نوازندگی و تجربه های تازه جوانان

نوازندگی و تجربه های تازه جوانان

زینب مرتضایی فرد
گروه فرهنگی:از آنجا که موسیقی در کشورمان هنری ریشه دار و دیرپاست، در همه نقاط ایران سازهای مختلفی وجود دارد که از دیرباز نواخته می شده است.
از آنجا که موسیقی در کشورمان هنری ریشه دار و دیرپاست، در همه نقاط ایران سازهای مختلفی وجود دارد که از دیرباز نواخته می شده است.
به مرور زمان بعضی از این سازها به دست فراموشی سپرده شده و چون دیگر نوازنده ای نداشته اند حالا نامشان تنها در دائره المعارف های موسیقی به چشم می خورد یا از نوازندگان آنها فایل صوتی یا تصویری وجود دارد که ما را با شیوه نوازندگی آنها آشنا می کند.
البته بسیاری از سازها هم هنوز زنده هستند و نوازندگانی دارند، اما در این میان برخی سازها با استقبال بیشتری روبه رو می شود و حتی هنرجویانی که قصد دارند نواختن یک ساز را آموزش ببینند به سراغ این سازها می روند.
حتما شما هم با من هم عقیده هستید که اغلب این هنرجویان وقتی قصد دارند سراغ سازهای موسیقی سنتی بروند تار و سه تار را برای نواختن انتخاب می کنند و گویی این سازها برایشان شناخته شده تر هستند. این روند اما در سال های گذشته کمی تغییر کرده و نسل جوان موسیقی کشورمان سراغ سازهایی دیگری هم رفته اند.
گواه این موضوع هم آلبوم های تکنوازی است که یکی پس از دیگری منتشر می شود؛ آلبوم های تکنوازی که می توان میان آنها تکنوازی های کمانچه، عود و دیگر سازها را هم مشاهده کرد.
پس این روند هر چند هنوز هم ادامه دارد، اما حالا شاهد حضور خوب نوازندگان جوانی هستیم که سازهای دیگری را هم برای نواختن انتخاب کرده و آن را به شکل تخصصی ادامه می دهند. با چند نوازنده جوان که سازهایی غیر از تار و سه تار را به شکل تخصصی و حرفه ای می نوازند این موضوع را مطرح کردیم تا نظر آنها را جویا شویم.
آرش کامور، نوازنده کمانچه یکی از جوانان موفق این عرصه است. او کمتر از دو هفته پیش آلبوم موسیقی »راوی« را که تکنوازی کمانچه است، منتشر کرده و با استقبال خوبی هم مواجه شده است.
وقتی موضوع را با او مطرح می کنم اقبال عمومی جامعه به تار و سه تار را می پذیرد و می گوید: در گذشته ساز کمانچه چندان شناخته شده نبود. اگر به ۵۰?? ،??۶۰ سال قبل هم برگردیم می_بینیم با نام های محدودی روبه رو می شویم که کمانچه می نواخته و در این عرصه استاد بوده اند. مثلا بین آنها شخصی چون استاد علی اصغر بهاری معروف است.
او ادامه می دهد: اما چند سال بعد می بینیم تعداد این نام ها گسترش پیدا می کند و شاهد حضور نام های موفق و برجسته ای چون اردشیر کامکار، کیهان کلهر، سعید فرجپوری و علی اکبر شکارچی هستیم.
کمانچه به قله های خود نزدیک می شود
کامور ادامه می دهد: پس کمانچه امروز دارد به قله های خودش نزدیک می شود و می توان امیدوار بود به این که این ساز در آینده شناخته شده و با اقبال عمومی از سوی نوازندگان جوان روبه رو شود.
آهنگساز آلبوم »سراسر مه« اظهار می کند: طبیعی است کمانچه در مقایسه با دیگر سازها مهجور مانده باشد. ما هنوز ردیفی برای کمانچه نوازی ننوشته ایم، اما برای تار نوازی ردیف نوشته شده است و این یعنی موزیسین کمانچه نواز باید ردیف تار را بزند و نوازنده باید بتواند اشل نوازندگی اش را از دل تار نوازی بیرون بکشد.
او ادامــــه می دهد: کمانچه هنوز این قدرت را دارد که بتواند با بیانی ایرانی تر به قله های بالاتری برسد.
کــــامور می افزاید: بسیار دیده ام یک نوازنده کمانچه این ساز را با اشل غربی بزند. مگر نوازنده غربی می آید آهنگ های محلی ایران را بزند که ما برویم نت های آنها را بزنیم؟ متاسفانه ما به دلیل کمبود اتود به اتودهای غربی پناه می بریم. ممکن است با این کار دستمان تند شود و قطعه موتسارت بزنیم، ولی دردی از ما دوا نمی شود چون برای انسان ایرانی باید ساز ایرانی زد.
او در پایان سخنانش تاکید می کند: موسیقی امروز ما مانند شمعی است که رو به خاموشی می رود. بهتر است هر چه زودتر دست به دست هم بدهیم و راهی برای جلوگیری از خاموشی این چراغ فراهم کنیم.
تار، آزادی عمل بیشتری دارد
حمید خوانساری، یکی از نوازندگان موفق ساز عود است. او هم مانند خیلی های دیگر ابتدا سراغ نواختن تار رفته بوده و سپس مسیرش را تغییر داده و به سمت عودنوازی رفته است؛ تا جایی که امروز یکی از نوازندگان موفق این ساز در ایران است.
