حفظ فرهنگ اصیل جامعه با مصرف تولیدات داخلی
گروه اجتماعی: تبدیل مصرف تولیدات داخلی در میان مردم به یک عادت، فرهنگ و در مرتبه ی بالاتر یک فریضه ی امری است که مطالعه و بررسی، همکاری جمعی مردم، دولت، تولیدکنندگان و طراحان و برنامه ریزان را طلب می کند. اما به راستی چگونه می توان نوع چینش پایه های این فرهنگ سازی را به طوری صورت داد تا در دراز مدت جامعه از نتایج آن بهره مند شود.
حفظ فرهنگ اصیل ایرانی، عمقی شدن نگاه مسؤولان به مقولهی خطر نامریی هجمهی فرهنگی همچنین توجه به صدمات اقتصادی و تجاری که توسط ورود کالاهای خارجی به کشور تحمیل می شود نیازمند توجه و بازبینی است.” بررسی اندیشههای راهبردی رهبران بزرگ، یکی از ارزشمندترین فرصتهایی است که برای شناخت مسیر و حرکت یک جامعه باید به درستی صورت پذیرد.
بسط و روشن کردن ابعاد این اندیشهها، استخراج الگوها از دل بیانات و طراحی راهکارهایی به عنوان دستورالعمل های اجرایی این الگوها، همگی از نتایج شناخت درست اندیشههای راهبردی رهبران بزرگ است.
همزمان با تحویل سال نو یکی از مباحث مهم و مبتلا به جامعه در یک چارچوب کلی و هدفمند از زبان رهبر معظم انقلاب طرح شد که میبایست آن را در یک مسیر و مکمل توسعهی اقتصادی و دستیابی به اهداف چشم انداز قلمداد کرد. محور پیام نوروزی امسال ایشان “تولید داخلی” با همراهی دو محور ملت و دولت است که با شعار حمایت از کار و سرمایه ی ایرانی براساس یک برنامه ریزی درست، عامل پیشبرد این هدف تعیین و سهم و نقش مردم یعنی مصرف تولیدات داخلی مهم تر و پر رنگ تر ترسیم شد.
مسأله فرهنگ سازی در این زمینه امری خطیر است که مطالعه و بررسی دقیق جوانب آن، همکاری و همیاری جمعی مردم، دولت، تولیدکنندگان و طراحان و برنامهریزان را طلب میکند و باید به خاطر داشت که فرهنگ سازی در مورد موضوعی خاص در میان آحاد جامعه کاری است موجد تلاش بسیار زیاد و خستگی ناپذیر و نباید انتظار داشت که چنین امری به سرعت اتفاق بیافتد، بلکه تمام تلاش باید مصروف این باشد که نوع چینش پایههای این فرهنگ سازی درست و دقیق صورت بگیرد تا در درازمدت جامعه از نتایج آن بهره مند شود.
تبدیل مصرف تولیدات داخلی در میان مردم به یک عادت، فرهنگ و در مرتبهی بالاتر یک فریضه، امری بسیار مبارک است که در این مجال سعی میکنیم به ابعاد و زمینههای فرهنگ سازی و ابزارهای آن اشاره کنیم. به نظر میرسد مهمترین و حساسترین پل ارتباطی میان مردم و برنامه ریزیان این امر، رسانه است. در دنیایی که مردم وابستگی انکارناپذیری به رسانهها و آموخته ها و دانستههایشان از طریق رسانهها دارند همچنین به خاطر انتظاری که از رسانهها، به خصوص از رسانه ملی میرود و با توجه به فرمایش امام (ره) که تلویزیون را دانشگاهی عمومی میدانستند، رسانه در تبدیل کردن مصرف داخلی به یک عادت و فرهنگ برای مردم میتواند نقشی اصولی و هدفمندی ایفا کند.
رسانه ها در زندگی روزمره مردم نقش اساسی در بازنمایی مفاهیم و اندیشههای مختلف دارند و تا حدود زیادی قادرند اندیشههای بسیاری را در اذهان پرورش دهند. توجه رسانههای جمعی به موضوعات معین موجب میشود که اهمیت آن موضوعات از نظر مردم افزایش یابد. این امری است که رسانه را در مورد بسیج عمومی مردم درباره موضوعات مختلف قابل استفاده میکند. بنابراین وظایف زیادی را میتوان در باب فرهنگ سازی برای مصرف تولیدات داخلی متوجه رسانه البته همراه با اقدامات و برنامهریزی های دولت و در نهایت مردم دانست. وظایفی که این سه باید با همکاری متقابل در عملی شدن اهداف و همکاری با نهادهای برنامه ریز پیش گام باشند.
زمانی میتوانیم به توسعه پایدار برسیم که روند تولید و مصرف در کشورمان را به بهترین شکل ممکن هدایت، نظارت و مدیریت کنیم. در مهندسی فرهنگی باید این مسأله را به درستی تشریح و تبیین کنیم که جامعه درعین حالی که باید در رفاه باشد، در همان حال تفکر و نگرش تولیدی هم داشته باشد.
و در عین ورود کالایی که در داخل تولید نمیشود صادرات را هم باید تنظیم کرد و از ورود کالای مشابه به کشور اجتناب ورزید. داد و ستد نیازمند مدیریت است اگرچه باید اعتراف کرد که در بخش واردات کالا به کشورمان از مدیریت و نظارت قوی و خوبی برخوردار نیستیم.
