نقش سینما در رشد فرهنگ‌ و نشر افکار اسلامی

نقش سینما در رشد فرهنگ‌ و نشر افکار اسلامی

‌ گروه فرهنگی:با وقوع انقلاب اسلامی وضعیت زنان در فیلم ها تغییر کرد. در ابتدا یک عقب نشینی کامل مشاهده شد. کمتر فیلمی یافت می شد که زنی در آن نقش داشته باشد.
نقش زنان در این فیلم ها فرعی تر از آن بود که به چشم بیاید اما پس از طرح چارچوب ها و تصویب قوانینی برای ساخت فیلم ، بار دیگر »زنان « بر پرده های سینما ظاهر شدند.
با رشد فرهنگ‌ و نشر افکار اسلامی‌ در میان‌ مردم، زنان بیشتری‌ روی‌ کار آمدند و »زن« نقش مهمی در‌ بسیاری‌ از فیلم ها داشت. البته در بعضی‌ از فیلم ها نیز »زن‌» به‌ عنوان شخصیتی‌ حاشیه ای‌ نمود پیدا کرد. او حتی‌ اگر نقش‌ اول‌ هم‌ بود، کار اول‌ را انجام‌ نمی داد و این‌ مردها بودند که‌ عقل‌ کار محسوب‌ می شدند و همیشه‌ از پس‌ مشکلات‌ بر می آمدند.
می‌توان‌ حضور زنان‌ در سینمای‌ بعد از انقلاب‌ را به‌ دو دوره‌ مشخص‌ تقسیم‌ بندی‌ کرد:دوره‌ اول:‌ سال های‌ اولیه ی‌ بعد از پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ و هنگامی‌ است‌ که‌ سینما توانست‌ پس‌ از مدتی‌ توقف‌ نسبی‌، فعالیت‌ مجدد خود را آغاز کند. ابتدایی ترین نقش آفرینی های زنان -چه به عنوان نقش اصلی و چه مکمل- در سینمای دفاع مقدس بوده که به صورت غالب، بیش ترین درصد از فیلم های دهه ی ابتدایی انقلاب را به خود اختصاص داده است. فیلم های‌ تولید شده‌ در این‌ دوره‌، حال‌ و هوای‌ دیگری‌ پیدا کرد. اکثر آثار ساخته‌ شده‌ در این‌ سال ها برگرفته‌ از وقایع‌ انقلاب‌ اسلامی‌ و یا جنگ‌ تحمیلی‌ بودند و این‌ جریانات‌ دستمایه‌ تولید فیلم های‌ سینمایی‌ شد ولی‌ حضور زنان در این‌ فیلم ها بسیار کمرنگ‌ و بی جلوه‌ بنظر می آمد. به‌ عبارت‌ دیگر فیلم ها در طی‌ این‌ دوران مردانه ‌ساخته‌ می شد. تجربه‌ تلخ‌ حضور نامطلوب زنان در سینمای‌ قبل‌ از انقلاب‌ یکی‌ از دلایل‌ عمده ی حذف‌ عنصر زن‌ از سینمای‌ ایران‌ در سال های‌ اولیه ی‌ پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ محسوب می شود.
دوره دوم: با ساخت‌ فیلم های‌ ملودرام‌ مانند فیلم‌ »گل های‌ داودی«‌(رسول‌ صدرعاملی‌)، کم‌ کم شاهد حضور زن‌ در آثار سینمایی‌ هستیم‌. از این‌ به‌ بعد را می توان‌ دوره‌ دوم‌ نام‌ گذاشت‌ چرا که‌ در واقع‌ فیلم‌ ملودرام‌ بدون‌ نقش‌ زن‌ معنایی‌ پیدا نمی کند. هر چند که‌ این‌ حضور بسیار کمرنگ بود و زنان اغلب‌ به‌ ایفای‌ نقش های‌ حاشیه ای‌ می پرداختند. یکی از بازیگران زن آن دوره در مورد کاراکترهای زن در این فیلم ها می_گوید: »کاراکترهای زن در این فیلم ها نه‌ جلوه‌ گر مادرهای‌ ماست‌ و نه‌ خود ما. زن های‌ ایرانی‌ دارای‌ اصالتی‌ خاص‌ هستند که‌ این‌ اصالت‌ امروز اثر اندکی‌ در هنرهای ‌نمایشی‌ ما بجای‌ گذارده‌ است‌. شخصیتی‌ که‌ از زن‌ ارائه‌ می‌شود، باید مطابق‌ با زنان ‌باشد. زمانی‌ که‌ ما در آن‌ قرار داریم‌ طبیعتاً خواستار نمایش‌ زنی‌ است‌ که‌ دارای‌ فرهنگ ‌و تفکر امروز باشد.«