او می گوید: من هم ابتدا تار می زدم و از یازده سالگی این ساز را انتخاب کرده بودم، اما از بیست سالگی در کنار تار، عود هم می زدم تا این که کم کم عود تا حدی مرا به خود جذب کرد که حالا سال هاست ساز تخصصی من است.
این نوازنده می افزاید: به نظر من خیلی خوب است نوازنده ها نواختن سازهای مختلف را تجربه کرده و به این نتیجه برسند که می خواهند روی چه سازی به شکل تخصصی کار کنند. چون نواختن هر ساز یک تجربه تازه است و هر ساز درک جدیدی از موسیقی را به نوازنده ارائه می_کند.
خوانساری در پاسخ به این پرسش که چرا اغلب جوانان به نواختن تار جذب می شوند می_گوید: فواصل تار پرده دارد و به همین دلیل نوازنده در مواجهه با آن آزادی عمل بیشتری دارد اما به نظر من بهتر است نوازنده ها در قید و بند این موارد نباشند و سازی را که با روحیاتشان سازگار است انتخاب کنند.
او تاکید می کند: ما به نوازنده های خوب برای همه سازها نیاز داریم. یک گروه یا یک ارکستر به سازهای متعددی نیاز دارد و نمی توان فقط برای یک ساز نوازنده داشت و دیگر سازها را نادیده گرفت.
عود را با عرب ها می شناسند
این هنرمند در ادامه درباره شرایط ساز عود در ایران می گوید: عودنوازی در ایران با ضعف و کندی پیش می رود. این در حالی است که در ترکیه و کشورهای عربی در این عرصه خیلی عالی پیش می روند. متاسفانه شرایط به گونه ای شده برخی از این کشورها گمان می کنند ایران نوازنده عود ندارد و وقتی ما را در جشنواره ها می_بینند، می گویند مگر در ایران هم کسی عود می نوازد؟ این خیلی بد است که در دنیا عود را با کشورهای عربی بشناسند، نه ایران.
او معتقد است: اگر نوازندگان جامعه عود کشورمان برخی تعصب ها را کنار بگذارند این توان را دارند که خیلی راحت از نوازندگان کشورهای عربی و ترک پیشی بگیرند. وقتی یکصد هزار نفر در خاورمیانه عود می نوازند و از ما موفق تر هستند، بهتر است نگاهی به روش های آنها بیندازیم و در ادامه مسیرمان از آنها استفاده کنیم.
خوانساری در آلبوم های تازه شهرام ناظری و همایون شجریان هم که امسال منتشر می شود عود نواخته است و بزودی یک آلبوم سه نوازی عود، نی و ساز کوبه ای را هم به همراهی سیامک جهانگیری و بهزاد میرزایی منتشر خواهد کرد.
موسیقی ما کلام محور نبوده است
یاشار اطاعتی هم از نوازنده های موفق کمانچه است. او که طی سال های اخیر حضور پررنگی در جشنواره های خارجی داشته است، می گوید: مردم باید یک ساز را بشناسند تا نسل های جدید به سمت آن ساز بیایند و بخواهند با آن ارتباط برقرار کنند و بعد هم به سراغ نواختن آن ساز بروند.
او ادامه می دهد: مثلا وقتی طی این سال ها کیهان کلهر با نوازندگی خوب و نگاه تازه اش به موسیقی، کمانچه را به مردم جامعه شناساند افراد زیادی به سمت آن جلب شدند. آلبوم »نخستین دیدار بامدادی« این هنرمند، خیلی را با کمانچه آشنا کرد و استمرار این آشنایی باعث شد امروزه نوازندگان خوب و موفقی در نوازندگی کمانچه داشته باشیم.
اطاعتی اظهار می کند: من از سنین کودکی به کمانچه علاقه داشتم. هر چند آن زمان ساز مهجوری بود و شاید در هنرستان هم از هر ده نفر یک نفر آن را انتخاب می کرد، اما من این ساز را دوست داشتم و آن را به عنوان ساز تخصصی ام انتخاب کردم.
این هنرمند جوان که در آلبوم موسیقی »ویرانه آباد« کمانچه نوازی زیبایی را ارائه کرده است بیان می کند: اهالی موسیقی جا انداخته اند موسیقی ما کلام محور است. در حالی که این طور نیست و ماجرا برمی گردد به سالهای دور که نوازنده ها به دلیل ممنوعیت های آن عصر از نواختن ساز محروم شده بودند. این بوده که کلام مجبور شده یک تنه موسیقی را زنده نگه دارد وگرنه رپرتوارهای عظیم موسیقی ما بر پایه ساز است، نه کلام.
او می گوید: این روزها هم متاسفانه به دلیل نگاه های مادی که به موسیقی وجود دارد، این روند بیشتر رشد کرده و کلام راه را برای موسیقی تنگ کرده است.او در پایان سخنانش بیان می کند: به نظر من ما نوازنده ها با تقویت خودمان در نوازندگی می توانیم این روند را تغییر دهیم.
او این روزها مشغول نگارش کتابی با نام »گریز پا همچو باد« است که در آن ده قطعه از کمانچه منتشر خواهد شد.

نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۱۲ آبان ۱۳۹۲ ساعت ۵:۴۵ ق.ظ

دیدگاه


5 − = یک