مناسبت تاریخی بومی در توسعه فرهنگی معاصر
علی رزمآرای
اشاره: یکی از مهمترین عناصر در سیاستگذاریهای فرهنگی در جریانسازی توسعه فرهنگی را، تبیین عناصر بومی محلی در مناطق مختلف دانستهاند. به نحوی که فرهنگسازی منطقهای را بشود در چهارچوب جریان رایج باورها و اعتقادات مختلف در آن مناطق بر اساس مشترکات رسمی و ملی هدایت کرد. تاریخ هر منطقه به فراخور فراز و نشیبها و مختصات جغرافیایی و اجتماعی دستخوش انواع تغییرات و کنشهای سیاسی و اقتصادی بوده است. همچنین ساخت اصلی جنبه¬های فرهنگی و هنری نیز در این میان شکل میگرفته است. کلانشهرهای نظیر تبریز، اصفهان و یا مشهد و…در شرایط فعلی خود نمونههای قابل مطالعه¬ای در این خصوص بوده و میتوان نشانهها و اجزایی مختلف دخیل در شکل و فرم اجتماعی و فرهنگی و حتی سیاسی کنونی آنها را در ریشه-شناسی تاریخی و جایگاه تاریخی آنان دید و بررسی کرد؛ اما در خصوص کلانشهرهای نظیر ارومیه ماجرا کمی بغرنجتر میشود. در مورد کلانشهرارومیه میبایستی مطالعات زیرساختی مختلف الزاویه¬ای را تعریف کرد تا بتوان حقیقت تاریخی و اجتماعی شهر و تطور سیاسی و اجتماعی آن را در ادوار مختلف بررسی کرد. به طوری که مشخص است ارومیه هیچگاه در تاریخ از نظر اجتماعی و اقتصادی، شرایطی نظیر جی و یا همان اصفهان کنونی و یا دارالسلام و تبریز کنونی نداشته است و یا به دلایل مختلف ازجمله جنگ، قتل¬عام و غارت و … دارای شکوفایی اقتصادی و اجتماعی موقت بوده است! علت این امر را در کل (بدون احتساب استثنائات و ادوار موقت) باید در جغرافیایی منطقه جستجو کرد. نزدیک¬ترین شواهد ما را به امر تبادلات فرهنگی و اقتصادی رهنمون میسازد. به عبارتی کلانشهرارومیه به شکل مستمر و دائمی در مسیرهای تجاری و بازرگانی واقع نبوده و حتی جاده ابریشم تاریخی نیز از شمال منطقه استانی این مرکز استان و از حوالی شهر خوی عبور میکرده است. وانگهی در بررسی تاریخ ارومیه ما به شوارع مهم بین شهری و یا کاروانسراهای مهم برنمیخوریم که گویای عبور و مرور دائمی و مستمر کاروانهای تجاری و گروهای مختلف اجتماعی بوده باشد. گو اینکه برای این منطقه یعنی آذربایجان تاریخ پیشاتاریخی و آتورپاتگانی و مشتقاتی دست نیافتی ذیل همین مجموعه شرح میکنند و از قدمت دو یا هزار ساله بازار سرپوشیده کلانشهرارومیه سخن میگویند اما هیچگاه از تاریخ اجتماعی و اقتصاد پیش و پس از اسلام آن سخنی به میان نمی¬آید و کتب مختلف نیز در مسیر خود به صرف تاریخ ارومیه پرداخته¬اند که اغلب شامل تاریخ معاصر هستند تا بزنگاه¬های عمیق تاریخی دور و درازش. اینکه کاروان¬سرایی به نام بابایف در تقاطع فعلی خیابان عطایی سابق یا همان بعث فعلی با خیابان امام در سالهای ابتدایی پهلوی اول وجود داشته سپس با همه آثار و نشانههای تاریخی دیگر از دروازهها تا بقعه و برخی ابنیهی مذهبی داخل در متن شهر در زمان موردبحث، ویران شده و از هستی عینی رخت بربستهاند و جای خود را به ابنیه مسکونی دادهاند و تا زمان بازگشایی خیابان عطایی سابق این ابنیهی مسکونی موجود بودند و با تخریب آنها خیابان فوقالذکر احداث شد، امری متقن است؛ اما وجود این کاروانسرا آنهم در مجموعه بازار و مسجد جامع ارومیه خود گویای مجموعه¬ای بودن این کاروانسرا است درست مثل بازار تبریز و بنای صاحبالامر و کاروانسرای حول آن که یک