وقایع دوره پهلوی دوم در استان آذربایجان غربی

وقایع دوره پهلوی دوم در استان آذربایجان غربی

گروه تاریخ :تشکیل حکومت خودمختار در آذربایجان:در آخر آبان سال ۱۳۲۴ ه .ش فرقه دموکرات اعلام موجودیت کرد و تقاضاى خود را ضمن بیانیه‏اى به اطلاع اهالى و مقامات خارجى رساند.
در آذرماه ۱۳۲۴ مجلس آذربایجان با شرکت ۸۰ نفر از افرادى که به نام نماینده از شهرستانها و بخش‏هاى آذربایجان در تبریز به ریاست حاج نظام الدوله رفیعى تشکیل گردید و میرزا على شبسترى به ریاست مجلس انتخاب گردید.
در جلسه اول مجلس، سید جعفر پیشه‏ورى به ریاست دولت خود مختار آذربایجان انتخاب گردید و قرار شد وى بلافاصله هیئت دولت خود را انتخاب و به مجلس معرفى کند.
از روز بیستم آذرماه ۱۳۲۴ ه .ش حملات دموکراتها به پاسگاههاى اطراف شهر ارومیه آغاز گردید. این پاسگاهها با آنکه از لحاظ استعداد قابل مقایسه با مهاجمین نبودند ولى به ایستادگى و دفاع پرداختند.
در این موقع که اخبار تصرف ادارات و شهربانى تبریز از طرف دموکراتها منتشر مى‏شد، روساى ادارات و شهربانى و ژاندارمرى براى کسب تکلیف در دفتر فرماندهى تیپ حاضر شدند. فرماندهى تیپ تصمیم خود را دایر بر ایستادگى در مقابل تجاوزات به آنان ابلاغ و دستور مقاومت تا آخرین نفس صادر شد.دموکراتها با کمک نیروهاى کمکى که از تبریز و سایر جاها اعزام شده بودند، به ارومیه نزدیک شده و مقدمات حمله را فراهم کردند. زد و خورد میان پاسگاههاى خارج شهر و عناصر مسلح که قصد نفوذ به شهر را داشتند صورت گرفت و تلفاتى به طرفین وارد آمد.چون دموکراتها نتوانستند تیپ و ژاندارمرى ارومیه را مجبور به تسلیم سازند عده‏اى از تبریز و سایر نقاط به کمک آنها آمدند.
این نیروها وقتى به ارومیه نزدیک شدند در مقابل دفاع نیروهاى نظامى متوقف شدند، تیپ نیز بلافاصله با اعزام یگانهایى پاسگاههاى مزبور را تقویت نمود و در نتیجه عناصر دموکراتها با دادن تلفات سنگین مجبور به عقب نشینى شدند.بعد از مدتى مجددا دموکراتها نیروهاى خود را سازماندهى کردند و تجاوزات خود را آغاز کردند و کلیه نقاط مرتفع شهر را گرفته و بدون هیچ گونه رعایتى تمامى نقاط شهر را زیر آتش گرفته و عده‏اى را کشتند. بدین جهت عبور و مرور را در داخل شهر قطع و از رساندن تدارکات به پاسگاهها جلوگیرى نمودند.
در روز ۲۰ آذر جنگ شدیدى در بالانش (۲۰ کیلومترى جنوب شهر) و توپراق قلعه (۱۰ کیلومترى مشرق شهر) ادامه داشت اوضاع داخلى شهر اورمیه در اثر تبلیغات شدیدى که توسط بلندگوهاى انجمن روابط فرهنگى ایران و شوروى به عمل مى‏آمد، باعث تشویش و نگرانى مردم مى‏شد به هم ریخته بود و تظاهرات کردهاى تحریک شده در اطراف شهر وحومه بى نهایت شدید بود و رفت و آمد مقامات نظامى و غیر نظامى شوروى در روستاها و حومه شهر ادامه داشت، مأموران گشتى شوروى سه برابر شده بود.
تا روز بیست و پنجم آذرماه ۱۳۲۴ چون نظامیان فرقه دمکرات و عوامل شوروى نتوانستند مقاومت مدافعان شهر را خرد کنند، لذا براى تقویت آنها ستونى مرکب از ۲۰۰ کامیون افراد فرقه تحت فرماندهى سرهنگ فرارى ارتش (میلانیان) در حدود ساعت ۸ صبح روز ۲۵ آذر از طرف شمال شهر (دروازه سلماس) به حاشیه شهر رسیدند که باعکس العمل شدید مدافعان شهر افراد فرقه دمکرات با دادن تلفات سنگین و جا گذاشتن هشت دستگاه کامیون متوارى گردیدند.سرانجام پس از درگیرى‏هاى متعدد و متلاشى شدن پادگانهاى ارتش و ژاندارمرى عده‏اى از اشرار به شهر ریخته، استاندارى و سایر نقاط را غارت کردند. فرقه دموکرات به اولین هدف خود یعنى تسلط بر کلیه نواحى آذربایجان رسید و هدف دوم خود را یعنى رسمیت بخشیدن به زبان ترکى که در مرامنامه حزب گنجانده شده‏بود، دنبال کرد.در آغاز دستور داده شد، مکاتبات ادارى، دولتى و دفاتر آنها باید به زبان ترکى باشد، همچنین در ادارات و مدارس به زبان ترکى حرف بزنند.به همین جهت اولین کارى که اولیاى وزارت معارف دموکراتها در آذربایجان آغاز کردند، تهیه متون کتابهاى درسى به زبان ترکى بود و این کار به سرعت زیاد انجام گرفت.ولى این حکومت هم دوام نداشت و درست یک سال پس از تشکیل حکومت دوران فرمان‏روایى آنان به سر رسید و ارتش ایران به شهر میانه وارد شد.این خبر در یک لحظه در سراسر آذربایجان منتشر گردید و مردم قبل از رسیدن ارتش، سران دموکراتها را دستگیر کرده، آنها را زندانى نموده و شبانه دست بسته آنان را بیرون شهر برده و تیرباران کردند.
