گله و شکایت مداوم باعث نارضایتی از زندگی می شود
فریبا حسین پور
گروه خانواده وسلامت: افراد زیادی از زندگی کنونی خود خرسند و راضی هستند و در مقابل نیز بسیاری افراد احساس میکنند زندگیشان آن چیزی نیست که به دنبالاش بودند و یا آنچه از زندگی میخواستند همانی نیست که هم اکنون دارند.
مسلماً برای شما هم پیش آمده از هیچیک از موفقیتهای خود احساس شادی و رضایتمندی نداشته و احساس کنید این آن چیزی نبوده است که به دنبالاش بودهاید و یا آن حس خاصی که به دنبالش بودهاید را به شما نمیدهد.
افراد موفق زیادی نیز در اطراف شما وجود دارند که ازدیدگاه دیگران بینظیر و سعادتمند هستند اما در درون خود احساس بیکفایتی و تهی بودند میکنند.
نارضایتی از زندگی را در چهره و مکالمات بسیاری از افراد در جامعه به وضوح میتوان مشاهده نمود گله و شکایت مداوم از اوضاع و شرایط اعم از اجتماعی، اقتصادی، شغلی و زندگی شخصی همراه با صورتهای افسرده و دلزده انسانهای بسیاری که حتی حوصله همصحبتی با یکدیگر را ندارند و ترجیح میدهند در تنهایی خود فرو روند و یا افرادی که مدام با خود و دنیای اطرافشان در جنگ بوده و ابراز ناراحتی میکنند که چرا؟
چرا من در جایی که میخواهم نیستم؟ چرا خانهای را که میخواهم ندارم؟ چرا در رشتهای درس میخوانم که دوست ندارم؟
چرا شغلم آزارم میدهد؟ و مهمتر از همه چرا من خوشحال و شاد نیستم عده بسیاری فارغ ازدغدغههای عامه مردم در رفاه کامل زندگی میکنند ولی برخی از آنان نیز بسیاری از این چراها را هر روز برای خود مطرح میکنند.
تا به حال اندیشیدهاید از زندگی خود چه میخواهید؟
تا چه اندازه به خواسته خود رسیدهاید؟
متاسفانه برخی خود نیز نمیدانند چه چیزی باعث خرسندی و رضایت خاطرشان میشود و همین مسئله سبب سردرگمی و نارضایتیشان نسبت به زندگی و دنیای اطراف میشود. زمانی که ندانید خواسته واقعیتان، آنچه شادتان میسازد چیست قادر نخواهید بود آرامش و خوشبختی را تجربه کنید.
بهترین راه برای رسیدن به احساس رضایتمندی شناخت دقیق احساسات و خواستهاست وقتی ندانید از زندگی خود چه میخواهید چگونه میتوانید شرایطی را فراهم آورید که در آن به رضایتمندی برسید در این صورت قدم اول شما رسیدن به وضوح و کشف خواسته واقعیتان است برای رسیدن به این مرحله برگهای را برداشته و آن را به دو قسمت تقسیم کنید در یک ستون تمام آنچه در زندگی روزمرهتان شما را آزار میدهند بنویسید و در ستون مقابل آنچه که میخواهید را یادداشت کنید تمامی آنچه را میخواهید تجربه کنید.
فراموش نکنید برای دستیابی به موفقیت و رسیدن به آرزوهایتان داشتن رفتارهای محافظه کارانه مشکلات شما را کمتر نمیکند جهت پیشرفت نیاز به جسارت و قدرت ریسک پذیری دارید حتی ممکن است زمانی احساس کنید که باید متفاوتتر از قبل زندگی کنید و برخی از سبکهای زندگی روزانهتان را تغییر دهید. تغییر هم برای شما و هم اطرافیانتان سخت خواهد بود ولی باید پذیرفت برای رشد شخصی گاهی نیاز است الگوهای کهنه را بازسازی و متدهای جدیدتری را امتحان کنید.
روانشناسان معتقدند چنانچه فردی احساس کند زندگیاش آن چیزی نیست که به دنبالاش بوده و رضایت و لذت کافی را از روند زندگی دریافت نمیکند بهتر است به جای جنگیدن و تغییر اوضاع و شرایط بیرونی ابتدا از درون خود شروع کند نحوه تفکر و نگرش خود را نسبت به خواستههایش تغییر دهد.
اکثراً افراد براین باورند برای داشتن زندگی خوب و تغییر در حالشان بهتر است تغییراتی در زندگی خود بهوجود آورند. روانشناسان معتقدند بهتر است قبل از تغییر محل زندگی، شغل و خیلی تغییرات اساسی دیگر در زندگی ابتدا از درون خود شروع کنید.
شاید فردی بتواند در محدوده زندگی خود تغییرات بسیاری ایجاد کند اما واقعیت این است هیچ شخصی قادر نیست بدون ایجاد تغییر درونی دنیا و یا انسانهای دیگر را تغییر دهد.
در جهانی زندگی میکنیم با قوانینی بسیار پیچیده و آدمهایی با تفاوتهای فکری، فرهنگی و روانی متفاوت، حال چگونه میتوان همه این متغیرها را بر وفق مراد خویش ساخت، هر شخص دنیای خود را میسازد بهتر است اجازه دهیم دیگران نیز آنگونه که میخواهند زندگی کنند.