در بین کارگردانان پس از انقلاب افرادی هستند که به بازنمایی نقش زن به شکلی تخصصی و از نقطه نظری خاص پرداخته اند. نوع تصویری که آن ها از زنان ارائه داده اند با انتقادات زیادی مواجه شده است اما به دلیل آنکه خود جزو طبقه ی زنان جامعه اند و با مسائل زنان آشنایند جای تامل دارد.
«رخشان بنی اعتماد» یکی از پر سابقه ترین کارگردانان زن ایرانی است. وی ابتدا کار خود را با مستندسازی شروع کرد. او مستندسازی را وفادارانه ترین راه برای نزدیک شدن به واقعیتی میداند که بدان می پردازد. لذا در فیم های داستانی اش سعی می کند به مستند نزدیک شود تا مبادا از اصل واقعیت دور شود. موضوعاتی مثل فقر و حاشیه نشینی همیشه موضوعات اصلی فیلم های او بوده است ولی آنچه که در این گرایش جایگاه او را ممتاز می کند، نگاه او به وضعیت زنان در مناسبات جامعه است. از»زیر پوست شهر« گرفته تا »خون بازی« عمده ی فیلم های او در مورد زنانی متفاوت از شهری و روستایی، غنی و فقیر است که با مشکلاتی دست و پنجه نرم می کنند. مادران، همسران و دخترانی که او در فیلم هایش تصویر می کند دارای ویژگی های زیر هستند:
صبر و قناعت: زنانی که هرچند نقش اصلی ندارند ولی فداکاری شان برای حفظ زندگی آن ها را در چشم بیننده بزرگ می کند.
عشق به شوهر: زنانی که در شرایط سخت جامعه می خواهند مردانشان را از عمل خلاف باز دارند.
کوشش برای ماندن: زنانی از طبقه ی پایین که برای بهبود زندگی خانواده شان از هیچ تلاشی فروگذار نمی کنند.
عاشق پیشه: زنانی که در سنین بالا به عشق_هایی خلاف عرف جامعه دچار می شوند.
تلاش برای استقلال: زنانی که می خواهند به استقلال اقتصادی برسند. فداکاری مادرانه: مادرانی که بدون هیچ گونه توقع و چشم داشتی از جامعه، از فرزند فداکار خود نگهداری می کنند.اعتیاد و رنج مادری: دخترانی که معتاد هستند و مادرانی که عاشقانه برای بهبود آنها تلاش می کنند.»تهمینه میلانی« که فیلم سازی را با فیلم »بچه های طلاق« شروع کرد با آغاز جنبش دوم خرداد و در فضای باز سال ۱۳۷۶ فیلم »دو زن« را به روی پرده برد. در واقع پایان جنگ و فضای باز دوران دوم خرداد باعث شد نقش های زن در فیلم های این دوره رو به فزونی نهد که سینمای تهمینه میلانی یکی از بهترین نمونه های است. طرح موضوعاتی مثل عشق زمینی، فمینیسم، کلوزآپ از هنرپیشه های زن، دختران فراری، روابط چند زنی و ازدواج موقت از همان دوران در فیلم ها رایج شد و گاهی چندین فیلم در یک دوره از موضوعی خاص در مورد زنان ساخته می شد. زن ها در این فیلم ها دارای مشاغل مدرنی مثل رانندگی، موسیقی، کامپیوتر، فیلم برداری، و رشته های ورزشی بودند. در حالی که در دوره ی قبل از دوم خرداد بیکار یا دارای مشاغل سنتی بودند.
از آن پس، زن و مسائل مربوط به این طبقه، موضوع اصلی فیلم های میلانی است. وی تا کنون ۱۳ فیلم ساخته که فیلم نامه ی بیشتر آن ها را خودش نوشته است. موضوع بیشتر آثار او مشکلات زنان در جامعه ی کنونی ایران است، وی در فیلم هایش از وضعیت جامعه انتقاد می کند.
