تاریخ شناسی موسیقی عاشیقی

علی رزم‌آرای
گروه فرهنگی: سرزمین باستانی آذربایجان به علت شرایط جغرافیایی کوهستانی و ساختار اجتماعی یکی از پر تحرک ترین نقاط در تاریخ جهان به شمار می¬رود. به همان نسبت از موسیقی پر تحرکی نیز برخوردار است. این موسیقی پر تحرک هرچند به ظاهر شاد و ریتمیک است اما در تندترین آهنگ-های آذربایجانی مانند لزگی قایتاقی و … مایه حزن به خوبی احساس می¬شود . به عبارتی دیگر در همه قسمت¬های موسیقی آذربایجان ، هاله¬ای از غم و اندوه پنهانی نهفته است. موسیقی آذربایجان شامل موسیقی دستگاهی مرتبط با ردیف سنتی و موسیقی¬عاشیقی است. هفت دستگاه شور چهارگاه، سه گاه زابل، ماهور ،راست پنجگاه بیات شیراز(بیات شیراز و اصفهان) نوا و مقام¬های مستقلی مانند قطار موسیقی مقامی آذربایجان را تشکیل می¬دهند. نوع دیگر موسیقی رایج در آذربایجان، موسیقی¬عاشیقی است. عاشیق¬ها راویان مصایب مردم به شمار می¬رفتند و از حمله خیره سران مصون بودند. عاشیق¬ها پس از اوزانها نشانگر موسیقی فولکلور آذربایجان گردیدند و راوی فرهنگ و رسالتی ویژه¬اند و از همین روی هنرمندان مردمی به شمار می¬روند.
عنوان دستگاه و مقام در موسیقی¬عاشیقی رایج نیست و به جای آنها از نام چند هاوای شاخص در کوک استفاده می¬شود.مانند دیلغم کوک لری یا روحانی کوک¬لری که به ترتیب در پرده های شبیه سه گاه و ماهور است.موسیقی آذربایجان بازتاب مهمترین وجوه و جوانب زندگی مردم این خطه بوده و هست. غم، شادی، هجران، وصال، موفقیت¬ها و شکست¬ها همه و همه در گنجینه موسیقی این سرزمین متجلی است. ترانه¬های ساخته شده در آذربایجان از اصالت ویژه¬ای برخوردارند، چنانکه یا از نهادهای تاریخی بهره¬مندند (اسطوره¬ها و قهرمانان محلی) و یا سرودی از یک محل یا چشم انداز طبیعت هستند مانند قیز قالاسی.موسیقی عاشیقی آذربایجان ریشه¬ای بسیار کهن دارد و غنی¬ترین نمونه ادبیات و فرهنگ شفاهی آذربایجان است. حافظان و وارثان این هنراصیل مردمی،‌ عاشیق های آذربایجانند و این میراث گرانقدر را از اجداد خود ( اوزان¬ها و گوسان¬ها) به ارث برده¬اند . درباره پیشنیه اوزان¬ها و گوسان¬ها مدارک مستند واطلاعات مکتوبی در دست نداریم. گوسان که به نظر می¬رسد از نظر لفظ با اوزان شباهت و یا پیوندی داشته باشد در لغت ارمنی به معنای خواننده نوازنده، هنر پیشه و دلقک به کاررفته است. محققان ارمنی، سابقه گوسان¬های تنبوری را تا چندین سده قبل از میلاد می¬دانند اوزان را بعضی سخنور و بسیار¬گو معنی کرده و بعضی آن را شاعری معنی کرده¬اند که مصراع را با مصراع‌ قافیه را با قافیه، بند را با بند هماهنگ می¬کند و بعضی اوزان را داستان¬گو و هنرمندی می¬دانند که نظم و نثر را همساز، و موسیقی، شعر، آواز و رقص را همنوا می-کند. اوزان¬ها خنیاگرانی بوده¬اند که پابه پای رشد نیروهای تولیدی و توسعه زندگی اجتماعی بالیده و در گذر زمان خود را به چندین هنر از جمله شاعری، نوازندگی ،‌آهنگ سازی، آواز¬خوانی، هنرپیشگی، ‌نمایش ‌تردستی، ‌شعبده بازی، داستان گویی و داستان¬پردازی آراسته¬اند. اوزان¬ها را می¬توان با همتایان خود در بین اقوام و ملل مختلف مانند راپسودیست (خنیاگران یونان قدیم)، اسکاپ¬ها (‌خنیاگران، ‌شاعران و نقالان انگلوساکسن)¬پواسی¬ها¬(‌منظومه خوانان دوره گرد مسلمان سرزمین بوسنی) ، ترابادورها و تراوروها (سرایندگان و نوازندگان اسکاندیناوری)اسکالدها (خنیاگران فرانسه ) مقایسه نمود. قدیمی¬ترین منبعی که از اوزان نام برده کتاب »‌دده قور قود « است که یک نسخه از آن در کتابخانه درسدن آلمان و نسخه دیگری در کتابخانه واتیکان نگهداری