ازدواج زودهنگام و آوار رویاهای کودکانه
گروه خانواده و سلامت: کودک همسری یکی از آسیبهای اجتماعی در دوران کنونی است که بنا به دلایل مختلف از جمله فقر فرهنگی و اقتصادی رخ میدهد و به نوعی رویاهای کودکانه را در هجوم ازدواج زودهنگام آوار میکند.
صحنه ازدواج دختر بچهای که هنوز در رویای کودکی خود به سر میبرد و به ناگاه عروسک از دستش بیرون کشیده میشود و حلقهای طلایی روی انگشتش نقش میبندد اگرچه برای بسیاری از آثار تولیدی در ژانر درام و اجتماعی تکراری است اما هنوز نتوانسته گوشهای از این واقعیت تلخ را برای مخاطبان ترسیم کند.بسیاری از کارشناسان و جامعه شناسان معتقدند کودک همسری نوعی کودک آزاری است زیرا عوارضی که به سبب ازدواج زود هنگام و بارداری ناشی از آن بر کودک وارد میشود جبران ناپذیر است.براساس قانون اساسی ماده ۱۰۴۱ سن ازدواج در دختران ۱۵ و در پسران ۱۸ سال تمام تعیین شد و دختران ۱۳ تا ۱۵ سال و پسران ۱۵ تا ۱۸ سال میتوانند با مجوز دادگاه ازدواج کنند.هرچقدر که مسوولان و فعالان فرهنگی و اجتماعی از معایب کودک همسری، ازدواجهای زودهنگام و اجباری سخن میگویند گویا زور سنت و فرهنگ بیشتر است و کودک همسری همچنان زیرپوست شهر به رشد و بلوغ میرسد.
کودک همسری، فشار اقتصادی یا واهمه از ازدواج دیرهنگام
یک جامعهشناس و استاد دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره) گفت: رد پای ازدواج در سن پایین در آیین و فرهنگ ایرانیان دیده میشود اما باید پذیرفت که شرایط امروز جامعه با سالهای قبل متفاوت است و به عبارتی سن بلوغ و رشد امروز تا حد قابل توجهی نسبت به قبل افزایش یافته است.کریم تفضلی افزود: شاید در دورهای دختران در رده سنی ۱۰ تا ۱۲ سال برای ازدواج مناسب تلقی میشدند، چون از نظر بلوغ جسمی و فکری افرادی بالغ تلقی شده و توان اداره کردن زندگی مشترک را داشتند، اما امروز دختران ما در این سن هنوز در مراحل کودکی قرار دارند و حتی در برخی از مواقع که شاهد بلوغ جسمی این دختران هستیم هنوز بلوغ فکری و آموزشهای مناسب را برای ازدواج در این گروه سنی مشاهده نمیکنیم.این جامعه شناس ادامه داد: متاسفانه مساله کودک همسری که امروز در برخی از نقاط به یک هشدار تبدیل شده است بیشتر در بین گروههای ضعیف، متوسط جامعه و عمدتاً در روستاها مشاهده میشود که میتواند ناشی از فشار اقتصادی و فقر موجود در جامعه برای تأمین هزینههای فرزندان باشد.تفضلی افزود: این در حالی است که به دلیل جو ایجاد شده در محیط روستاها حتی خانوادههایی که مشکل اقتصادی برای تأمین هزینههای دختران خود ندارند نگرانی در خصوص از دست دادن شانس ازدواج یا واهمه ازدواج دیرهنگام دختران خود را دارند و همه این عوامل دست در دست یکدیگر داده است تا دخترانی که هنوز به بلوغ نرسیدهاند و آموزشهای لازم را برای زندگی مشترک ندیدهاند وارد زندگی مشترک شوند.وی خاطرنشان کرد: دختران در این گونه محیطها به شدت در فشار و تحت نظارت هستند و نگرانی بیش از حد خانوادهها از رفتارهای اجتماعی دختران، هراس از ایجاد روابط غیرمعقول و نگرانی در خصوص آزادیها موجب میشود تا تن به ازدواج زودهنگام دختران خود بدهند.تفضلی ادامه داد: این در حالی است که اغلب دختران نیز برای فرار از فشارهای خانوادگی راضی به ازدواج آن هم با فاصله سنی زیاد هستند، اما به محض ورود به زندگی زناشویی، بروز شکافهای نسلی و تفاوت بین انتظارات و واقعیتها به ازدواجهای ناموفق منجر میشود.این جامعهشناس و استاد دانشگاه گفت: البته در حال حاضر وضعیت ایران از نظر تعداد ازدواجهای کودکان نسبت به بسیاری از کشورهای همسایه بهتر است اما هنوز تا رفع کامل این مشکل فاصله زیادی باقی است و اگر میخواهیم جامعهای بهتر داشته باشیم باید برای نسل بعد این نگرانیها را رفع کنیم.
