عبور از واگویهها
گروه فرهنگی:قلم که در دست میگیرد، میخواهد هر آنچه را که در ذهن دارد بنگارد اما همان زمان به این فکر میکند که شاید نباید همهاش را بنویسد یا اگر هم نوشت آنگونه که شایسته است دیده و خوانده نشود.
بیشتر از یک دهه از بروز و ظهور حضور فعالانهتر زنان در عرصه نویسندگی و شاعری میگذرد و در این سالها روزبهروز شاهد قوی و غنیتر شدن قلمزنان جامعه هستیم.
زنانی که فرای نگاههای جنسیتی همه توان خود را برای تربیت، دیده شدن، اصلاح امور، ارتقا فرهنگ و ادب و تلاش برای ایرانیانی دوستدار شعر و ادب به کار بستهاند و در این راه تلاشها و آثار خوبی از خود بر جای گذاشتهاند.
آنها در این مسیر با مشکلات و چالشهایی روبرو هستند که بخشیهایی از آن را در این گزارش از زبان سه تن از بانوان شاعر و نویسنده کشورمان ازنظر میگذرانید.
با خودسانسوری برخی زنان در اشعار و نوشتههایشان روبهرو هستیم
مهناز ملکی ریزی، شاعر، نویسنده میگوید: شعر و نوشتههای زنان سرشاز از عاطفه، نگاههای ویژه و زبان خاص است که دغدغهها برای مشکلات اجتماعی، فرهنگی و ادبی در آنها موج میزند. نگاه زنان به این مسائل در دوران معاصر بیشتر و منسجمتر شده و شاهد افقهای روشنتری در جامعه زنان اهلقلم در این بخش هستیم.
وی با اشاره به چالشهای فراروی نوشتهها و اشعار زنان، میافزاید: محدودیتهایی که نگاه جامعه نسبت به آنها را ایجاد میکند باعث میشود یک زن شاعر آنچه را که در دل دارد با خودسانسوری ننویسد و نگران تبعات نوشتارش باشد. چالش دیگر دیده نشده شعر و نوشتارهای زنان نویسنده شهرستانی بهویژه در مناطقی است که در وادی ادبیات کمتر شناخته شدهاند اما شاهد هستیم شاعران و نویسندگان خوشذوق با آثار فاخری در میان این گروه هستند که خودنمایی میکنند و سبک و آثار فاخری دارند. شاید دسترسی کمتر به رسانههای جمعی در این شهرها نیز عامل دیگر کمتر دیده شدن و شناخته شدن این گروه از نویسندگان زن باشد.
این شاعر و نویسنده تصریح میکند: برابر نبودن زمینههای فعالیت و تبعیض بین زنان و مردان شاعر و نویسنده چالش دیگر جامعه زنان نویسنده است، این موضوع بهویژه درزمینه? چاپ، فروش و زمینههای مختلف ادبی بهویژه در داوری مسابقات و رقابتهای ادبی و فرهنگی دیده میشود.
وی اضافه میکند: مافیای ادبی شکلگرفته در بین شاعران پایتخت که از امکانات ویژهای برخوردارند مشکل دیگری در این رابطه است. این امکانات را شهرستانیها و غیر پایتختنشینها ندارند، اما شاهد هستیم چه استعدادهای زیبایی که وجود دارد و به خاطر برخوردار نبودن از این امکانات، دیده نشده، بروز پیدا نکرده و به منصه ظهور نرسیدهاند.
ملکی ریزی ادامه میدهد: دیده نشدن نویسندگان و شاعران شهرستانی بهخصوص آنهایی که معروف نیستند و در این مافیای شکلگرفته جایی ندارند امروز یک چالش جدی است. حتی اگر انتشارات تهرانی باشد شانس شاعر و نویسنده چندین برابر یک شهرستانی برای دیده شدن و نشر آثار او است.
