سعی در جلب رضایت همسر متوقع رنجی که پایان ندارد
گروه خانواده و سلامت : اززمین وزمان توقع دارد. پدر و مادر و همسرش که جای خودشان را دارند، مأمور پلیس راهنمایی و رانندگی، کارمند بانک، فروشنده سوپرمارکت محله، افراد دیگری که در خیابان رانندگی میکنند، همسایهها و خلاصه همه انسانهای روی کره زمین باید آماده خدمت و سرویسدهی به ایشان باشند، مبادا چیزی بخواهد و به آن نرسد. البته داستان به همین جا ختم نمیشود، او گاهی از اشیا و عناصر موجود در زمین هم توقع همراهی و همکاری دارد! این آقا یا خانم از آن دسته آدمهایی است که بعد از یکی دو بار رفت و آمد با آنها از دستشان خسته میشویم و کمکم کار به جایی میرسد که میخواهیم از آنها فرار کنیم. همانهایی که از همه طلبکارند. همانها که شما را میخواهند، اما فقط برای خدمتکردن و سرویسدهی. قرار است با چنین فردی ازدواج کنید؟ ازدواج کرده اید و درمانده تان کرده؟ در شرف ازدواج هستید و می خواهید تا دیر نشده از این آدم غرغرو خلاص شوید؟ شاید بد نباشد قبل از هر تصمیمی کمی بیشتر او را بشناسید تا بدانید باید با او چه کار کنید. اگر هم خودتان جزو این دسته از آدم ها هستید، این مطلب را بخوانید و صادقانه با خودتان رو به رو شوید. هیچ کس جز خود شما نمی تواند کمک تان باشد.
این طبیعی است که دوست داشته باشیم دیگران هم برای ما خدماتی انجام دهند، اما اینکه فقط از آنها انتظار خدمترسانی داشته باشیم و این رابطه را یکطرفه بخواهیم، سرآغاز مشکلات است. خیلیها عادت کردهاند همیشه و در هر شرایطی از دیگران توقع کمک و همراهی داشته باشند. اینها همان کسانی هستند که مورد توجه افراطی پدر و مادر بودهاند و بسیار به آنها توجه شده است. این افراد معمولا در دوران کودکی و نوجوانی در محیط خانه و میان اعضای خانواده محبت زیادی را دریافت کردهاند و مشکل اینجاست که فقط دریافتکننده محبت و خدمات دیگران بودهاند. به این معنی که هیچوقت خودشان چنین محبتی را نسبت به دیگران نداشته یا خود را مکلف به انجام کاری برای دیگران ندیدهاند. در تمام مراحل زندگی رابطهای موفق خواهد بود که دوطرفه باشد. به عبارت دیگر، افراد در یک رابطه موفق هم باید ارائهکننده محبت و خدمات باشند و هم دریافتکننده آن، در حالی که اغلب افراد متوقع، معمولا برای ایجاد یا تحکیم روابطشان هیچ تلاشی نمیکنند، چراکه اصلا نیازی به تلاشکردن نداشته و قبل از اینکه آنها بخواهند کاری انجام دهند، دیگران کار را برایشان تمام کردهاند. البته گاهی هم اصل قضیه چیز دیگری است. ممکن است فرد مقابل شما یک خودشیفته باشد. یکی از علائمی که افراد خودشیفته بروز میدهند همین توقع داشتن بیش از حد از دیگران است. این افراد فکر میکنند همیشه حق با آنهاست و در نتیجه از بقیه مردم انتظار دارند در هر شرایطی در خدمتشان باشند. بنابراین میتوان گفت کسانی که از مردم توقع بیش از حد دارند یا در گروه «اختلال شخصیت خودشیفته» قرار میگیرند که البته این روحیه باید با علائم و نشانههای دیگری هم همراه باشد، این رفتار ناشی از شیوههای تربیتی نادرست است که موجب میشود آنها اصلا فکر نکنند دیگران هم جایگاه و منزلت و شخصیتی دارند که باید مورد توجه قرار گیرد. هیچکس حوصله ندارد به کسی خدمت کند که به فکر دیگران نیست و دائم از بقیه انتظار دارد. برای همین هم طبیعی است که این افراد بعد از گذشت مدتی تنها بمانند و نه فقط دوستان، که همسرشان هم از آنها ببرد و دل بکند. این افراد فقط محبت و خدمات را از دیگران دریافت کردهاند و قدرت ارائهکردن و نشان دادن محبت نسبت به دیگران را ندارند. این افراد اغلب بدون توجه به دیگران، هر حرفی را میزنند یا هر عملی را انجام میدهند؛ اعمال و حرفهایی که میتواند موجب ناراحتی سایرین شود. این ناراحتی به صورت بیتفاوتی و دور شدن از آنها بروز میکند و در نتیجه افراد متوقع هم از دیگران ناراحت میشوند. همچنین چون هیچوقت توقعاتشان برآورده نمیشود، سرخورده و تنها هم خواهند بود.
