آسمان متشکریم بابت بارش‌های بی‌دریغت بر دریاچه ارومیه

آسمان متشکریم بابت بارش‌های بی‌دریغت  بر دریاچه ارومیه

پروانه کرامتی
گروه تحلیل:چندی پیش داشتم با خودم فکر می کردم که ناگهان صدای چک چک شیر آب مرا به خود آورد، وقتی قطره‌های آب را که از شیر می‌چکید دیدم دلم گرفت، احساس کردم آب آرام آرام به حال ما گریه می‌کند، یاد شعر سهراب سپهری افتادم که می گفت: آب را گل نکنیم، ای کاش آب را گل می‌کردیم ولی افسوس که با آب بدتر از این‌ها را کرده‌ایم، آری ما آنقدر در حق آب ظلم کرده‌ایم که دریاچه‌مان تشنه یک حرعه آب شده است، شاید اگر سهراب سپهری زنده بود، می گفت حرمت آب را اینگونه له نکنید، شاید این آب سهم دریاچه‌ای خشک باشد، کافی است نقشه ایران عزیزمان را دوباره نگاه کنیم، تا ببینیم چقدر از دریاچه‌ها، رودها و تالاب‌ها خشیکده است، اکنون به تاریخ پیوسته‌اند، یا اینکه شاهد این حقیقت تلخ خواهیم بود دریاچه‌ای چون دریاچه ارومیه اکنون پا به سرزمین افسانه‌ها می‌گذارد، شاید بعدها از این دریاچه‌ها و رودها خشکیده داستان‌هایی بسازیم که حماسه‌های بزرگ در آن خلق شده‌اند همچون حماسه شهید باکری ها و … .
کاش این دریاچه بماند تا در آینده راوی حماسه‌های مردم دلیر سرزمین آذربایجان باشد، ای کاش مردم آذربایجان حواسشان به درست مصرف کردن باشد، می‌دانم حواسمان هست و گاهی سهل‌انگاری می‌کنیم، اما همین سهل‌انگاری‌ها تیشه به ریشه دریاچه عزیزمان می‌زند.
بیایید از همین امروز شروع کنیم تا به چند لیتر برسیم، و آنگاه کم کم می‌بینیم این صرفه‌جویی چه نتایج شگفت‌انگیزی دارد، اما اگر درست مصرف کردن را یاد نگیریم و زیاد مصرف کنیم، و یا اینکه به ما تذکر دهند خواهش می‌کنیم درست مصرف کنید، ما در پاسخ بگوییم »پولش را می‌دهیم« ای کاش در آن لحظه به این موضوع فکر کنیم چه چیزی برای آیندگان برجا خواهیم گذاشت، واقعا چقدر خوب است برای آیندگان امانتدار باشیم.
گاهی اوقات فکر می‌کنیم زمین فقط مال ما است کاش کمی درست فکر کنیم، کاش بدانیم زمین فقط مال ما نیست، تا قبل از ما حال زمین خوب بود، اما اکنون زمین تب دارد، این تب نتیجه همان سهل‌انگاری‌های ما است، اگر ما درست مصرف کردن آب را یاد بگیریم، دیگر لازم نیست دریاچه ارومیه پا به سرزمین افسانه‌‌ها بگذارد، در ابتدا به قصه گفتن اشاره کردم، به راستی اگر بهینه مصرف نکنیم، شاید نسل‌های بعدی برای رفع تشنگی‌شان به یک جرعه آب نیاز داشته باشند، ما که از خیر قصه گفتن و شنیدن گذشته‌ایم، تا شاید در واقعیت کاری کنیم، البته نه کاری که مسئولان انجام می‌دهند، مثلا نمایندگان محترم مردم در خانه ملت کمیسیون احیای دریاچه ارومیه راه‌اندازی کرده‌اند، آقایان دست‌تان درد نکند اما اشکال کار در اینجا است، به جای آن که احیای دریاچه ارومیه در دستور کار قرار گیرد، طرح احیای زاینده‌رود اصفهان مورد بررسی قرار گرفت.
اکنون این سوال برای ما پیش می‌آید واقعا اصفهان و ارومیه تا این حد شبیه یکدیگر هستند که شما این دو را با یکدیگر را با هم اشتباه می‌گیرید، هر چقدر ما دقت کرده‌ایم، یک مقدار هم چاشنی تفکر هم به آن اضافه کرده‌ایم، متاسفانه نتوانستیم وجه اشتراکی چه به لحاظ مسافت، چه به لحاظ اکوسیستمی و حتی اشکال هندسی هم بین شهرها نیافتیم، از هم‌وطنان اصفهانی دلجویی می‌کنم و به آنها می‌گویم ما منکر خشکی و بی‌آبی زاینده رود نیستیم، می‌دانیم همان طور که دریاچه ارومیه برای ما اهمیت دارد، زاینده‌رود نیز برای شما