آل سعود سرگردان در وادی سرسپردگی صهیونیست

آل سعود سرگردان در وادی سرسپردگی صهیونیست

گروه تحلیل:حج با مدیریت آل سعود را به حق می بایست نمایش کم‌نظیری از تقابل عشق و عداوت توصیف کرد که بعضاً نتایج بسیار تلخی به بار آورده است اما این بدان معنا نیست که مشتاقان درک حرمین شریفین از بدو ورود به سرزمین وحی مدام با مظاهر محدودتر چنین تقابلی مواجه نباشند.
به اذعان زائران همه کشورهای اسلامی، در نگاه مأموران سعودی ملبّس به چفیه و عگال، نفرت موج می زند؛ آنچه برخوردهای ناشی از عداوتی کور را برای حجاج جهان اسلام قابل تحمل می سازد، سینه‌های مالامال از شوق دیدار خانه معبود و مرقد پیامبر عظیم‌الشان مسلمین است. کسانی که عمری در آرزوی چنین فرصتی بوده‌اند، به کرّات در جریان این سفر معنوی، گزند خار مغیلان را به جان می_خرند.
شاید تصور شود این نوع مرارت‌ها صرفاً متوجه شیعیان است. بنا به گزارش های دقیق در مقاطع مختلف، حجاج سایر فِرَق اسلامی بارها و بارها در حرم حضرت رسول (ص) یا در قبرستان بقیع مورد ضرب و شتم عوامل وهابی به اصطلاح آمربه معروف و ناهی از منکر (که چیزی جز خشونت را به نمایش نمی_گذارند)، قرار گرفته‌اند. پیروان فِرَق مختلف اهل سنّت هنگام قرار گرفتن در برابر مرقد رسول اعظم اسلام اقدام به لمس حصارها و نرده‌ها می_کنند؛ این عمل عاشقانه همواره با فریاد »حرام، حرام« و ضربات مشت مأمورین سعودی حاضر در این اماکن مقدس مواجه می شود. آیا از عواملی که پذیرفته‌اند اعمال حجاج – جز جماعت قلیل وهابی- حرام در حرام است! و با تنفری شدید نیز این تصلب جاهلانه را به نمایش در می آورند، می توان انتظار خدمتگزاری به زائران خانه خدا را داشت؟ جلوگیری از فجایعی مشابه آنچه در رمی جمرات امسال رخ داد، با به خدمت گرفتن مأمورانی – حداقل در موسم حج – که حجاج (اعم از شیعه و سنی) را مرتکبان اعمال حرام آن هم در اماکنی همچون خانه خدا و حرم رسول اکرم (ص) نپندارند، امکان پذیر است. افرادی که کینه و نفرت خود را به باورهای امت‌های اسلامی با وقاحت و صراحت تمام ابراز می دارند، در شرایط ویژه نمی توانند به یاری زائران بشتابند. اصولاً چگونه می توان انتظار داشت در چنین فضای تبلیغاتی که اهداف تفرقه‌افکنانه را دنبال می‌کند، زائری که همه اعمال و باورهای وی حرام پنداشته می‌شود مورد حرمت و شایسته خدمتگزاری قرار گیرد؟! بعد از فاجعه مِنا، ناظران مستقل بین المللی همراه و همصدا با حجاج حاضر در صحنه از بی کفایتی آل سعود در اداره حج سخن ها گفتند. شاید برای کسانی که توفیق حضور در این اجتماع روحانی را نداشته و حواشی آن را از نزدیک شاهد نبوده‌اند، این سؤال مطرح شود که چگونه ممکن است حاکمان بر عربستان با توجه به سال ها تجربه از اداره اجتماعی یک و نیم میلیونی ناتوان باشند؟ لذا باید یادآور شد نفس استبداد عامل بازدارنده رشد فکری و ذهنی کارگزاران یک کشور است. در حکومت‌های استبدادی (به ویژه از نوع آنچه بر عربستان حاکم است) که مردم در اداره آن هیچ‌گونه دخالتی ندارند، طبعاً باب هر نوع ابتکار عمل و تجربه کاملاً مسدود است. بعد از جنگ جهانی اول و سقوط دولت عثمانی، لندن، دار و دسته آل سعود را (که به برخی مشاغل شرافتمندانه؟! اشتغال داشتند) بر شبه جزیره عربستان حاکم ساخت. از آن زمان تاکنون این منتخبان بیگانه، سرزمین وحی را در کنترل خود گرفته‌اند و تنها خصوصیتی که این خانواده دارای ثروت نجومی در امروز در میان عام و خاص به آن شهره‌اند، فساد و بی بند و باری غیر قابل توصیف است. عامل دومی که باب رشد و توسعه واقعی (نه ظاهری و پوشالی) را در یک کشور می بندد، دخالت لجام گسیخته و گسترده بیگانه در آن مرز و بوم است. آیا تربیت یک قشر سطحی و متصلب در عربستان طی چندین سال و گسیل آنها به کشورهای اسلامی برای تغییر رویکرد جهان اسلام از شناخت صهیونیزم به عنوان پایگاه اصلی دشمن در منطقه به اختلافات فرعی اعتقادی را می توان یک پدیده اتفاقی ارزیابی کرد یا باید آن را ناشی از تسلط کامل سرویس های اطلاعاتی اسرائیل بر آل سعود دانست که موجب می شود این گونه اهداف دشمنان قسم خورده جهان اسلام تأمین شود؟ صرف‌نظر از ناتوانی فهم امروز و تاریخی آل_سعود که این جماعت را به وادی سرسپردگی صهیونیست ها کشانده و از وارد شدگان یه این وادی ارتکاب هر نوع جنایتی علیه جهان اسلام ممکن است، نباید فراموش کرد آموزه‌های وهابیت به عنوان فرقه‌ای که نقش لندن در تأسیس آن در تاریخ کاملاً روشن است، جز اختلاف و تفرقه دستاوردی نخواهد داشت. تأسف‌بارتر، میزان کارکرد دلارهای اهدایی آل سعود به رؤسای برخی کشورها و برخی رسانه‌ها از قبیل بی بی سی است؛ عاملی که موجب شد تا برخی مدعیان ناسیونالیست نه‌تنها پیگیر کشته‌های ملت‌هایشان در منا نشوند، بلکه اجازه دهند که آنان مظلومانه در گورهای دسته جمعی در مکه مدفون شوند و سپس خود در مقام ثناگویی مدیریت آل سعود برآیند، دلارهای نفتی است. البته این بار این هدایا بوی خون جان باختگان مظلوم منا و دلباختگان معبود را می_دهدلذا به آسانی مدفون شدنی نیست بلکه طنین فریاد این مظلومیت منشأ تحولات گسترده‌ای خواهد شد. حج امسال برای مسلمانان جهان خاطره ای زهر آگین شد اما تلخی این حادثه جانگداز آن زمان افزایش یافت که حاکمان عربستان سعودی خیره سرانه از ارائه توضیحات قانع کننده و مسئولیت پذیری در این خصوص سرباز زدند. این لجاجت کودکانه در حالی صورت گرفت که جمهوری اسلامی ایران از همان زمان وقوع حادثه رسماً آمادگی کامل خود را برای حضور و کمک به نیروهای امدادی و کادر پزشکی این کشور اعلام کرد. اما سعودی ها که نه خود عزمی راسخ برای حل این موضع داشتند و نه خواهان حضور مسئولان ایرانی برای ساماندهی اوضاع بودند، مغرورانه با این درخواست ها مخالفت کردند. در نتیجه تعداد دقیق مجموع قربانیان این حادثه اعم از ایرانی و غیر ایرانی و تحویل اجساد به کشورهای مبداء با تاخیری بیهوده و بی سرانجام مواجه شد.
