امید دخترکان شین‌آبادی را ناامید نکنید

امید دخترکان شین‌آبادی را ناامید نکنید

فهیمه‌سادات طباطبایی
گروه اجتماعی: چه‌چیز برای افکار عمومی و دل‌های امیدوار به بهبود وضعیت دخترکان سوخته شین‌آبادی بدتر از اینکه، آن‌ها باز هم برای بار چندم، مجبور شدند جلو پاستور تجمع کنند تا حق مسلم خود را از رئیس‌جمهور بستانند.
آن‌ها در دو هفته گذشته دو بار از شهر و دیار خود یعنی »شین‌آباد« پیرانشهر صدها کیلومتر راه را پیموده‌اند تا نسبت به آنچه که حقشان نیست دیه نصفه‌ونیمه- اعتراض کنند؛ آن هم بعد از نزدیک به دو سال که غنچه ناشکفته جسمشان در آتش بی‌توجهی مسئولان سابق آموزش‌وپرورش سوخت و حالا باید برای درمانشان مورد بی‌مهری مسئولان وقت این وزارتخانه قرار بگیرند.
وقتی کلاس درس مدرسه ابتدایی انقلاب اسلامی که پانزدهم آذر ۹۱ سوخت، سارینا و سیران کوچولو که جلو بخاری نفتی بودند زودتر آتش گرفتند و سوختند و بعد هم دنیای کوچکشان را برای همیشه ترک کردند، ۲۹ دانش‌آموز دیگر ماندند که ۱۷ نفر آن‌ها کمتر سوخته بودند و با درمان‌های مقطعی مشکلشان حل شد و به مدرسه و کلاس درس برگشتند، اما در این میان ۱۲ دانش‌آموز دیگر ماندند که سوختگی‌شان بیشتر از همه بود؛ دخترکانی که دیگر در آینه خودشان را نمی‌شناسند و در چشم دیگران غریبه‌ای کوچک شده‌اند. وضعشان آن‌قدر بد بود که راهی تهرانشان کردند و در بیمارستان برای هفته‌ها و ماه‌ها بستری شدند. عمل روی عمل، از سر به انگشتان دست و از انگشتان به صورت و از صورت به پا و… بچه‌هایی که خیلی زود معنی بیماری، درد جراحی، دوا و دکتر را فهمیدند.آن زمان حمیدرضا حاجی‌بابایی، وزیر سابق آموزش‌وپرورش همه‌جا لبخند می‌زد و در هر تریبون و مراسمی قول تضمینی می‌داد که تمام این دانش‌آموزان تا آخرین روز بهبودی‌شان تحت حمایت این وزارتخانه قرار می‌گیرند. از بیمه مادام‌العمر گفت و از پرداخت مستمری به خانواده‌های آسیب‌دیده‌شان، حتی دولت که تغییر کرد و همه وعده‌های توخالی حاجی‌بابایی برملا شد، دانش‌آموزان چشم امید به دولت تدبیر و امید دوختند. رئیس‌جمهور با دانش‌آموزان همدردی کرد و از وزرای خود خواست که هرچه زودتر به وضعیت دانش‌آموزان رسیدگی کنند. وزیران آموزش‌وپرورش بهداشت و تعاون و رفاه تشکیل جلسه دادند و قرار شد وضعیت درمان این دخترکان را پیگیری کنند. کارها به‌ظاهر اندکی خوب پیش می‌رفت، وزارت بهداشت آن‌طور که والدین دانش‌آموزان گفتند توانست تا حدود زیادی درمان دانش‌آموزان را تسهیل کند اما وزارت آموزش‌وپرورش برای ادامه تحصیل این کودکان و درنظرگرفتن معلم خصوصی برای آن‌ها موفق عمل نکرد و نتوانست حتی این امر ساده را هم در سال تحصیلی گذشته برای آن‌ها برآورده کند اما اتفاق بدی که ‌امسال رخ داد این بود که دیه درنظرگرفته شده برای دخترکان، نصف و مستمری‌ای که باید به خانواده‌شان تعلق می‌گرفت، منتفی شد؛ اما در این میان نه‌تنها هیچ مسئولی در برابر این اتفاق ناخوشایند واکنش نشان نداد بلکه همگی در برابر آن سکوت کردند و امروز کار را به جایی رسانده‌اند که در آستانه آغاز سال تحصیلی به‌جای اینکه کودکان شین‌آبادی همچون همسن‌و‌سال‌هایشان به فکر آمادگی برای درس و مدرسه باشند، خود را به پاستور رسانده و حقشان را از مرجع ریاست‌جمهوری پیگیری کنند و از این اتفاق بد، بدتر اینکه وزیر آموزش‌وپرورش در این میان هیچ واکنشی از خود نشان نمی‌دهد و نه می‌گوید که مشکل کجاست، نه وعده‌ای نسبت به حل آن می‌دهد و نه برای همدردی با دانش‌آموزان اعتراضی به این ماجرا می‌کند.

نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۹۳ ساعت ۵:۰۷ ق.ظ

دیدگاه


9 − = هشت