شاید پدر و مادر هیچ وقت از توقعات بیش از حد فرزندشان خسته نشوند و تا جایی که امکان دارد به او خدمت کنند. شاید دوستان هم کمی بتوانند این شرایط را تاب بیاورند، ولی همسر این فرد چه کار باید بکند؟ آیا راهحلی برای کنترل شرایط وجود دارد یا باید با او بسازد و دم نزند؟ این افراد اغلب نمیتوانند در زندگی مشترک خیلی موفق باشند و ازدواجهای ناپایداری دارند. نباید فراموش کنیم که همه اطرافیان مانند پدر و مادر نیستند که حتی بدون محبت دیدن از فرزند باز هم به او محبت کنند و عشق و علاقهشان را نسبت به او بروز دهند. گاهی همسران افراد متوقع، سعی میکنند با راضی نگه داشتن آنها مشکل را حل کنند؛ در حالی که این موضوع باید در خانواده مطرح شده و بتدریج حل شود. آنها بالاخره باید درک کنند که روابط اجتماعی در هر سطحی دوطرفه است و هیچ رابطه یکطرفهای پایدار نخواهد ماند. در شرایطی که این افراد توقعات بیجا و ناپخته دارند، حتما برایشان توضیح دهید که چنین خواستهای منطقی نیست. همچنین حتما باید توقعات و خواستههای خود را نیز مطرح کنید، حتی اگر آنها درصدد رفع نیازهای شما برنیایند. چون این افراد در محیط خانواده، هیچ وقت از دیگران درخواستی نشنیدهاند و فکر میکنند همه موظف هستند برای آنها کاری انجام دهند، بدون اینکه خودشان چیزی بخواهند. ما نمیخواهیم این افراد را تحقیر کنیم، ولی میتوانیم غیرمستقیم و با اعلام خواستهها و نیازها و انجام ندادن درخواستهای غیرمنطقی آنها تا حدی بر این رفتار نادرست تاثیر بگذاریم.
زندگی قراردادی است که تفاوتهای فردی به آن تحمیل میشود و آن چیز بدی نیست. افرادی که با زیباشناسی سر و کار دارند، میگویند آنهایی که متفاوت فکر کرده و با هم به زندگی عشق میورزند، خلاقیتشان بالاست. یک نفر به تنهایی میتواند برای خود آفرینندگی داشته باشد، ولی زمانی که زوجها با هم به توافق میرسند، دلیل میآورند، همبستگی و همدلی دارند، میتوانند زمنیه مساعدی را برای زندگی روزمره خود در آینده رقم بزنند، ولی تحمل هم حدی دارد. اگر زوجها در ارتباطات خود منطق و بحث اقناعی نداشته نباشند به چیزی نخواهند رسید. در واقع تفاوتها به عنوان زخم کوچک روانی باقی میمانند و میتوانند مساله ساز باشند. زوجها باید هر چند وقت یک بار در زندگی خود تغییر و نوآوری داشته باشند. آنها باید عقاید نو و جدید را جایگزین عقاید کهنه کرده و سعی کنند به زندگی روزمره خود صفا دهند. از نظر روانی هم همینطور است. انسان تا پایان عمر خود تغییر و تحول پیدا میکند، یعنی بینش، تفکر و شناختش عمیقتر میشود. بنابراین اگر زوجها با علاقه، بحث اقناعی، استدلال ورزی، بالا رفتن تحمل و صداقت در کنار هم باشند، میتوانند مسائل خود را حل کنند.
