هنجارها و حیات فرهنگی ملت ها متاثر از تفکر رسانههای جمعی
گروه فرهنگی: استفاده از رسانهها به شکلهای متعدد با زندگی روزمره عجین شده است.
این مسئله به ویژه درباره تلویزیون که ملازم همیشگی زندگی خانوادگی است مصداق دارد. طبق آمار منتشر شده بیش از ??۸۰ درصد مردم ایران در روز بیش از ۲۰۰ دقیقه از وقت خود را به تماشای شبکههای تلویزیون اختصاص میدهند. رسانههای جمعی همه وجوه زندگی انسان در دنیای معاصر را در برگرفته است و ابعاد پیدا و پنهان زندگی، اعم از حیات فرهنگی، شیوه زندگی، مبانی معرفتی، چارچوب نگرشی و هنجارهای اجتماعی را تحت تأثیر قرار میدهد. امروزه رسانهها به ما میگویند که دنیا در چه وضعی است، واقعیت از چه قرار است و چه موضوعاتی اولویت روز میباشد. در این میان آگهیهای تجاری، به عنوان یکی از برنامهها و متون رسانهای، به دلیل نمایش برخی از ویژگیهای فرهنگی، سهمی قابل توجه دارد.
اگر تبلیغات تجاری را فرایندی ارتباطی بدانیم که با معرفی کالاها و خدمات تجاری تلاش میکند تا مخاطبان خود را برای انتخاب و خرید آن کالا مجاب نماید، دو کارکرد آگاهی بخشی و ترغیب را میتوان به عنوان مهمترین نقش تبلیغات تجاری محسوب کرد. از سوی دیگر عمل آگاهی و ترغیب در خلاء اتفاق نمیافتد، بلکه تبلیغ تجاری نیازمند بازسازی فضای اجتماعی مرتبط با کالای مورد تبلیغ عمل میکند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی روند تبلیغات اجناس و کالاهای مصرفی تا حدودی ُکند شد اما در دهه ۷۰ پای آگهیهای تلویزیونی دوباره به صداوسیما باز شد؛ آگهیهایی که مدت زمانی کوتاه بین برنامههای تلویزیونی یا سریالهای شبانگاهی شبکه یک و دو و بعدها شبکه سه پخش میشد. اگر کمی به ظرافتکاری و رنگ و لعاب پیامهای تبلیغاتی توجه کنیم به راحتی میتوان درک کرد که پشت صحنه هر کدام، خلاقیت و ایدههای نوین موج میزند. در این بین کودکانی را میبینیم که زیبایی جسمانی و ظاهری آنها ذوق ما را بر میانگیزد که تماماً نشان از تمرین زیاد و بیان دیالوگها و اجرای نمایشهایی است که سعی در جذب مخاطبان دارد. به راستی در پشت صحنهی این جذابهای دوستداشتنی چه میگذرد؟
استرس و فشار روانی که کودکان برای حفظ کردن دیالوگهای سخت و غیرقابل درک و نمایشهای ساختگی تحمل میکنند و ما اسمشان را شیرین زبانی میگذاریم، طاقتفرسا و عجیب است. از طرفی فشار والدین که گاهاً با ناز و نوازش و گاهی با خشم و غضب جهت اجرای نقشهای تحمیلی همراه میشود، کودکان را دچار سردرگمی عاطفی و روانی میکند. در این بین موسساتی راهاندازی شدهاند که سالانه مسابقات مدلینگ کودکان، در سنین مختلف، برای مقاصد تبلیغاتی و تجاری برگزار میکنند. والدین با ارسال عکس تمام قد کودکشان خواسته یا ناخواسته وارد عرصه ایی میشوند که خودشان هم از عواقب آن بیخبر هستند.
یکی از آثار سوئی که کودکان مدلینگ در عرصه تبلیغات تلویزیونی با خود به همراه میبرند تشویق و ترویج رقابت جویی منفی در بین کودکان است که بسیاری از مهارتها و ارزشهای زندگی را که امروزه روانشناسان، معلمان و مروجان تربیتی سعی در آموزش آنها در حیطهها و موقعیتهای مختلف دارند را خنثی میکند. در حالی که مهمترین ملاک برای حس ارزشمندی در این کودکان (دختر یا پسرِ خوب بودن) میزان توجهی است که دریافت کردهاند، در این بین چه انتظاری در سنین بالاتر میتوان داشت، وقتی دائماً در محیطی پرتنش ناشی از انتخاب یا عدم انتخاب به دام افتاده اند!؟
نکته مهم اینجاست، تمامی ارزشگذاریها در این حوزه، صرفاً برحسب ویژگیهای ظاهری کودک صورت میگیرد و این به نوبه خود باعث ایجاد دید تکبعدی در کودک و خانواده میگردد و نادیده انگاشتن سایر ویژگیها و قابلیتهای کودکان و عدم فرصت بروز و ظهور استعداد و تواناییهای کودکان از بالقوه به بالفعل است. حقیقتاً توجیه خانوادهها برای عدم انتخاب کودکشان به عنوان مدل تیزرهای تبلیغاتی چیست؟ شاید میگویند: مادر جان! خوشگل نبودی یا لیاقت انتخاب را نداشتی!