مجموعه میساخته است و اینکه از کاروانسرایی موسوم به کاروانسرای شرکت نفت واقع در دروازه شاپور فعلی حد فاصل سه راه دخانیات هم اطلاعات چندانی از حیث موضوع این نوشتار در دسترس نیست. به هر حال بررسی موارد فوق مطالعه عمیق اجتماعی و تاریخی می¬خواهد که مستدل عمل کند و از گزارههای احتمالی در بگذرد. شاید اشاراتی از این دست فتح باب شود که علاقهمندان به شهر و دیار خود بیشتر از این زاویه به موضوع ریشهها و ارکان تاریخ اجتماعی و اقتصادی شهر و منطقه خود بپردازند و تاب بینشی دقیقتر نسبت به وضع و حال کنونی این شهر و منطقه آن از نظر فرهنگی و اقتصادی به وجود آید. غرض از شرح مختصر فوق به دست دادن نمونهای بود تا اصل ماجرا ابتدا ً راحتتر شرح شود. اگر بخواهیم به هدف فوق که رسیدن به شاکلهای صحیح و روشن از پیشینه اقتصادی و اجتماعی شهر خود یعنی ارومیه است برسیم تا در نتیجه آن عیان شود که وضع نا به سامان فرهنگی اجتماعی موجود در کلانشهر ارومیه و استان از نظر مردمشناسی و دیدگاه¬های مبتنی بر آن، هم از سوی مدیریت بالادستی، هم استانی و هم مرکزی، ریشه در کجا داردمنبع¬شناسی و مأخذشناسی دقیق مکتوب و استنادی داشته باشیم. کتب و رسائل مختلف، اسناد و مدارک مستدل تاریخی که بار زمانی موجه داشته باشند نقشهها و نمودار، طرح مطالعاتی و تفضیلی بافت تاریخی کلانشهر ارومیه در ادوار مختلف و حداقل در دسترس، ادبیات مبتنی بر هر دوره تاریخی و رسائل مربوطه و… از اهم این ماخذ و منابع هستند.
در این خصوص باید پهنه تاریخ ارومیه را به عنوان خواست گاه ابتدایی و اولیه رفتاری و افکاری مردمان آن تلقی کرد و بر اساس آن همه دقایق تاریخی و زمانی کلانشهرارومیه حتی تاریخ معاصر آن تا آخرین دقایق اکنونیاش مورد بررسی و تحقیق قرار داد. می¬توان این بررسی را به چند دوره متأخر و متقدم تقسیم کرد و برای هر دوره نشانهها و گذارههای معین تعریف نمود و براساس آن به یک دید تحقیقی جامع رسید.
برای مثال میتوان بازار ارومیه را در ادوار مختلف نشانه¬گذاری کرده و ابعاد گوناگون آن را بررسی کرد. یا مسجد جامع را که متعلق به قرن هفتم است مبنا قرار داده و بر اساس آن رفتارهای جمعی مردمان کلانشهرارومیه را به دست بررسی سپرد. همه موارد فوق نیازمند وجود یک بستر مناسب و زمینه مساعد پژوهشی است؛ یعنی برنامه برای تجمیع و تدوین منابع و سپس بررسی تحقیقی بر اساس آن منابع. اصولا ًخلاء وجود منابع تاریخی حول محور جامعه¬شناسی و اجتماع¬شناسی کلانشهرارومیه و استان در این مورد به شدن نمایان است. تألیف کتب تاریخ اجتماعی ارومیه و یا تاریخ اقتصادی آن و یا در کل استان آذربایجان غربی یکی از نیازهای مبرم تحقیقی و تاریخی در پیشینه¬شناسی فرهنگی این شهر و استان آن است. تدوین و تالیف کتبی دال بر جامعهشناسی منطقه و مردم نیز در ادامه از سرفصلهای مهم تحقیقی و پژوهشی است. برای رسیدن به اهداف فوق ابتدا ً بایستی کتابخانه و یا پژوهشکده¬ای بر مبنای موضوع و مؤلفان ارومیهای و یا استانی در عناوین و موضوعات گوناگون تاسیس شود. کتب رسائل اسناد و مدارک موجود و… در این مرکز کتابخانهای مدون گردد و هر نوبت آثار و اسناد تازه نشر و یا تازه کشف قدیم و جدید به آن اضافه گردد.
نوشته شده توسط admin در شنبه, ۰۸ شهریور ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۲۸ ق.ظ