اهداف وشیوه‌ فرقه‌های نوظهوردر جامعه

اهداف وشیوه‌ فرقه‌های نوظهوردر جامعه

گروه اجتماعی:بعد از رنسانس و شروع اصلاحات در غرب، دنیا شاهد بروز و ظهور جنبش‌ها و فرقه‌های جدیدی بود؛ که می‌کوشیدند اذهان توده‌های مردم را به خود جذب کنند. فشار نامعقول چندصدساله کلیسا در قرون وسطا به نام دین و توحید، این فرصت را به فرقه‌های التقاطی می‌داد تا با توجیه افکار عمومی آنچه باعث رهایی از کلیسا بود را به عنوان مسلک اعتقادی خود معرفی کرده و ظاهر آن را برای مخاطباتش بیاراید ولو اینکه به طور کامل خداوند را نفی کنند!
اینان انسان و عقل انسانی را میزان همه چیز اعلام کرده و توجهی به قدرت خداوندی نداشتند و این همه به علت ناکامی و تاریکی برنامه‌ها و اعمال کلیسا بود که به کل خداوند را خشن و دین را ناکامل معرفی می‌کرد.
برخی از این جنبش‌ها با دعوت به معنویت و وعده‌های فریبنده‌ای همچون ملاقات با خدا، تجربه مکاشفه عرفانی، کسب آرامش فکری و روحی، درک بی‌واسطه خداوند، ورود به عوالم معنوی، رسیدن به جهانی سرشار از عشق و صلح و دوستی و رسیدن به حقیقت و مانند آن سعی می‌کردند تا هوادار جذب کنند.
از آنجا که برخی از این فرقه‌ها منشأ شرقی و برخی منشأ غربی دارند آن‌ها را به دودسته شرقی و غربی تقسیم می‌‌کنیم، البته دسته‌بندی و تقسیم بندی‌های گوناگونی توسط محققان و جامعه‌شناسان انجامشده است که به برخی از آن‌ها اشاره خواهیم کرد. در خصوص دسته‌بندی فرقه‌ها چهار دیدگاه متفاوت وجود دارد: دیدگاه اول اولین دیدگاه معتقد است که فرقه‌ها رویکردهای مختلفی را در رفتار با سایر اعضای جامعه در پیش می‌گیرند، »یینگر« در تحقیق خود به سال ۱۹۵۷ سه نوع فرقه را معرفی می‌کند: فرقه‌های پذیرشی؛ که اصول استقلالی فردی را در بر می‌گیرند که نمونه آن جریان »آکسفورد« است.
فرقه‌های تجاوزگر؛ که جامعه موجود را نمی‌پذیرند و علیه آن قیام می‌کنند که نمونه آن »آناباپتیست« است. فرقه‌های کناره‌گیر و طفره رونده؛ که با فلسفه بدبینی همراه بوده و بر زندگی جدیدی تأکید دارند که نمونه آن گروه‌های مقدس در ایالات متحده می‌باشد. دیدگاه دوم :» ویلسون« نیز انواع فرقه‌ها را به طور گسترده مطالعه کرده و نتایج مطالعات خود را به صورت کتب و مقالاتی ارائه داده است، وی ابتدا فرقه‌ها را به چهار دسته و در ‌‌نهایت به هفت دسته تقسیم کرده که دسته‌های چهارگانه آن عبارتند از: فرقه‌های تغییری و تبدیلی: فعالیت‌های چنین فرقه‌ای بر تبلیغ مسیحیت متمرکز است و اعتقاداتی مبنی‌ بر تغییر کتاب مقدس دارند، نمونه این فرقه‌ها »رستگاری« و »پنتکستال« هستند.
*فرقه‌های انقلابی: از انواع این فرقه‌ها می‌توان فرقه یهودی بنی‌اسرائیل و »کریستادلفیان« را نام برد. فرقه‌های درون‌گرا یا پرهیزگار: دست کشیدن از دنیا و بی‌علاقگی نسبت به تبلیغ مسیحیت، از رفتارهای این فرقه‌هاست که نمونه آن‌ها را می‌توان در جامعه »امانا« و برخی از گروه‌های »هاینس« (۴) یافت. فرقه‌های عرفانی: نمونه‌های این فرقه‌ها در مسیحیت وجود دارند.
دیدگاه سوم :این دسته‌بندی مشتمل بر فرقه‌های مذهبی، اقتصادی، خودیاری و مشاوره‌ای و سیاسی است. مذهبی: آن‌ها از تکنیک‌های کنترل ذهنی استفاده می‌کنند و نه چیزی که به آن اعتقاد دارند. اقتصادی: فرقه‌هایی که اساس‌شان بر درآمدهای اقتصادی است، این فرقه‌ها به «فرقه‌های طمع» شهرت دارند.
