پیشه وری و فرقه دموکرات آذربایجان
کیامهرفیروزی
قسمت اول
گروه تاریخ: بررسی بحران آذربایجان در سالهای ۲۵ -۱۳۲۴ به عنوان یکی از پیامدهای جنگ دوم جهانی ونقش عنصر خارجی در دوره حکومت یکساله فرقه دموکرات بسیار حایز اهمیت است . خودداری شوروی از انجام تعهد خود مبنی بر خروج از ایران و اقدام به راهاندازی فرقه دموکرات آذربایجان و کردستان در راستای اهداف استعماری و الحاق گرایانه آن قابل تحلیل و بررسی است . بحران آذربایجان نخستین تقابل جهان غرب با گسترش کمونیسم بود . مجموعه اسناد و مدارک به دست آمده ،همچنین گواهی شاهدان عینی وسایردلایل و قراین عدیده مؤید این واقعیت است که فرقه دموکرات اساساً ساخته و پرداخته حزب کمونیست شوروی وشخص استالین وباقراُف بوده ونه تنها هیچگونه پایگاه اجتماعی نداشته بلکه با مقاومت مردم آذربایجان نیزمواجه شده است. سقوط فرقه به محض خروج ارتش سرخ از ایران ،مؤید این مدعا است . بررسی وقایع مربوط به دوره یکساله فرقه دموکرات از ۱۳۲۴ تا ۱۳۲۵ در جهت تنویر افکار عمومی و بیان حقایق مربوطه اهمیت مییابد خاصّه هنگامی که برخی جریانهای واگرا با القائات خارجی و تمسّک به تحریف و وارونه_گویی ،غائله آذربایجان را حرکتی مردمی و استقلالطلبانه قلمداد میکنند !. واژگان کلیدی آذربایجان – ایران – شوروی -فرقه دموکرات -جنگ دوم مقدمه :اگرچه نگارنده ،آذربایجانی واهل خلخال است اما این امر نمیتواند مانع از بیان حقایق تاریخی وتحقیق بیطرفانه باشد. تحقیق و پژوهش آن هنگام محمل علمی و آکادمیک می یابد. که فارغ ازتعلقات و تعصبات قومی وقبیلهای ودینی انجام پذیرفته باشد. بررسی و تحقیق در مورد فرقه دموکرات ،بدون تتبع در پیشینه سیاسی پیشه وری ،بهسختی میسر است . سید جعفر جواد زاده خلخالی که بعدها به پیشه وری تغییر نام داد در روستای زاویه سادات خلخال به دنیا آمد . به همراه خانواده و به دلیل فقر و تنگدستی به باکو رفت . در باکو به کمک حاج معلم خلخالی به تدریس پرداخت . نویسندگی را در روزنامه آچیق سوزمتعلق به مساواتی ها آغاز کرد و بعد در روزنامه آذربایجان جزء لاینفک ایران که متعلق به دمکراتهای شیخ محمد خیابانی بود ادامه داد . در یکی از مقالاتش در این روزنامه مینویسد :» آذربایجان روح ایران است،همان طوری که بدن بدون روح نمیتواند زنده بماند ،از روح بدون بدن نیزکاری ساخته نیست. آذربایجان دست راست ایران است . بدن بدون دست به حالتی ناقص میتواند زندگی کند ،ولی دست بدون بدن نابود میگردد . خلاصه افراد خوش خیال گرفتار افکارفاسده باید بدانند که فریفتن آذربایجانی و آلت دست کردن او و محو ولگدکوب نمودن حیثیت تاریخی و شرف ملیاش چندان هم سهل و آسان نیست «( مرادی ،۱۳۸۸،۱۵). این مطالب را پیشه وری نوشته است . اما اویک کمونیست دوآتشه بود ووقتی منافع و مطامع حزب کمونیست برادر بزرگ ،شوروی به میان آمد ،هم او بود که در خدمت اهداف الحاح گرایانه شوروی قرار گرفت و به منافع ملی و تمامیت ارضی ایران پشت کرد . در یکی از مقالاتش مینویسد :» نجات و سعادت ملت و میهن من در پیشرفت