هنوز ارتش از میانه نگذشته بود که سربازخانه و ساختمان‏هاى دولتى به تصرف مردم درآمد.در شهر ارومیه تا رسیدن نیروها به مدت ده روز گروهى به نام میهن پرستان با تشکیل کمیته تعقیب به دستگیرى دیگر عوامل فرقه دمکرات پرداختند.بدین سان کارنامه فرقه دموکرات آذربایجان بسته شد و فرقه دموکرات نتوانست در طول این مدت قلوب مردم این سامان را به خود جلب کند، تنها عده‏اى از جوانان کم تجربه، آنهایى که خاطرات تلخ آشوب‏هاى گذشته جیلوها و ارامنه را به یاد نداشتند به آن حزب وارد شدند که با افشاى ماهیت آنها، از آن گروه فاصله گرفتند.تشکیل جمعیت کومله (ژ ـ ک):جمعیت کومله که آن را کومله ژ ـ ک هم مى‏نامند نخستین حزب سیاسى به معناى کامل کلمه در نواحى کردنشین ایران است که بر پایه ملى گرائى کردى شکل گرفت.کومله ژ ـ ک سلیمانیه که همزمان با جنگ دوم جهانى ایجاد شده بود به زودى منحل شد و بنیانگزاران آن با اتخاذ سیاستهاى نو و سازماندهى تازه تشکیل حزبى به نام هیوا یا امید را اعلام کردند.در ۲۵ شهریور سال ۱۳۲۱ شانزده تن از اهالى مهاباد در باغى پیرامون شهر گرد آمدند و با حضور دو فرستاده حزب هیوا که یکى از آنها کاپیتان ارتش عراق بود، کومله را تشکیل دادند فعالیت کومله در آغاز شکل مخفى داشت و تا زمانى که رهبران آن از پشتیبانى همه جانبه اتحاد شوروى مطمئن نشدند صورت علنى و آشکار به خود نگرفت.مخالفت اعیان و رؤساى محلى با فعالیت‏هاى کومله به اندازه کافى موثر بود، آن چنان که به رغم عدم حضور موثر دولت ایران در آذربایجان باز هم این حزب ناگزیر از پنهان کارى بود.در مورد اهداف و خواستهاى کومله باید گفت که خود مختارى براى کردها در چهار چوب ایران و متناسب با تقاضاهاى حزب هیوا از دولت عراق هسته اساسى این هدفها را تشکیل مى‏داد و مؤثرترین گام در این راه از نظر رهبران کومله ارتقأ فرهنگ مردم کرد بود.رهبران کومله تا پیش از شروع نفوذ روسها در آن حزب و تا زمانى که تبلیغات و وعده‏هاى اتحاد شوروى آنان را براى تشکیل کردستان بزرگ وسوسه نساخته بود، درک نسبتا سست و معقولى از جایگاه کرد در ایران داشتند.پس از عضویت قاضى محمد در کومله ژ ـ ک و تبدیل شدن او به چهره تعیین کننده و بى رقیب حزب، براى اولین بار کم‏کم شعارهاى تحول فرهنگى و اجتماعى از طریق مسالمت‏آمیز و در چهار چوب ایران کنار گذاشته شد و ناسیونالیسم فرهنگى کومله جاى خود را به ناسیونالیسم سیاسى داد که هدف آن تشکیل یک نظام مستقل و فراگیر کرد و تلاش براى ایجاد کردستان بزرگ بود.
در راستاى تحقق همین شعار بود که کومله در سال ۱۳۲۳ ه .ش یکى از اعضاى خود به نام محمد امین شریفى را به کرکوک فرستاد تا با نمایندگان حزب هیوا درباره طرحهاى آینده و کمکهاى متقابل مذاکره و گفتگو کند.از آنجا که کردهاى ترکیه و عراق در شرایطى نبودند که بتوانند قدمى در راه این آرمان بردارند به نظر مى‏رسید که ابتکار این اقدام تنها به کومله تعلق داشت و نشان مى‏داد که قرار است بزودى تحولات عمیقى در آذربایجان روى دهد و رهبران حزب تصمیم داشتند در شرایط تازه حمایت احزاب کرد همسایه از خود را تأمین نموده بوسیله آنها مانع از تحرک احتمالى عشایر آنسوى مرز بر ضد کومله شوند و پیداست که رهبرى کومله امیدى به کسب حمایت اهالى استان کردستان نداشته است.با بررسى تحرکات برون مرزى نشان مى‏دهد که امضاى این پیمان و مذاکرات و اقداماتى که در جریان آن صورت گرفت نشان از قریب الوقوع بودن تشکیل دولت کردهاى ایران و گذاشتن سنگ بناى کردستان بزرگ داشته است.

نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۶:۱۹ ق.ظ

دیدگاه


سه × 3 =