افکار شما دید و نگرشتان را به زندگی کنونی تعیین میکند در کجا ایستادهاید، در حال چه کاری هستید، هر آنچه هم اکنون دارید دستاورد افکار، باورها و ذهنیاتتان است. توجه داشته باشید آنچه هم اکنون دارید متناسب با روحیات و انگیزههای قبلیتان است.شما قادرید افکار خود را مدیریت کنید بر آنها دقیق شده و دریابید آیا شما را به جایی که میخواهید میرساند یا خیر؟
آیا طرز تفکر کنونی شما را به هدف نزدیکتر میکند یا خیر؟ در صورتی که جواب این سوالات منفی است نیازی نیست با این افکار منفی مقابله کنید به یاد داشته باشید با هر آنچه مقابله کنید بدان قدرت میبخشید.
چه بخواهیم و نخواهیم در ذهن و گفتگوهای درونی همه ما افکار منفی و مثبت بسیاری وجود دارد، بهتر است آنها به حال خود رها کنید و به دنبال جایگزینی مناسب باشید. افکار مخرب و مزاحم زندگی شما را نابود میسازند.
حقیقت است که افکار دنیای اشخاص را میسازد پس باید هر شخصی به دقت بررسی نماید درحال ساختن چه دنیایی برای خود است.شما برای خود چه دنیایی ساختهاید؟از دنیای خود راضی هستید؟
آیا این همان چیزی است که به شما احساس رضایتمندی و سعادت میبخشد؟
پژوهشگران معتقدند انسانها بهطور ذاتی افکار خود را به صورت اتوماتیک بسیار جدی گرفته و بدان باور دارند تا حدی که افکارشان بر تمامی ابعاد زندگی روزانه خواه ناخواه تاثیرگذار خواهد بود، افکاری که گاه بشر را میترساند یا از خود متنفر میسازد و در مواقعی از دیگران نا امید میکند. افکار قدرتمند آدمی سبب میشود دنیای متحول و یا انسانی زمینگیر شود.
در ساختار روانی انسان، مقایسه خود با دیگرانی که شرایط بهتری دارند یک آفت بزرگ روحی و روانی محسوب میشود. ما همواره در معرض مقایسهها و در ادامه آن قضاوت درباره خودمان هستیم. چرا دیگری پولدار است و از زندگیش لذت میبرد ولی من باید برای حقوق ناچیزم جان بکنم و آخر سر از تفریح و لذت محروم باشم؟ چرا دیگری همسر یا فرزندان خوب دارد ولی من ندارم؟ چرا برخی خودروهای لوکس دارند و من مجبورم اتوبوس سوار شوم؟ چنین مقایسههایی که دامنه آنها نهایتی ندارد مثل سمکشنده روحیه و انرژی فرد را تحلیل میبرد و چه بسا کار او را به جاهای باریک بکشاند. در مقابل میتوان از مقایسهها برای افزایش انگیزه رقابت بهره برد.
کسانی که توانایی دوست داشتن را دارند دوست داشته میشوند و دوستان خوب ثروتی لایزال هستند. بیدلیل نیست که برای توصیف چهره زشت شخصیتهای منفی و آزاررسان میگویند هیچ دوستی ندارند. دوستی مطابق طبع آدمی است و برای هر کسی به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه رضایتمندی ایجاد میکند.
گپ زدن با یک دوست، حال آدم را خوب میکند و کسانی که میدانند یا احساس میکنند اطرافشان پر از دشمن است حال زاری دارند. پرخاشگری از نارضایتی شروع میشود و به آن نیز ختم میگردد.
اگر از هر موضوع کوچکی برای خود یک نارضایتی موثر بسازید دیری نمیگذرد که تسلیم نارضایتیها میشوید و خودتان بیش از هر کس دیگری آسیب میبینید. آنچه موجب آرامش خاطر و لذت شما میشود شناسایی کنید و برای پرداختن به آن وقت بگذارید.
حتی آدمهایی که مدام میگویند از همه چیز و همه کس سیر شدهاند و بیزارند با برخی حرفها ایدهها یا کارها سر ذوق میآیند.
گاه صحبت از ورشکستگی و ناتوانی در یک موضوع به خلق ایدهای جدید در همان موضوع ختم میشود که سرآغاز تحولی نوین است.
لازم نیست برای همه کسانی که میشناسید هدیهای تهیه کنید. به همسر، مادر، پدر یا فرزند خود هدیهای بدهید که او را شاد کند.
شادی آن که برایتان عزیز است روان شما را شاد خواهد کرد. کسانی که هدیه میدهند هدیه هم میگیرند.
حتیالامکان آراسته باشید و لباس مناسب و زیبا بپوشید. خوب یا بد، خوشچهرهها خوشتیپها و خوشصحبتها بیش از سایرین دوست داشته میشوند و از این رو دوستان بیشتری دارند، فرصتهای کاری و اجتماعی بهتری مییابند و در مجموع زندگی اجتماعی مولدی دارند. هر آدم منصفی نزد خود نعمتهایی مییابد که بسیاری افراد از آنها بیبهرهاند.
اگر این نعمتها را فراموش کردهاید بیشتر فکر کنید و کمی هم باانصاف باشید. اگر منفینگر هستید سعی کنید نظام فکری خود را تغییر دهید. اگرچه تغییر فکر سخت است، اما حداقل برای شروع میتوان تلاش کرد نکات مثبت هر واقعهای را دید و شناخت.
نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۴:۴۸ ق.ظ