انگیزه موتور زندگی

انگیزه  موتور  زندگی

ناهید زمانی
گروه اجتماعی: انگیزه که نداشته باشی، هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شوی، حتی دوست نداری چشم‌هایت را باز کنی، چه برسد به این که بخواهی کار جدیدی را شروع کنی یا تصمیمی جدی برای زندگی‌ات بگیری.
حالا کسانی که فکر می‌کنند انگیزه داشتن فقط به درس خواندن و یاد گرفتن مطالب جدید مربوط می‌شود، خوب است یک بار دیگر به این موضوع فکر کنند، چون متخصصان می‌گویند کسی که واقعا انگیزه نداشته باشد، کم کم این قدر بی حوصله و بی انگیزه می‌شود که دیگر حتی دوست ندارد شب را به صبح برساند و روزی دیگر را شروع کند. البته این شرایط طبیعی هم محسوب نمی‌شود و فردی که این قدر بی انگیزه شده که از زندگی کردن فرار می‌کند، از نظر متخصصان سلامت روان، بیمار است. بنابراین باید به فکر درمان مشکلش باشد و هر چه زودتر آن را برطرف کند، اما غیر از این موارد، افراد بسیاری هم هستند که زندگی می‌کنند و خیلی هم از زندگی‌شان ناراضی نیستند، اما وقتی صحبت درس خواندن و کار کردن می‌شود، بی‌انگیزگی را بهانه می‌کنند و می‌گویند حوصله و انگیزه لازم را ندارند. وقتی کودک یا نوجوانی چنین حرفی می‌زند و از زیر بار مسئولیت شانه خالی می‌کند پدر و مادر معمولا ساده‌ترین دلیل را پیدا می‌کنند و می‌گویند فرزندشان تنبل شده یا درباره موضوعی خاص تنبلی می‌کند در حالی که ممکن است چنین فردی واقعا تنبل هم نباشد و فقط انگیزه‌ای برای ادامه کار و مراحل مختلف زندگی‌اش نداشته باشد.
*انگیزه برای زندگی، نه فقط درس خواندن
برخی افراد تصور می‌کنند اگر انگیزه‌ای هم نداشته باشند، می‌توانند کارها و وظایفشان را به درستی انجام دهند و به همین دلیل نقش و ارزش چندان مهمی برای انگیزه قائل نمی‌شوند در صورتی که نظر و دیدگاه دکتر فاطمه امیرآبادی کاملا مخالف این گروه است و آن طور که او می‌گوید، فردی که در زندگی انگیزه ندارد، بیمار است.
این روان شناس، داشتن انگیزه را برای انجام دادن تمام کارهای روزانه ضروری می‌داند و در گفت و گویی یادآور می‌شود: انگیزه داشتن برای تمام کارها ضروری است و این طور نیست که بگوییم بدون انگیزه می‌توان کاری را انجام داد. بنابراین هر روزی که از خواب بیدار می‌شویم برای انجام دادن تک تک کارهایی که بر عهده‌مان است، باید انگیزه لازم را داشته باشیم.
البته اشتباه نکنید، انگیزه داشتن فقط مربوط به کارهای خاص و شروع برنامه‌های جدید نمی‌شود و برای ساده‌ترین کارها مانند نفس کشیدن و بیدار شدن هم باید انگیزه داشت. بنابراین فرد بی انگیزه که می‌گوید برای کارهای روزمره انگیزه کافی ندارد، در حقیقت افسرده است، امید به زندگی‌اش کاهش یافته یا اساسا امید به زندگی ندارد.
دکتر امیرآبادی با اشاره به این مطلب، ادامه می‌دهد: به کمک دارو می‌توان به این بیماران کمک کرد تا انگیزه لازم را به دست آورند و افسردگی را درمان کنند.
اگر می‌پرسید انگیزه در کدام بخش‌ها و قسمت‌های زندگی تاثیرگذار است، باید توجه داشته باشید انگیزه را در تمام مراحل زندگی مهم و موثر می‌دانند. این روان شناس با تایید این مطلب می‌گوید: نمی‌توان گفت انگیزه فقط به درد کسانی می‌خورد که می‌خواهند درس بخوانند یا به فکر ادامه تحصیل هستند، زیرا اهمیت و نقش انگیزه فقط به این مسائل محدود نمی‌شود و در تمام بخش‌های زندگی می‌توان اثرات آن را مشاهده کرد.
به عنوان نمونه، جوانی که انگیزه کافی برای تشکیل زندگی مشترک نداشته باشد، هیچ وقت ازدواج نخواهد کرد یا فردی که انگیزه ندارد کاری را شروع کند، طبیعی است هیچ وقت به فکر کار و انتخاب شغل نمی‌افتد. درس خواندن و یادگیری هم موضوعی مانند دیگر مسائل زندگی است که براساس آن، فرد باید برای رسیدن به هدفی تلاش کند که شاید در آینده، نتیجه مثبت و پاداشی برایش در برداشته باشد و مسلما در این زمینه، او باید انگیزه لازم را به دست آورد.