*خودیاری و مشاوره: فرقه‌هایی که از »خود یاری« یا مشاوره یا خود ارتقایی به عنوان اساس کارشان استفاده می‌کنند، آن‌ها اغلب تجار و شرکت‌های تجاری را هدف قرار می‌دهند. این دست فرقه‌ها با ارائه دوره‌ها یا سمینار‌هایی ادعا می‌کنند شما یا کارکنانتان به این وسیله در کارتان موفق‌تر خواهید بود.
*سیاسی: مانند قدرت‌طلبان سفید و سیاه، تروریست‌ها، گروه‌های شورشی و سایرین که به‌ طور معمول از یک فرم کنترل ذهن برای جذب و تسلط بر اعضای خود استفاده می‌‌کنند.
*دینی: اعتقادات جزمی را پیشنهاد می‌کنند.
* عرفانی: شهود، وحدت و فنا را در ارتباط با ارزش‌های عالی جهان‌بینی خود پیش می‌کشند.
* اخلاقی: صرفاً توصیه‌های رفتاری ارائه می‌دهند.
*روان‌شناختی: در تلاش‌اند تا مشکلات روانی مثل اضطراب، افسردگی، بی‌معنایی و سایر گرفتاری‌های روان‌شناختی پیروان خود را برطرف کنند.
* فراروان‌شناختی: برای دست‌یابی به نیرو‌ها و تجربه پدیده‌های خارق‌العاده می‌کوشند. همانطور که دیدیم از دیدگاه‌های گوناگون می‌توان دسته‌بندی‌های متنوعی را برای فرقه‌ها ذکر کرد. این دسته‌بندی‌ها می‌توانند براساس نوع فعالیت، هدف فرقه یا چگونگی شکل‌گیری و… انجام گیرند. علاوه بر دسته‌بندی‌های ذکر شده، دانشمندان دسته‌بندی‌های دیگری هم ذکر کرده‌اند؛ که از جمله می‌توان به دسته‌بندی هفده قسمتی «گوردون ملتون» یا دسته‌بندی پنج قسمتی »جرج کریسایدز« اشاره کرد
توضیح اینکه برخی از دسته‌بندی‌ها و انواع فرق بر حسب اقتضای جوامع و اختصاصی آن جامعه بوده و کمتر قابل تعمیم هستند. استکبار جهانی و نظام ظلمانیِ سلطه‌طلب به خوبی دریافته است تنها راه مبارزه با نظام‌ اسلامی‌‌ همان مبارزه فرهنگی و اتخاذ راهبرد فرهنگی است.
از این رو با ایجاد تردیدهای فرهنگی و با همه ابزارها می‌کوشند تا معنویت و باورهای دینی مردم مسلمان را در معرض آماج حملات خود قرار دهند. در این راهبرد شیطانی هدف اصلی تهاجم دشمن، اسلام و باورهای دینی و معنویت آسمانی است.
دشمنان به خوبی دریافته‌اند که غنای فرهنگی و معنوی تنها در اسلام ناب محمدی (ص) است که می‌تواند مژده سعادتمندی و رستگاری را به بشریت بدهد و دشمنان بشریت را به وادی ناامیدی بکشاند.
از این رو از راه‌های گوناگون به مقابله با معنویت اسلامی برخواسته‌اند، همانطور که همفر جاسوس بریتانیا در خاورمیانه، در اعترافات خود بیان کرده است. مقابله با اسلام و نظام اسلامی:از محورهای مهم اهداف فرقه‌های نوظهور، اسلام ستیزی و مقابله با نظام اسلامی است.
دعوت به اباحه‌گری و بی‌بندوباری، مخالفت با جایگاه انبیا و برگزیدگان الهی و اهانت به آموزه‌های دینی، تنها بخشی از عملکرد این فرقه‌هاست. یکی از راه‌کارهای اساسی دشمن در القای معنویت‌های نوظهور و کاذب، اباحه‌گری و ترویج بی‌بندوباری است. آنان برای اجرای این امر از ابزارهای فرهنگی چون کتاب، فیلم، سایت‌ها، شبکه‌ها و ماهواره‌ها بهره می‌گیرند و می‌کوشند فضای جوامع را چنان غبارآلود سازند که تشنگان معنویت واقعی قدرت تشخیص را از دست داده و نتوانند سراب را از آب تشخیص دهند.
* ترویج جادوگری :ریشه‌های شکل گیری سحر و جادوگری نوین و مدرن به سده‌های ۱۶ و ۱۷ میلادی برمی‌گردد که نشان می‌دهد مدیریت صهیونیستی و کابالایی نقش مهمی در ترویج جادوگری و سحر تابه حال داشته است. ترویج سحر و جادوگری از راهکارهای جذب افراد است که امروز توسط رهبران این فرقه‌ها انجام می‌گیرد. آنان همواره کوشیده‌اند با چشم‌بندی، تردستی و جادوگری علاوه برساختن یک چهره مقدس و خداپرستانه برای خود، پیروانی را جذب و به سمت معنویت‌های کاذب سوق دهند که در بین این مباحث جایی برای تعالیم آسمانی وجود ندارد.