می¬شود. نسخه نخست در اوایل قرن نوزده میلادی توسط دیتس کشف شده و نسخه دوم به صورت ناقص در سال ۱۹۵۰ میلادی به وسیله روزی ایتالیایی معرفی ومنتشر گردید. احتمال می¬رود این دو نسخه که فاقد کاتب و تاریخ کتابت هستند در حدود قرن پانزده تا شانزده میلادی از روی نسخه قدیم-تری نوشته شده باشند. پروفسور بارتولد که عمری را صرف ترجمه متن کامل این اثر به زبان روسی کرده و تعلیقات گران بهایی بر آن افزوده است تاریخ تألیف و تدوین آن را به اوایل قرن نهم هجری (پانزده میلادی) نسبت می¬دهد. محققین و دده قورقود شناسان معروف،‌ محل نگارش آن را با توجه به اسامی اماکن و اقوام نامبرده در دستان¬ها و ساختار زبان خطه آذربایجان می¬دانند. بارتولد می¬گوید» ‌باور کردنش مشکل است که این داستان¬ها در خارج از محیط قفقاز شکل گرفته باشند«.کتاب دده قور قود تلفیقی از نظم و نثر و به صورت»‌دستان« است و تاثیر تعیین کننده¬ای بر سنت داستان سرایی آذربایجان گذاشته است. دستان داستانی است بلند درباره ماجراهای زندگی قهرمانان گذشته. قهرمانان عمده دستان¬های دده قور¬قود افرادی از قبایل آغوزهستند. سراپای این اثر وقف نمایش و ستایش قهرمانی¬ها وشیوه زندگی و آداب و رسوم و ارزش¬های آغوزهای چادرنشین شده¬است. مردان و زنانی که دلاوری و شرافت را برتر از هر افتخاری می¬دانند و جوانان آنها تنها بعد از هنرنمایی در عرصه نبرد است که نامی می¬گیرند و نامدار می¬شوند. قهرمانان اثر که درون نظام عشیرتی پدرسالاری زندگی می¬کنند در راه گسترش اسلام جهاد می¬کنند و در عین حال عناصر پیش از اسلامی زیادی در سنن و رفتار و کردارشان به چشم می¬خورد که به قول جفری لویس » برخی از آن¬ها به زمانی بر می¬گردد که مذهب ترک¬ها شمنی بوده است «. کتاب دده قورقود سرمنشاء‌ داستان¬های حماسی و غنایی آذربایجان و آناطولی شمرده می¬شود و از نظر ساخت و بافت وشیوه بیان تلفیقی و داشتن پیوند ناگسستنی با موسیقی و نحوه شخصیت¬پردازی تاثیر چشم¬گیری بر داستان¬های پرداخته شده در این سرزمین گذارده¬است. این کتاب شامل ۱۲ «ُبی» است که به احتمال قوی بقایایی از منظومه حماسی بزرگی هستند. حماسه کوراوغلو نیز مجموعه¬ای از یک رشته ِقل یا مجلس است که تاکنون ۲۱ قل آن در آذربایجان ثبت و منتشر شده¬است. این ُبی¬ها¬ و قل¬ها در عین استقلال نسبی به هم پیوسته¬اند. کوراوغلو هم مثل دده قورقود که در همه ُبی¬ها شرکت دارد، در همه قل ها ظاهرمی¬شود. هر زمان که دلاوران گرفتار مشکل بزرگی می¬شود کوراوغلو به دادشان می¬رسد و دده قورقود هم با رهنمودهای خود گره از کار فروبسته دلاوران می¬گشاید. شباهت¬های موجود بین قهرمانان هر دو اثر و رفتار وکردار آنان این ظن را ایجاد کرده است که عاشیق¬های پردازنده کوراوغلو با سنت داستان پردازی شفاهی اوزان¬های دده قور¬قود¬پرداز آشنایی داشته و خود به خود تحت تأثیرآن قرار گرفته¬اند. به هر حال دده¬قورقود نمونه اوزان¬های قدیم است که به تناسب شرایط و احوال، قوپوز می¬زند ،نغمه می¬خواند، افسانه دلاوری¬های قهرمانان مردم را می¬سراید، بر جوانانی که شایستگی و پهلوانی نشان داده¬اند نام می¬گذارد ‌، ‌دعای خیرش را بدرقه راه دلاوران می¬کند، ‌شور بر می¬انگیزد و در تمام لحظه¬های خوش وناخوش مردم حضور می¬یابد. اوزان چون دوره گرد است وبا مردم پیوند نزدیک دارد آگاهی های زیادی کسب می¬کند و ازهمه جا و همه کس خبر می¬دهد چنانکه دلدادگان، مادران و خواهران سراغ یار و فرزند و برادر و عزیزان به غربت رفته خود را از او می¬گیرند…..

نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۴:۰۵ ق.ظ

دیدگاه


3 + دو =