اتفاق داشته باشیم به یک کلمه مشترک میان ما و شما

اتفاق داشته باشیم به یک کلمه مشترک میان ما و شما

گروه معارف:باتوجه به ریشه اصلی امت اسلامی و متن مشترکی که نه تنها عامل وحدت همه مذاهب وفرقه های اسلامی ،بلکه عامل هماهنگی همه ادیان توحیدی ابراهیمی باید قرار گیرد،نمی بایست اختلاف مخل بر هم زیستی معقول وهماهنگ ادیان توحیدی بوجود آمده باشدچه آن متن مشترک ،می تواند زدگی اسلامی معقول را تامین نماید.در قرآن مجید،گذشته از آیاتی که به پیروی از دین حضرت ابراهیم (علیه السلام) دعوت می نماید،آیاتی وجود دارد که زمینه های مشترک هم ادیان حقه،در آنها بیان شده است:قل یا اهل الکتاب ،تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم الا نعبد الا الله و لا نسرک به شیئا و لا یتخذ اربابا من دون الله فان تولوا فقولوا اشهدوا با نا مسلمون.(بگو ای اهل کتاب ،بیایید به یک کلمه مشترک میان ما و شما اتفاق داشته باشیم و آن اینست که نپرستیم جز خدا را و چیزی را به او شریک قرار ندهیم و بعضی از ما بعضی دیگر را خدایانی جز خدا اتخاذ نکند و اگر “از این دعوت تو “روی گردان شدند،بگویید شاهد باشید به اینکه ما مسلمان هستیم) اما ملاحظه می شود که علی رغم متن مشترک و ریشه های مشترک ادیان توحیدی،مواردی از اختلاف بین این ادیان به ظهور رسیده است.البته اختلاف نظر یک پدیده ضروری در مسائل نظری است ،چه اختلاف نظری در بین صاحب نظران یکی از بدیهی ترین پدیده های معرفت پویا است که انکار یا تردید در آن،یا ناشی از بی اطلاعی است و یا از ناتوانی در رویارویی فکری با مسائل نظری سرچشمه می گیرد.این پدیده به قدری شایع است که نمی توان حتی دو متفکر صاحب نظر در یک رشته واحد را پیدا کنید که آن دو،در همه تعریفات و مواد استلال وروش، در همان رشته اتفاق نظر داشته باشند.با این حال،همواره تعدادی از اصول کلی در مسائل نظری، ،چه در قلمرو علوم و چه در فلسفه و اخلاقیات و حقوق واقتصاد وسیاست،و چه در هنر وادبیات و غیر اینها مورد اتفاق همه صاحب نظران قرار می گیرند. اگر اختلاف نظرها در تفسیر و تطبیق آن اصول کلی دور از غرض ورزیها و بازیگریهای تصنعی باشد،نه تنها هیچ گونه ضرری بر اتفاق نظر در آن اصول کلی مشترک وارد نمی آورد، بلکه موجب دقت وگسترش بیشتر در معارف مربوط و برخورداری بهتر از آناصول کلی می گردد.تاریخ اسلام در همه مسائل نظری شاهد اختلاف آرا و عقاید بوده است و این اختلاف،تا آجا که به اصول کلی مشترک اخلالی وارد نیاورده،رایج ومورد استقبال بوده است و حتی به عنوان یک امر ضروری تلقی شده است. حتی در اصول کلی مشترک،مثل توحید،نبوت،رهبری بعد از پیامبر،معاد،صفات خداوندی و قرآن نیز مباحث نظری فراوان مطرح شده و نه تنها اغلب موجب آن نشده که متفکران اسلامی یکدیگر را تکفیر کنند، بلکه عامل گسترش وعمق معارف حکمی وکلامی نیز گشته است.اما اختلاف نظر در فروع مورد اتفاق ،مانند نماز،روزه،حج،جهاد،ابواب گوناگون اقتصادو کیفرها (حدود ودیات)و غیر آن که بسیار فراوان ورایج اند،بدیهی تر از آنست که نیازی به بحث و تحقیق داشته باشد.اما در هر حال،میتوان اختلاف را به دو نوع تقسیم کرد:
* اختلاف معقول
اختلاف معقول عبارت است از اختلافی که ناشی از چگونگی اطلاعات مربوط به مسئله و استعداد ها،مخصوصا نبوغ وعموم موضع گیری های طبیعی و قانونی است که اشخاص در ارتباط با حقائق دارند،مانند اختلاف نظر در دریافت واقعیات عالم هستی از دیدگاه علوم نظری و فلسفه ها. این همان اختلاف معقول است که نه تنها نباید مورد تردید و انکار قرار بگیرد،بلکه موجب گسترش و عمق بیشتر در معارف نیز می گردد.