تقابل استعمار پیر انگلیس با مشروطیت
محمدرضا چیتسازیان
گروه تاریخی: در آستانه انقلاب مشروطه ایران به بازاری برای محصولات کشاورزی و کالاهای صنعتی روسیه تبدیل شد و اینگونه بود که این کشور از حالت فشار نظامی کاست و به رخنه اقتصادی متوسل شد. سیاستی که برخی آن را »امپریالیسم روبل« نامیدهاند. بر این اساس حمایت انگلیس از انقلاب مشروطه را میبایست در راستای مقابله با قدرتگیری روسیه در ایران تحلیل کرد.
جریان اصلاحطلبی که متاثر از غرب شروع شد و چند سال دربار قاجار را درگیر خود کرده بود، سرانجام به انقلاب مشروطه منجر شد. در واقع اگرچه نفوذ و تاثیر غرب بر جامعه ایران و تلاشهای منورالفکرهایی چون میرزا ملکمخان و روحانیونی همچون سیدجمالالدین اسدآبادی از چندین سال قبل زمینه را برای وقوع این انقلاب فراهم کرد، اما کنشگری نیروهای خارجی، به ویژه انگلیس، استبداد را از دل انقلاب دوباره احیا کرد. بدین ترتیب نیروهای مشروطه خواه و خود انقلاب به ابزاری برای قشون کشی دو بازیگر خارجی، انگلیس و روسیه، برای کسب نفوذ و تقابل با دیگری شد.
تا قبل از انقلاب روس و انگلیس نفوذ اقتصادی و سیاسی گستردهای در ایران داشتند. در دوره قاجارها انگلیس حدود ۱۳ قرارداد مهم با پادشاهان قاجار امضا کرد. همچنین روسیه و انگلیس دو قرارداد ۱۹۰۷ و ۱۹۱۵ را راجع به ایران بین خود امضا کردند.
روسها نیز در این دوره شش قرارداد مهم با پادشاهان عصر قاجاری ایران امضا کردند.البته با توسعه اقتصادی روسیه به ویژه بعد از سال ۱۲۲۹ سلطه اقتصادی این نیروی استعمارگر در ایران افزایش یافت. در بازار ایران برای کار و اقلام محصولات کشاورزی روسیه تقاضا ایجاد شد. ایران همچنین به بازاری برای کالاهای صنعتی روسیه تبدیل گردید و اینگونه بود که این کشور از حالت فشار نظامی کاست و به رخنه اقتصادی متوسل گشت، سیاستی که برخی آنرا Lامپریالیسم روبلK نامیدهاند.در ارتباط با مسائل داخلی ایران کنار رفتن پادشاهانی همچون ناصرالدینشاه زمینه را برای تسریع جنبش اعتراضی که در نهایت منجر به انقلاب شد فراهم کرد. در واقع این جنبش چیزی را میخواست که نمونه آن در ساختار سیاسی انگلیس وجود داشت و در عین حال چنین چیزی در امپراتوری استبدادی تزار روس موجود نبود. از این رو روسها از مخالفان مشروطه در ایران بودند تا نسیم حکومت دموکراتیک به آنها سرایت نکند.
پس از فرمان مشروطه و عدم تمکین محمدعلی شاه از آن، لیاخوف روسی مجلس مشروطه را به توپ بست و بسیاری از موافقین مشروطیت اعدام شدند. سوءقصدی ساختگی به جان شاه و سپس بیانیه که سوء قصد از سوی مجلسیان بوده است، زمینه به خون کشیدن نمایندگان مردم در مجلس شد. اما با ورود نیروهای مشروطهخواه به تهران، محمدعلی شاه قاجار به روسیه پناهنده شد و استبداد صغیر پایان یافت که در نتیجه مشروطیت به پیروزی رسید. لیاخوف، فرمانده روسی با ارسال چهار نامه به فرماندهی کل قفقاز اعلام داشته بود که مجلس ایران مخالف اخذ وام از روسیه است و خواهان ایجاد بانک ملی میباشد.روسیه و انگلیس بر سر یک سیاست در ارتباط با ایران توافق داشتند و آن استقلال ظاهری و نسبی ایران بود.