با تحلیل چگونگی بازنمایی نقش زنان در فیلم‌های پس از انقلاب به طور کلی می‌توان دوگونه زن را در این فیلم ها شناسایی کرد. زنان سنتی و زنان مدرن. فیلم‌هایی چون »سگ ‌کشی«، »دنیا«، »چتری برای دو نفر« و »قرمز« قصد دارند زنانی را به عنوان قهرمان اصلی داستان معرفی کنند که زنانی مدرن هستند. در برخی از این آثار زن مدرن در مقابل زن سنتی قرار می‌گیرد و در نبرد با این زن، پیروز می شود. »دنیا« و »چتری برای دو نفر« از جمله ی این فیلم‌ها است. در این دو فیلم، زن سنتی در رویارویی با زن مدرن کنار نهاده شده و زن مدرن جای او را می‌گیرد. روایت جدیدتر زن سنتی را می ‌توان در فیلم »به همین سادگی« دید. در این فیلم زن سنتی در چالش به موجودیت خود، به تامل درباره ی خویشتن می‌پردازد. فیلم »گهواره‌ای برای مادر« از این نظر خود را از دیگر آثار سینمایی جدا می‌کند؛ بازنمایی زن سنتی به عنوان قهرمان داستان و فضایی است که زن سنتی در آن به نمایش درآمده است. سینمای قبل از انقلاب که خود را طفیل سینماهای خارج از کشور می دید هیچ گاه نتوانست به بازنمایی تصویری درست از زنان بپردازد. زن در سینمای قبل از انقلاب ابزار بود و تضمینی برای فروش و سود فیلم.
البته کارگردانانی هم بودند که قصد بیان مسائل و مشکلات زنان یا نمایش فداکاری های و تلاش های آنان را داشتند اما فضای آن دوران به گونه ای بود که ساخت این فیلم ها ممکن نبود یا اگر فیلمی با این مضمون ساخته می شد توان تصویرسازی درست نداشت.
پس از انقلاب و بعد از گذشت مدتی از رکود سینما، با تصویب قوانین مربوطه و تزریق بودجه دولتی به بخش سینما، تولید دراین عرصه رونق گرفت. فیلم ساز برای تولید فیلم نیاز به موضوعاتی دارد که طبعا باید با مسائل روز جامعه در ارتباط باشد. در کشور ما مسئله زنان و خانواده، یکی از مهم‌ترین مسایل جامعه در سه سطح اقتصاد، سیاست و اجتماع محسوب می‌شود و تحولات در زندگی زنان و الگو‌های خانواده یکی از بارزترین مصادیق تغییر و تحول در جامعه ایرانی پس از انقلاب است.
سینمای بعد از انقلاب در تلاش بوده تا تصویری درست و مطابق واقع از رویدادهای جاری جامعه ارائه دهد. طبعا زنان که نصف جامعه و رکن اساسی خانواده هستند در مرکز توجه کارگردانان و هنرمندان بوده اند.
آنها در تلاش بوده اند تا مسائل زنان را آن چنان که خودشان –زنان- با آن روبرو هستند به تصویر بکشند تا حداقل بتوانند مسائل را به درستی طرح کنند و اولین گام حل مسئله به خوبی برداشته شود. این نیت درست گاهی منجر به ساخت فیلم_هایی تاثیرگذار شده است. اما کمبود کارگردانان متعهد و باسواد باعث شده پرداختن به مسائل زنان به درستی صورت نگیرد. در بسیاری از فیلم_هایی‌ که‌ بعد از انقلاب‌ ساخته‌ شده‌، زن‌ در محیط خانه‌ قرار داشته‌ و‌ به‌ کار‌ رفت‌ و روب‌، نگهداری‌ بچه‌ و … می‌پردازد.
در پرداختن به مسائل اجتماعی زنان نیز صرفا به بیان مشکلات آنان اکتفا شده است و از زنان فعال و تاثیرگذار غفلت شده است.

نوشته شده توسط araz در پنجشنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۵ ساعت ۴:۳۵ ق.ظ

دیدگاه


× 4 = شانزده