بنیانگذار طب سنتی امروز ایران و سختی های راه درازی که آمده است

بنیانگذار طب سنتی امروز ایران و سختی های  راه درازی که آمده است

کورش شرفشاهی
گروه گفتگو:وی را موسس طب سنتی امروزی در ایران می دانند، از سال ۶۵ تاکنون در حوزه طب سنتی کار می کند. کارش را با تأسیس موسسه تحقیقات حجامت ایران شروع کرد و با تأسیس رشته تخصصی طب سنتی در دانشگاه طب سنتی ارمنستان، کارش را تکمیل کرد. وی می گوید: تعداد پزشکانی که در موسسه تحت مدیریت وی برای انجام حجامت آموزش دیده اند ۷ هزار نفر هستند و حدود ۲۰۰ نفر نیز متخصص هستند. اولین دوره این پزشکان طب سنتی در اسفند ماه سال گذشته به پایان رسید و آنها فارغ التحصیل شدند. در ادامه با حکیم حسن خیراندیش، این استاد طب سنتی گفت و گو کرده ایم که مشروح آن را در ادامه می خوانید.
***
طب سنتی در ایران چه جایگاهی دارد؟
از جهت توانمندی کاری، زیر ساخت حقوقی، مقولات فرهنگی و قانونی از سال تاسیس انجمن تاکنون مخالفت هایی در مورد طب سنتی بوده است تا اینکه در سال ۱۳۹۱ با وضع قانون ثبت سند طب سنتی ایران که توسط دولت احمدی نژاد انجام و مرکز طب سنتی تاسیس شد، کار ما هم وجهه قانونی پیدا کرد. همواره نبود آشنایی با طب سنتی، سیاست دولت برای جلوگیری از توسعه ما بود. تا اینکه در سال ۹۱ هیئتی از سوی دولت برای سازماندهی طب سنتی تعیین شد و مجموعه افراد دست اندرکار این موضوع سامان علمی و اجرایی گرفتند. ما هم در قالب همین امر سامان گرفتیم. از ابتدا ۵ نفر حکیم بودیم که وزارت بهداشت برای ما عنوان حکیم طب سنتی صادر کرد و این شد که برای اولین بار سبب سنتی قانونمند شد و تلاش ۲۵ ساله ما به نتیجه نشست.
آیا شما دکتر طب نوین هم هستند؟
خیر. من دکترا در زمینه توسعه عملی طب سنتی دارم و مدرک علمی دیگری هم در دانشگاه علوم گرفتم که طب سنتی است. اما در ایران در قالب چهارچوب علمی، طب سنتی مصداق حکیم پیدا کرده است. حکیم ۵ رده دارد که زیر مجموعه طبیب، طبیب یار، حکیم، حکیم یار و بعد استاد حکیم می شود که اگر ۵ سال تدریس داشته باشیم، به عنوان استاد حکیم شناخته می شویم و این از رده های طب سنتی در ایران است.
چگونه بیماران را درمان می کنید؟
در این مجموعه که مرکز طب سنتی است، هم بیمار مستقیم می آید و هم از طرف پزشکان معرفی می شود. در سال ۹۱ حدود ۲۳ هزار مورد در این مجموعه مراجعه کننده داشته ایم که آمار سال ۹۲ را در می آورند. این مرکز ۱۲ پزشک فعال دارد که همه دست اندرکار طب سنتی هستند و با سابقه ترین ها در طب سنتی هستند.کارآمدی هایی را طب سنتی از خودش به وجود آورده که این کارآمدی ها موجب افزایش استقبال مردم شده است و این کارآمدی ها در حوزه درمان است، بیمارانی که به اینجا مراجعه می کنند همه بیماران برگشت داده شده از مراجع طب کلاسیک هستند. اینها می آیند مراجعه می کنند و وقتی که به درمان رسیدند به همین ترتیب افرادی را ارجاع می دهند.
پس پزشکان مدرن هم بیماران خود را به شما ارجاع می دهند؟
بله، ارجاع دادن از طریق همان پزشک طب مدرن است. تقریبا ۸۰ درصد بیماران این مرکز ارجاعی از پزشکان بیرون یا پزشکان طب سنتی است که در کشور کار می کنند.
چرا عده ای با طب سنتی مخالفند؟
