همزمانی تحریمهای جدید و انتشار اسناد محرمانه کودتا برعلیه مصدق
امیر مکی
گروه تاریخی: همزمانی مصوبه طرح تحریمهای جدید بر ضد ایران و انتشار اسناد محرمانه کودتای ۲۸ مرداد پس از ۶۳ سال بسیار قابل تامل میباشد!
با بررسی مدارک به ظاهر تازه انتشار یافته سازمان سیا پر واضح است که جهت دار بودن نگاه اسناد ارائه شده و نیز اهداف نفوذی و جناح گرایانه و نیز اقداماتی از قبیل چند قطبی شدن افکار عمومی جامعه را بخصوص در فضای مجازی دنبال می کنند، بدین صورت که رهبران ملی مذهبی دهه ۳۰ را به وضوح جدای از یکدیگر و بطور کامل بر ضد هم نشان میدهد که در عمل خود نقض آشکار ” قیام ملی سی تیر” را به همراه دارد.
با اندک تاملی در بازه زمانی ۲۸ ماهه اداره کشور به نخست وزیری دکتر محمد مصدق و عامل به قدرت رسیدن ایشان، که اجماع ملی مردم با رهبران نهضت تواما دیده میشود را زیر سئوال برده!
اما متاسفانه با گذشت زمانی بیشترتر از ۲۰ ماه از دولت ملی، شکافهای نهفته پدیدار و فرصت طلبان در جهت حفظ منافع خویش و سهم خواهی، بیکار ننشسته و هیزم نفاق در آتش سوزان و دودستگی ایجاد شده می انداختند، و چنانچه بودند مردانی که افق دورتر را دیده و در جهت جلوگیری از اختلافات پیش آمده گام نهادند اما بازتاب مثبتی عاید نگردید تا جایی که پس از درخواست اختیارات ۶ ماهه از طرف نخست وزیر وقت – دکتر محمد مصدق ، قدرت مجلس روبه انحلال می رفت و مخالفت ها یک به یک آشکار گردید که در پی آن با خواسته ناگهانی اختیارات یکساله غده چرکین نفاق سر باز زد و در نهایت تبر بر ریشه نهضت مقاومت زده شد و تا آنجایی پیش رفت که با انحلال مجلس هفدم به آخر رسید.
اما در تمامی این مراحل باز کورسوئی از امید وجود داشت که نه تنها اتحاد رهبران جبهه ملی که بدست دکتر محمد مصدق و آیت الله کاشانی بود از بین نرفت ، بلکه باز به صورت نسبی با یکدیگر در تعامل بودند و تا جائی که در بیانیه معروف “دزاشیب” جهت حفظ مصالح میهنی و نیز به دلیل احساس خطری که از نفوذ بیگانگان در به نتیجه نرسیدن اهداف ملی شدن صنعت نفت احساس می شد، مصدق و کاشانی بر سر یک میز نشسته و دست در دست هم امیدوار به آینده به ارسال پیام مشترک اهتمام ورزیدند و جه بسا که میتوانست به نتیجه برسد.
اما متاسفانه به پایان کار نزدیک می شدیم و نگاه خوش بینانه بیش از حد دولت وقت به کمکهایی از استعمار آن روز ، کلاف تنیده شده مردمی را نخ نما ساخت و برخلاف کلام ارزشمند »طرح موازنه منفی « این بار در عمل به طرح موازنه مثبت روی آورده شد تا جائی که تاب مقاومت از کف رفت و انتظارات ملی مردم ایران ملغی گردید و در مقابل ، زیاده خواهی_های دشمن و اهداف امپریالیستی رنگ و بوی جدیدی به خود گرفت و آنجا بود که از آب گل آلود ایجاد شده حداکثر مطامع خود را طلب کردند و در آن راستا به کمک ایادی داخلی استعمارگران و نفوذی های ریاکار مزدور خود با اجرای فرمایشی کودتای ۲۸ مرداد حاصل مبازرات مردمی را به یغما بردند و با ایجاد جو خفقان و امنیتی در سراسر مملکت اهداف خود را یکی یکی دنبال کردند و قرارداد کنسرسیوم نفتی خود را که مصداق بارز “راهزنی مدرن” میباشد به ملت بزرگ ایران تحمیل کردند و روز از نو ، روزی از نو.آنچه که در چند روز گذشته به ظاهر از انتشار اسناد منتشر شده سیا بیشتر به چشم میخورد تخریب فضای مبارزاتی آن روزگار بوده که صحبت از همکاری مردان نهضت ملی به خصوص آیت الله کاشانی با کودتاگران میباشد که جواب ایشان به وضوح در نامه آخر کاشانی در روز ۲۷ مرداد ۱۳۳۲ به دکتر مصدق و نیز صحبتهای کاشانی با زاهدی در روز ۳۱ مرداد ۱۳۳۲ خود خط بطلانی بر هرگونه گزافه گویی های بیان شده میباشد و نیز اعلامیه منتشر شده ایشان در ۱۲ آبان ماه ۱۳۳۲ زدودن هرگونه ابهامی بر این گفتار میباشد.
