تنفس فرهنگی در شهر فرهنگی

تنفس  فرهنگی  در شهر  فرهنگی

علی رزم‌آرای

گروه فرهنگی: امروزه رشد شهرنشینی و صنعتی شدن جوامع شهری و فرهنگ جامعه را به سرعت از اعتقادها و آداب و سنن دور کرده است و تمایل به زندگی امروزی و استفاده از رفاه و ارزش¬های مادی به نوعی ارزش اجتماعی تبدیل شده است به گونه¬ای که رشد تجملات و تزئینات در سیمای شهر و خانه‌ها از همیشه نمایان‌تر شده و جامعه¬ها را از پایبندی به یکدیگر و مناسبات خانوادگی و خویشاوندی دور کرده است. پیش از این در جوامع سنتی و روابط اجتماعی به هم پیوسته بود و باورهای مشترک و مشخصی وجود داشت و افراد همدیگر را می¬شناختند و اعتماد میان افراد بیشتر بود و روابط اجتماعی براساس آشنایی¬های دراز مدت و دوستی و مناسبات فامیلی و خانوادگی استوار و پایدار بود. ولی جوامع بزرگ شهری امروز به خاطر وجود شرایطی خاص، فرصتی برای شناختن افراد نگذاشته است. افراد به جای خانه و محیط زندگی در محیط کار با افراد بسیاری روابط برقرار می¬کنند و اما به دلیل شغل¬های متفاوت و موقعیت اجتماعی افراد و روابط با روابط سنتی متفاوت است که در این ارتباط بیشتر به جای وجود علایق و احساسات، غلبه با موقعیت اجتماعی افراد است. در شهرهای بزرگ تحرک اجتماعی و تغییر پایگاه طبقاتی به راحتی صورت می¬گیرد و ضمن آنکه نامتجانس بودن فرهنگ شهری بیشتر مواقع، سازمان-شکنی اجتماعی و تغییر ساختارسنتی را به همراه دارد. این موضوع بیشتر ناشی از تراکم بالای جمعیت و وجود فرهنگ¬های گوناگون و رنگ باختن برخی از آن‌ها و اختلاط با هویت شهری و گسترش منطقه¬های حاشیه¬نشین و در نتیجه ایجاد فاصله میان قشرهای مختلف در این جوامع است. امروزه شهرها بیگانگی را در انسان¬ها تقویت می¬کنند و احساس تنهایی و جدایی و تمایل به تنهایی را در میان طبقات مختلف جامعه رشد می¬دهند. وجود معضل¬های بزرگ شهری مانند ترافیک¬های سنگین و گسترده، بیکاری کمبود و یا گرانی مسکن و گسترش جرم و جنایت و آلودگی¬های زیست محیطی و فرهنگی علاوه بر گسترش زمینه¬های بی¬اعتمادی میان انسان¬ها این احساس را در شهرنشینان ایجاد می¬کند که شاید مسئولان شهری قادر به اداره شهر نیستند و این امر در پاره¬ای مواقع میل به قانون گریزی را در جامعه دامن می-زند و جلوگیری از این کار نیازمند برنامه ریزی¬های فرهنگی و ایجاد بستر فعالیت¬های سالم و سازگار از سوی مدیران و مسئولان است.
مدیریت فرهنگی نیاز ضروری: در سال¬های اخیر افزایش جمعیت و گسترش ترافیک و آلودگی¬های زیست محیطی، کمبود و گرانی مسکن ذهن بسیاری از برنامه¬ریزان شهری و مدیران اجرایی شهر را بیش از پیش به خود مشغول کرده و جلسه¬های بسیاری هم برای حل آن‌ها تشکیل شده و می¬شود، ولی همه این‌ها بیشتر با فیزیک و ظاهر شهرها در ارتباط است و ضمن اینکه هنوز پاسخ منطقی و مناسب برای این مسائل پیشنهاد نشده است ولی آنچه فراموش شده نیازهای فرهنگی و رسیدگی به آرمان¬ها و خواست¬های درونی جامعه است.