در مخالفت با طب سنتی، دو عامل مهم دخالت دارد. یکی جهل است که ۹۰ درصد مخالفت با طب سنتی ناشی از جهل پزشک نوین است. یعنی ما می خواهیم بگوییم همان ۷ هزار نفری که اکنون عضو مرکز طب سنتی هستند، یک روز مخالف بودند و مخالفت شدید می کردند. اما الان عضو هستند و کار می کنند. دکتر حسین روازاده که الان به عنوان یک کارشناس معروف طب سنتی مطرح است، روزی که قرار بود برای واریس یک بیمار زالو بیندازم، فریاد زد که زالو برای واریس که رگ آن به بزرگی شلنگ شده، چه می کند؟ یا برای بیماری سینوزیت قطره ای گیاهی می دهیم که وی می گفت این بیمار باید جراحی کند و من تاکید داشتم که این قطره را به بیمار بدهند. ما در آن زمان مجبور بودیم روازاده را قانع کنیم. اما همان آدم الان یکی از مروجین طب سنتی است. در حالی که از همه مخالفان طب سنتی، مخالف تر بود. همین دکتر وقتی مطالعه کرد و نتایج طب سنتی را دید، حالا در مورد چیزهایی زالو تجویز می کند که من جرأت نمی کنم و حتی برای درمان تیروئید هم زالو تجویز می کند که من می گویم زیاده روی می کند. همه همین هستند. همه پزشکان چه در انگلیس یا در ایران و جاهای دیگر مخالفت می کنند اما اولین عامل این مخالفت جهل است. گروه دوم نیز شامل آدمهایی می شود که وقتی سیستمی جابه جا می شود و تغییری در درمان کشور صورت می گیرد، طبیعتا منافع آنان جابه جا می شود و در این جابجایی ممکن است یک سری مخالفت هایی بکنند. بنا براین گروه دوم که مخالفت کردند جاهل نیستند، بلکه عالمانی هستند که مستقیم یا غیر مستقیم منافعشان جابه جا شده است.
چه بیماری هایی با طب سنتی درمان می شود؟
درمان طب سنتی در مورد همه بیماری هاست و محدوده خاصی وجود ندارد. ما همه نوع بیمار داریم، از بیماری های آسیب عضلانی تا بیماری های دیگر.
آیا درمان می کنید یا تسکین می دهید؟
کار ما هم تخفیف درد، هم درمان واقعی بیماران و هم کنترل است. در بحث بیماری های صعب العلاج کنترل خوبی داریم. یعنی درمان نیست، اما کنترل است. در جاهایی هم درمان داریم. اما تجزیه نکردیم که بگوییم چند درصد بیماری های خطرناک مانند سرطان ها درمان می شود. اما کنترل خوبی بر این بیماری ها داریم. البته گزینه هایی داشتیم که حالا درمان شده اند.
تفاوت درمان با شفا چیست؟
بنده به شفا اعتقاد دارم. خیلی وقت ها دارو به درد داده می شود و درمانی اتفاق نمی افتد. درمان با شفا یکی نیست. شفا درمانی است که با خواست و عنایت الهی انجام شده و درمان طبیعت خودش است که گرفته شده است.
•چند درصد شفا و چند درصد درمان اتفاق می افتد؟
اینطوری نمی توانیم بگوییم که چند درصد شفا اتفاق افتاده است. ولی می توانیم بگوییم کسانی که به این روند اعتقادی ندارند، به درمان نمی رسند. اخیرا چهار بیمار داشتم که تمام تلاشم را برای تطبیق دردشان کردم، ولی چون اعتقادی نداشتند که درمان اتفاق افتاده، درمان اتفاق نیفتاد. اینها تلقین منفی جدی داشتند. بارها تاکید داشتم همراه دارو ذکری را هم بگویند که هیچ وقت انجام ندادند. وقتی به این مریض می گفتم آیا ذکر را گفتید، به همین محکمی می گفت نمی گویم و به همان محکمی هم درمان نشد در حالی که از آن دسته بیماری، صدها نفر را با ذکر و دارو درمان کرده بودم.
روش درمان طب سنتی چگونه است؟
روند درمان ما فقط درمان دارویی نیست. از روز اول که بنای مرکز طب سنتی را گذاشتیم، درمان ما دوبخش شد. اصلا هم کاری به مخاطب نداریم که مسلمان است یا نیست، باحجاب است یا بدحجاب است. هرکسی که از در مرکز طب سنتی وارد شد، دو درمان می گیرد. یک درمان دارویی و یکی هم درمان معنوی. برای ما به همان اندازه که درمان دارویی اهمیت دارد، درمان معنوی هم اهمیت دارد. بنابراین پیگیری می کنیم که ذکر را گفته باشد و دارو را نیز خورده باشد. اگر همین دو مورد را تکرار کند، درست می شود.
•کدامیک بیشتر تاثیر دارند؟
ذکر با دارو مساوی هستند. در کتاب قانون طب سنتی نوشته شده سیاه دانه فلان خاصیت را دارد و در قرآن کریم هم نوشته شده که فلان ذکر شفا می دهد. بنابراین برای ما هر دو اهمیت دارد و انتظار این کار را از بیمار داریم و نتیجه اش را هم می گیریم. یک بیماری هم که اصلا درمان نمی شود، وقتی مرور کردیم، دیدم ذکرش را انجام نداده که اینجا تقصیر خودش است که کار نکرده است.
به نظر شما طب سنتی تاثیر بیشتری دارد یا طب نوین؟