از پس پردهی این کلمات چه بر میآید!؟ کودکی که، کودکی را به خود ندیده، مفهوم بازی را نچشیده، لذت زندگی اش پشت دوربین با جملات قصار و رسمی گذشته، شاید در فروشگاههای گران قیمت برای انتخاب بهترین لباس و برندها و شاید هم دیدن اصرار پدر و مادرش که مدام در گوش او میگویند بگو، یکبار دیگر بگو، اگر بگویی فلان جایزه را برائت میگیریم!
به عبارتی این حس رقابت تا حدودی در ذات و ماهیت هر انسانی وجود دارد و اگر واقعبینانه به قضیه نگاه کنیم، اگر فرزند من در سنین کودکی عادت به داشتن و استفاده از لوکسترین و گرانترین وسایل را پیدا کند، در سنین بزرگسالی این عادت تبدیل به یک باید در بین علاقهمندیها قرار میگیرد و عدم استفاده یا در دسترس نبودن آن باعث آزار روحی و روانی میگردد. کافی است از این به بعد کمی بیشتر دقت کنیم، چه کودکانی در این میدان هستند؟
کودکانی که از فیلترهای سخت و طاقت فرسای ظاهری عبور کردهاند و اکنون به جایگاهی رسیدهاند که شایستگی خود را در زیبایی رنگ چشم، حالت مو، قد مناسب، وزن مطلوب و … میدانند. تلاشها، دویدنها و جنگیدن پدر و مادرهایی که ورود کودکشان به تبلیغات را ضامن خوشبختی و سعادتش میدانند. غافل از اینکه دلبندشان خواهان چیزهای دیگری است که در میان این دویدنها و نرسیدنها گم شده است.
تصور غلط والدین این است که چون کودک ضعیف است و قدرت تصمیمگیری ندارد، ورود کودکشان به این حوزه بهترین انتخاب است. اما غافل از اینکه کودکان حق دارند مسیر زندگی خودشان را انتخاب کنند به خصوص سنین اولیه کودکی که کار و وظیفهی اصلی کودک چیزی جز بازی نیست. اما برخی والدین، کودکان را در مسیری هدایت میکنند که در آیندهشان حق انتخابی وجود نخواهد داشت و باید به اجبار به مسیر از قبل تعیین شده تن دهند.
طی مصاحبهایی با ناهید نورشرق وکیل پایه یک دادگستری، در این زمینه بیان داشت: استفاده ابزاری از کودکان در شبکهها از قبیل شبکههای مجازی و … نوعی بهرهکشی و سوءاستفاده است که مصداق بارز کودکآزاری به شمار میآید. در ادامه در خصوص مواد مندرج در قوانین بین المللی و قوانین جاری جمهوری اسلامی ایران افزود:
«کودک آزاری» از دو کلمه کودک (child) و آزار (abuse) تشکیل شدهاست. از نگاه قوانین بین المللی، همچون پیمان نامه حقوق کودک، به بچه کمتر از ۱۸ سال، و در فقه نیز به کودکی که به بلوغ شرعی نرسیده باشد، کودک اطلاق میشود. اعلامیه جهانی حقوق کودک (مصوب ۱۹۵۹ در قسمت ابتدایی اصل ۹ میگوید: «کودک باید در برابر هرگونه غفلت، ظلم، شقاوت و استثمار حمایت شود». همچنین در ابتدای اصل ۶ مقرر میدارد: »کودک، جهت پرورش کامل و متعادل شخصیتش نیاز به محبت و تفاهم دارد و باید حدالامکان تحت توجه و سرپرستی والدین خود، و به هر صورت در فضایی پرمحبت، در امنیت اخلاقی و مادی، پرورش یابند«.
ماده دوم قانون حمایت از کودکان و نوجوانان (مصوب ۱۳۸۱ در تعریف کودک آزاری میگوید: “هر نوع اذیت و آزار کودکان و نوجوانان که موجب شود به آنان صدمه جسمانی یا روانی و اخلاقی وارد شود و سلامت جسم یا روان آنان را به مخاطره اندازد، ممنوع است”.به گزارش آرازآذربایجان به نقل از ایرنا ، لازم به ذکر است که ایران نیز در اسفند ماه ۱۳۷۲ پیمان نامه جهانی حقوق کودک را پذیرفت. بنابراین، یکی از شرایط اساسی اجرای درست این پیمان نامه، آشنایی همه افراد جامعه، به ویژه مقامات مربوط به امور کودکان، والدین، سرپرستان و البته خود او با این پیمان نامه است. بر اساس ماده ۱۹ پیمان نامه حقوق کودک، کشورهای عضو باید جهت حمایت از کودکان در برابر خشونتهای جسمی و روانی و هرگونه آزار، بی توجهی و سهلانگاری، اقدامات قانونی، اجتماعی و آموزشی لازم را به عمل آورند.
.Arazazarbaiijan.farhangi@gmail.com
نوشته شده توسط admin در پنجشنبه, ۲۰ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۲۷ ق.ظ