مهم است، از طرفی برای ما فرقی بین زاینده‌رود و دریاچه ارومیه وجود ندارد، من به خوبی می‌دانم کل کشورمان به آب نیاز دارد، اما حیات ارومیه و دریاچه‌اش حیات‌شان به هم گره خورده است، البته فقط زندگی ارومیه به دریاچه گره نخورده است، بلکه اگر اتفاقی برای دریاچه ارومیه بیفتد علاوه بر استان‌های همسایه کشورهای مجاور از طوفان‌های نمک در امان نخواهند بود، پس با یک نگاه کاملا عاقلانه متوجه مقصود این جانب خواهید شد، اصلا از این حرکت نمایندگان بگذریم، به نحوه عملکرد رئیس جمهورمحترم کشورمان می‌رسیم در بحبوحه انتخابات به مردم قول‌هایی داده بودند، اما متاسفانه ما چیزی ندیده‌ایم، قول‌هایی دادند که تا این لحظه همه آنها پوچ و توخالی بودند، نمونه آن همین چند وقت پیش رخ داد، آن همانا انتقال آب دریاچه ارومیه به شهر همسایه‌مان تبریز بود، نگارنده به خاطر طرح سوالهای گوناگون متاسف است، اما اگر می‌شود توضیح دهید شما که به خشکی این دریاچه واقف بودید، یا شاید هم این روزها به خاطر مشغله‌های مربوط به انتخابات‌هاس پیشرو دچار فراموشی شده‌اید آیا واقعا تشنگی دریاچه ارومیه را ندید، چگونه توانستید از لابه لای ترک‌های آن آب بیرون بکشید و به شهر دیگر انتقال دهید، نگارنده در اینجا هم از مردم شریف تبریز دلجویی می‌کند، اما دلایلی که در بالا پیرامون زاینده‌رود و ضرورت احیای دریاچه ارومیه مطرح شد در این جا هم مصداق دارد.
کاش این فراموشی رئیس جمهوری باعث تبدیل دریاچه ما به کویر نمک نشود، به راستی اگر دچار فراموشی نمی‌شدند یک چنین اشتباه آشکاری از خدمتگزاران این مرز و بوم سر نمی‌زد، ما به خوبی مسائل ومشکلات‌تان را درک می‌کنیم اما در انتخابات که بازار وعده‌های نه‌چندان قابل اجرای آقایان به راه است، کاش آقایان نماینده در انتخاب کلماتی که در زبان خود جاری می‌سازند کمی دقت کنند، کاش حرفی بزنند و پای آن بایستند، کاش کاندیداهای محترم به جای ایجاد هرج و مرج در شهر کاری کنند، کاش حرف‌هایشان مساوی با عملکردشان باشد، آقای رئیس جمهور دریاچه ارومیه به معنای واقعی با تشنگی دست و پنجه نرم می‌کند، طرح‌های آب‌رسانی شما بیشتر شبیه » نوشداروی پس از مرگ سهراب است« کاش آن کلید طلایی‌تان قفل خشکی دریاچه‌مان را می‌گشود، آقای رئیس جمهور شما که طرح مسکن مهر را متوقف کرده‌اید و به جای آن ماشین مهر به مردم می‌دهید، پاسخ دهید آیا مردم در ماشین مهر یا مسکن مهر می‌توانند به زندگی ادامه دهند، آیا این ماشین‌های مهر گامی به سوی رفع نگرانی‌های رهبری درباره افزایش جمعیت، سبک زندگی ایرانی اسلامی قلمداد می‌شود، مسلما نه!
مسئولان و کارشناسان امر بهتر می‌دانید که گرمی هوای زمین ماحصل همین خودروها است، که آلاینده‌های بسیار زیادی را وارد هوا می‌کند، کار به جایی می‌رسد که کارد به استخوان زمین می‌رسد و زمین تب می‌کند، در نتیجه تب زمین این دریاچه‌ها، رودها و … هستند که می‌خشکند، دل‌های ما که خشکید باز هم دم آسمان گرم که نگذاشت دریاچه ارومیه بیش از این بخشکد، در این جا است که باید بگوییم آسمان مچکریم.

نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۴ ساعت ۶:۱۲ ق.ظ

۱ نظر

نظر -49 - 0 از 1اولین« قبل بعد  » آخرین 
  1. 0

    الله سیزی یورماسین همیشه بوجور اورکدن اذربایجانا یانین و اونان اوتوری جوشون الله سیزی یورماسین . من بیلیرم اورمو گولوم دولاجاق 
    رضا:اهردن

نظر -49 - 0 از 1اولین« قبل بعد  » آخرین 

دیدگاه


× 3 = دوازده