*می‌توانیم انگیزه را ایجاد کنیم
نکته مثبت درباره انگیزه این است که می‌توان آن را ایجاد کرد. در واقع، این که فردی نسبت به موضوعی خاص علاقه‌مند باشد و تصمیم بگیرد آن را دنبال کند تا به هدفش برسد، همان داشتن انگیزه است که درباره هر موضوعی می‌توانیم آن را ایجاد و حفظ کنیم. دکتر امیرآبادی با تاکید بر این که ایجاد انگیزه، تحت تاثیر والدین است و آن‌ها می‌توانند در این زمینه نقش مهمی ایفا کنند می‌گوید: به هیچ عنوان نمی‌توان نقش و حضور والدین را در ایجاد انگیزه و علاقه نسبت به موضوعات متفاوت زندگی نادیده گرفت. در حقیقت، این والدین هستند که تا حد زیادی می‌توانند تعیین کنند فرزندشان چه چیزهایی را دوست داشته باشد و نسبت به چه مواردی علاقه نشان ندهد و به همین دلیل در اغلب موارد می‌بینیم بچه‌هایی که در خانواده‌های کارمند بزرگ شده‌اند، به کارهای اداری علاقه نشان می‌دهند و در مقابل، بچه‌هایی که در خانواده‌های بازاری و تاجر بوده‌اند، به کسب و کار و تجارت علاقه پیدا می‌کنند. بنابراین به طور خلاصه می‌توان گفت مسیری که کودک طی می‌کند و موضوعاتی که به آن‌ها می‌اندیشد و علاقه‌مند می‌شود، دقیقا در محیط خانواده و تحت تاثیر والدین شکل گرفته است.
البته ایجاد انگیزه، موضوعی بسیار پیچیده است و نظریات متنوع و متفاوتی در این زمینه مطرح شده، اما دکتر امیرآبادی با اشاره به یکی از این نظریه‌ها، در این باره توضیح می‌دهد: طبق یکی از نظریه‌هایی که در این زمینه وجود دارد، انسان‌ها در برابر این موضوع که مسئولیت رویدادهای زندگی تحت کنترل آن‌هاست یا نه، به دو دسته تقسیم می‌شوند. گروهی کسانی هستند که می‌گویند مسئولیت زندگی برعهده خودشان است و منبع کنترلشان درونی است و گروه دوم برعکس این افراد، باور دارند اتفاقاتی که در زندگی پیش می‌آید، به آن‌ها مربوط نیست و منبع کنترلشان بیرونی است.
برای روشن‌تر شدن موضوع وی مثالی می‌زند و می‌گوید: فردی که احساس می‌کند هیچ یک از رویدادها و اتفاقات محیطی را نمی‌تواند کنترل کند، باور دارد سعی و تلاشش هم بیهوده است. مثلا دانش آموزی که فکر می‌کند هر چقدر درس بخواند باز هم معلم به او نمره نمی‌دهد یا کارمندی که باور دارد مدیر، کار خوبش را نمی‌بیند، دست از سعی و تلاش برمی دارد و دیگر ادامه نمی‌دهد. به همین دلیل می‌گویند انسان‌ها براساس این که منبع کنترلشان درونی یا بیرونی باشد، انگیزه‌های متفاوتی دارند.
حالا چطور می‌شود کودکان را طوری تربیت کرد که منبع کنترلشان درونی باشد نه بیرونی؟ این روان شناس پاسخ می‌دهد: زمانی که پدر و مادر دائم فرزندشان را تشویق می‌کنند و می‌گویند اگر درس‌هایش را بخواند، برایش هدیه‌ای خواهند خرید، منبع کنترل کودک را از حالت درونی به بیرونی تبدیل کرده‌اند. در نتیجه کودک به تشویق بیرونی والدین وابسته می‌شود و فقط تا زمانی درس می‌خواند که او را تشویق کنند و در غیر این صورت، دست از درس خواندن می‌کشد. والدینی که می‌خواهند منبع کنترل فرزندشان را درونی کنند، خوب است روش دیگری را در پیش بگیرند. به عنوان مثال وقتی او در حال درس خواندن است، می‌توانید به او بگویید از این که فرزندی مانند او دارید، خوشحال هستید و با این کار، او را به خاطر یک رویداد درونی تشویق کنید.
دکتر امیرآبادی تاکید می‌کند: تشویق والدین منبع کنترل بچه‌ها را ایجاد می‌کند و منبع کنترل هم عاملی است برای ایجاد انگیزه. پس اگر می‌خواهید فرزندانی باانگیزه داشته باشید، مراقب روش‌ها و برخوردهای تشویقی تان باشید و به آن بیشتر توجه کنید.