هر شهری در کنار ساخت فضاها و کالبد شهر و نیازمند برقراری روابط معقول بین محیط طبیعی و فیزیکی با وضع اجتماعی و فرهنگی است. به طور معمول در کلانشهرها و شهرهای بزرگ، ریشه بسیاری از بحران‌های بزرگ و زنجیره¬ای را باید در ضعف فرهنگ بومی و محله‌ای دنبال کرد .در شهر¬هایی که زندگی ماشینی و روابط مجازی غربی، فروشگاه¬های بزرگ، مراکز فروش دور از منزل و نبود یا کمبود فضاها و عرصه¬های عمومی در محدوده محله‌ها و نواحی، منجر به از بین رفتن روابط محله¬ای و منطقه¬ای شده است، خصوصی شدن اوقات فراقت، گذراندن زمان زیاد در منزل، کاهش ارتباط میان همسایگان، نبود زمان و فرصت کافی برای تخلیه فشارهای ناشی از مشکلات زندگی روزانه و مانند این‌ها گسترش یافته و بر ایجاد و تشدید بحران‌های شهری موثر واقع شده است.
ضمن آنکه بی توجهی و آگاهی نداشتن مدیریت محلی یا منطقه¬ای یا همان شهرداری¬ها به مسائل اجتماعی و فرهنگی روز زمینه را برای افزایش این بحران¬ها و نابسامانی‌های شهری هموار کرده است . این امر دلیل محکمی بر نیاز ضروری شهرها به مدیریت کامل و جامع شهری در همه مسائل به ویژه مسائل فرهنگی و اجتماعی است.
فقر فضاهای فرهنگی در شهرها: هر چند وظایف شهرداری‌ها برای ما بیشتر در ظاهر شهرها خلاصه و نمود داشته است؛ اما وظایف دیگری هم بر عهده شهرداری¬ها قرار دارد و حمایت از نهادهای متولی فعالیت¬های هنری سرگرم کننده، تفریحات جمعی، شهری و نظایر آن‌ها ، حمایت و تقویت فعالیت¬های فرهنگی و اجتماعی از آن جمله است.
اصلاح فرهنگ شهری راه حل بحران‌ها: برنامه‌ریزی شهرها نیازمند ایجاد هماهنگی میان دستگاه‌های تصمیم‌گیرنده در حوزه فرهنگی و اجتماعی است یعنی شهرداری¬ها، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت مسکن و شهرسازی، صدا و سیما استانی، سازمان میراث فرهنگی، سازمان تربیت بدنی و برخی دیگر از دستگاه¬ها که هر کدام به گونه¬ای دارای تجربیاتی در برنامه_های فرهنگی، اجتماعی و تفریحی هستند . البته لازمه حل مسائل شهری و بحران¬ها اصلاح رفتار شهروندان و وجود فرهنگ مناسب شهرنشینی است. تبیین و تعیین مبانی فرهنگ شهر نشینی برای همه مردم به ویژه قشر جوان و نوجوان برقراری زمینه مناسب برای رشد و اعتلای این فرهنگ و ارتقا و اصلاح فرهنگ همگانی با تکیه بر مساجد و محله‌های شهر – که پایگاه اصلی فعالیت¬های فرهنگی و آموزشی شهری است گامی موثر در دست‌یابی به شهر فرهنگی است .البته ناگفته نماند ایجاد توسعه فضاهای فرهنگی مانند فرهنگسراها خانه¬های فرهنگ کتابخانه‌های عمومی و تخصصی،نگار خانه‌ها،موزه‌ها و بنا های فرهنگی به فراخور جمعیت محله‌ها و منطقه‌های شهری در حوزه فعالیت‌ها و برنامه‌های شهرداری‌هاست.
فقر فرهنگ شهر نشینی: سال‌هاست که مسائل و مشکلات شهر و شهر نشینی از دغدغه‌های اساسی مدیریت شهری، کارشناسان و طراحان شهری بوده و همچنان نیز از محورهای اساسی طراحی شهری برطرف کردن این معضلات است. زیبایی شهرها، هماهنگی اجزای تشکیل دهنده آن، کارآیی مناسب آن‌ها، امکان استفاده شهروندان از عناصر شهری از بعد منظر، رفاه و کارآیی از مهم‌ترین عوامل شهری است. با نگاهی به عملکرد شهرداری¬ها و هزینه‌های صرف شده جهت جلوگیری از تخلف شهروندان به این اصل می¬رسیم که چنانچه فرهنگ شهرنشینی و شهروندی خود را با تمام مشکلات شهری موجود بالا برده و تقویت کنیم، قادر خواهیم بود تا این مبالغ هنگفت را در جای خود هزینه کنیم تا معضلات موجود به حداقل خود برسد و شاهد شهری زیبا و عاری از آهن کشی و بتن کاری‌های معابر و غول سیمانی حاکم بر شهر باشیم.

نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۲ ساعت ۶:۴۰ ق.ظ

دیدگاه


پنج + = 8