انگیزه مهم ترین فاکتور برای موفقیت

انگیزه مهم ترین فاکتور برای موفقیت

پلاد ناصری
گروه جامعه: در راه رسیدن به موفقیت، یکی از مهم ترین چالش¬های پیش روی ما، داشتن انگیزه کافی و حفظ آن خواهد بود. در طول مسیر فعالیت خود، ممکن است فاکتورها و عوامل مختلفی ظهور کنند که به هر ترتیب انگیزه لازم ما را برای کسب موفقیت دچار خدشه و نقصان نمایند.
*گاهی فقط پنج ثانیه زمان نیاز دارید
یکی از شگفت آورترین نکته ها در مورد شخصیت ما انسان ها این است که چگونه می توانیم در مدت بسیار کوتاهی نسبت به زندگی خود احساس عدم رضایت داشته باشیم، و در عین حال در مدت زمان بسیار کوتاهی، این عدم رضایت را تبدیل به حسی مثبت و رضایتمندانه نماییم. کافی است یک ایده تاثیر گذار را در ذهن خودمان داشته باشیم و در کسری از ثانیه صدها دلیل مختلفی را که می تواند ما را به ایده ذهنی مان نزدیک کند، با خودمان مرور کنیم. وقتی زندگی خودمان را با همان ایده تحقق یافته خودمان تصور کنیم، همه چیز ظاهر متفاوتی پیدا خواهد کرد. یقین بدانید که اگر در لحظه ای هدف های خودتان را در فکرتان مرور کنید، تنها پنج ثانیه زمان برای انجام فعالیتی در جهت تحقق آن اهداف نیاز خواهید داشت، اگر از این فرصتی که برای خودتان فراهم کرده اید، بهره ای نبرید، مغز شما به سرعت این تفکرات را سرکوب خواهد کرد.
*باید خودتان را در انگیزه هایتان غرق کنید
وقتی به سمت هدفی گام برمی دارید، صحبت از رسیدن به خط پایان و کسب موفقیت های مورد انتظارتان، چندان امری دور از ذهن نخواهد بود. مطمئنا در این راه تلاش هایتان را دو چندان خواهید کرد و هر قدم که به رویایتان نزدیک می شوید را زیر نظر خواهید داشت. اما این امکان وجود دارد که در مسیر رسیدن به موفقیت هایتان، نگرش و انگیزه ای که در ابتدای راه داشته اید را به فراموشی بسپارید، دچار نگرانی و تشویش شوید، و به طور کل کوشش های شخصی خودتان را بی ثمر و بی حاصل بیابید.توصیه ای که در اینجا می توان ارائه داد این است که سعی کنید تحت هر شرایطی، خودتان را در انگیزه هایتان غوطه ور سازید. یکی از راه های تحقق این امر، استفاده از تخته آرزوها است. تخته آرزوها، مجموعه ای از عوامل انگیزشی، تصاویر و حتی گفتارهایی است که در یک محل گردآوری می شوند، و در نقطه ای که هر روز در معرض دیدتان قرار دارد، نصب می شوند. شما هر روز به این تخته آرزوها نگاه می کنید و به این ترتیب دائما اهداف مهمتان را برای خودتان یادآوری می کنید. به این ترتیب در همه حال در انگیزه های بزرگ خودتان غرق خواهید شد و در واقع همیشه با آنها زندگی خواهید کرد.
*اهدافتان را به هدف های کوچک تقسیم کنید
وقتی با اهدافی بزرگ روبرو می شوید و خودتان را در حلقه محاصره این هدف های بزرگ و سخت می بینید، حفظ انگیزه و توانایی فکری لازم برای رسیدن به موفقیت برایتان دشوارتر خواهد شد. یکی از بهترین روش هایی که می تواند در این راه به شما کمک کند، استفاده از فرایند کوچک سازی اهداف است. زمانی که اهداف بزرگ و سنگین خودتان را به صورت لیست کوچکی از هدف های خرد تبدیل می کنید، مسیر موفقیت را برای خودتان همواتر خواهید کرد. به این ترتیب هر بار که یکی از این اهداف کوچک برایتان محقق می شود، احساس می کنید که به موفقیت هایتان نزدیک تر شده اید. همین امر باعث می شود که انگیزه هایتان همیشه تازه و دست نخورده باقی بماند. به این ترتیب رویایی که برای خودتان متصور بوده اید، از قالب فکر و خیالی وهم انگیز خارج می شود و به راحتی قادر به تمرکز و برنامه ریزی برای موفقیت هایتان خواهید بود.
