چینش و وزن واقعی نیروهای سیاسی در جامعه

چینش و وزن واقعی نیروهای سیاسی در جامعه

گروه سیاسی:کنکاش در تحولات و تحرکات در اردوگاه اصولگرایی، اصلاح طلبی و مستقلین در یک سال گذشته، تصویری روشن از آرایش سیاسی احزاب و تشکل ها در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ارایه می دهد.
تشکل ها و احزاب سیاسی که در سال ۹۴ همه توان و نیروی خود را برای کسب کرسی های بیشتر در دهمین دوره مجلس شورای اسلامی و پنجمین دوره خبرگان رهبری متمرکز کرده بودند، با شروع سال ۹۵، ریل گذاری برای پیروزی در دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری و به دست آوردن جایگاه بالاترین مقام اجرایی کشور را در دستور کار خود قرار دادند؛ تلاشی که اگرچه در ماه های پایانی سال گذشته به ویژه در اردوگاه اصولگرایی افزایش چشمگیری داشت، اما تا کنون نتوانسته در چینش و ترکیب بندی نیروها و تشکل های سیاسی تغییر چندانی ایجاد کند.
تشکل ها و احزاب سیاسی در حالی سال ۹۵ را آغاز کردند که پیشینه تکاپوهای سیاسی آنان به ویژه در ماه های پایانی سال ۹۴، نتیجه انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی و پنجمین دوره خبرگان رهبری را مشخص کرده بود.
اگرچه جریان های عمده سیاسی در آستانه سال نو، خود را پیروز انتخابات می خواندند، اما تعیین تکلیف ۸۶ کرسی مجلس در دور دوم انتخابات در اردیبهشت ۹۵، آرایش نهایی نیروهای سیاسی در دهمین دوره خانه ملت را کاملا مشخص کرد.
سرانجام ۱۲۰ نماینده اصلاح‌طلب، ۸۳ اصولگرا، ۸۱ منتخب مستقل و ۵ منتخب اقلیت به بهارستان راه یافتند. بر این اساس، ۴۱ درصد کرسی های مجلس به نمایندگان اصلاح‌طلب، ۲۹ درصد به اصولگرایان، ۲۸ درصد به مستقل ها و ۲ درصد به اقلیت های دینی تعلق پیدا کرد. بر همین مبنا، سه فراکسیون عمده امید، اصولگرایان و مستقلین در مجلس ایجاد شد.
ترکیب نیروهای سیاسی در مجلس بازتاب روشنی از چینش و وزن واقعی نیروهای سیاسی در جامعه را به تصویر کشید. شکافی که در جریان یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری در اردوگاه اصولگرایان رخ نموده بود، در انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفند ۹۴ عمیق تر و نمایان تر شد. اصولگرایان آسیب دیده از انشقاق درون جریانی، در انتخابات مجلس دهم هم نتوانستند اختلاف نظرهای خود را بر سر راهبردها و نامزدهای انتخاباتی کنار بگذارند.
شکاف فکری در جریان راست سیاسی به اندازه ای عمق و گستردگی پیدا کرد که به اتحاد و همسویی سنتی دو تشکل »جامعه روحانیت مبارز« و »جامعه مدرسین حوزه علمیه قم« هم کشیده شد؛ دو تشکل محوری اصولگرایی که تا پیش از این با حمایت از لیست های مشترک، نقش موثری در پیروزی اصولگرایان در انتخابات های مختلف ایفا می کردند.
در نهایت نزدیکی بخشی از اصولگرایان به جبهه پایداری و حامیان دولت پیشین، موجب شد نام بسیاری از چهره های سنتی اصولگرا در لیست فراگیر اصولگرایان جای نگیرد و به جای آن نام چهره های تازه ای از جمعیت رهپویان و ایثارگران در فهرست آنان گنجانده شود. از این رو بسیاری از چهره های سنتی اصولگرا به صورت مستقل در انتخابات شرکت کردند. بخش دیگری از نیروهای اصولگرای میانه هم با نزدیک شدن به جریان اعتدال، پیروزی خود در انتخابات را تضمین کردند. سرانجام گسست فکری و نظری میان اصولگرایان موجبات شکست آنان در انتخابات مجلس دهم را فراهم کرد.
