جایگاه ناشنوایان در فرهنگ عمومی کلانشهر ارومیه
علی رزمآرای
حرف و صوت و گفت را برهم زنم..تا که بی این هر سه با تو دم زنم…
گروه اجتماعی: دو مصرع فوق در حقیقت یک بیت شعر از مثنوی معنوی عالم کبیر و عارف آزاده مولانا جلال¬الدین بلخی -مولانا- است. نوشتار حاضر را به ُیمن ارتباط ظاهری آن در معنا با موضوع اصلی نوشتار، به آن متصل کردم. والا سرگذشت عرفانی و زبان شناختی اشعار مولانا با موضوع این نوشتار همان قدر در تناسب است که شنوایی گوش مسئولین در ارتباط با مشکلات و معضلات اساسی استان و کلانشهر ارومیه گویا است.نوشتار حاضر را به قلم می¬سپارم به اینم امید که در حد فهم خود نسبت به ناشنوایان به عنوان شهروندان شهر، استان و حتی کشورم، ادای دین کرده باشم؛ اگرچه از عمل کار برآید به سخندانی نیست!ناشنوایان در کشور ما ایران و در بین دیگر معلولین کشور جمعیتی بالغ به یک میلیون نفر را شامل میشوند که از این تعداد چهار هزار پانصد نفر جزء حوزه آماری استان آذربایجان غربی قرار میگیرند.ناشنوایان در کنار دیگر معلولین، یکی از اقشار فعال کشور و جامعه شهری و استان ما به شمار میروند. این قشر نیز همچون دیگر اقشار جامعه در طول یک روز و یا یک سال حیات عادی و روزمره خود را سپری میکنند. با این وجود ناشنوایان در کنار دیگر اقشار معلول در جامعه کشوری و شهری ما با مشکلات و معضلاتی بزرگ و گستردهای مواجهه هستند. مشکلاتی که شاید در مقایسه با مشکلات دیگر اقشار جامعه مشابهاتهای را نیز دار هستند. مشکل مسکن و معیشت، مشکل آموزش و ارتباط گیری صحیح، مشکل حمل و نقل شهری و جابهجایی در آن و…یکی از بزرگترین مشکلات ناشنوایان در سطح کشور و به شکل کاملا ًمضاعف در شهرستانها را، مشکل نبود »رابط« تشکیل می¬دهد. به عبارتی عمده¬ترین مشکل ناشنوایان نبود رابط برای برقراری ارتباط آنها با جامعه است. به طوری که در کشور تنها ۳۰ رابط استاندارد آموزش دیده برای ناشنوایان وجود دارد که از این بین تنها سه رابط به صورت حرفهای آموزشهای لازم را گذراندهاند. به شکلی که گفته شد در سطح کشور در حدود یک میلیون نفر ناشنوا وجود دارد. آمار ذکر شده خود گویای عمق مشکل یاد شده است. در چنین شرایطی برقراری ارتباط با این قشر جهت آموزش و انجام عمل صحیح یادگیری و انتقال مفاهیم و… به سختی انجام میپذیرد و پیامد این موضوع پیش آمدن دهها مشکل و معضل دیگر است. در ایران، رابطان ناشنوایان با جامعه خانوادههای آنها هستند، در حالی که در کشورهای دیگر هر ناشنوا به راحتی میتواند یک رابط در اختیار داشته باشد.یکی دیگر از مشکلات اساسی ناشنوایان را نبود فضای آموزشی مناسب برای این قشر خصوصا ً در سطح آموزش عالی و به عبارتی دانشگاه ویژه میدانند. این در حالی است که تعداد دانشجویان ناشنوا نیز کم نبوده و اکثر این عزیزان دانشجو هستند.یکی دیگر از معضلات پیش روی ناشنوایان کشور مشکل اشتغال آنها است، به طوری که حدود ۸۰ درصد ناشنوایان کشور بیکار و ۲۰ درصد مابقی نیز شغلهایی غیرمرتبط با رشته تحصیلی خود دارند.
این مشکل را نیز میتوان پیش درآمد مشکلاتی نظیر مسکن و ازدواج و … این قشر دانست و تعبیر کرد.بی شک آنچه که در این میان اهمیت فراوانی دارد برخورد حقوقی با موضوع معلولیت ناشنوایان است و تنها نگاه ترحم¬آمیز و بعضا صدقهای جهت رفع نیاز این بزرگترین اقلیت، باعث گردیده که آنان اغلب از دسترسی به حقوق اساسی و بنیادین خود دور نگه داشته شوند. به همین دلیل بررسی مختصر قوانین حقوقی این اقلیت کشور در کنار دیگر معلولین مهم و ضروری به نظر میرسد.
