ظ

دیدگاه


7 − = سه