رژیمی است که انقلابیون روسیه میخواهند و اگرغیر از لوای پرافتخار لنین،بیرق دیگری در روسیه در اهتزاز باشد،استقلال و آزادی ملت ایران همیشه در معرض خطر خواهد بود »(همان ،۵) اما حوادث بعدی نشان داد این سخن پیشه وری نادرست است و شوروی نیز به مانند همه کشورهای استعماری،به دنبال منافع و مطامع خویش است . پیشه وری نیز مانند همه کمونیستها ،در خدمت منافع شوروی ومصالح ایدئولوژی کمونیسم جهانی گام برمیدارد وازمنافع ملی چشم میپوشد. مجادلات قلمی اوبا دکتر مصدق بر سر واگذاری امتیاز نفت شمال به شوروی ،مؤید این مدعا است .پس از جریان حزب مساوات وحزب عدالت در باکو ،به تهران آمد ودر روزنامه حقیقت قلم میزد . با ورود بلشویکها به گیلان ،در راستای اهداف الحاق گرایانه وتشکیل دولت سوسیالیستی گیلان به رهبری میرزا کوچک خان پیشه وری به همراه هیئتی از اعضای حزب کمونیست عدالت به ایران آمد وبعدهادر روزنامه آژیر نوشت که مورد استقبال نهضت جنگل قرار گرفته است . در دولت کودتای احسان الله خان به سمت وزارت داخله رسید . در دولت میرزا کوچک خان هیچ سمتی نداشته . به دلیل تشابه اسمی با سیدجعفر محسنی صومعه سرایی این اشتباه بهوجودآمده . سخنرانیهای او در تبلیغ مرام کمونیستی در رشت و در سبزه میدان آن شهر صورت میپذیرفت . در۱۹۲۰ .م درکنگره ملل شرق که به ابتکار حزب کمونیست وکمینترن در باکو تشکیل یافته بود شرکت کرد . مخالفتهای او با میرزا کوچک در جریان کودتای احسان الله خان ودر دفاع از اهداف کمونیستی نشان از تعلق خاطر واعتقاد راسخ اوبه اندیشه کمونیستی است . پس از روی کار آمدن رضاخان پهلوی،فعالیت کمونیستهای ایران باحمایت شوروی قوت گرفت. تشکیل سندیکاهای کارگری وسپس به راه انداختن اعتصابات کارگری در این راستا بود . در این زمان ،پیشه وری برای شرکت در کنگره سوم کمینترن به مسکو رفت وحدود ۶ ماه در مسکو با باکو اقامت گزید . در باکو روزنامه اکین چی رامنتشر کرد ووقتی به ایران برگشت ،به گیلان نرفت بلکه به تهران آمد . در ۲۹ سالگی با خانم معصومه مصور رحمانی ازدواج کرد که حاصل آن تنها فرزندش داریوش بود . در این زمان با روزنامه حقیقت در تهران همکاری میکرد . در مقالهای تحت عنوان «حکومت مرکزی و اختیارات محلی »ازاصول فدرالیسم ولزوم اجرای آن در ایران دفاع کرد واین آغاز اندیشه گریز از مرکز در پیشه وری بود . آخرین مقاله او در روزنامة حقیقت به نام »ارتجاع بالای ارتجاع «بودکه پس از توقیف روزنامه حقیقت به باکو رفت . پس از ۴ سال دوباره به تهران برگشت ودر خیابان رفاهی یک کتابفروشی خرید ودر مدرسه شورویها در تهران تدریس میکرد . در این زمان نام خود را از جواد زاده خلخالی به پیشه وری تغییر داد. در ششم دی ماه ۱۳۰۹به اتهام فعالیت کمونیستی بازداشت شد و حدود ۱۱ سال در زندان رضاخان ماند . دروقایع شهریور ۱۳۲۰ واستعفای رضاشاه و اشغال ایران توسط متفقین ،از زندان رهایی یافت وبه تهران آمد. در تأسیس حزب توده به همراه ایرج اسکندری و دیگران نقش مهمی ایفا کرد . روزنامه آژیر را منتشر نمود . در انتخابات