روایت معروف اختلاف امتی رحمه(اختلاف امت من رحمت است)(سفینه البحار،محدث قمی ج۲ص۴۲)،اشاره به همین اختلف معقول می نماید. بر اساس همین نگرش بوده است که اکثریت قریب به اتفاق دانشمندان اسلامی،چه در فقه و اصول و فهم احادیث،چه در فلسفه وکلام و ادبیات و غیر ذلک با کال رضایت به بحث وکاوش و اظهار نظرهای مختلف می پرداختند و هیچیک دیگری را خارج از اسلام تلقی نمی کرد. اگر به تاریخ اسلام بنگریم،خواهیم دید که علمای فراوانی در حضور علمایی که در مسائل نظری هم رای آنان نبوده اند، شاگردی کرده اند و کتابهای یکدیگر را مورد شرح و تحقیق قرار می دادند. مثلا کتاب تجرید الاعتقاد تالیف خواجه نصیر الدین طوسی از بزرگترین علمای شیعه مورد شرح ملا علی قوشجی از علمای اهل سنت قرار گرفته است و کتاب المحجه البیضاء ملا محسن فیض، از مشاهیر علمای شیعه، در شرح وتحقیق احیاء العلوم غزالی که از معروفترین علمای اهل سنت است تالیف شده است.
* اختلاف نا معقول
عبارت است از اختلافی که ناشی از عوامل غیر قانونی وانحرافی می باشد، مانند پشروی از هو ی و هوس که از مهمترین نمودهای آن، خود نمایی و شهرت پرستی است. در طول تاریخ، کسانی بوده اند که خواسته اند خود را مطرح کنند و با تظاهراتی مثل آزاد فکری، آزادی راه وآزادی بیان، اما در حقیقت با عشق به قدرت، مشهور شوند. عشقی که نهایت ناتوانی اثبات می کند. همانگونه که در سازندگان و ترویج کنندگان مذاهب دروغین می بینیم، یکی از اساسی ترین عوامل بدست آوردن قدرت در طول تاریخ، ایجاد اختلاف در عقیده یا عقائد مردم یک جامعه بوده است. این جریان، نه تنها موجب پراکنندگی افکار و عقائد و ایده آل های متحد کننده یک جامعه می گردد، بلکه گاهی عامل شدید ترین خصومت ها وتضادها در میان مردم یک یا چند جامعه می شود که در عمق، افکار و عقائد مشترک بسیاری با یکدیگر داشته اند. چون عقاید و آرمانها تفسیر کننده هدف و فلسفه حیات انسانهاست، بازی با آنها یا بوجود آوردن اختلاف های نا معقول میان انسانها برای نیل به قدرت، یکی از ضد انسانی ترین روشهای قدرت طلبان محسوب می شود. از زمره دیگر انواع اختلافات نامعقول، آن است که ناشی از شطرنج بازیهای ذهنی در علوم نظری است که فقط برای ارضای حس تخیل و اعتلاء طلبی در امور فکری محض بر می خیزد. بدین ترتیب ، با کمال صراحت می توان گفت که اختلاف در مسیر رقابت های سازنده،مطلوب ترین عامل پیشرفت معرفت و عمل است و بدون آن، هیچ گونه حرکت تکاملی در حوزه دو حقیقت مذکور (معرفت وعمل) امکان پذیر نخواهد بود. در دین اسلام، هرگز چنین دستوری وجود ندارد که همه مغزهای مسلمین، فعالیت یکنواخت داشته باشند و همه به نتایج واحد برسند. از طرف دیگر، اصرار شدید اسلام بر این است که بحث و کاوش و اجتهاد باید دائمی و مستمر باشد. بدیهی است که این قضیه دوم، بدون بروز اختلاف امکان پذیر نخواهد بود. بنابر این، اختلاف نظرها به عنوان یک پدیده طبیعی که معلول پویائی معارف اسلامی است، پذیرفته شده، اما این اختلاف باید در مسیر رقابتهای سازنده قرار بگیرد، نه تضادهای ویران کننده،. البته گاه این تکاپوها و رقابتهای مثبت، از طرف قدرت پرستان، مبدل به تضادهایی می گردد که عامل پیشرفت تکاملی را، به عامل رکود و سقوط نابود کننده بدل می سازد. اما اختلاف های نا معقول که برای بدست آوردن سلطه و قدرت بوجود می آیند، سطحی و زود گذر و غالبا تکراری است، مانند کتابهایی که برای اختلاف افکندن بین شیعه و سنی در دوران ما نوشته می شوند. معمولا این گونه آثار، برای صاحب نظران و متفکران فقط اسباب تمسخر وتاسف خواهند بود، و برای افکار ساده و بی اطلاع نیز اثری زود گذر و فراموش شدنی بجا خواهند گذارد. از طرف دیگر، هر جا که آتشی از اختلاف بر افروخته شده،هرچند نهالهایی چند از باغ خداوندی را سوزانده، اما روشنایی هایی برای متفکران بوجود آورده که در نور آن، هم ابعاد مخفی و مزایای مکتب را روشن ساخته، و هم نیات تفرقه افکن را واضح تر ساخته است ، چه اگر یک قضیه از واقعیت صحیح بر خوردار باشد، هر حمله ای که از طرف غرض ورزان صورت گیرد، سطوح و ابعاد و توانایی مقابله آن واقعیت را بالاتر می برد و روشن تر می سازد، و این ، عکس آن هدفی است که غرض ورزان تصور کرده اند.

نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۳ ساعت ۷:۴۱ ق.ظ

دیدگاه


× 3 = بیست یک