باید زوجها مسائل را از چشمان همسر خود نگاه کنند و با گفتوگو به نتیجه برسند، در غیر این صورت با هم بودنشان تبدیل به بدون هم بودن میشود. به عبارت دیگر این زوجها سرپناهی دارند، اما فکرهایشان جداست. از سوی دیگر، امروزه زوجها در زندگی شهروندی مدرن نمیتوانند همه مسائل خود را حل کنند. آنها باید با افرادی که تجربه داشته و به جایی رسیدهاند، مشورت کنند. بنده ایمان راسخ دارم که دوران تسلیم سرنوشت شدن تمام شده است. امروزه ما مشاوره خانواده، تربیتی، تحصیلی، مسکن و… داریم. زوجها میتوانند با کمک از مشاوران مسائلی را که درگیر آن هستند حل کنند. البته بر اساس فرد گرایی هنوز بسیاری از ایرانیها خودمحور هستند، یعنی همه مسائل را درون خودشان نگه میدارند. به عبارت دیگر روی زخمهای کوچک سرپوش میگذارند، در حالی که زوجهای جوان باید ذهنشان را آماده کرده و با مطالعه و کمک گرفتن مسائل خود را حل کنند. من پیشنهاد میکنم که زوجها داوطلبانه در انجمنهای فامیلی و غیردولتی که با فرهنگ متعالی، همبستگی و همدلی تشکیل شده اند شرکت کنند، چرا که خطر در خود فرو رفتن وجود دارد. در واقع انسان موجودی اجتماعی است. گرچه باید مسائل فردی درون خانواده حل شود، ولی انسانها در مجموع مثل ماهی در آب زندگی میکنند و در اینجا جامعه مطرح است. منتها قرار نیست همه مثل هم باشند و با تفکر انتقادی به هم نگاه نکنند، اما نباید از جامعه هم دور شد. بسیاری از زوجها خودمحور هستند و این خطر جدی است، چون روزی برخی مسائل برجسته میشوند. آنوقت حل کردن آن دیر شده و آنها از هم فاصله میگیرند. البته منظور من طلاق نیست، بلکه مسائل حل نشدهای است که تبدیل به استرس میشوند.
بعضا شاهد هستیم که برخی زوجها توقعات زیادی از هم دارند و این مساله به ویژه زمانی که رنگ مادیات به خود میگیرد برای افراد خستهکننده و تهدیدآمیز میشود. برای مثال ممکن است زنی از شوهرش بخواهد بیشتر کار کند و پول بیشتری در بیاورد و همین مساله باعث خستگی او به دلیل زیاد کار کردن میشود. بنابراین من پیشنهاد میکنم زوجها شناخت همدیگر را در ابعاد مختلف گسترش دهند. منظور شناخت تواناییها، عدم تواناییها و محدودیت هاست. زندگی بی کران نیست. باید زوجها تواناییهای خودشان را بسجند. این تواناییها فرایند زحمت کشیدن را تعریف میکند و ارتباط با رفاه نسبی دارد. جوانان باید آرمان داشته باشند، ولی آرمانی که با واقعیت تطابق داشته باشد. چشم و همچشمی و مقایسه با دیگران در جامعه از خود بیگانه، مصرف گرا و کالازده نقطه عطف درگیری زوجهاست. بنابراین زوجها باید همانطور که دوش تن میگیرند، دوش روان هم بگیرند. باید نیازهای کاذب را از نیازهای ضروری تشخیص دهند. نباید از همسری که تازه زندگی مشترک را شروع کرده بیشتر از حد انتظار داشت. هنر زوجها در این نیست که داشتنها را گسترش دهند، بلکه هنر آنها در این است که با استغنای درونی به زندگی معنا دهند. این مساله بستر مثبت، هیجان و عواطف پایداری را ایجاد میکند. عشق فقط مادی نیست، گرچه نمیتوان نیازهای ضروری را نادیده گرفت، ولی از طرف دیگر لوکس گرایی هم زوجها را دچار اختلاف میکند.
نوشته شده توسط admin در پنجشنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۶ ساعت ۷:۳۴ ق.ظ