مجلس چهاردهم از تبریزکاندید شد واعتبارنامه او در مجلس چهاردهم به اتهام وابستگی به شوروی رد شد واز حضور در مجلس بازماند که خود باعث سرخوردگی سیاسی اوشد. حزب توده را به عدم دفاع مناسب از اعتبارنامه اش متهم میکرد که منجر به اخراج او از حزب شد . در جریان اعطای امتیاز نفت شمال به شوروی ،طی مقالاتی در روزنامه آژیر از اعطای امتیازبه شوروی دفاع کرد. بعدازرد اعتبارنامه اش به حرکتهای رادیکال سوق پیدا کرد . همزمان مقدمات تشکیل فرقه دموکرات در شوروی فراهم میشد . پیشه وری به تبریز رفت و در جلفای شوروی مرامنامه فرقه دموکرات توسط جعفر باقراُف ،دبیر حزب کمونیست باکو،به او ابلاغ شد. با تأسیس فرقه،حزب توده آذربایجان منحل در فرقه دموکرات ادغام وحزب توده تهران هم با فشار شوروی مجبوربه همکاری با فرقه میشود وغائله آذربایجان کلید میخورد . نخستین کنگره فرقه دموکرات در۱۵ مهرماه ۲۴ در تبریز به ریاست پیشه وری ومعاونت شبستری وحضورافرادی همچون بی ریا،رفیعی وپادگان تشکیل شد . پیشینه سیاسی پیشه وری نشان میدهد که او یک کمونیست دوآتشه بود ودر راستای تأمین مطامع و منافع شوروی گام برمیداشت . پیشه وری پس از شکست فرقه به شوروی گریخت ودر یک حادثه ساختگی اتومبیل کشته شد . چون تاریخ مصرفش به پایان رسیده بود . جسدش را در گورستانی فخری باکو به خاک سپردند. تنها فرزندش داریوش ،به اروپا فرار کرد وهمسرش معصومه خانم پس از پیروزی انقلاب ۵۷ ،به ایران بازگشت.
سؤالات تحقیق :سؤال اصلی ، آیا فرقه دموکرات آذربایجان ساخته و پرداخته عنصر خارجی بوده و پایگاه اجتماعی نداشته است؟
سؤال فرعی: مهمترین عوامل مؤثر در سقوط فرقه چه بوده اند؟فرضیه اصلی : به نظر میرسد فرقه دموکرات آذربایجان به سرکردگی سید جعفر پیشه وری،ساخته و پرداخته شوروی و شخص استالین و فاقد هر گونه پایگاه اجتماعی بوده است .فرضیه فرعی : بررسی شواهد وسیر حوادث مربوطه نشان میدهد که مقاومت مردمی در آذربایجان و همچنین تلاش غرب برای مقابله با گسترش کمونیسم شوروی و همچنین فراست و مآل اندیشی احمد قوام نخستوزیر وقت ایران از عوامل مؤثر در سقوط فرقه دموکرات بوده اند.
*ادبیات پیشینه تحقیق
جمیل حسنلی در کتاب فراز و فرود فرقه دموکرات به روایت اسناد محرمانه آرشیوهای شوروی ،ضمن ابراز تأسف از شکست فرقه،وناکام ماندن طرح الحاق آذربایجان ایران به آذربایجان جعلی(آرّان )، ناخواسته اسنادی را منتشر میکندکه خلاف خواسته او را به اثبات میرساندو موید این حقیقت است که فرقه آلت دست شوروی بوده است .نصرتالله جهانشاهلو،معاون پیشه وری در کتاب ما و بیگانگان ،ضمن بیان وابستگی فرقه به شوروی از مشارکت و پیشینه سیاسی خود در فرقه دموکرات و حزب توده اظهار ندامت میکند میرزاعبدالله مجتهدی در بحران آذربایجان ،خاطرات خود به ویژه وقایع شهر تبریز را در دوره یکساله فرقه به صورت روزشمار به قلم کشیده است . نوشته او درباره حوادث مربوط به این دوره منحصربهفرد است .آیتالله محمود طالقانی در خاطرات خود گوشه ای ازجنایات فرقه دموکرات در زنجان را بیان کرده است .
