یاد گرفتن صبر بدون عصبانیت رمز کامیابی در زندگی

یاد گرفتن صبر بدون عصبانیت رمز کامیابی در زندگی

اکرم محمدی
گروه خانواده وسلامت:ما در جامعه شتاب زده¬ای زندگی می کنیم که در آن اغلب افراد به دنبال نتایج و پاداش های آنی هستند. مثلاً بی_صبری خود را در مواقعی که باز شدن یک صفحه ی اینترنتی بیش از حد معمول طول می_کشد در نظر بگیرید.
ما در جامعه ی شتاب زده ای زندگی می کنیم که در آن اغلب افراد به دنبال نتایج و پاداش های آنی هستند. مثلاً بی صبری خود را در مواقعی که باز شدن یک صفحه ی اینترنتی بیش از حد معمول طول می کشد در نظر بگیرید.
یا مثلاً به یاد بیاورید وقتی اتومبیل جلویی تان با سبز شدن چراغ بلافاصله حرکت نمی کند چقدر عصبانی می شوید. به راستی چرا همیشه اینقدر عجله داریم؟
ما به لطف پیشرفت سریع فناوری مدرن، یاد گرفته ایم بلافاصله انتظار نتیجه داشته باشیم، و توانایی مان در تحمل شرایطی که مطلوبمان نیست روز به روز کمتر می شود. ما همیشه می_خواهیم بلافاصله به خواسته هایمان برسیم.
بردباری نوعی کنترل روی دنیای خود است این مهارت را باید در خود پرورش داد. یاد گرفتن صبر بدون عصبانیت یا آزردگی به شما کمک می_کند در تمام حوزه های زندگی خود به موفقیت بیشتری برسید.
کمابیش همه ما خشم و عصبانیت را تجربه کرده ایم و باز هم تجربه خواهیم کرد، چون یک امر طبیعی است و در شرایط خاصی به دلایلی ممکن است هر یک از ما دچار این مسئله بشویم.
همه ما به خوبی می دانیم در شرایط خشم عقل و منطق به درستی عمل نمی کند و ممکن است در چنین شرایطی کارهاو رفتارهایی از خود نشان بدهیم که پس از مدتی به شدت احساس پشیمانی کنیم و چه بسیار مواقعی که دیگر کار از کار گذشته و حتی ممکن است راه برگشت و امکان جبرانی وجود نداشته باشد.
بردباری می تواند تجربه ی استرس را در زندگی شما تا حد قابل توجهی پایین بیاورد. وقتی احساس کردید در حال عصبی شدن هستید لحظه ای درنگ کنید و ببینید اطرافتان چه اتفاقی در حال رخ دادن است. نفس عمیق بکشید و آرامش خود را حفظ کنید.
آرام با خودتان بگویید »وقت آن است که از سر شروع کنم«. مغز شما احتیاج خواهد داشت تفکرات منفی را رها کند و روی چیزهایی متمرکز شود که واقعاً اهمیت دارند.
این را حس خواهید کرد که هرچه صبور تر باشید، استرس، عصبانیت و ناتوانی کمتری را تجربه خواهید کرد.برای همه ی ما پیش آمده است که به خاطر تصمیم عجولانه ای که در گذشته گرفته ایم احساس پشیمانی کنیم. کمی بردباری به خرج دادن به شما اجازه می دهد به جای تصمیم های آنی، اطلاعات بیشتری جمع کنید و تصمیم های منطقی تری بگیرید.
برای ارزیابی کامل هر موقعیتی به خودتان زمان بدهید و پیش از آنکه خود را نسبت به اجرای طرحی عملی متعهد بدانید نکات مثبت و منفی آن را خوب بسنجید. اجازه ندهید کسی شما را مجبور کند بدون فکر و در نظر گرفتن همه ی جوانب، تصمیمی آنی بگیرید.
اگر شما هم خیلی زود از انجام کاری خسته می_شوید و حوصله تان سر می رود، بدانید تنها نیستید. اغلب ما دوست داریم چند کار را با هم انجام دهیم و از کاری به سراغ کار دیگر برویم.
اما به یاد داشته باشید برنده ی مسابقه ی لاک پشت و خرگوش چه کسی بود. صبر با خود ثبات قدم به همراه می آورد. ترکیب این دو به شما اجازه می دهد عمیقاً به انجام کاری بپردازید و مهارت های لازم برای به پایان رساندن آن را فرا بگیرید.
از طرف دیگر شما را برای پدید آوردن سابقه ای استوار در حوزه ی خاصی توانمند می کند مثلاً گرفتن مدرک دکترا، راه اندازی یک مجموعه_ی اقتصادی بزرگ، یا چاپ کردن کتاب. شما با پشتکار به خرج دادن قادر خواهید بود اهداف رفیعی که برای خود و کسب و کارتان در نظر می گیرید را تحقق ببخشید.
