سرزمین رؤیاها دبی…
سنبله برنجی شاهین دژ
در دهههای اخیر با سقوط صدام مرزهای عراق بر روی کالاهایی که از دبی وارد ایران میشوند گشوده شد و ایرانیان بسیاری را عطشناک تجارت با دبی و وارد نمودن کالا از مرز عراق نمود. به عنوان فردی که سالها ساکن شهرهای مرزی بودهام که تجار به نام و قدر آنها در تردد مرتب بین ایران و دبی و گاهاً ساکن آنجا بودهاند و آشنایان و دوستان فراوانی داشتهام که به کرات سفر به دبی را تجربه کرده بودند در صدد برآمدم تحقیقات وسیعی در مورد این سرزمین رؤیایی انجام دهم. مقالهی ذیل چکیدهای از سالهای متوالی مصاحبه، تحقیق، تفحص و پژوهش و گردآوری اطلاعات ثبت نشده است و از اقشار متعددی که در این حیطه صاحب نظر بودند در مصاحبات گوناگونی تنظیم و پیاده شده است. امید که در نظر آید و مقبول افتد. قبل از اینکه نفت چهرهی دبی را به کلی دگرگون سازد شهری کوچک و بندری بود که وسیله ارتزاق ساکنان آن مروارید و ادویه جات و طلا بود. اما اکنون به شهر آسمان خراشها، مرکز اقتصادی و محل تجارت عظیم خاور میانه تبدیل شده است که دیگر حتی به منابع طبیعیاش نیز وابسته نیست. تنوع و گوناگونی در دبی کلید راز موفقیت اقتصادی است. هر چند دبی سنتاً تولید کنندهی نفت بود اما از نگاه کارشناسان، امروز نفت سهم بسیار اندکی در تولید ناخالص دبی دارد که این سهم در طول سالیان به طرز چشمگیری کاهش پیدا کرده، هر چند تولید کنندهی بزرگ نفتی نبود اما نقش مهم خود را در بازار ایفا نموده است و اکنون تولیدش به کمتر از صد هزار بشکه در روز رسیده است که حتی برای پر کردن یک کشتی نفتکش کفایت نمیکند. مقامات دبی سرمایه گذاری در صنعت خدمات، خطوط هوایی و نیز ساختن بنادر را سر لوحهی امور خویش قرار دادهاند و این تلاشها با موفقیت روز افزونی روبه رو شده است؛ زیرا از نقطه نظر جغرافیایی دبی در منطقه مناسبی قرار گرفته است که اکنون در حال تجربه کردن رونق اقتصادی شایانی است و به زودی شرکتهای هواپیمایی، بنادر، به خصوص سود املاک و آسمان خراشها که با وجود رکود سال ۲۰۰۸ سرمایه گذاریهای گستردهای در آنها صورت گرفت به منابع موجود اضافه خواهند شد. رونق روز افزون گرچه با کندی همراه است اما به هر حال در حال بازگشت است. طبق تحقیقات وسیع از افراد صاحب نظر، دبی از شانس سرشاری برای بهره مندی از موقعیت جغرافیاییاش سود جسته است. زیرا در میان همهی اتفاقات، انقلابات، خیزشها و رویدادهای جهان عرب دبی در نقطهای آرام واقع شده و جنبشی اعتراض آلود آن را تکان نداده از همین رو امروزه به یکی از شهرههای مهم و نسبتاً امن بینالمللی تبدیل گشته است که مردم را از اقصی نقاط جهان برای کار، زندگی، تجارت، گذراندن تعطیلاتی مفرح و لوکس به سوی خود میخواند. علت رشد اقتصادی دبی این است که این شهر مرکز اقتصادی منطقه و در حکم یک قلب برای شریانهای حیاتی محسوب میگردد. یک شهر اقتصادی که همه نوع کالایی برای انواع سلایق در آن به وفور یافت میشود؛ چرا که علاوه بر بخش نظام مالی، نظام قضایی داوری نیز در دبی بسیار قوی است. افزون بر این در این مکان یک زیر ساخت قانونی وجود دارد که به شرکتها اجازه میدهد از این شهر در کل منطقه عمل کنند. این وضعیت و هم چنین موقعیت جغرافیایی دبی به این شهر امکان داده تبدیل به پلی ارتباطی بین شرق و غرب گردد. دبی مسیر خاص خود را برای تبدیل شدن به یک بازیگر مهم منطقه طی کرده و هم اکنون چشم انداز این شهر به طرز خارقالعاده ای تغییر یافته است. بحران مالی جهانی مشکلات عدیده ای را برای امارات متحدهی عربی به وجود آورد؛ اما این بحران در عین قابلیت تغییر و سازگاری با زمان را با خود به همراه داشته است. طبق اظهار نظر یک تاجر ایرانی مقیم دبی شاید باور کردنی نباشد اما واقعیت دارد که غالب آسمان خراشهایی که در دبی قابل مشاهده است در کمتر از هشت سال ساخته شده است چنین کار شگرف، خلاقانه و سریعالسیری چیزی بی سابقه، اگر نه کم سابقه است و در نوع خود گویای رشد خارقالعاده، قارچی و انفجاری اقتصاد امارات متحدهی عربی است که توانسته است در کمتر از دو دهه به کانون جذب سرمایههای خارجی و نقطهی اتصال بسیاری از کشورهای منطقه از جمله ایران به بازارهای جهانی تبدیل گردد. رشد اقتصادی امارات متحدهی عربی مرهون سه عامل است:
۱٫ آزاد سازی حقیقی اقتصادی ۲٫ رعایت آزادیهای اجتماعی ۳٫ تعامل به سامان و هنجار با جامعهی جهانی امروزه مناسبات غیر متعارف جهانی با ایران هر موضوعی را به زمینهی بروز تنش و مناقشه تبدیل میکند. بارزترین این روابط تنش آلود تحریمهای ظالمانهی بینالمللی است که توان اقتصادی ایران را علی رغم انکارهای موجود به شدت فرسوده است. درآمدهای نفتی ایران غالباً صرف کالاهای مصرفی میگردد که به طور قانونی یا غیر قانونی از مجراهای آزاد و قاچاقی وارد کشور میشوند و در نتیجهی آنها واحدهای تولیدی ورشکسته شده و هر روز بیش از دیروز بر شمار بی کاران افزوده گشته و این اقتصاد بیمار را افزونتر از همیشه زمین گیر مینماید. بیایید بیشتر بدانیم که چگونه امارات متحدهی عربی درآمدهای حاصله از منابع طبیعیاش را در ساخت، ساز، اقتصاد و آینده سرمایه گذاری کرده است.
بنا به اظهارات یک اقتصاددان آگاه دبی توانسته است جهتهای اقتصادی متنوعی را دنبال کند و به کانون جهانگردی بینالمللی تبدیل گردد. برخی دلایل موفقیت اقتصادی دبی و چگونگی تبدیل شدن این امیر نشین به قلب کارآفرینان از این قرار است که آنچه مهم است ثبات قانون و قوانین در آنجا حاکم است. در حقیقت سالهاست که تعرفهی گمرکی ثابت است و قوانینش نیز ثابت مانده که تا حد امکان سعی میکند تحریمهای بینالمللی را رعایت کند. به آن معنا چیزی که نباید انجام نشود صورت نمیگیرد یا به ندرت اتفاق میافتد که در سایهی همین درایتها نهایتاً توانسته است در کمال اقتدار خود را با جامعهی جهانی همگون نماید که یک هم سویی خاصی را مد نظر داشته و آن را دنبال میکند. گشایش امارات متحدهی عربی به روی جهان باعث شد رشد اقتصادی این کشور بیش از پیش قدرت و استحکام یابد. امارات کشوریست که روابط بین المللی با تمام جهان برقرار کرده است. در حقیقت سرمایه گذاری در دبی ریسک نیست یا لااقل حد آن بسیار پایین است. به همین دلیل تبدیل به کشور پر جاذبهای برای سرمایه گذاران از هر طیف، صنف، سنخ و سلیقهای شده است؛ هر چند بحرانها حد ریسک را تا حدودی بالا برده است اما چون ضمانت در آن جا وجود دارد و تجارت آزاد روانی در آن جاریست این مکان شاهد موج جدید تجاریست که نه فقط از یمن، بحرین و مصر وارد دبی میشوند بلکه از تمام نقاط جهان رو به سوی این شهر نهادهاند. به همین دلیل دبی به نوعی به پایگاه دلپذیری برای شرکتهای خارجی درآمدزا و کارآفرین تبدیل شده است. تجار، کارگزاران و سرمایه گذرانی که در کشورهای خود از ثبات بهرهمند نیستند به این شهر هجوم آوردهاند. در مسیر دبی به سوی ابوظبی نشانههای رشد اقتصادی به وضوح قابل رویت است. موفقیت اقتصادی این دو امیرنشین تنها مرهون نفت و گاز آنها نیست. آنها سرمایههای بسیاری را در زیر ساخت ها به منظور ترغیب رشد اقتصادی در بیمارستانها و مدارس هزینه کردهاند و از همین رو وضعیت نسبتاً با ثباتی در این مکان حاکم گشته است. ابوظبی سرمایههای هنگفتی را صرف بهبودی وضع مردم خود و هم چنین بهبود زیر ساخت ها کرده است تا با ایجاد فضایی با ثبات کارگزاران و کارگران را از اقصی نقاط جهان برای سرمایه گذاری، زندگی و کار به این جهان شهر جلب و جذب نماید. طبق برآوردهای شخصی یک تاجر ایرانی ۸۰ درصد جمعیت امارات را خارجیان از ملیتهای مختلف تشکیل