*قدرت موسیقی را از یاد نبرید
موسیقی و ملودی های مختلف می تواند احساسات شما را تحت کنترل خود قرار دهد. یک قطعه موسیقی می تواند ما را در سخت ترین شرایط به تحرک و حرکت وا دارد و احساسات ما را برانگیزد. دقیقا به همین خاطر است که فیلمسازان از موسیقی در فیلم هایشان استفاده می کنند و هر جا که بخواهند حس خاصی را در مخاطبان خودشان القا کنند، از موسیقی بهره می گیرند. در این میان بایستی به قدرت موسیقی در ایجاد و احیای انگیزه های درونی خودمان هم توجه نماییم. فرقی نمی کند که آهنگ مورد علاقه ما، قطعه ای بی کلام باشد یا آوازی همراه با موسیقی ساده و بدون ریتم. به هر حال یک ملودی خاص می تواند تاثیری شگرف بر احساسات ما داشته باشد و انگیزه ای گرانبها در راه کسب موفقیت برایمان ایجاد نماید. بنابراین سعی کنید در میان تمام فعالیت هایتان، وقت مختصری را هم به گوش دادن به موسیقی اختصاص دهید و در این زمان ها، از آهنگ های محرک و اثرگذار خودتان غافل نشوید. هر وقت که احساس کردید به انگیزه بیشتری در راه رسیدن به اهدافتان نیاز دارید، دکمه پلی را فشار دهید و موسیقی مورد علاقه خودتان را بشنوید.
*خودتان را بشناسید و با خودتان مشورت کنید
یک بار از خود سوال کنید که چه کسی بهتر از خودتان، شما را می شناسد، و با زیر و بم رفتارتان به طور کامل آشنایی دارد؟ یکی از حقایق دردناکی که باید به آن اشاره کنیم این است که گاهی خودمان هم آشنایی کاملی نسبت به خود و انگیزه هایمان نداریم، و با این حال به یک باره تصمیم می گیریم که خودمان و دنیایمان را متحول کنیم. همین شناختی که از خودمان به دست می آوریم، سخت ترین کاری است که در راه رسیدن به اهدافمان باید انجام دهیم.گفتگوی مثبتی که دائما با خود دارید، می تواند تاثیر شگرفی روی نگرش ها و انگیزه هایتان داشته باشد. هر بار که از خواب بیدار می شوید، و هر بار که می خواهید به خواب روید، سعی کنید با خودتان گفتگویی داشته باشید و در مورد تغییراتی که می خواهید در زندگی خودتان ایجاد کنید، خوب فکر کنید.
* نباید مدام شکایت بکنید
همه ی ما کسانی که مدام شکایت می‌کنند را دیده‌ایم. آنها کسانی هستند که بنظر می‌رسد از اینکه غذایشان را در رستوران پس بفرستند لذت می‌برند، هر روز با وسایل نقلیه‌ی عمومی مشکل دارند و حتی سر آب و هوا هم غر می‌زنند. بعضی اوقات شکایت کردن اصلا اشکالی ندارد اما این شکایت کردن برای برخی از مردم به عادتی تبدیل شده که نمی‌توانند دست از آن بردارند. شکایت بی‌اثر و فقط برای اینکه شکایتی کرده باشید هیچ چیز را عوض نمی‌کند و نهایتا باعث ناراحت شدن خودتان می‌شود. اگر شما هم جزو آن دسته افراد هستید که مدام شکایت می‌کنند، این مطلب را بخوانید! چرا که شاید توانستید دست از این کار بردارید. در ادامه ما با ۱۰ دلیل به شما می‌گوییم که چرا که مدام شکایت کردن خوب نیست.
*دفعه ی بعدی که برگردید خدمات بدی می‌گیرید
تابحال به این فکر کرده‌اید که چرا همیشه این شما هستید که سرویس بدی می‌گیرد؟ اگر شما در یک رستوران یا مغازه‌ای شکایتی بی‌جهت کرده باشید دفعه ی بعدی که آنجا پابگذارید، افراد دیگر شما به کمک نخواهند کرد. گارسون‌ها، مغازه دارها و کارکنان هم انسان هستند و شما اگر مودب باشید و اغلب اوقات تشکر کنید آدم بهتری هستید.
*هیچ چیزی را تغییر نمی‌دهد
اگر راجع به آب و هوا یا ترافیک سنگین پیش رویتان شکایت کنید هیچ چیزی عوض نمی‌شود. در حقیقت شما اینطوری هم وقتتان را حرام می‌کنید و هم بیخودی خودتان را عصبانی و ناراحت می‌کنید. پس چرا باید بخاطر چیزی که تغییر نمی‌کند این بلا را سر خودتان بیاورید؟
