اختصاصي آراز آذربايجان:

گذری در میدان ولایت فقیه ارومیه

گذری در میدان ولایت فقیه ارومیه

سهیل موسوی
گروه اجتماعی: نزدیکتر می شوم رنگ و بویش مثل خیابان ها ی دیگر نیست. روحش آن پاکی وعصمت میدان های دیگر را ندارد انگار این میدان جدا مانده از سرود آمال های پاک و روحانیست.
همچون نت خارج در یک قطعه سمفونی دلنواز .روح این میدان هر روز بیشتر از قبل در سیاهی ها غوطه ور می شود .چرا باید در میدان وسط شهر این قدر آمار بذهکاری زیاد باشد اگر بی جا نگفته باشیم هر شهروند عزیز ارومیه از میدان ولایت (مرکز)چیز هایی شنیده ویا به عینه معضلاتی دیده. فروش قرص های جور وا جور از جمله ترامادول روی قوطی های میوه به طور علنی” کلماتی با صدای آهسته که در گوش عابرین نجوا می کنند مواد مخدر که مثل نقل ونبات پخش می شود، آلبوم های عکس که شاید برای هیچ کس نا آشنا نباشد، زدوبند ها مراکز فساد، اوباشی ها وهمه وهمه شکل این میدان زیبا را تقییر داده حتی با نگاهی سطحی به این میدان می توان میزان بالای بزهکاری را در جای جایش مشاهده کرد شاید بیشتر از هر چیز علنی بودن این بزهکاری هاست که انسان متمدن را آزرده میکند.
تحقیقات در زمینه آسیب شناسی این نکته مهم را به ما گوشزد می کند که آمار بزهکاری در نوجوانان از همه جا بی خبر در محله هایی بیشتر است که اقلام فساد بیشتربه طور علنی ردوبدل می شود و هیچ گونه ممانعتی از سوی نهاد های اجرایی جامعه نمی شود.از خود می_پرسم چرا باید یک میدان وسط این شهر این گونه افسارش بی پروا رها شده باشد چه کسی مسئولیت نوجوانانی که در این میدان دچار آسیب های جدی میشود را به گردن می گیرد آیا باید همین طور خاموش وبی صدا از کنار این میدان رد شد.چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید ولی به نظر من هر جور دیگری به این موضوع نگاه کنیم باز هیکل زشت و بی_قواره بزهکاری در جای جای این میدان خواهیم دید قرص های ترامادول که داروخانه بدون نسخه پزشک به هیچ عنوان به بیمار نمی_دهد اینجا حتی میتوان آن را به شکل جینی تهیه کرد شیشه کراک کریستال با رنگ های جور وا جور قرص های اکس و دیگر مواد مخدر در هر قدمی این میدان بیچاره جایگاهی برای خود دارد از کسبه های محترم اطراف سوال می پرسم ایا این بزهکاری های علنی آسیبی به کسب شما نمیزند چرا هیچ کاری برای اینجا انجام نمی دهید فکر نمی کنید شما قربانیان اصلی این ماجرا خواهید شد فکر نمی_کنید برای ایجاد یک فضای تجاری امنیت محل بیشترین سهم را دارد؟ جوابش با آهی همراه است شاید( شما فکرمی کنید برای ما اصلا این چیزها مهم نیست ولی مگر میشود ما بی تفاوت به این قضایا باشیم بیشتر مشتری ها تحت تا ثیر این قضایا به ندرت جرات میکنندبه این طرف بیایند. ما اصولا فاقد مشتریهایی هستیم که با خانواده برای خریداقلام متفاوت به اینجا می ایند.
محلی که بتوان مشتری ها را برای یک خرید در فضای امن هدایت کند به طور کلی به یک آرزو بدل شده است جدا از اینها خودمان هم میترسیم بچه هایمان اینجا جلوی مغازه رها کنیم تامبادا آسیب های جدی ببینند) کم نیستد کسبه هایی که کلماتی نظیر فرد مزبور رابازگو کنند مشکل کار کجاست؟آیا واقعا همه ما کوتاهی کرده ایم؟ آیا واقعا دیگر کار از کار گذشته؟آیا ما خودمان این حق را به این گمراهان داده ایم؟ اگر این طور نیست پس چه باید کرد ؟در این راستا مسئولین محترم نیروی انتظامی که مطمئنا تمام تلاششان را برای تغییر وضعیت در این در این میدان کرده اند عاجزانه درخواست میکنیم که تلاششان را مضاعف بکنند تا این گره کور اینقدر فضای شهر را ناآرام و ناآمن نشان ندهد. آیا روزی بزهکاری همچون نسل دایناسورها در این میدان منقرض خواهد شد میگویند نسل دایناسور ها به این خاطر منقرض شد که سنگ آسمانی بزرگی با زمین برخورد کرد عصر یخبندان شروع شد ودیگر دایناسور ها نتوانستد به زندگی و حیات خود ادامه دهند آیا باید در این میدان نیز سنگ اسمانی خاصی فرود اید؟ شاید این بار سنگ اسمانی تلاش من وشما وتمامی ارگانهای ذیربط باشد تلاشی برای پاکسازی این شهر زیبا از بزهکاری تلاشی که همچون یک مشت مثل سنگ اسمانی بر مرکز این میدان فرود اید وعصر یخبندان برای بزهکاری ایجاد شود. فرزندان نوجوانان این شهر باید در فضایی امن وجدااز هر تنشی بزرگ شوند این وظیفه ماست تا حداکثر تلاشمان را برای ایجاد یک فضای امن به کار بریم شاید اگر روزی نتوانیم ریشه های بزهکاری را در این میدان بخشکانیم انوقت باید این بار منتظر عصر یخبندانی باشیم که بزرگترین قربانیانش کودکان نوجوانان پاک ومعصومی باشد که بی خبر از همه جا فقط وفقط یک بار برای رو کم کنی دوستانش از قرص ترامادول که براحتی در دسترسش قرار دارداستفاده کند انوقت دیگر کار از کار گذشته وهمه رویاهایی که برای این شهر زیبا داشتیم از بین خواهد رفت امنیت وزیبای شهرمان ارزش هر تلاشی را دارد لذا این بار نیز دستانمان را با استوار به هم گره خواهیم زد

نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۲۵ تیر ۱۳۹۲ ساعت ۱۲:۲۶ ب.ظ

دیدگاه


× 7 = چهل دو