کودکانی که از داشتن خواهر و برادر محروم هستند
مجید حاجیحسنی
گروه خانواده و سلامت: این روزها زندگی تغییر کرده، قدیمها وارد هر خانه که میشدی چند تا بچه قد و نیم قد از سرو کول هم بالا میرفتند. بنابراین هر کودک صاحب یک یا چند خواهر و برادر بود. اما پس از مدتی شعار دو تا بچه کافیه مرسوم شد و خانوادهها از این قانون پیروی کردند و کمتر کسی بیشتر از ? فرزند داشت. تا اینکه گذشت و رسیدیم به مرحله ای که جوانان پس از ازدواج یا بچه دار نمیشوند و یا به یک فرزند اکتفا میکنند. این مسئله تبدیل به یک اپیدمی شد و این روزها اکثر بچهها، تک فرزند هستند و هرگز طعم داشتن یک خواهر یا برادر را نخواهند چشید.
پدر و مادرها معتقدند که به دلیل مسائل اقتصادی داشتن فرزند، آنها را متحمل هزینه های سنگین میکند و چنانچه بخواهند صاحب فرزند شوند، حاضر نیستند بیش از یک فرزند داشته باشند. چرا که از پس مخارج او بر نمیآیند مضاف بر اینکه از آنجائی که این روزها اکثر مادرها هم شاغل هستند و به دلیل بزرگ شدن شهرها، و دوری مسیر امکان کمک گرفتن از اقوام و پدر بزرگها و مادر بزرگها هم نیست، بچهها ناچارند از نوزادی طعم مهدکودک را بچشند و این مسئله برای پدر و مادر هزینه های زیادی را در بردارد و برای کودک هم مشکلات عاطفی زیادی را به همراه خواهد داشت. به همین دلیل پدر و مادرها ترجیح میدهند به یک فرزند قناعت کنند و اینگونه مشکلات را یکبار در زندگی تجربه کنند.
با این حال تک فرزند شدن کودکان مشکلات فراوانی را برای آنها به همراه دارد که سادهترین آنها نداشتن هم بازی است.
کودکان آپارتمان نشین امروز که از نعمت بازی کردن با هم سن و سالانشان در خانه و کوچه محروم هستند به ناچار از سنین پایین به بازیهای کامپیوتری پناه میبرند و چنان به دنیای مجازی انس میگیرند که به سختی میتوان آنها را از آن جدا کرد. این روزها هر کودکی که خودش را میشناسد به خوبی با تبلت و لب تاب و اندورید آشناست. آنچنان که همه بهت زده میمانند.
با این حال، کودکان پیشرفته امروزی، نحوه ارتباط برقرار کردن با کودکان هم سن و سالشان را بلد نیستند و اکثرا ترجیح میدهند با بزرگترها هم بازی شوند.
این مسئله باعث میشود، رشد ذهنی کودک روند عادی را طی نکند و کودک به لحاظ روانی با مشکلاتی مواجه شود.
این یک سوی ماجراست، اما این ماجرا روی دیگری هم دارد و آن آینده این کودکان است. کودکانی که از داشتن خواهر و برادر محروم هستند، در آینده صاحب فرزندانی خواهند بود که از داشتن خاله، عمه و عمو و دایی محروم هستند. بدین ترتیب خانواده ایرانی که یکی از گرمترین و صمیمیترین خانواده های دنیا است، کم کم با این کاهش جمعیت، شکل خود را از دست میدهد و کودکان به راحتی میپذیرند که تک فرزندی به اندازه نفس کشیدن عادی است.
چرا که تمامی هم سن و سالان و هم کلاسیها و دخترخاله و پسر دایی و پسر عموهایشان تک فرزند هستند و کمتر پیش میآید که خواهر یا برادر داشته باشند؛ لذا فرزندان این مسئله را میپذیرند و به خودشان می قبولانند که نیازی به یک فرد جدید در خانواده نیست.
این در حالی است که تک فرزندی معایب پنهانی دارد که در آینده رو خواهد شد. یکی از آن معایب این است که پدر و مادر تمام توجه و هم و غم خود را متوجه یکدانه فرزند خود میکنند و تلاش میکنند که هر آنچه فرزندشان طلب میکند برایش مهیا باشد. بدین ترتیب کودک یکی یکدانه عادت میکند که تمام وسایل آسایش و رفاه برایش فراهم باشد و یک نفر دایم در خدمتش باشد تا خواسته های معقول و غیرمعقولش را بر آورده کند؛ لذا بچهها به گونه ای بار میآیند که در اصطلاح نمیشود به آنها گفت بالای چشمت ابرو است.
چنین کودکانی با این طرز تربیت همین گونه بار خواهند آمد و در آینده حس برتری طلبی نسبت به دیگران در آنها رشد خواهد کرد. حال تصورش را بکنید که افرادی در جامعه پرورش پیدا کنند که همگی دارای منیت و غرور زایدالوصف هستند و خود را برتر از دیگران میدانند. چنین افرادی برای هر نوع ارتباط برقرار کردن در جامعه دچار مشکل خواهند شد، چرا که بر این باورند که دیگران موظفند هر آنچه من میخواهم را فراهم کنند و دیگران هم همان کودکان دیروز هستند که با روحیه خودشیفتگی بار آمدهاند و حاضر نیستند کسی را در حد خود ببینند؛ لذا اینجاست که مشکلات اجتماعی افراد یکی یکدانه در جامعه اوج میگیرد و هیچ کس حاضر نخواهد بود با کسی ارتباط برقرار کند.
حال اگر این ارتباط به ازدواج ختم شود تکلیفش مشخص است. در حال حاضر که جوانان ما با محرومیتهای دوران جنگ و پس از آن بزرگ شدهاند و اکثرا هم در خانواده های پرجمعیت رشد کردهاند مسئله ازدواج تا این حد دشوار شده، وای به حال کودکان امروز که اکثرا تک فرزند هستند و در ناز و نعمت بزرگ میشوند.
نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۲۳ مهر ۱۳۹۲ ساعت ۵:۱۶ ق.ظ