در حالی که مشروطهخواهان حامی استقلال واقعی ایران بودند. بنابراین طبیعی مینمود که انگلیس پس از انقلاب پشت پا به مشروطه خواهان بزند.روسیه و انگلیس بر سر یک سیاست در ارتباط با ایران توافق داشتند و آن، استقلال ظاهری و نسبی ایران بود. در حالی که مشروطهخواهان حامی استقلال واقعی ایران بودند. بنابراین طبیعی مینمود که انگلیس پس از انقلاب پشت پا به مشروطه خواهان بزند.
بنابراین تلاش انگلیس در شعله ور کردن انقلاب مشروطه کوتاه کردن دست روسها از ایران و افزایش نفوذ خود بود. سفارتخانه این دولت در تهران در ۱۲۸۵ پناهگاه معترضین به نظام استبدادی بود. بستنشینان در سای? امن سفارت درخواست تازهای، که همانا ایجاد یک حکومت مشروطه بود، بر درخواستهای پیشین خود افزودند. با پیروزی انقلاب مشروطه و تلاش مشروطهخواهان در راستای احیای ارکان دولت دموکراتیک، نقش انگلیس در ارتباط با این جریان معکوس شد. تلاش برای استقلال کامل ایران انگلیس را به مقابله واداشت و حتی روسیه را وارد این ماجرا کرد. البته این کنشگری انگلیس ناشی از محیط خارجی نیز بود.
من جمله آنکه آلمان در حال نفوذ به مناطق تحت حمایت روس و انگلیس بود.انعقاد قرارداد ۱۹۰۷ در شرایطی که انقلاب مشروطیت در ایران به پیروزی رسیده و ظاهراً انگلیس هم از انقلاب حمایت کرده و هم روسیه را از سریر قدرت و نفوذ در ایران به زیر کشیده بود، این واقعیت را آشکار ساخت که برای بریتانیا منافع استعماری از اهمیت بسزایی برخوردار است و دفاع از مردمسالاری و دموکراسی تنها در حد حرف است. به نحوی که پس از انعقاد قرارداد ۱۹۰۷ مطبوعات ایران، انگلستان، روسیه و سایر کشورهای اروپایی و همچنین مقامات این کشورها به صراحت به پیروزی انگلیس در این قرارداد اشاره کردند. اعتراضات مردمی و عدم تصویب قرارداد از سوی مجلس مانع اجرای این قرارداد توسط دو قدرت استعماری نشد. انگلیس علت انعقاد قرارداد را جلوگیری از نفوذ آلمانها بیان کرد. تقابل انگلیس با مشروطیت به اینجا ختم نشد و در برابر دست درازیهای روسیه به مناطق شمالی ایران که در راستای تضعیف مشروطه بود، سکوت کرد.
در واقع موج مشروطهطلبی که انگلیس بر آن سوار شد و به انقلاب رسید، حاکی از نفوذ یک قدرت خارجی در جهتدهی به سامان سیاسی یک کشور ضعیف در آن روزگار بود. گویا بانیان تفکر مشروطهخواهی(غرب) خود را صاحب آن دانسته و هر آنچه صلاح میدانستند، بر سر مایملک خود آوردند. از این رو پس از انقلاب مشروطه، انگلیس حکومت استبدادی رضاشاه را بر ایران حاکم کرد که به مراتب خشنتر از آن استبدادی بود که قاجارها با حمایت روس ها اعمال میکردند.
به نوعی که میتوان گفت حکومت قاجارها در مقایسه با استبداد پس از مشروطه دموکراتیکتر مینمود. در واقع شرایط بین_المللی که حاکی از سر برآوردن قدرتهای دیگری(آلمان) در حوزه نفوذ انگلیس و روسیه بود، انگلیس را واداشت، انقلاب مشروطه ایران را در پیشگاه منافع خود به سلاخی ببرد و تقابل با روسها قبل از انقلاب را به همکاری در شرایط بعد از انقلاب تبدیل کند.
نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۵ ساعت ۴:۱۹ ق.ظ