*زندگی آینده آن‌ها را نابود نکنید
این روزها، متاسفانه در جامعه می‌بینیم بسیاری از پدر و مادرها فرزندانشان را طوری پرورش داده‌اند که بدون حضور آن‌ها، فرزندشان نمی‌تواند کاری را انجام دهد.
دکتر امیرآبادی در این باره توضیح می‌دهد: این روزها با توجه به پیشرفت تکنولوژی و تغییراتی که در جامعه اتفاق افتاده، بسیاری از والدین برای تشویق بچه‌ها از هدایایی مانند لپ تاپ و بازی‌های کامپیوتری کمک می‌گیرند که این موضوع در سنین پایین و زمانی که بچه‌ها هنوز به دوره نوجوانی نرسیده‌اند شاید مشکلی ایجاد نکند، اما همین بچه‌ها وقتی سنشان افزایش می‌یابد و به دوره نوجوانی و جوانی می‌رسند شرایط تغییر می‌کند و اینجاست که ممکن است فاجعه‌ای رخ دهد زیرا یک نوجوان هجده ساله دیگر به تشویق‌های قبلی راضی نمی‌شود و در این سنین، چیزهای مهم‌تری مانند ماشین و خانه از پدر و مادرش می‌خواهد.
وی ادامه می‌دهد: در این مواقع است که این بچه‌ها حتی برای ازدواج و رفتن سر کار هم نیازمند انگیزه والدینشان می‌شوند و خـــودشان بــــه تنهایی نمی‌توانند کاری انجام دهند.
خیلی‌ها این وضع را با تنبلی بچه‌ها اشتباه می‌گیرند در حالی که این تنبلی نیست و این بچه‌ها فقط انگیزه کافی ندارند، زیرا همیشه هر چیزی را که خواسته‌اند، به کمک پدر و مادر به دست آورده و زحمتی برایش نکشیده‌اند. به همین دلیل این روان شناس توصیه می‌کند. کمی به فرزندان سختی بدهید و به آن‌ها بیاموزید برای موضوعات ارزشمند زندگی‌شان تلاش کنند تا انگیزه هم برایشان درونی شود.
*شاگردان باانگیزه زیر نظر معلم‌های باانگیزه
در بهترین محیط آموزشی هم که حضور داشته باشید و بهترین و کامل‌ترین امکانات هم در اختیارتان باشد، ولی انگیزه لازم را نداشته باشید نمی‌توانید به هدفی که برای خودتان تعیین کرده‌اید، برسید. از طرفی هم می‌گویند انگیزه داشتن یکی از عوامل موثر در یادگیری بهتر و کسب نتایج عالی میان دانش آموزان و دانشجویان است. بر همین اساس، می‌توان گفت یکی از دلایلی که بچه‌ها در مدرسه آن طور که ما انتظار داریم، درس نمی‌خوانند، همین موضوع انگیزه است؛ شاید آن‌ها انگیزه کافی ندارند و به همین دلیل به هدفی که برایشان تعیین شده یا خودشان تعیین کرده‌اند، نمی‌رسند.
در این مواقع، ممکن است کسی به فکر ایجاد انگیزه نباشد، اما همه این طور نیستند و خیلی از پدر و مادرها و همین طور معلم‌ها و مسئولان مدارس به این موضوع فکر می‌کنند و با توجه به اهمیت ایجاد انگیزه، به فکر راهکارهایی برای افزایش انگیزه دانش آموزان هستند. با این حال برخی هم این موضوع را خیلی مهم به حساب نمی‌آورند و تصور می‌کنند اگر دانش آموزی اهل درس و تحصیل باشد، خودش انگیزه لازم را به دست می‌آورد، در صورتی که بی شک، نقش معلم و استاد را نمی‌توان در ایجاد انگیزه میان دانش آموزان و دانشجویان نادیده گرفت.
نکته جالبی که در این باره وجود دارد، این است که می‌گویند اگر معلم‌ها و مربی‌ها خودشان انگیزه داشته باشند، می‌توانند دانش آموزان را هم باانگیزه کنند. شاید تا به حال خیلی به این موضوع فکر نکرده باشید، اما رابطه میان انگیزه معلم و دانش آموز رابطه‌ای دوطرفه است که هر یک از آن‌ها می‌تواند انگیزه دیگری را تقویت کند.
بر همین اساس، خوب است مسئولان مدارس و محیط‌های آموزشی با افزایش انگیزه کارکنان انگیزه دانش آموزانشان را هم تقویت کنند که این کار اگرچه به برنامه‌های دقیق و طولانی مدت نیاز دارد، اما مسلما قابل دسترسی است.

نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۰۲ بهمن ۱۳۹۲ ساعت ۶:۳۹ ق.ظ

دیدگاه


× هشت = 40