برداشتن نقاب‌های کاذب زندگی‌ را راحت‌تر و بی‌دردسرتر می‌کند

برداشتن نقاب‌های کاذب زندگی‌ را راحت‌تر و بی‌دردسرتر می‌کند

گروه خانواده وسلامت:همه ما می‌دانیم که خود بودن و برداشتن نقاب‌های کاذب، ما را جذاب‌تر و زندگی‌مان را راحت‌تر و بی‌دردسرتر می‌کند. اما چیزی که کمتر در باره آن شنیده‌ایم این است که خود بودن می‌تواند ما را به راحتی به موفقیت برساند. حقیقت این است که قدرتی در ما هست که با هیچ ابزاری قابل اندازه‌گیری نیست. قدرتی اعجاب‌آور، که از آن »خود« شماست. یعنی از آن »خودحقیقی‌ یا نهانی« شما!
اینک ببینیم »خود حقیقی یا نهانی« چیست و قدرت خود را از کجا آورده است؟ خود حقیقی یا نهانی، همان طبیعت راستین و شگفت‌انگیز ماست؛ یعنی همان جوهر و حقیقت انسان. بخشی از ماست که کامل و در عین حال دست نخورده است. بخش جدانشدنی و غیرقابل تغییری است که ارتباطمان هیچوقت با آن قطع نمی‌شود یا راهی هم برای تغییر دادن آن در اختیارمان نیست. خود نهانی، خلاق است و نامتناهی، حد و مرز ندارد و عمرش جاودانه است. وقتی با این خود نهانی در ارتباط قرار می‌گیریم، نشاط و موفقیت را تجربه می‌کنیم یعنی احساسی از شادی و هماهنگی.
در مقابل خود حقیقی، »خودِ« دیگری هم داریم. این »خود«، برعکس خود حقیقی ما شرطی شده است و همان چیزی است که به آن نفس، غرور و منیت هم می‌گویند. بخشی از وجود ماست که با آن آشناییم و همین آشنایی و اطلاعی که از این بخش از خود داریم، در تمام مدت زندگی، روی ما تأثیر می‌گذارد و توانمندی‌هایمان را محدود می‌کند، انگار هر چقدر ما خود را محدود بدانیم، او هم برای خود بیشتر حد و مرز می‌گذارد. خود شرطی شده یا کاذب، دنیا را نبرد و جنگ و رقابت می‌داند و می‌خواهد سهم خود را از این میدان جنگ، به غنیمت ببرد. همیشه در تلاش و تقلاست، اما هرگز به آن چه که می‌خواهد نمی‌رسد. پیوسته در حال انتقاد کردن از ما و دیگران و قضاوت است. آخر سر هم همیشه به این نتیجه می‌رسد که ما به قدر کافی خوب نیستیم! اما ما به قدر کافی خوبیم همه ما هر آن چه را که لازم است داشته باشیم داریم، چون هر کدام از ما منحصر به فرد و مانند معجزه خلقت هستیم. خلاق، دوست داشتنی درخشان و موفقیم و این همان چیزی است که در سال و فصل جدید باید دوباره بدان فکر کنیم. یعنی به یاد بیاوریم که خود نهایی و حقیقی همه ما خود به خود موفق و یکتا است و باید هر چه زودتر خود خود خودمان بشویم!
برای آنکه خود نهانی و خود شرطی شده و تفاوت‌های آن دو را بهتر بشناسیم باید با دیدگاه هر یک از این خود‌ها بیشتر آشنا شویم. بدین ترتیب هر کدام که در ما فعال شد می‌توانیم آن را به خوبی شناسایی کنیم. خود نهانی، دنیا را مکان دوستانه‌ای می‌داند. انسان را ذاتاً شاد و خوشبخت می‌داند و معتقد است ما انسان‌ها مستقل از شرایط بیرونی، شکست‌ها و موفقیت‌های زندگی هستیم. ما از کارمان بزرگتریم و هدف ما رسیدن به خود شکوفایی و تبدیل شدن به چیزی است که واقعاً هستیم. موفقیت هم یعنی این که ارزش‌ها و استعدادهای منحصر به فرد خود را به نمایش بگذاریم. اما خود شرطی شده دنیا را مکانی سخت و غیردوستانه می‌داند. اعتقاد دارد موفقیت منشأ بیرونی دارد نه درونی.
شما به عنوان یک انسان به اندازه کافی خوب نیستید و همیشه بهتر از شما وجود خواهد داشت. باید رقابت کنید، ارزش شما بستگی به نتیجه رقابت و موفقیت شما دارد. شما همیشه مجبورید تغییر کنید و برای رسیدن به موفقیت بجنگید. حواستان باشد که در هر گوشه، شکست، ضایعه و کمیابی کمین کرده است و خطر سقوط همیشه وجود دارد!برای نزدیک‌تر شدن به خود نهانی‌مان و تبدیل شدن به چیزی که واقعاً هستیم باید چکار کنیم؟ در این جا به جای پاسخ دادن به این سؤال به شما می‌گوییم چکار نکنید یعنی چه کارهایی را انجام ندهید! ادای دیگران را در نیاورید و به تقلید کورکورانه از دیگران نپردازید. به خاطر فشار دیگران، تن به انجام کارها ندهید. بدون علاقه و تمایل و اشتیاق درونی، کاری انجام ندهید.