ابراهیم ناصحی در کتاب غائله آذربایجان ،ضمن پرداختن به وقایع مربوطه ،جنایات اعضای فرقه دموکرات را نسبت به مردم آذربایجان بیان میکند .
حمید ملازاده در کتاب رازهای سر به مهر ،حقایقی از وابستگی فرقه به شوروی را نشان داده است .
شاهرخ فرزاد در کتابی تحت عنوان فرقه دموکرات آذربایجان به مقطع پایانی فرقه میپردازد ووقایع مربوطه رااز تخلیه تبریزتا مرگ پیشه وری دنبال میکند اما به نوبه خود تحقیق ارزشمندی تلقی میشود.
علی مرادی مراغهای درکتاب خود به نام از زندان رضاخان تاصدرفرقه دموکرات،ضمن بیان پیشینه سیاسی پیشه وری به طرح حوادث مربوط به دوره یکساله فرقه پرداخته اما به شهادت و خاطرات شاهدان عینی توجه ویژهای ندارد.
*یافتههای تحقیق
تشکیل فرقه دموکرات و حوادث پس از آن:با پایان جنگ دوم ،متفقین تعهد نمودندکه خاک ایران را ترک کنند . شوروی از انجام تعهد خودداری نمود . تداوم حضور شوروی در بخشهای شمالی ایران در راستای مطامع استعماری و الحاح گرایانه آن بود. کمااینکه همزمان با حضور ارتش سرخ ،استالین دستور اکتشاف نفت در آذربایجان راصادر میکند . اسناد به دست آمده از کگب که پس از فروپاشی شوروی منتشر شد (حسنلی،۱۸،۱۳۸۶) مؤید برنامهریزی مدون شوروی برای تجزیه بخشهایی از ایران مانند آذربایجان و کردستان و گیلان به خراسان است . تلاش برخی از افسران تودهای مانند سرهنگ نوایی برای تجزیه خراسان در همین راستا صورت پذیرفت . برای موجه جلوه دادن تجزیه آذربایجان و کردستان ،استالین و باقرآُف اقدام به تأسیس و راهاندازی فرقه دموکرات آذربایجان و کردستان به سرکردگی پیشه وری وقاضی محمد نمودند تا جداشده آذربایجان و کردستان از ایران را،به دروغ یک حرکت مردمی معرفی کنند. سرگرد ابراهیم نوروزاُف،افسر اطلاعاتی ارتش سرخ در خاطرات خود مینویسد :« به مدت ۱۰ روز مذاکراتی بین استالین و باقراُف بر سر راهاندازی فرقه دموکرات انجام شد ».تأکید وسوءاستفاده پیشه وری از قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی مصرح در قانون اساسی در همین راستا قابل تحلیل و بررسی است . انور خامهای هدف از ایجاد فرقه راتجزیه تدریجی آذربایجان میداند. نورالدین یکانی از اعضای حزب توده و فرقه دموکرات به وابستگی محض فرقه به شوروی اذعان دارد . ایرج اسکندری از برگزاری جشن سالروز قرارداد گلستان و ترکمنچای توسط فرقه گزارش میدهد. نصرتالله جهانشاهلو،معاون اول پیشه وری در کتاب ما و بیگانگان،ضمن اقامه دلایل و اسناد متقن ،به وابستگی فرقه دموکرات و شخص پیشه وری به شوروی تأکید میکند و از عضویت در فرقه دموکرات اظهار ندامت مینماید (جهانشاهلو،۸۳،۱۳۸۸).
نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۷:۳۹ ق.ظ
با تشکر از مطلب خوبی که ارائه کردید