تا جایی که سرانجام ، دولت کودتا تمامی اولویتهای درخواستی را به یکباره کنار زد و به تجدید رابطه با دولت استعماری انگیس تن داد و تسلیم نقشه های پلید ایشان شد که در تاریخ ۱۴ آذر ۱۳۳۲ طی اعلامیه ای با عنوان ” دوستی دیرینه” خط بطلانی بر مبارزات دلیرمردان این سرزمین کشید.
و اما در سند دیگری منتشر شده است دکتر مصدق را متهم به مهندسی انتخابات در مجلس هفدهم نموده که در عمل حسین مکی با ۲۰ هزار رای بیشتر از کاشانی بعنوان نماینده اول تهران انتخاب و کاشانی در رتبه دوم قرار گیرد که این مطلب نیز همانند سایر قضایا خنده دار و مضحک میباشد !
حسین مکی در آن زمان از چنان محبوبیتی و اقبال عمومی برخوردار بود که لقب سرباز فداکار ایران را یدک می کشید تا جایی که شخص اول مملکت محمد رضا شاه نیز به منظور کم کردن فشارهای سیاسی بر دربار و شخص دکتر مصدق به جهت اطمینان از توطئه ای احتمالی دربار پیشنهاد وزارت درباری را به مکی دادند که با جواب منطقی و منفی ایشان روبرو شدند و حتی تا جایی که چه قبل و چه بعد از کودتا نخست وزیری نیز از طرف شاه با ایشان پیشنهاد و مجددا با جواب منفی مواجه گردیده و از آنجا در صف رانده شدگان محمد رضا پهلوی قرار گرفت و محدودیت های خاصی بر ضد ایشان انجام پذیرفت که اسناد ساواک ایشان مصداق بارز این کلام است.
به تازگی وزارت امور خارجه آمریکا اسناد دخالت این کشور در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ علیه دکتر مصدق را پس از ۶۴ سال منتشر کرده است.
در این اسناد که مربوط به مکاتبات محرمانه سفارت آمریکا در تهران با وزارت امور خارجه این کشور و سازمان جاسوسی سیا است، به وضوح از نقش مستقیم آمریکا در مدیریت این کودتا و کنار زدن دولت منتخب دکتر مصدق پردهبرداری شده است.
این اسناد که ۳۷۵ قطعه سند را شامل می شود نشان می دهد که آمریکا مستقیماً در سرنگونی دولت منتخب محمد مصدق و حمایت از دولت زاهدی ایفای نقش کرده است.
در جنجالیترین سند این مجموعه، ادعا شده که آیتالله کاشانی و هواداران ایشان با سرنگونی دکتر مصدق و انجام این کودتا موافق بودهاند.
این در حالی است که آیتالله کاشانی یک روز پیش از ۲۸ مرداد، طی نامهای به دکتر مصدق او را از شرایط جدیدی که کودتاچیان تدارک دیده بودند، مطلع ساخت و از او خواست که با همکاری با او تصمیمات لازم برای جلوگیری از کودتا را تدارک ببیند.
انتشار این ۳۷۵ سند، واکنشهای مختلفی در پی داشت، به عنوان نمونه غلامعلی حدادعادل عضو مجمع تشخیص مصلحت در توئیتی نوشت: »همزمانی تحریمهای جدید با انتشار اسناد دخالت آمریکا در کودتای ۲۸مرداد قابل تامل و عبرتآموز است«.
عبدالله رمضانزاده سخنگوی دولت اصلاحات هم در واکنشی شتابزده مدعی شد: »حال که اسناد همراهی کاشانی با کودتای آمریکایی افشا شده نام خیابان آیتالله کاشانی را تغییر دهید!«
این در حالی است که در این اسناد هیچ جا به صراحت درباره نقشدادن آیتالله کاشانی در کودتا سخنی به میان نیامده است.
حتی در جاهای مختلفی به مذهبیبودن و ضد غرب بودن آیتالله کاشانی اشاره شده و ایشان را غیر قابل اعتماد و خطرناک برای همکاری توصیف میکند.
البته در یک سند اشاره شده که آیات کاشانی? بروجردی و بهبهانی تصمیم میگیرند که در مقابل مصدق از شاه حمایت کنند اما بعدا گفته شده این ادعای زاهدی است و سندی برای آن موجود نیست.
درباره این اتهامات، حسین دهباشی مستندساز و تاریخپژوه نیز یادداشتی به شرح زیر نوشته است:
الف: کلیپی این روزها دست به دست میچرخد که با نام »روز پس از کودتای ۲۸ مرداد« منتشر شده و مطابق توضیحات همراه انگار بازدید مشترک آیتالله کاشانی (رئیسمجلس) و سرلشکر زاهدی(نخست وزیر کودتا) را از خانه ویران و به تاراج رفته دکتر مصدق نشان میدهد.
