نقش حجاب در پیشگیری از جرایم وآسیبهای اجتماعی

نقش حجاب در پیشگیری از جرایم وآسیبهای اجتماعی

علی قهرمان
گروه اجتماعی: مسئله‌ی حجاب، سال‌هاست که به دغدغه‌ی بسیاری از افراد جامعه تبدیل شده است؛ در حال نیز حاضر دیدگاه‌های متفاوتی نسبت به موضوع حجاب و الزام‌آور بودن آن وجود دارد.
بسیاری از مخالفان حجاب، نوک پیکان انتقاد خود را همواره به سوی پلیس می‌گیرند و معتقدند این موضوع جزء وظایف نیروی انتظامی نیست و بهتر است پلیس تمرکز خود را بر روی رسیدگی به جرایم خشن و برخورد با مجرمان حرفه‌ای قرار دهد. واقعیت این است که نیروی انتظامی هیچ وقت چشم خود را بر روی فعالیت‌های تبهکارانه‌ی مجرمان حرفه‌ای نبسته است. برخورد شدید مأموران پلیس با افراد شرور و متجاوزان به حقوق و نوامیس مردم، چیزی است که هر هم‌وطن منصفی به آن اذعان می‌کند. واقعیت این است که برخورد با جرایم خشن، نیروی انتظامی را از مقابله با سایر جرایم و آسیب‌های اجتماعی جرم‌زا معاف نمی‌کند. بر اساس قانون مجازات اسلامی، نیروی انتظامی مکلف است با مصادیق بدحجابی در کشور برخورد نماید. اما این بدان معنا نیست که مقابله‌ی ما با ترویج بدحجابی، بر اساس اجبار می‌باشد؛ در حقیقت این تکلیفی است که ما به انجام آن اعتقاد داریم و صرف‌نظر از دلایل شرعی و قانونی، آن را یکی از عوامل بروز بسیاری از جرایم و آسیب‌های اجتماعی می‌دانیم. از آنجا که مأموران پلیس بیش از هر نهاد و سازمان دیگری، مورد انتقاد مخالفان مسئله‌ی حجاب قرار دارند، تصمیم گرفتیم دیدگاه‌های خود را در این زمینه به جامعه منعکس نماییم. چرا که هرگز دوست نداریم مهم‌ترین مؤلفه‌ی سرمایه‌ی اجتماعی خود در برقراری امنیت را که همان اعتماد مردم است، حتی در میان افرادی که دیدگاه‌های متفاوتی با ما دارند، از دست بدهیم. شاید مطرح نمودن ابهام‌های موجود در زمینه‌ی عفاف و حجاب و تلاش برای پاسخ‌گویی به آنها بتواند ما را در بیان اعتقادمان در انجام این وظیفه‌ی قانونی کمک نماید. ابهام‌های مهم پیرامون موضوع حجاب: برخی از مخالفان حجاب در جامعه‌ی ما، آن را محرومیت و محدودیتی می‌دانند که موجب حریص‌تر شدن مردان می‌شود و بی‌حجابی را به عنوان وسیله‌ای برای عادی شدن این‌گونه مسائل تجویز می‌کنند. به اعتقاد ما این همان دیدگاهی است که جوامع غربی را به لحاظ اخلاقی در مسیر انحطاط قرار داده است. این جوامع که بر اساس نظریات دانشمندان خود، آزادی جنسی را پی گرفتند و راه حل مشکلات را، از بین بردن غیرت، حیا و عفاف تشخیص دادند، امروزه گرفتار انواع و اقسام معضلات و ناهنجاری¬های گوناگون اجتماعی مانند خودفروشی، فرزندان نامشروع، بیماری¬های مقاربتی، بالا رفتن سطح استانداردهای جنسی و … شده¬اند؛ بر خلاف اعتقاد این افراد، برداشتن قیود و هنجارهای دینی و اخلاقی میان زن و مرد است که جامعه را میدان عرضه و تقاضای افراطی و شدید جنسی می-کند. در طبیعت انسانى، از نظر خواسته‏هاى روحى، محدودیتی در کار نیست؛ انسان، خواستار بى‏نهایت آفریده شده است. هنگامی که خواسته‏هاى روحى انسان در مسیر مادیات قرار بگیرد، به هیچ حدى متوقف نمى‏شود. رسیدن به هر مرحله‏اى، میل و طلب مرحله¬ی دیگر را در او به وجود مى‏آورد. می‌توان گفت همان‏طور که محرومیت¬ها سبب طغیان و شعله‏ور شدن شهوات