بخشی از این بی اعتنایی و نخوت بی پشتوانه حاکمان عربستان، به بینش و رویکرد سیاسی آنان باز می گردد. در نظام استبدادی و عقب مانده این کشور و در دیدگاه خاندان پادشاهی آل سعود مفهوم حقوق انسانی و شهروندی جایگاهی ندارد. مردم رعایای بی مقدار و فاقد حقی هستند که شامل لطف پادشاه شده اند و نباید خواسته ای خارج از اراده نظام پادشاهی داشته باشند. دراین حادثه نیز مسئولان سعودی خواسته یا ناخواسته این رویکرد منحط را در قبال حادثه منا و قربانیان آن اتخاذ کردند. دلجویی های موردی و وعده جبران مادی این داغ عظیم که جسته وگریخته اعلام می شد نیز بیش از آن که بیانگر حس مسئولیت پذیری آل سعود و احترام به حق شهروندی قربانیان باشد ناشی از نگاه پدر سالارانه آنان است. نگاهی که به دنبال کسب محبوبیت از دست رفته و ثبات مشروعیت متزلزل آنان است.روی دیگر این سیاست، سرسختی و لجاجت با جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک چالش و رقیب منطقه ای است. آن چه در یک هفته اخیر رخ داد، سایه افکنی این لجاجت بر مدیریت یک فاجعه انسانی است که قربانیانش زائران بی گناه ومهمانان خانه خدا بودند.در این میان، چند سوال ویژه و مهم وجود دارد که با کمی تامل می توان به پاسخ آنها نزدیک شد؛ وقوع رخداد منا و حادثه تلخ مشابه در مسجد الحرام به چه عواملی باز می گردد؟ چرا حکومت عربستان سعودی به راحتی از پذیرش مسئولیت حوادث اخیر شانه خالی می کند؟ وظیفه مردم ایران و دولت جمهوری اسلامی ایران در شرایط فعلی چیست؟ چگونه می توان از عدم وقوع رخداد مشابه در سال های آتی اطمینان حاصل کرد؟ آنچه در میان تحلیل گران به عقیده ای مشترک تبدیل شده »سوء مدیریت« برگزار کنندگان مراسم حج است که در ارزیابی اولیه قابل تشخیص می باشد. بر اساس گزارش ها سوء مدیریت در سه حوزه زمانی یعنی پیش از حادثه، در حین حادثه و پس از واقعه منا نمود یافته و همین امر به افزایش تلفات دامن زده است. اشتباه مبنایی در مسدود کردن دو خیابان بدون هماهنگی و اطلاع قبلی، عدم توانایی در مدیریت بحران و خودسری و بی تجربگی نیروهای میدانی سعودی و همچنین نادیده انگاشتن نیروهای حاضر در منا به ویژه نیروهای ایرانی که ظرفیت بالایی برای کمک به آسیب دیدگان داشتند، همه و همه سوء مدیریت دولت سعودی را به اوج خود رسانید.نکته دیگری که می توان به عنوان یک عامل بنیادی در نظر گرفت، »رقابت سیاسی« در عربستان است که نمی توان و نباید از نظر دور داشت. به قدرت رسیدن ملک سلمان و ناتوانی وی در اداره حکومت و افزایش رقابت بر سر مناصب سیاسی در نسل دوم آل سعود، به شکل مشخصی باعث تفرقه و بحران مشروعیت در میان نظام سیاسی حاکم شده و همین أمر بر سوء مدیریت و بی تدبیری در برگزاری مراسم حج دامن زده است. البته غیر قابل تصور نیست که مخالفین رژیم فعلی آل سعود با یک اقدام برنامه ریزی شده اولاً از رقبای داخلی خود انتقام گرفته و بر دامنه نارضایتی عمومی و بحران مشروعیت و کارآیی پادشاه فعلی افزودند و ثانیاً با رقم زدن فاجعه انسانی برای زائرین، تلاش کردند که این حادثه را به عنوان سندی بر بی_کفایتی دولت فعلی عربستان مطرح کنند.