طب سنتی و مدرن می تواند در جاهایی کنار هم قرار بگیرد و موثر باشد. اگر این دو نوع طب کنار هم قرار بگیرند، هم طب سنتی و هم طب نوین رشد خواهد کرد. از رشد و درگیری هر دو طب سنتی و کلاسیک، مکتب سومی متولد می شود که آن مکتب سوم راهگشای مشکلات درمان بشر خواهد بود.
این مکتب سوم چه نامی دارد؟
مکتب سوم از طلاقی این دو طب می تواند باشد که با اسمش کاری نداریم. این مکتب سوم طب، ریشه، پایه و مبانی اش را از معنویت طب اسلامی بهره مند می شود که از تجهیزات و تکنولوژی روز هم استفاده کرده است.
چرا یک عده به طب سنتی و یک عده به طب کلاسیک عقیده دارند؟ آیا بیماران توانایی های طب سنتی را قبول ندارند یا تواناهایی وجود دارد که توانسته اید خودتان را اثبات کنید؟ و آیا حاضر به مناظره با پزشکان طب نوین هستید؟
همین که با شما صحبت می کنم، یعنی مناظره کرده ایم. اما اینکه طب سنتی توانایی دارد، پاسخ مثبت است. سند این ادعای ما این است که در سال ۶۵ فقط من یک نفر حامی طب سنتی بودم و الان ۷ هزار پزشک را آموزش داده ایم و معادل همین پزشک را هم به صورت روزانه پزشک توجیه کرده ایم تا در حوزه طب سنتی بیایند. برای همین است که سال گذشته فقط آمار حجامت شوندگان مرکز طب سنتی ۱۲ میلیون مورد بوده است.
•آیا دولت به طب سنتی کمک کرده است؟
تا همین لحظه دولت یک ریال به طب سنتی کمک نکرده است. فقط صحبت دولت روحانی یا احمدی نژاد نیست، دولتی یک ریال به ما کمک نکرده است. این در حالی است که افزایش هزینه های درمان برای طب کلاسیک در همین سال گذشته ۳۰ هزار میلیارد تومان بوده است. این است که کار می کنیم و تاثیرگذار هستیم و هیچ مسوولیتی نداشتیم و نداریم و احتمالا هم نخواهیم داشت. اما توانایی حفظ این علم طب سنتی را داریم و این توانایی بالایی است. البته طب سنتی مورد لطف مقام معظم رهبری بوده و این را در رسانه ها اعلام کردم. ولی مجلس شورای اسلامی هنوز برای حمایت از طب سنتی یک خط قانون وضع نکرده است. حتی اینکه بگوییم یک ماده واحده، آن هم نبوده است.
•چه نیازی به قوانین دارید وقتی درمان پاسخ می دهد؟
به هر حال درمان تبعاتی هم دارد و امکان دارد درمانی جواب ندهد همانطور که در طب نوین به وفور جواب نمی دهد. براساس قوانین اداری اگر دیشب برای ثقل معده یک بیمار، شربت انجیر بدهم، براساس قوانین جدید صبح باید محاکمه شوم و هنوز این قوانین در نظام درمانی کشور جاری و حاکم است. اگر چه این همه زمینه حقوقی و اجرایی علیه طب سنتی وجود دارد، حمایتی نمی شود و هنوز اعتباری برای این طب تخصیص نداده اند. درحالی که آقایان می دانند این طب سنتی توانمند است که توانسته پیش برود و در داخل و خارج از کشور جا باز کند. مشکلات داخلی جای خود را دارد، اما در بین کشورهای خارجی اعم از شرقی و غربی استقبال خوبی شده است.در کشورهای غربی ها کانادا و آمریکا را داریم و در بین کشورهای شرقی هم روسیه را داریم که طب سنتی در آنها جایگاه علمی دارد. هر وقت به این کشورها می رویم، در صدر دانشگاه ها هستیم و استقبال خوبی از ما به عمل می آورند. هم مقامات علمی و هم مردمی که دنبال درمان هستند، از طب سنتی استقبال می کنند.
چه تفاوتی در این مورد بین ایران و دیگر کشورها وجود دارد؟
ما در مقام طب سنتی، عنوان سیاسی و اجتماعی نداریم و پولی هم نداریم. فقط پیام درمان داریم. به همه می گوییم که اگر توانایی طب سنتی نهادینه بشود، حمایت دولتی هم به آن بیفزاییم و عمیق و همسو گرانه شود و ژرف اندیشی نیز کامل شود، در مدت کوتاهی سواد مجریان طب سنتی بالا می رود و در مدت کوتاهی حدوده ۱۰ الی ۲۰ سال طب سنتی فراگیر خواهد شد و زوایای جامعه را در بر خواهد گرفت.

نوشته شده توسط admin در جمعه, ۲۳ آبان ۱۳۹۳ ساعت ۵:۵۰ ق.ظ

دیدگاه


2 × = هجده