حال آنکه این کلیپ حاوی تصاویری در اماکن و مقاطع تاریخی مختلف است و بیارتباط منطقی به یکدیگر. از جمله خانه غارتشده مرحوم دکتر مصدق در خیابان کاخ (فلسطین فعلی) تصویر سرلشکر زاهدی در پلکان ساختمان وقت شهربانی (ساختمان فعلی وزارت خارجه) تصویر آیتالله کاشانی و دکتر مظفر بقایی و دکتر حسین مکی روبروی در اصلی مجلس شورای ملی وقت (میدان بهارستان). همچنین موعد ضبط این تصاویر نیز بسیار باهم فاصله داشته و در مورد اخیر مربوط به زمستان ۱۳۳۱ و ماهها قبل از کودتا است.
ب: اسناد به تازگی منتشر شده توسط ایالات متحده در مورد ۲۸مرداد نیز که طبعاً مورد توجه گسترده فضای مجازی است، کماکان بسیار ناقص و به نحو جهتداری ممیزی شده است.
به نظر میرسد حدود ۸۱۰ مورد از اسامی و اماکن در نسخه منتشر شده حذف شدهاند (چرا آن بخشها سانسور شده و چرا بخشهای دیگر منتشر شدهاند؟)
ضمن اینکه گرچه این اسناد بیانگر رضایت ضمنی برخی رهبران سابق نهضت ملی نفت و از جمله آیتالله کاشانی از برکناری دکتر مصدق است اما در هیچ کجای این اسناد خبری از همدلی نظری یا همراهی عملی وی با کودتاگران دیده نمیشود.ج: در نظر داشته باشیم در مقطع ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، شخص سرلشکر زاهدی(بصیر دیوان) امیری بسیار خوشنام بود. او به عنوان حافظ تمامیت ارضی ایران و فرمانده جنگهای متعدد و پیروز با شورشیان و تجزیهطلبان (شیخ خزعل در خوزستان، خالوقربان و احسانالله خان دوستدار در گیلان، اسماعیل آقا سیمیتقو در آذربایجان و …) از یکسو و قهرمانی زندانی و شکنجه شده برای سالها توسط اشغالگران انگلیسی (در خلال جنگ جهانی دوّم در زندانی واقع در فلسطین فعلی) و نیز درجایگاه وزیر کشور کابینه دکتر مصدق، تا مقطع قبل از دول پس از کودتا، مورد علاقه و اعتماد اغلب ایرانیان و از جمله آیتالله کاشانی بود.
د: از سویی دیگر گرچه در میهندوستی بسیار، پاکدستی فوقالعاده، شرافت و شجاعت دکتر مصدق کمترین جای شبههای نیست.
اما خطاهای مهمی چون دلبستگی به قولهای شفاهی مقامات مذاکرهکنندگان آمریکایی و انگلیسی و تضعیف جایگاه و تعطیلی مجلس شورای ملی و بیتوجهی به ترس روزافزون جامعه از خطر همسایه شمالی و نفوذ کمونیسم و الحادیگری، تنش مستمر با محمدرضا شاه (که تا آن وقت هنوز محبوب بود) و تقاضاهای غیرقانونی از وی برای تسلط بر نیروهای مسلح عدم مقابله با روزنامهنگاران همراه و هتّاکی چون امیرمختار کریم پور شیرازی و طرفداران تندرویی چون حزب توده و چاره نیاندیشی در برابر مشکلات اقتصادی چون تعطیلی پیاپی بازارها در پی ناامنی و التهابات سیاسی و… خود از عوامل اصلی خستگی مردم و عدم مقابله عمومی با کودتای ۲۸مرداد محسوب میشود.
ه: یادمان باشد که در کنار حسن تدبیر رهبران نهضت ملی نفت ایران و امیدواری عمومی مردم معمولی به ایرانی مستقل و رو به ترقی، عواملی چون ترس بسیار رجال سیاسی وابسته به دول خارجی از گروههای فشاری چون فدائیان اسلام به رهبری نواب صفوی نقش عمدهای در پیروزی و اقتدار مراحل نخست نهضت و از جمله قیام ملی ۳۰تیر داشتند.
تا آنجا که اگر مثلا تهدید به مرگ اعضا جناح اکثریت مجلس دوره شانزدهم که گرایشی انگلیسی داشتند نبود، قانون ملی شدن صنعت نفت »به نام سعادت ملت ایران و به منظور کمک به تامین صلح جهانی« هرگز تصویب نمیشد.
هیچکدام از این زیربناهای محکم اما در مرداد ۱۳۳۲، دیگر مایل یا قادر به مقاومت نبودند.
نوشته شده توسط admin در پنجشنبه, ۰۱ تیر ۱۳۹۶ ساعت ۶:۱۳ ق.ظ