همین رقابت داخلی در خاندان آل سعود باعث شد، حکومت عربستان برای سرپوش گذاشتن بر بحران مشروعیت و ناکارآمدی داخلی به جنگ خارجی متوسل شود و با استفاده از دیپلماسی دلار، برخی از کشورهای منطقه را با خود همراه و به کشور یمن حمله نماید. اینجاست که عامل دیگر واقعه منا یعنی »جنگ یمن« و »عدم تمرکز در مدیریت امور داخلی« خودنمایی می کند. واقعیت این است که حمله ائتلاف به یمن به رهبری عربستان سعودی که ماه_ها است تداوم دارد، بخش اعظمی از قدرت مدیریت و توان تدبیر در امر حج را از حکومت سعودی گرفت و همین مساله در وقوع رخداد منا تاثیرگذار بود.
عوامل فوق در شرایط فعلی به یک نتیجه تامل برانگیز و غیر قابل پذیرش منجر شده که نگارنده از آن با عنوان »مسئولیت ناپذیری« و »عدم تعهد« دولت عربستان یاد می کند. آن زمان که حکومت عربستان در قبال ملت های منطقه به ویژه ملت یمن احساس مسئولیت نمی کند و آنچنان که مردم عربستان را قربانی سیاست استبدادی خود و منافع آنها را متاثر از رقابت داخلی کرده است بدیهی است که تعهدی نیز در قبال زائران بیت الله الحرام ندارد و حاضر به پذیرش مسئولیت حوادث مکه و منا نیست. به عبارت دیگر، در شرایطی که هیچ یک از نهادهای بین المللی همچون سازمان ملل و حتی کشورهای مدعی همچون آمریکا، به دلایل سیاسی حاضر به ایستادگی و مقابله با عملکرد تهاجمی و خشونت بار عربستان در منطقه (همچون یمن، سوریه عراق و …) نیستند، نتیجه طبیعی آن نیز تداوم مسئولیت ناپذیری و بی تعهدی این کشور نسبت به رخدادهای مشابه است.اما در شرایطی که ده ها نفر از زائرین ایرانی در حادثه منا و بیت الله الحرام جان خود را از دست دادند و قربانی سوء مدیریت و بی تدبیری مسئولان سعودی شدند وظیفه مردم حفظ آرامش و خونسردی، همدردی با هموطنان داغدیده و مهمتر از همه مطالبه هوشمندانه از مسئولان جهت پیگیری حقوقی مساله است. واقعیت این است که واکنش های احساسی نسبت به اعراب و سرزنش حجاج در خصوص ادای حج واجب که در فضای مجازی به وفور یافت می شود، در شرایط فعلی منطقی به نظر نمی رسد. دولت جمهوری اسلامی نیز وظیفه دارد در وهله اول نسبت به پیگیری دلایل حادثه منا، انتقال اجساد قربانیان و درمان حادثه دیدگان اقدام نماید و در مرحله بعد پیگیری حقوقی این حادثه را در اولویت قرار دهد. حضور وزیر امور خارجه و رییس جمهور ایران در نیویورک و مقر سازمان ملل فرصت مناسبی برای تحت فشار قرار دادن حکومت عربستان برای پاسخگویی و همچنین پیگیری حقوقی مساله می باشد. اما چگونه می توان از عدم وقوع حوادث مشابه اطمینان حاصل کرد؟ به نظر می رسد جمهوری اسلامی ایران و کشورهای متضرر، قابلیت اتخاذ رویکردی را دارند که معطوف به ایجاد ساختار جدید در مدیریت حج باشد. تنها در این صورت است که می توان از وقوع حوادث ناگوار مشابه جلوگیری کرد. در این راستا، سازمان همکاری اسلامی به عنوان یک نهاد اسلامی می تواند نقشی تاثیرگذار ایفا کند که بدون شک با پیگیری و دیپلماسی فعال جمهوری اسلامی و با رویکرد مستدل و منطقی مردم و مسئولان قابل حصول خواهد بود.

نوشته شده توسط admin در شنبه, ۱۱ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۷:۲۵ ق.ظ

دیدگاه


+ یک = 4