ترافیک جنسی معضلی شهری با ریشه فرهنگی

ترافیک جنسی معضلی شهری با ریشه فرهنگی

جعفر احمدی
گروه اجتماعی:همه ما بارها در خیابانهای شهر شاهد این صحنه بوده ایم و هستیم که خودروهای شخصی یا تاکسی، در نقاطی نا مناسب توقف می_کنند که مسافری را سوار کنند و باعث ایجاد ترافیکی می شوند.
ترافیک در اینجا یک مسئله است؛ این مسئله زمانی شکل فرهنگی به خود می گیرد که این اتفاق اکثرا برای خانم های مسافر پیش می آید برای همین مناسب ترین مفهوم برای این نوع ترافیک، »ترافیک جنسی« است. این یک رفتار نامناسب فرهنگی است که به شکل یه معضل شهری خود را نشان می دهد. ترافیک جنسی ابعاد و انواع مختلفی دارد.
گاهی راننده قصد مسافر کشی دارد و گاهی صرفا قصد جنس کِشی را دارد و اصلا پول برایش مهم نیست. گاهی مسافر (خانم) اصلا تاکسی نیاز ندارد و منتظر کسی هست و گاهی مسافر تاکسی نیاز دارد ولی سوار خودروهای شخصی نمی_شود، گاهی هم ممکن است سوار خودرو شخصی شود.
در هرحال نیت مسافر و راننده هرچه باشد باعث ایجاد ترافیک می شود. این ترافیک گاهی چنان زننده می شود که چند ماشین پشت سر هم برای سوار کردن یک مسافر _ یعنی خانم_ صف می_کشند تا شاید صید قسمت آنها شود!. جالب اینکه ناظران این صحنه های می دانند، این ترافیک برای چیست و برایشان حکم یک شوی تلویزیونی را دارد که رغبت دارند تا آخر آن را تماشا کنند و این موضوع به شدت ترافیک می_افزاید و کسی به این موضوع اعتراضی ندارد چون چیزی طبیعی است! تا اینجا روایتی عامیانه بود از یک مسئله؛ اما آیا علت این مسئله چیست؟
ترافیک معضلی شهری است اما این نوع از ترافیک بیشتر از انواع دیگر آن ریشه ی فرهنگی دارد. در فرهنگ ما جنسیت محرکی قوی برای تشویق به رفتارهای مناسب و نامناسب است. رفتارهایی که در انظار عمومی و در قالب کنش_های اجتماعی اتفاق میافتد. جنسیت می تواند در نوع برخورد ما با انسانها تاثیر بگذارد برای همین است که ما در رفتارهای روزمره خود به نوعی دچار دوگانگی می شویم و استقلال عمل نداریم.
این نوع نگاه و نگرش نسبت به جنس مخالف از آسمان به مغز ما خطور نکرده است. این نگرش_ها در نتیجه فرایند فرهنگ پذیری به ما منتقل شده است و سیاست_های جنسیتی و فرهنگی غلط هم در راستای بازتولید این نگرشهای غلط سیر می_کند. این نگرش نادرست در نظام اجتماعی حکم یک ویروس را دارد که به شکل معضل های مختلف در رندگی فردی و اجتماعی ما خود را نشان می دهد که یکی از بی خطرترین این معضل ها ترافیک جنسی است!
بی تردید حل این نوع از معضل ترافیکی با ابزار قهری و اعمال قوانین کارساز نخواهد بود؛ بلکه برای حل آن باید ریشه آن راکه همان نگرش منفی جنسیتی است، درمان کرد. اما متولی معضلی شهری که ریشه فرهنگی دارد؛ چه کسی است؟ مشکل مسائل فرهنگی این است، معضل در معضل، آسیب در آسیب! تاثیرگذارترین عنصر برای ایجاد نگرش های مثبت در افراد جامعه آموزش است.
چه آموزش رسمی و چه غیررسمی. شاید مبنای همه مشکلات فرهنگی با آموزش حل می_شود. منتهی این آموزش های درست باید از دوران کودکی و طفولیت به فرد آموزش داده شود. کاری زمان بر اما شدنی. فعلا سیاست های آموزشی (چه رسمی و چه غیر رسمی) در کشور ما بر مبنای برجسته سازی تفاوت جنسیتی است. پس باید حالا حالاها شاهد شوهای ترافیک جنسی در معابر شهرمان باشیم.

نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۵ ساعت ۷:۴۳ ق.ظ

دیدگاه


شش − 4 =