وقتی از انجام کاری رضایت ندارید یا احساس ناراحتی می‌کنید، تأمل و دقت بیشتری به خرج دهید. مقلد و دنباله‌رو مُد و استانداردهای دیگران نشوید. وقتی با یک کار یا مقوله جدید رو به رو می‌شوید، مثل یک ماشین مکانیکی یا روبات به انجام آن مشغول نشوید. در سال و فصل جدید با خود، همسر، خانواده و دوستانتان قرار بگذارید که دیگر این کارها را انجام ندهید و بعد از یک سال خودتان را مرور کنید و ببینید چقدر به خود حقیقی‌تان نزدیک‌تر شده‌‌اید. وقتی کسی با شما طوری برخورد می‌کند که انگار فقط یکی از چندین و چند انتخاب هستید، به آنها کمک کنید با بیرون آوردن شما از آن تساوی انتخاب‌هایشان را محدود کنند. خودتان باشید. اگر سعی کنید یک نفر دیگر باشید، فقط خودتان را تلف کرده‌اید.
خودِ درونیتان را در آغوش بکشید و بدانید که هیچکس ایده‌ها، توانایی‌ها و زیبایی شما را ندارد. همانی باشید که از خودتان می‌شناسید یعنی بهترین مدل خودتان. و از اینها گذشته، با خودتان صادق باشید.
۲۰ سال دیگر واقعاً مهم نیست که امروز چه کفشی پوشیده بودید، موهایتان چه مدلی بود یا مارک شلوار جینتان چه بوده است. چیزی که مهم است این است که دیگران چقدر دوستتان داشته‌اند، چه چیزهایی یاد گرفته‌اید و چطور از این دانش استفاده کرده‌اید.اگر واقعا دوست دارید در زندگیتان به چیزهای خوبی برسید و اتفاقات خوبی برایتان بیفتد، باید خودتان باعث این اتفاقات شوید. نمی‌توانید یک گوشه بنشینید و آرزو کنید که یک نفر دیگر کمکتان کند. خودتان باید آینده‌تان را بسازید و فکر نکنید که سرنوشت باعث همه اعمال و انتخاب‌های شماست. وقتی کسی با شما طوری برخورد می‌کند که انگار فقط یکی از چندین و چند انتخاب هستید، به آنها کمک کنید با بیرون آوردن شما از آن تساوی انتخاب‌هایشان را محدود کنند. بعضی وقت‌ها باید سعی کنید برایتان مهم نباشد، حال هرچقدر هم که اهمیت داشته باشد چون ممکن است گاهی اوقات برای کسی که ارزش خیلی زیادی برایتان دارد، هیچ ارزشی نداشته باشید. این غرور نیست بلکه احترام به خود است. اگر دور و برتان را با افراد منفی پر کنید نباید انتظار داشته باشید که زندگیتان تغییرات مثبت داشته باشد. به افراد نیمه‌وقت، موقعیت تمام‌وقت در زندگیتان ندهید. ارزش خودتان را بشناسید و هیچوقت به کمتر از آنچه لیاقتتان است راضی نشوید.
یاد بگیرید که همه چیزهایی که کنترل آن به دست شما نیست را رها کرده و از یاد ببرید. دفعه بعدی که وسوسه شدید درمورد موقعیتی که فکر می‌کنید ناعادلانه تمام شد، بیهوده‌گویی کنید، این را به خودتان یادآور شوید: هیچوقت با فکر کردن به این موضوع تا زمان مرگ نمی‌توانید عصبانیت مربوط به آن را از بین برید. پس دهانتان را بسته نگه دارید، مشتتان را باز کنید و به افکارتان یک مسیر دوباره دهید. بگذارید یک نفر درست همانطور که خودتان را دوست دارید شما را دوست بدارد، با همه نقص‌ها، زشتی‌ها و مشکلات. بگذارید باوجود همه اینها یک نفر دوستتان داشته باشد؛ و بگذارید آن یک نفر خودِ شما باشد. با خودتان راحت باشید و اعتمادبه‌نفس داشته باشید. ما معمولاً زمان زیادی را برای مقایسه خودمان با دیگران تلف می‌کنیم و افسوس می‌خوریم که کاش کس دیگری بودیم. هر کسی توانایی ها و ضعف‌های خودش را دارد و فقط زمانیکه همه آنچه که هستیم را بپذیریم، خواهیم توانست از توانایی‌هایمان استفاده کنیم. نمی‌توانید توقع داشته باشید که بتوانید دیگران را تغییر دهید.
یا همانی که هستند را می‌پذیرید یا بدون آنها زندگی می‌کنید. و فقط بخاطر اینکه چیزی تمام می‌شود به این معنی نیست که هیچوقت وجود نداشته است. شما زندگی کرده‌اید، درس گرفته‌اید، رشد کرده‌اید و گذشته‌اید. وجود بعضی آدمها در زندگی برای شما نعمت هستند و بعضی از آنها فقط درس. خیانت نکنید! اگر شاد نیستید صادق باشید و از آن رابطه بگذرید. وقتی واقعاً عاشق باشید، وفادار بودن اصلاً سخت نیست توام با لذت است. همانطور که می‌دانیم زندگی می‌تواند در یک چشم برهم زدن از این رو به آن رو شود. دوستی‌هایی که امکان‌پذیر به نظر نمی‌رسید آغاز می‌شود، کارهای مهم کنار گذاشته می‌شود و یک امید دیرینه دوباره زنده می‌شود. شاید گاهی‌اوقات راحت به نظر نیاید اما بدانید که زندگی در انتهای منطقه آرامش شما شروع می‌شود. پس اگر در حال حاضر احساس راحتی ندارید، بدانید که تغییری که در زندگیتان رخ داده است انتهای کار نیست، بلکه یک شروع تازه است.

نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۲۵ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۶:۳۱ ق.ظ

دیدگاه


× 4 = سی شش