وی میافزاید: زمانی که کتاب یک نویسنده توسط انتشاراتی در تهران چاپ شود امید به معروف شدن و فروش اثر دارد. امروز در ادبیات ما بهوضوح شاهد هستیم عدهای هستند که از جهتهای مختلف حمایتهای نهان و آشکار میشوند و بهعنوان مهمان ویژه در بیشتر محافل ادبی، حتی در رادیو و تلویزیون حضور مییابند، کتابشان را به فروش میرسانند وزندگی میکنند.
همچنان نگاه جنسیتی وجود دارد
مریم صابری نسب، نویسنده برتر سال استان مرکزی میگوید: آن جایگاهی که شایسته زنان نویسنده و شاعر است وجود ندارد چراکه هنوز شاهد نگاه جنسیتی در جامعه هستیم و در برخی مراسم یا بزرگداشتها از مردان اهل ادب و شعر نام میبرند و بهای چندانی به زنان داده نمیشود.
وی با اشاره به اینکه بر این باور بوده و هستم که زنان باید خود از حقشان دفاع کنند و با تلاش خودشان به جایگاهی که شایسته آن هستند برسند، ادامه میدهد: انتظار داریم تفاوتی بین زن و مرد در جامعه ادبی و فرهنگی نباشد و همه به یک نسبت در این عرصه تلاش کنند و دیده شوند.
این شاعر و فعال ادبی استان مرکزی میافزاید: تلاش کرده بدون در نظر گرفتن جنسیت فعالیت و تلاش کند و در این راه توفیقاتی هم داشته است. رسالت نویسندگی میطلبد که یک نویسنده فارغ از جنسیت و نگاه دیگران کارش را به نحو شایسته انجام دهد.
وی تأکید میکند: زنان نویسنده باید مطالبهگر باشند و در مسیر اعتلا و ارتقا ادبیات در شهر، دیار و کشورشان بدون در نظر مشکلات و چالشهای دیگر، محکم و استوار و هدفمند قلم بزنند تا جامعه را به سمت اندیشه ورزی و مفید بودن سوق بدهند.
صابری نسب ادامه میدهد: همین باور و تلاش درراه هدفی بزرگ بوده که باعث شده زنان فعال در عرصههای مختلف همپای مردان جامعه و حتی فراتر از آنها دوندگی کرده، ادامه داده و مشکلات و موانع سر راه را پشت سر گذاشته و با صعه صدر و توکل بر پروردگار متعال راه روشن فرهنگ و ادب را فراروی آیندگان قرار دهد.
وی بابیان جملات و واژگانی توصیف گونه اظهار میکند: در من زنی زندگی میکند که به بیرحمانهترین شکل زندگی عادت دارد پس بلند میشود، میدود و تلاش میکند تا جامعهای پویاتر، فرهنگ مدارتر و عالمتر بسازد؛ حتی اگر نادیده گرفته شود ادامه دهد و بنویسد و جوانهای اهل فرهنگ و ادب را بپروراند و آیندهای روشن تقدیم نسلهای آینده کند.
تکریم نویسنده و اهلقلم در کشور ما ضعیف است
مرضیه گلابگیر اصفهانی، داستاننویس درباره مشکلات جامعه زنان نویسنده میگوید: بهطورکلی تکریم نویسنده و اهلقلم در کشور ما ضعیف است. زمانی به نویسندگان بهای بیشتری داده و از آنها در مراسم یا برنامههای مختلف دعوت میشد و گاهی نیز از آنها تقدیر میکردند اما امروزه این موضوع بسیار کمرنگ شده است.
وی میافزاید: در ادامه کمرنگ شدن تکریم نشدن و دیده نشدنها، کتابخوانی و مطالعه کمتر شده و وقتی نسل جوان ما شاهد است که مطالعه کتاب بازخوردی چندانی برای او ندارد، او نیز خود را ملزم به مطالعه کتاب نمیداند بنابراین وقتی به کاری ارزش داده شود، این برای دیگران نیز ارزشمند خواهد بود و برعکس این امر نیز صادق است و شاهد آن هستیم.