مى‏شود، پیروى، اطاعت و تسلیم مطلق نیز سبب طغیان و شعله‏ور شدن آتش شهوات مى‏گردد. برخی دیگر از مخالفان حجاب، آن را محدودیتی برای زن و مانع بزرگی برای فعالیت‌های اجتماعی او قلمداد می‌کنند. نتایج حاصل از رعایت حجاب آن‌قدر مهم است که زنان مؤمن با رغبت آن را پذیرا می¬شوند و البته این رغبت زمانی شکل می‌گیرد که زنان و مردان به فلسفه، آثار و اهداف حجاب توجه داشته باشند. حجاب اگر چه به ظاهر محدودیت‌هایی را برای زنان به همراه دارد، اما به هیچ وجه مانع حضور آنان در عرصه‌ی فعالیت‌های اجتماعی نیست. اصولا مسئله حجاب، باحضور زن در جامعه و فعالیت‌های اجتماعی و درجمع بیگانگان معنا می‌یابد. یعنی آنجا که از حریم خانواده و محدوده‌ی خانه خارج می‌شود، باید حقوق اجتماع و مصلحت عام جامعه را برای پاکی و طهارت آن رعایت کند.
ما با چشم خود گروه گروه زنانی را می‌بینیم که با داشتن حجاب اسلامی در همه جا حاضرند؛ در ادارات، در بیمارستان‌ها و مراکز بهداشتی و در مراقبت‌های پزشکی حتی در زمان جنگ. چنین وضعیتی، پاسخ مناسبی برای این گونه شبهات است. اگر ما در گذشته از »امکان« چنین چیزی سخن می‌گفتیم، امروز در برابر »وقوع« آن قرار گرفته‌ایم و بهترین دلیل بر امکان چیزی، وقوع آن است. زحمت حجاب، حق بیمه‏اى است که زن براى تأمین سلامت خود مى‏پردازد؛ زیرا حجاب، مانع جریان یافتن هواى نفس و نگاه‏هاى آلوده و فسادآمیز، به حریم پاک زنان مى‏شود. در نهایت باید گفت که حجاب در اصل مصونیت است تا محدودیت. یکی دیگر از شبهاتی که در مورد حجاب مطرح می‌شود، این است که آن را تبعیض‌آمیز، مغایر با آزادی زنان و مصداقی از استبداد و خودخواهی مردان معرفی می‌کنند. در پاسخ به این تفکر باید گفت عفاف و حجاب تنها ویژه‌ی زن نیست؛ بلکه مردان نیز باید پاکدامنی و پوشش داشته باشند، ولی از آن جهت که زن نماد زیبایی در خلقت و شاهکار آفرینش است و میل به خودنمایی و خودآرایی در وجود او بیش از مرد می‌باشد، بیشترین تأکید در حجاب متوجه وی شده است.
حجاب مانع از ایجاد جاذبه‌های جنسی زن و نمایان شدن زیبایی‌های ظاهری او می‌شود. این بدان معناست که دیگر نباید به او به چشم یک ابزار برای مطامع گوناگون نفسانی نگریست. ارزش واقعی او به ظاهر او و داشتن جاذبه‌های جنسی او نیست، بلکه به کمالات روحی وتوانایی‌ها و قابلیت‌های دیگر اوست. آمیزش و اختلاط بی‌قید و شرط، هم به زیان جامعه و هم به زیان زن و مرد، به خصوص زن است. اگر رعایت پاره‌ای از مصالح اجتماعی، زن یا مرد را مقید سازد که روش خاصی را در معاشرت اتخاذ کنند و طوری لباس بپوشند و راه بروند که آرامش دیگران را بر هم نزنند و تعادل اخلاقی را از بین نبرند، چنین مطلبی را نمی‌توان »زندانی کردن« یا »بردگی« نامید؛ همچنان که نمی‌توان آن را منافی حیثیت انسانی و اصل »آزادی« فرد دانست. بدون تردید با آزاداندیشی و تفکر دقیق در فواید حجاب درمی‌یابیم که آزادی زنان تنها با رعایت پوشش مناسب محقق می‌شود. برخی از افراد حجاب را مسئله‌ای فردی می‌دانند و معتقدند که نباید کسی را به رعایت آن مجبور نمود. هر عملی که افراد جامعه انجام می‌دهند، در نگاه کلان، اثر مستقیم در اجتماع دارد. این که گفته می‌شود نمی‌بایست با اجبار مردم را به عملی وادار ساخت، این درباره عمل فردی و شخصی در محیط و حریم خصوصی است؛ اما عنوان شهروندی و پذیرش آن مقتضیاتی دارد که از جمله‌ی آنها عمل به قانون اجتماعی است. وقتی نوع پوشش ما در اجتماع بر روی روح و روان دیگران و حتی در رفتار آنان تأثیر می‌گذارد، چگونه می‌توان حجاب را یک مسئله‌ی فردی قلمداد نمود؟ عده‌ای از افراد می‌گویند حجاب تنها به زمان جاهلیت اختصاص داشت که افراد در توحش به سر می‌بردند. امروزه کاربردی برای جوامع ندارد. آیا امروزه در کشورهای غربی که مسئله‌ای به نام حجاب موضوعیت چندانی ندارد، پدیده‌های ناگوار اجتماعی مانند تجاوزهای به عنف و روابط غیر اخلاقی رخت بربسته است؟ و آیا امروزه هیچ نشانی از جاهلیت و توحش وجود ندارد؟ با نگاهی اجمالی به فواید حجاب در ابعاد فردی و اجتماعی می‌توان دریافت که مسئله‌ی حجاب هیچ ارتباطی با زمان و مکان ندارد. فواید فردی: برخورداری از امنیت و قرار نگرفتن در معرض آزار و اذیت دیگران با نگاهی به اجتماع و رویدادهای آن، متوجه می¬شویم زنانی که از پوشش مناسب برخوردار نیستند، بیشتر مورد آزار و اذیت واقع می¬شوند. در واقع، بدپوششی آن¬ها چراغ سبز و علامتی ¬است برای کسانی که به دنبال هوسرانی هستند. طبق آمار، ۹۸ درصد زنانی که مورد آزار خیابانی قرار می¬گیرند، بدحجاب هستند. زنان و بانوان عفیف و با حجاب، از چنان نیروی بازدارنده‌ای برخوردارند که تجاوزپیشگان و چشم چران‌ها را از حریم منزلت والای خویش می‌رانند و آنان را از چشم طمع و خواست‌های شیطانی باز می‌دارند. ۲٫ برخورداری از بهداشت روانی و احساس آرامش بیشتر ۳٫ حفاظت از وقار، شخصیت، کرامت، اصالت و عظمت زن فواید اجتماعی: استحکام بخشیدن به کانون خانواده . حجاب موجب استحکام پیوند جامعه‌ی کوچک خانواده می‌شود که بقاء و استحکام جامعه‌ی بزرگ را در پی دارد.
بی‌بندوباری و زیر پا گذاشتن ارزش‌های اخلاقی، نهاد خانواده را از معنویت، صفا و پاکی تهی می‌سازد و موجب ازهم‌گسیختگی عاطفی می‌شود. واقعیت این است که مردان اگر به راحتی و به آسانی در تمام صحنه‌های اجتماع دسترسی به زنان داشته باشند، ضمانتی برای اثبات محبت و دلبستگی آنان به همسرانشان وجود نخواهد داشت. حفظ تعادل روانی و آرامش جامعه ،ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که میلیون‌ها جوان در اوج غریزه‌ی جنسی به سر می‌برند و از شرایط ازدواج برخوردار نیستند و کافی است با اندک جرقه‌ای شعله‌های غریزه در وجودشان برافروخته شود و به انواع گناهان و ناراحتی‌ها مبتلا گردند. رعایت حجاب توسط زنان و دختران، مردان و به‌ویژه پسران جوان را از تلاطم روحى و نابسامانى روانى رهایی می‌بخشد. برای بیان فواید حجاب یا پیامدهای منفی بدحجابی، می‌توان به نکات بیشتری اشاره نمود؛ اما از این جهت که شاید پرداختن به همه‌ی آنها خارج از حوصله‌ی مخاطبان باشد، به همین چند نکته‌ای که اشاره نمودیم، بسنده می‌کنیم. به‌طور کلی باید گفت: وقتی عفاف و حجاب دارای مبنای شرعی، قانونی، عقلی و اخلاقی است، چه دلیلی وجود دارد که مأموران نیروی انتظامی که ضابطان دستگاه قضایی هستند و وظیفه‌ی حفظ ارزش‌ها را نیز بر عهده دارند، بر اساس اعتقاد قلبی خود با ترویج بدحجابی مبارزه نکنند؟

نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۰۱ اردیبهشت ۱۳۹۴ ساعت ۴:۴۵ ق.ظ

دیدگاه


هفت + 9 =