از سوی دیگر اما، نزدیکی و ائتلاف اصلاح طلبان و اعتدالگرایان که پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ را برای آنان به ارمغان آورده بود، در انتخابات مجلس دهم هم ادامه پیدا کرد. اصلاح طلبان بر خلاف اصولگرایان در انتخابات اخیر وحدت را چراغ راه خود کردند و به رغم ریزش گسترده نیروهای خود در جریان بررسی صلاحیت ها، توانستند تعداد قابل توجهی از کرسی های مجلس را به دست آورند. همراهی نیروهای اعتدالی و اصولگرایان میانه رو، البته در افزایش وزن ائتلاف آنان در هماوردی های انتخاباتی نقش بسزایی داشت.
هدف گذاری برای فتح کرسی ریاست جمهوری، انگیزه لازم برای فعالیت و پویش جریان ها و تشکل های سیاسی را در یک سال گذشته فراهم آورد.
اصلاح طلبان و اعتدال گرایان خشنود از نتیجه ائتلاف با یکدیگر، که در یک سال گذشته هم توانستند با محور قرار دادن منافع ملی و عقلانیت، مواضع خویش را همسو با یکدیگر نگه دارند و وحدت نظر خود را در بسیاری از حوزه ها به خصوص حوزه سیاسی و اقتصادی حفظ کنند، همچنان تداوم ائتلاف را به عنوان راهبرد مشترک خود در انتخابات پیش رو دنبال می کنند.
به اذعان بسیاری از چهره ها و نظریه پردازان جریان اصلاح طلب در خصوص لزوم تاکید بر نقاط اشتراک با اعتدال گرایان و پرهیز از تمرکز بر تفاوت های دو جریان در بحث های نظری و مبنایی، موجب شده اصلاح طلبان و اعتدال گرایان تداوم ائتلاف را در دستور کار خود قرار دهند؛ ائتلافی که همچنان حمایت از روحانی را مهمترین راهبرد انتخاباتی خود می داند.
در این میان بر اساس شواهد جریان میانه رو اصولگرا هم تاکنون همراهی خود با ائتلاف یاد شده را حفظ کرده است.
اصولگرایان هم به رغم تلاش های بسیار، هنوز دچار انشقاق درونی بوده و نتوانسته اند صفوف یاران خود را یکدست کنند.
تلاش اصولگرایان برای ایجاد نظم تشکیلاتی واحدی که بتواند همه نحله های فکری اصولگرایی را در دل خود جای دهد و تمکین آنها از خرد جمعی را به دنبال داشته باشد، به ایجاد »جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی«موسوم به جمنا در روزهای نخست دی ماه سال گذشته انجامید. تشکلی که به رغم تلاش گسترده بنیانگذارانش، تا کنون نتوانسته اجماع مورد نظر اصولگرایان را ایجاد کند.
همراهی نکردن طیف های میانه رو اصولگرایی با جمنا، واگرایی های جریان نزدیک به رییس جمهوری پیشین از این تشکل جمعی، اختلاف نظر تشکل ها و چهره های مختلف اصولگرایی در خصوص راهبرد انتخاباتی در حمایت از یک نامزد یا تعدد نامزدها و … همه نشانه هایی است از تلاش بی اثر جمنا برای اجماع میان اصولگرایان.
اصولگرایان آسیب دیده از چالش تشتت اما هنوز وحدت و ائتلاف را در دستور کار خود قرار دادند؛ وحدتی که با توجه به شکاف های عمیق درون این جریان دور از دسترس به نظر می رسد.
واکاوی تحولات و تحرکات نیروهای سیاسی در یک سال گذشته، تغییر چشمگیری را در چینش و آرایش نیروهای سیاسی در جامعه و فضای سیاسی کشور به دست نمی دهد. در یک سال گذشته اعتدال گرایان و اصلاح طلبان همسویی و هم نظری نسبی خود در عرصه کنشگری سیاسی را حفظ کرده اند. نیروهای اصولگرا هم هنوز در رفع اختلافات عمیق خود ناکام بوده اند.بررسی روند تحولات هم تغییر خاص و چشمگیری را طی ماه های آینده نوید نمی دهد.به نظر می رسد دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری در فضای سیاسی مشابهی با انتخابات پیشین برگزار شود. بنابراین به احتمال بسیار زیاد اصلاح طلبان و اعتدال گرایان در یک سوی میدان، اصولگرایان در صفی متشتت و مستقل ها در صفی جداگانه به رقابت انتخاباتی خواهند پرداخت

نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۱۶ فروردین ۱۳۹۶ ساعت ۵:۱۴ ق.ظ

دیدگاه


+ 8 = نُه