* بهتر است خودتان دست به کار شوید
ما اغلب شکایت می‌کنیم اما خودمان برای حل مشکل کاری نمی‌کنیم. اگر ترافیک وقتی شما سرکار می‌روید خیلی سنگین است، چرا زمان رفت و امدتان را عقب جلو نمی‌کنید یا مسیر دیگری را امتحان نمی‎کنید؟ اگر سرویس دهی یک مغازه خوب نیست، چرا باز هم به آنجا می‌روید؟
*باعث می‌شود شما فرد منفی‌ای بنظر برسید
اگر به شکایت کردن راجع به همه چیز ادامه بدهید، به عنوان فردی منفی‌گرا شهرت پیدا می‌کنید. دیگران دوست ندارند که بخاطر چند نظر منفی حال و هوایشان عوض شود، پس اگر به شکایت کردن ادامه بدهید به احتمال زیادی بعضی از دوستان‌تان را از دست می‌دهید.
*شما را بدبخت هم می‌کند
اگر مدام راجع به همه چیز شکایت کنید دیگر کی وقت می‌کنید به بخش مثبت زندگی هم نگاه کنید. در نهایت شما خودتان را متقاعد می‌کنید که همه چیز در دنیا بدردنخور است و مدام شکایت کردن شما در نهایت خودتان را هم داغون می‌کند.
*شما دیگران دیگران را ناراحت می‌کنید
همه ی افراد آنقدری که شما فکر می‌کنید هم پوست کلفت نیستند و شما در نهایت با این شکایت کردن‌ها دیگران را ناراحت می‌کنید. اگر یک کارآموز آرایشگاه آنطور که می‌خواستید موهایتان را درنیاورده و شما بروید به رئیسش شکایت کنید، این شکایت شما می‌تواند به از دست دادن شغل آن فرد منتهی شود، آن هم به خاطر چیزی که پس از مدتی درست می‌شد.
*هیچ چیز و هیچکس بی نقص نیست
اینکه از بعضی چیزها بگذرید نشانه ی ضعف نیست، بلکه نشانه ی این است که شما این حقیقت که هیچ کس و هیچ چیز کامل نیست را پذیرفته‌اید. افراد اشتباه می‌کنند، اوضاع بد پیش می‌رود و خیلی اتفاقت دیگر هم ممکن است بیوفتد. پس با نقایص کنار بیایید و خیلی بخاطرشان استرسی نشوید.
* شما به احتمال زیاد به سلامتی‌تان آسیب می‌‌رسانید
با این همه شکایت و عصبانیت احتمالش زیاد است که شما مدام فشار خون‌تان را بالا ببرید و قلب‌تان را تحت فشار قرار دهید. پس بیشتر ریلکش کنید. بدین طریق هم احساس شادی بیشتری می‌کنید و هم بی جهت به سلامتی‌تان آسیب نمی‌زنید..
*زندگی خیلی کوتاه است
کارهای واقعا مهم‌تری غیر از شکایت کردن هست که می‌توانید در زندگی‌تان انجام دهید. اگر عادت به شکایت کردن دارید پس به احتمال زیاد یا دارید مدام شکایت می‌کنید با به دنبال چیزی می‌گردید که شکایتش را بکنید. وقت‌تان را صرف پیدا کردن حرف‌های زیبا کنید. این راه بسیاری کارامدتری برای گذراندن وقتتان است.
*واقعا چیزی برای شکایت کردن نیست
جالب این است که افرادی که مدام شکایت می‌کنند، افرادی هستند که کمترین دلیل را برای شکایت کردن دارند. حالاکمی سوپتان وقتی سر میز آمد سرد بود! خیلی‌ها هستند که فقط دوست دارند ذره‌ای سوپ مزه کنند و سرد و گرم بودنش هم اصلا برایشان مهم نیست. خیلی بهتر است که به خاطر داشته‌هایتان شکرگذار باشید و شکایت‌هایتان را بگذارید برای وقتی که واقعا لازم بود. در این صورت احتمالا دیگران بیشتر شکایت شما را جدی می‌گیرند. با این کار به خودتان اطمینان می دهید که از عهده تمام سختی ها برخواهید آمد. تمام کارها و فعالیت هایی که انجام می دهید را به همین طریق با خودتان مرور کنید، و آنقدر این کار را انجام دهید که رسیدن به هدف هایتان تبدیل به امری بدیهی و امکان پذیر شود. مطمئن باشید با این کار هرگز انگیزه هایتان رو به زوال نخواهد رفت.

نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۶ ساعت ۵:۱۱ ق.ظ

دیدگاه


نُه − = 5