نویسنده کتاب »سرگذشت عشق« تصریح میکند: مشکل دیگر در همین زمینه در موضوع نشر و ناشران و صنعت چاپ کتاب وجود دارد. صاحبان این حوزه شماری از فعالان فرهنگی هستند که بهصرف علاقه وارد کار در این بخش شدهاند و این امر را بهعنوان یک حرفه در نظر نمیگیرند.
وی اضافه میکند: امروزه در مواردی شاهد هستیم که نویسندگی دمدستی شده و همین نیز یک چالش بر سر راه نخواندن و مطالعه نکردن است. همچنین ممکن است بیشتر ناشران با هر نویسندهای که هزینه کار را بپردازد کار کنند و کتابش را منتشر کنند.
گلابگیر اصفهانی با اشاره به نبود نظارت بر چاپ و نشر کتاب ازنظر محتوا، اظهار میکند: فیلتری که برای چاپ کتاب در نظر گرفتهشده، یک سری خط قرمزها است که باید رعایت شود، اما همین فیلتر برای محتوا و کیفیت مطالب یک کتاب لحاظ نمیشود.
وی میافزاید: کتابهای کودک در این بخش مشکلات بیشتری دارند چراکه اگر قرار بر تأییدیه گرفتن این کتابها از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است بهتر این است که در رعایت خط قرمزها و بهویژه نوع محتوا، از یک کارشناس حوزه کودک و نوجوان بهعنوان ناظر و مشاور استفاده شود. قرار است کودکان این کتابها را مطالعه و پس حساسیت کار بیشتر است.
این نویسنده بابیان این پرسش که چرا حداقلهای تصویرسازی و کیفیت نگارش یک داستان در این کتابها دیده نمیشود، میگوید: البته این هم به جریان ناقص نشر و آشنا نبودن ناشران با این حرفه بازمیگردد. ناشری که تنها پولش را میگیرد و کتاب را به چاپ میرساند.
کاهش مشکلات زنان نویسنده نسبت به سالهای گذشته
وی اضافه میکند: اگر بادید فروش رفتن کتاب این موضوع را بررسی کنیم درخواهیم یافت همین موضوع است که برای ناشر سودآوری دارد اما شاهد هستیم فردی به آن اهمیتی نمیدهد و توجهی به آن ندارد.
گلابگیر اصفهانی تصریح میکند: کتاب کودک ازنظر تصویر و متن ضعیف است و اینیک چالش و مشکل جدی است که در این حوزه وجود دارد. همچنین وقتی کتابی را ترجمه میکنند یا وقتی همان کتابهای ترجمهشده با نقاشیهای کپی کاری شده چاپ شود مخاطب بهتری پیدا میکند و به این شکل سطح کارهای داستانی و قصه تنزل مییابد.
وی بابیان اینکه زنان نویسنده مشکل خاصی، جدای از مردان ندارند، اضافه میکند: شاید حدود ۲۰ سال قبل مشکلاتی برای حضور زنان در برخی نشستها وجود داشت، اما امروزه این مشکلات بسیار کمتر شده وزنان همپای مردان کار میکنند.
این نویسنده اظهار میکند: زمانی زنان نویسنده واگویهها و دلنوشتههای درونی خودشان را مینوشتند و منتشر میکردند، اما امروز نوشتار زنان متفاوت شده است. دیگر کمتر شاهد تکرار آن واگویهها در قالب داستان و سایر متون چاپی هستیم. قلمزنان نویسنده به نسبت ۲۰ سال قبل غنی و قویتر شده است.
به گزارش آراز آذربایجان به نقل از ایمنا،وی تأکید میکند: افرادی امروزه در جامعه زنان قلم میزنند که به شناخت و دانش کافی از نوشتن دستیافتهاند و در این راه پیشرفت خوبی داشتهاند.
.Arazazarbaiijan.farhangi@gmail.com
نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۲۱ شهریور ۱۴۰۱ ساعت ۹:۰۵ ق.ظ