میدهند. همزیستی با تنوع بزرگ فرهنگی و جمعیتی راز ثروت مادی و معنوی امارات است که در پای بندی به سنتهای دیرینهاش مدارای منحصر به فردی را تجربه میکند. این مدارا موسس جامعهای است باز که بر روی آینده و جهان چشم دوخته است و بستر رشد اقتصادی کشوریست که میکوشد در عین حال از ثروتهای طبیعیاش بهره برداری هوشمندانه نماید. دبی و ابوظبی اقتصادهایی را توسعه دادند که به آینده نظر دارد. هنگامی که منابع نفتی آنها به انتها برسد دارای اقتصادی توسعه یافته در حوزههای جهانگردی و خدمات خواهند بود و ابداً نگرانی از بابت اتمام منابع خود نخواهند داشت. با ساختمان سازیهای سریع، گسترده، سرمایه گذاریها و برنامه ریزیهای پیش رو امارات متحدهی عربی آیندهای طلایی پیش روی خود و ساکنانش ساخته است. این امیر نشین ها در کنار کشورهای همسایه همچون ترکیه و کشورهای حوزه خلیج فارس علاوه بر موفقیت خارقالعاد? شان نگاهی تیز بین و راهبردی نسبت به آیندهی خویش داشتهاند. شکی نیست این کشورها برای رسیدن به موقعیت و موفقیت اقتصادی امروزشان سرمایههایی عظیم و هنگفت را صرف بهبود وضعیت اقتصادی مردمانشان و هم چنین صرف بازسازی زیر ساخت های اقتصادیشان کردهاند؛ مهمتر از همه شاید این کشورها برای رسیدن به این موقعیت اقتصادی ممتاز تلاش خارقالعاده ای را برای ادغام خود در نظام اقتصادی جهانی و برای ساخت و ابداع کردن دایمی رابطی به هنجار و عادی با جامعه جهانی انجام دادهاند.
با ذکر موارد یاد شده آذربایجان غربی که با سه کشور مرزهایی طولانی دارد و به لحاظ دارا بودن دریاچهی ارومیه (صرفنظر از حاشیههای آن) و دارا بودن منابع و معادن غنی زیر زمین، اقلیمی، موقعیت ممتاز، طبیعتی بکر و اکو توریستی مفرح آیا توانسته است حتی نیم در صد از زیر ساخت های توسعهای اندیشیده شده در دبی و ابوظبی را برای جلب و جذب سرمایه گذارانی از همسایگانی که زمانی جزیی از امپراتوری وسیعی از کشورمان بودند پدید بیاورد؟ آیا سکانداران استان ما تاکنون مجالی یافتهاند که جدا از حزب بازیها و جناح گرایی های افراطی یا اصولی فکری به حال ملت و منابع رو به زوال این استان نمایند؟ زمانی ایران و بالاخص آذربایجان غربی مقصدی رؤیایی برای مهاجران عراقی بود؛ اما اکنون تبدیل به مهاجرفرست ترین و توریست فرست ترین استانها شده و جوانان تحصیل کردهی جویای کار که فشار تورم و زندگی پشتشان را خم نموده است به خاطر کسب چندر غاز درآمد خانه و کاشانه را رها کرده و جادهی پرفراز و نشیب دیار غربت در عراق و کشورهای تازه استقلال یافتهی روسیه را در پیش گرفته و چه بسا در آن کشورها تن به پستترین کارها دادهاند. این وضعیت تا کجا ادامه خواهد یافت؟ آیا دولت تدبیر و امید خواهد توانست اندکی از این آلام را کاسته و راهی روشن فراروی جویندگان کار، اشتغال، درآمدزایی و … بگشاید؟
پاسخ سکانداران استان مان به این سؤالات چیست؟ آیا اصلاً مقالات و ادعاهای مطروحه در جراید و سایتهای استانی برای سران استان جایی از اعراب دارد؟ و اصلاً نمایندگان روسای فوق زحمت رصد و مطالعهی این مقالات را به خود میدهند؟ ای کاش صدا و سیمای کم کارمان اندک تکانی به خود میداد و ۲۰:۳۰ استانی ترتیب میداد و در این برنامه پرطرفدار برخی انتقادات و مچ گیریهای رایج شبکهی دو و درددل های دردمندان را انعکاس میداد. افسوس که همهی این درخواستها خواب و خیالی پوشالی بیش نیست.کسی نمیداند بخت استان ما چه وقت باز خواهد شد. آیا عاقبت روزی فرا خواهد رسید که مهتاب خواب آلود به کناری برود تا خورشید پرکاریمان طلوع کند؟ چند سال نوری با این آرزوهای آرمانگرایانه فاصله داریم؟ بیایید در آستانهی سال جدید تکانی به خود دهیم و رؤیاها را به واقعیت تبدیل کنیم.
نوشته شده توسط admin در پنجشنبه, ۲۱ فروردین ۱۳۹۳ ساعت ۵:۰۹ ق.ظ