* ترویج عرفان سکولار :در عرفان‌های کاذب به جای رسیدن به حقیقت، انسان راه شیطان و اصحاب شیطان را می‌پیماید و این آغاز انحراف بزرگ‌تر است.
این رویکرد‌ها عموماً در خصایص رهبران فرقه‌های انحرافی قابل مشاهده است. در عرفان‌های سکولار به جای دعوت به خدا، تسلیم بی‌قید و شرط بودن در برابر رهبر فرقه مطرح می‌شود که این خود آغاز انحراف بزرگ‌تر است. *هویت‌زدایی:هویت واقعی آدمی در پرتو ارتباط با خداوند شکل می‌گیرد و پس از تثبیت هویت دینی، رفتارهای فردی و اجتماعی بر اساس آرمان‌ها و هدف‌های دینی صورت می‌پذیرد. انسان در جهان‌بینی الهی جایگاهی والا داشته و جانشین و خلیفه الهی در روی زمین است و می‌داند از کجا آمده، در کجا هست و به کجا می‌رود. بدیهی است که هویت‌زدایی در پرتو از بین بردن ارتباط‌های معنوی و الهی انسان با فراهم نمودن شرایط و فضاهایی که در آن اثری از ارتباط با خدا و آموزه‌های دینی یافت نشود، انجام می‌گیرد. رهبران و عناصر وابسته به دستگاه‌های اطلاعاتیِ غرب به نام معنویت و عرفان به میدان آمده‌اند، البته با این تفاوت که معنویت القایی آنان کاذب و سکولار بوده و به جای هویت‌زایی، هویت‌زدایی می‌کنند.
*توجه به علل شگل‌گیری فرقه‌ها:اصولا شکل‌گیری فرقه‌ها زمانی اتفاق می‌افتد که به نوعی با وضع موجود آن جامعه مخالف باشند و این مخالفت می‌تواند در ابعاد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و اعتقادی و… باشد. مشخصه فرقه‌ها این است که بعضا از دل گروه‌های بزرگتری بیرون آمده‌اند و خود را نماینده یک تفکر خاص دینی می‌دانند. شست‌و‌شوی مغزی کار مهم *فرقه‌های انحرافی :سران فرقه‌ها پیروان خود را به نوعی شست‌و‌شوی مغزی می‌دهند که نتیجه معمول این حرکت ایجاد غفلت پیروان از اسرار درون فرقه و نیز سبب گرایش مضاعف آن‌ها به سمت تشکیلات درون فرقه می‌گردد.
روند شست‌و‌شوی مغزی درون فرقه‌ها به آرامی و تدریجی صورت می‌گیرد که در این روند تلاش می‌شود فرد جهان‌بینی خود را عوض کرده و به شرایطی که فرقه برای او در نظر گرفته تن دهد. همچنین فرقه‌ها تلاش می‌کنند افراد را از همه نظر وابسته به تشکیلات سازند؛ به صورتی که تمامی اعمال و رفتار فرد در طی روز کنترل شده و منطبق با برنامه و مورد رضایت سران و رهبران فرقه انجام می‌گیرد. سرانجام مغزشویی و تبعیت محض افراد در مقابل دام‌های فرقه‌ها و گروه‌های مذهبی، منجر به ایجاد هویت جدید درون فرقه‌ای گشته که با ایجاد این روحیه، فرد از خانواده و محیط اطراف خود جدا شده و تمامی امور ریز و درشت خودش را به تشکیلات درون فرقه واگذار می‌‌کند.
* جذب افراد از طریق فضای مجازی و سایت‌ها: امروزه تبلیغ در فضاهای مجازی توسط فرقه‌ها و گروه‌های انحرافی به یکی از شیوه‌های موثرِ جذب آن‌ها تبدیل شده است. در این پروسه افراد نا‌آگاه با حضور در چت روم‌ها و فضاهای ارتباطی و با در اختیار قرار دادن مشخصات و راه‌های ارتباطی خود، موجب می‌شوند که افراد نا‌شناس در چهره‌ای موجه اما با اهدافی شوم و پلید به راحتی با آن‌ها ارتباط برقرار سازند. این شیوه مدتی است که به عنوان یکی از مهم‌ترین شیوه‌های جذب در گروه‌های انحرافی مطرح شده است.

نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۰۴ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۶:۴۰ ق.ظ

دیدگاه


شش + = 9