صبر به ما کمک می کند برای درک افرادی که در زندگی مان حضور دارند بردباری بیشتری از خود نشان دهیم. به این ترتیب قادر خواهیم بود از نقایص یکدیگر چشم بپوشیم و تفاوت هایمان را بپذیریم، حتی در مورد ویژگی هایی که در خودمان قادر به تحملشان نیستیم.
به جای آنکه دیگران را قضاوت کنید، یا تحمل خود را از دست بدهید، کاملاً در تعامل مشارکت داشته باشید. این کار را امتحان کنید: دفعه ی بعدی که به سوپرمارکت رفتید، لبخند بزنید مؤدب باشید، و سر صحبت را با صندوقدار باز کنید. به این ترتیب هم خودتان احساس بهتری خواهید داشت، هم ممکن است تنها کسی باشید که به او احساس ارزشمند بودن می دهد.
جان کوئینسی آدامز جایی گفته است: »صبر و استقامت اثری جادویی دارند و مشکلات و موانع در برابرشان ناپدید می شوند«. تغییر نگرش، پایین آوردن انتظارات، و در لحظه زندگی کردن می_تواند در تمام حوزه های زندگی، پاداش های دور از انتظاری برایتان به ارمغان بیاورد.
برای دست یابی به مهارت مدیریت و کنترل خشم راهکارهایی را توصیه خواهیم کرد؛ ولی لازم است پیش از ورود به بحثِ راهکارها شناخت درستی از شرایط خشم تان به دست بیاورید؛ بنابراین ابتدا به این امر می پردازیم و در مباحث بعدی راهکارهایی را معرفی خواهیم کرد که در زمان بروز خشم می تواند به شما کمک کند.
همواره مهم ترین و اصلی ترین اقدام برای تغییر، تصمیم قاطع و به کار گرفتن اراده است. اگر در این مسیر مصمم هستید، می توانید امید داشته باشید به نتیجه برسید و باید بدانید همه چیز به شخص شما و خواست تان بستگی دارد.توصیه می کنیم پیش از هر کاری در فرصتی مناسب که ذهن آرام و وقت آزادی دارید با تمرکز موقعیت_ها و شرایطی را به خاطر بیاورید که در آن ها عصبانی و خشمگین شده اید. (اگر مواردی که در این تمرین به آن ها می پردازید را بنویسید کمک بزرگی به خودتان کرده اید.) روی کاغذ چند موقعیتی که در آن ها خشمگین شده اید را بنویسید. ابتدا آن شرایط را توصیف کنید و سپس عامل اصلی که خشم شما را برانگیخت؛ مثلا نگاه تحقیرآمیز کسی یا نیشخندی که به شما زده شد یا جمله، ناسزا و توهین و…. هر چیزی را که موجب خشم تان شده است با دقت بیابید. آرام باشید. از آن موقعیت ها و تصور شرایط آن ها خارج شوید و به زمان حال برگردید. نفس عمیقی بکشید. چند دقیقه چشم های تان را ببندید و سعی کنید اعضای بدن تان را در شرایط آرام قرار دهید.
ناچاریم دوباره به موضوع مان برگردیم. از شما می خواهم این بار در همین شرایط آرام فکری و روانی صادقانه برای خود بنویسید که اگر با همین آرامش در آن زمان حضور داشتید، در برابر آن موضوع و اتفاق که عصبانی تان کرده است، چه رفتاری نشان می دادید؟ تأکید می کنیم کسی جز خودتان این نوشته را نخواهد خواند و راه حلی جز صداقت و رویارو شدن با خودتان هم ندارید.
در این مرحله سعی کنید تمام اشتراکات موقعیت های خشم خود را پیدا کنید و آن ها را بنویسید. ضروری است که اشتراکات را در هر سه سطح بنویسید؛ یعنی عوامل مشترکی که در تمام موقعیت ها وجود داشت، احساساتی که در آن موقعیت ها به صورت مشترک تجربه کردید و کارهایی که از شما در آن موقعیت ها سر زد.
یک نکته کلیدی و مهم هم این است که کارهایی را که احساس می کنید به صورت غیر ارادی از شما سر می زند شناسایی و یادداشت کنید.
کارهایی که بعد از عبور از موقعیت در اصطلاح می گویید: »دست خودم نبود این کار را کردم« یا اتفاقاتی که دوست ندارید ولی آن ها را تجربه می_کنید؛ برای مثال احساس می کنید خیلی سرخ می شوید یا دست و پای تان شروع به لرزیدن می_کند یا دندان هایتان را محکم فشار می دهید دست های تان را مشت می کنید و فشار می دهید و تازه وقتی انگشت های تان را باز می کنید متوجه می شوید که در تمام مدت در حال فشردن انگشت های دست تان بوده اید .

نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۰۹ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۵:۵۰ ق.ظ

دیدگاه


× پنج = 40