*نگاهی به کنوانسیون حقوق معلولین
با صدور اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال ???? جامعه جهانی کوشید اصل ممنوعیت تبعیض در برخورداری انسانها از حقوق بشر را به دولتها تفهیم نماید و پس از آن به زنان، کودکان، اقلیتها و اشخاص دارای معلولیت توجهی خاص شد. از اوایل دهه هفتاد میلادی به بعد توجه جوامع بینالمللی به این قشر بیشتر گشته به نحوی که مجمع عمومی سازمان ملل متحد با اعلام سال ???? به عنوان سال جهانی معلولین اولین گام را برداشت. در قاره آسیا نیز از سال ???? تا ???? دهه معلولین آسیا نامگذاری شد. در قاره اروپا نیز سال ???? را سال معلولین اروپایی نام نهادند. سر انجام در واپسین روزهای سال ???? کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت شکل گرفت و با تصویب این کنوانسیون برای کشورهای عضو یک تعهد بینالمللی ایجاد گردید. کشور ما ایران نیز به لحاظ پیوستن به این کنوانسیون از این مقوله مستثنی نیست چرا که کشورهای عضو بایستی ضمن اصلاح قوانین و یا تصویب قوانین جدید، ساختارها و نهادهای لازم جهت اجرای این کنوانسیون را در داخل کشور خود فراهم نمایند.
هرچند که قانون جامع حمایت از حقوق معلولان در کشور جمهوری اسلامی ایران در سال ???? تصویب گردیده علی رغم کاستیها و نقاط ضعف فراوان در این قانون آنچه که امروزه فقدان آن احساس میگردد، مسئله اجرای آن است. کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت هشتمین سند حقوق بشری سازمان ملل و اولین سند حقوق بشری قرن ?? محسوب میشود. این معاهده به نظر طراحان و تنظیم کنندگان آن حقوق جدیدی را برای افراد دارای معلولیت ایجاد نمی¬کند بلکه هدف از طرح آن، این است که دولتهای عضو پس از قبولی معاهده به لحاظ نظام داخلی به گونهای عمل کنند که تبعیض علیه معلولین رفع گردد.هدف کنوانسیون ارتقاء، حمایت و تضمین بهرهمندی برابر و کامل افراد دارای معلولیت از کلیه حقوق بشر و آزادیهای بنیادین و ارتقاء احترام نسبت به منزلت ذاتی آنها است. (ماده ? کنوانسیون).این ماده دولتها را موظف به ایجاد زمینه-های لازم برای تامین حقوق معلولان نموده و دولت باید اقدامات لازم در راستای حمایت از حقوق همه جانبه معلولان را فراهم آورد. بند دوم قسمت (ب)، (پ)، و (ت) از ماده ? کنوانسیون صراحتاً به بیان فرهنگسازی و ترغیب و تشویق آحاد مردم از طریق ارکان رسانهای راجع به حقوق افراد دارای معلولیت پرداخته است. حسب ماده ?? قانون جامع حمایت از معلولان، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران موظف به فرهنگسازی با ساخت برنامههای مناسب راجع به توانمندیهای معلولان باید ایفای نقش نماید اما اینکه در این خصوص این سازمان تا چه اندازه موفق بوده بایستی مورد قضاوت جامعه هدف (معلولان) مردم، کارشناسان و متخصصان این حوزه قرار گیرد.اما آنچه که از روح قوانین موجود استنباط میشود این است که قوانین مطلوبی در راستای حمایت از حقوق معلولان وضع گردیده اما آنچه که مایه تأسف است و موجب آزردگی میگردد این است که هیچ کدام از این قوانین در سطح ملی و در داخل کشور از ضمانت اجرای لازم و کافی بهرهمند نبوده و نیستند. بی تردید اغلب مشکلات معلولان به واسطه عدم شناخت نیازهای آنان توسط اجتماع ایجاد میگردد.
معلولیت نه به عنوان هویت فرد معلول و تمامیت انسانی او بلکه بایستی به عنوان یکی از خصوصیات و یا محدودیتهایی که فرع بر شخصیت انسانی او است، تعریف شود. در این مورد اهمیت رسانهها به عنوان فرستنده پیام یا امواجهای ارتباطی که به کلیشه، فرهنگ، عمل و تفکر انسانی یا اجتماعی تبدیل میشوند، روزافزون است.
نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۳ ساعت ۴:۲۵ ق.ظ