بسیج عمومی مردم برای تشویق به مصرف کالاهای داخلی یکی از این وظایف است. به نوعی برای پررنگ کردن توجهات به این مسأله باید وجدان عمومی جامعه را به آن حساس کرد. علاوه بر این باید مخاطبان رسانهها را که بسیاری از مردم همزمان در هر دو جایگاه تولیدکننده و مصرف کننده قرار دارند را تشویق به ایجاد موجی از مطالبه کیفیت در کالاهای داخلی نمود تا به این ترتیب با بالا رفتن مصرف تولیدات داخلی ایراد بی کیفیتی هم به آن وارد نباشد.
وظایفی چون آگاهی بخشی و هوشیار کردن ذهن مردم نسبت به ظرایف و دقایقی که درباره مصرف تولیدات داخلی وجود دارد بعد دیگر ماجرا است. باید ابعاد و جوانب این موضوع به دور از شعارزدگی و توجه اغراق آمیز، آهسته ولی پیوسته، مورد توجه و مداقه قرار گرفته و در رسانههای مختلف به فراخور حال و زبان مخاطبان گوناگون و سطوح مختلف مورد بررسی قرار گیرد. در کل مصرفکننده داخلی میبایست نسبت به مصرف فرهنگ صحیحی کسب کند و به دور از تجمل گرایی در مرحلهی بعدی قادر به درک اهمیت مصرف کالای تولید داخل باشد.به نظر میرسد که باید بر تبلیغات کالاهای خارجی که بی هیچ مانعی این روزها در انواع رسانهها به چشم میخورد نظارت جدی صورت بگیرد. علاوه بر این باید نگاه مخاطب ایرانی چه تولید کننده و چه مصرف کننده، به این که اگر کالای تولید داخل ما تحت نظارت فلان شرکت خارجی باشد کیفیت بهتری دارد نیز تغییر یابد. رواج چنینی تبلیغاتی در عرصه رسانهها با فرمایش مقام معظم رهبری مبنی بر فرهنگ و فریضه شدن مصرف تولیدات داخلی کاملا مغایرت دارد و اعتماد مخاطب را به کیفیت تولیدات داخلی خدشه دار خواهد کرد. تبلیغ برتری کالای خارجی امری ریشه دار در میان مردم است که از دوره گذشته ریشه میگیرد. باید اذهان را نسبت به فاصله این تبلیغات تا واقعیت هوشیار کرد. بالا بردن کیفیت تولیدات داخلی و داشتن تنوع و ضمانت عملی در کالاها همه از مواردی است که از رغبت مردم به کالاهای خارجی خواهد کاست.
یکی از مواردی این روزها در زندگی ایرانیها به چشم میخورد تجمل گرایی و روی آوردن به مصرف گرایی است. در حالی که چنین امری با مسیر حرکت کنونی جامعه کاملا مغایرت دارد. باید به دور از شعار زدگی، آثار و نتایج منفی تجملگرایی و زیادهخواهی ها آشکار شود. یکی از بزرگترین موفقیتهای رسانه هایی چون سینما و تلویزیون در غرب تولید و تعریف سبک زندگی برای مخاطبان متفاوت است.
میتوان بر اساس معیار غنی اسلامی و میهنی خود سبک زندگی مختص خودمان را طراحی کنیم که اساسی ترین ویژگی آن تولید و مصرف داخلی با تکیه بر کلیدها و محورهایی چون دوری از اسراف و معیار قرار دادن نگاه قرآنی و دینی باشد. بدون شک رسانه در ساخته شدن چنین سبک زندگی نقشی اساسی خواهد داشت.
اجناس خارجی با ورود به بازار داخل زمینه فرهنگی نامریی همراه خود به ارمغان می آورند که فرهنگ غنی و اسلامی ما را مورد تهاجم قرار میدهند تا فرهنگ غرب را جایگزین کنند؛ همان امری که بدون لشکرکشی و صرف هزینههای بسیار توسط دول استعماری و آمریکایی وارد کشور می شود. حفظ فرهنگ اصیل ایرانی، عمقی شدن نگاه مسؤولان به مقوله خطر نامریی هجمه فرهنگی همچنین توجه به صدمات اقتصادی و تجاری که توسط ورود کالاهای خارجی به کشور تحمیل میشود امر مهمی است که باید در این خصوص دقت کرد. البته دولت و مجلس طی سالهای اخیر نشان دادهاند اهتمام ویژهای در این خصوص دارند و مسؤولان فرهنگی دغدغهی آن را دارند که به اصلاح وضع بپردازند اما این کافی نیست.برای نظارت بیشتر باید در درجهی نخست آموزش را تقویت کرد و در عین حال به معرفی قوانین و مقررات در مواجهه با بیقانونی و هنجارشکنی پرداخت. وجود برخی قوانین قدیمی و دست و پاگیر از جمله قانون مبارزه با کالای قاچاق و فقدان ملزومات اجرای قانون و ضمانت اجرایی ناکافی خود عامل بی انگیزگی در تولید و مصرف است. نازل بودن جریمهها نیز موجب تخلف میشود حتی در برخی قوانین شاهدیم افراد با پرداخت جریمه به آسانی میتوانند تخلفاتی داشته باشند؛ از جمله تخلف از مقررات شهرسازی.
نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۴ ساعت ۶:۲۹ ق.ظ