معیاری مشخص برای تعیین سن رشد وجود ندارد
کارشناس حقوق، وکیل دادگستری و فعال در حوزه حقوق شهروندی گفت: متاسفانه یکی از مهمترین مشکلاتی که در حوزه قانونی در مورد ازدواج وجود دارد تعابیر مختلف از سن رشد است که موجب شده در برخی از موارد سن رشد ۱۳ ۱۵ و ۱۸ سال در نظر گرفته شود که همین تفاوت در نگرشها موجب شده است تا مبنای مشخصی برای تعیین سن رشد و ممنوعیت ازدواج پیش از این سن وجود نداشته باشد.علیرضا مافی افزود: یکی از مهمترین مسائلی که طی چند سال اخیر توسط فعالان حقوق بشر مطرح میشود این است که سن قانونی افراد برای حضور در اجتماعات و فعالیتهای اجتماعی ۱۸ سال است و اگر این تعبیر را بتوانیم به سن رشد و بلوغ اتصال دهیم ازدواج پیش از این سن به معنی ورود به زندگی زناشویی قلمداد میشود در حالی که فرد هنوز توانمندی ورود به مسوولیتهای اجتماعی را کسب نکرده است.
این وکیل دادگستری اظهار داشت: تا وقتی که این چالش حل نشود مساله ازدواج کودکان پابرجاست و نمیتوان عنوان را تغییر داد چه ازدواج به هنگام و چه سریع به آن اطلاق کنیم.وی اضافه کرد:اگر این نوع ازدواجها را معطوف به موارد فرهنگی خود بدانیم در واقع یک صدمه بزرگ به فرزندان این سرزمین وارد میشود که قبل از کسب مهارت و توانایی، مسوولیت زندگی را عهدهدار میشوند.
به گزارش آراز آذربایجان به نقل ازایرنا، به گفته وی، کودک همسری واقعیتی است که در جامعه ما وجود دارد اما نه به میزانی که در حوزه آسیب خانواده با آن مواجه هستیم از این رو علت طلاق و از هم پاشیدگی خانوادهها صرفاً کودک همسری نیست.وی اضافه کرد: امروزه عوامل بسیار متعددی داریم که در زمان شیوع بیماری کرونا شدیدتر هم شده است که شاید بتوان بزرگترین دلیل را فقر فرهنگی، فقر دانشی و به ویژه وضعیت وخیم اقتصادی دانست.این کارشناس حقوقی اضافه کرد: برای اینکه بتوانیم سهم کودک همسری را در فروپاشی خانوادهها ارزیابی کنیم نیازمند این هستیم که ثبتاحوال، آماری از طلاقها و سن زوجها را اعلام کند تا به صورت دقیق توسط جامعه شناسان مورد ارزیابی قرار گیرد و مشخص شود که سهم پدران از ازدواج دختران چقدر است و مسائلی نظیر افزایش وام ازدواج چقدر در اجبار دختران به ازدواج زودهنگام تأثیر دارد.
نوشته شده توسط admin در پنجشنبه, ۱۱ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱:۵۳ ب.ظ