اسماعیل آقا سیمیتقو زخمی درسینه آذربایجان

اسماعیل آقا سیمیتقو زخمی درسینه آذربایجان

قسمت دوم
گروه تاریخ :جنگ اول لکستان با وساطت سیف القضات ساووج بولاغی که از اورمیه عازم چهریق شده بود پایان یافت.
(تاریخچه اورمیه) سیمتقو بعداز چند ماه دوباره به لکستان حمله کرده ومسعود نظام لکستانی ویارانش در مقابل ا کراد دوام نیاورده وبه قتل رسیدند منطقه به تصرف کردها وشکاکها در آمد وآنها لکستان را غارت کردند. (تاریخچه اورمیه) در این جنگ انگلیس مبلغ ۲۵۰هزار لیره استرلینگ به سیمیتقو کمک مالی کرده بود.
بعد از قتل عام لکستان وسلماس سردار انتصار والی آذربایجان نیرویی به منطقه اعزام کرد. سیمیتقو همچنین در تابستان ۱۲۹۸-۱۹۱۹اورمیه را هم تصرف کرده وتفنگچیان کرد اورمیه را غارت کردند. از ساووج بولاغ نیرویی به سرپرستی مصباح الدوله ومصباح الملک و از تهران نیز یک افسر به نام فیلیپوف به سلماس اعزام شد قوای قزاق و ژاندارمری از طرف سلماس به چهریق پیش رفته ومصباح الدوله حاکم ساووج بولاغ هم عشایر مامش و منگور را از حوالی با خود در تحت ریاست قرنی آقای مامش به اورمیه وارد نمود تا در معیت سردار انتصار به طرف چهریق حرکت کردند. (تاریخچه اورمیه) چون قشون دولتی به چهریق رسید سیمیتقو قوای خود را برای مقابله با نیروهای دولتی آماده کرد او شیخ طه را با عده¬ای به روستای سیلاب وشکر یازی فرستاد تا مانع ارتباط خوی با سلماس شود از طرف دیگر به اقبال السلطنه حاکم ماکو دستور داده شد به فوریت به اورمیه از راه خوی وسلماس بیاید. بنابراین در اسفند۱۲۹۸ حمله اردوی دولتی به سیمیتقو شروع شد.
سردار انتصار برای نظارت بر قشون آذربایجان به سلماس آمد بعد از چند روز درگیری سیمیتقو در ۵اسفند ۱۲۹۸سلماس را به نیروهای دولتی واگذار کرد. در این جریان اردوی خوی به فرماندهی سیف السلطنه محمد صادق یاور بدل آبادی در داخل کهنه شهر به محاصره نیروهای سیمیتقو درآمد.
در ?? اسفند ???? قوای دولتی با یک حمله حساب شده خود را تا چهریق رسانیدند اما سیمیتقو فورا تلگرافی به عین الدوله ارسال کرد وآمادگی خود را برای مذاکره اعلام داشت عین الدوله نیرنگ او را خورده و از فیلیپوف خواسته شد که از جنگ دست بردارد. درست در اوج جنگ از طرف وثوق الدوله که تازه به رئیس الوزرای رسیده بود به سردار انتصار تلگراف رسید که قوای دولتی پس از تحمل زحمات طاقت فرسای زمستان با دادن تلفات از دو فرسنگی چهریق به سلماس وخوی عقب نشینند. (تاریخجه اورمیه ) در این جا معلوم است که دست دیگری توی کار بوده و هر وقت که می بیند سیمیتقو در تنگنا افتاده انقدر نمانده ا ز بین برود فوری اشاره نموده و دست وپای او را باز می گذارند. (تاریخچه ا ورمیه ) فیلیپوف در منطقه ی سلماس به سیمیتقو حمله کرد واو را تا چهریق عقب نشانید ا ما به جای از بین بردن وی با او مذاکره کرده وا ز او قول گرفت دیگر سیمیتقو درل منطقه ی اورمیه دخالت نکند. دولت در ادامه ژنرا ل ماژور ملک زاده را برای سرکوب سیمیتقو فرستاد ولی او شکست خورده و اسیر شد از طرف دیگردولت برای چندمین بار آماده نبرد با سیمیتقو شد این بار حدود ۱۵۰۰نفر از ماکو به فرماندهی قلی خان پسر سردار و۳۰۰۰ نفر از تبریز به فرماندهی امیر ارشد آماده جنگ شد. از طرف دیگر حاجی محمد رحیم نصرت ماکوی به دستور سردار ماکو به ملاقات امیر ارشد فرستاده شد ۳ فرمانده در تسوج با هم ملاقات کرده و طرح حمله را ریختند.
در۲۸ آذر ۱۲۹۹ نماینده ای مخصوصی ا ز طرف دولت ترکیه وارد تبریز شد تا درباره حملات سیمیتقو با دولت ایران گفتگو کند پس از ۱۱روز به این نتیجه رسیدند که برای رفع اغتشاشات مرزی سیمیتقو باید به ماکو برود و در عوض ایل میلان به چهریق بیایند که این طرح قبول نشد. در ۲۸آذر ۱۲۹۹جنگ شکر یازی شروع شد سپاه اسماعیل آقا سیمیتقو به دستور او به دو قسمت تقسیم شدند یک قسمت سپاه به حاج احمد خان مرندی حمله کرده و او را شکست داده و تسوج را اشغال کردند بعد از اشغال تسوج بدست کردها دسته ای دیگر از آنها به اردوی خوی حمله کرده وآنها را شکست دادند در این جنگ گلوله ای به امیر ارشد اصابت کرده و او کشته شد با انتشار خبر کشته شدن امیر ارشد نیروی ژاندارم¬ها از بین رفته وکردها که در آستانه شکست بودند جسورتر شده و به طوری که آنها راشکست دادند بقیه ژاندارم¬هاخود را به به زحمت به خوی رسانیدند.
در اواسط زمستان ۱۳۴۰ق-۱۲۹۹ امیر ارشد با ایلات قره جه داغ وتعدادی ژاندارم از طرف مخبر السلطنه والی آذربایجان مأمور دفع سیمیتقو شد جنگی میان نیروهای دولتی وکردها صورت گرفت در مراحل اولیه جنگ نیروهای دولتی در حال شکست دادن کرد ها بودند اما قتل امیر ارشد بدست یکی از نیروهای خودی باعث متواری شدن قشون دولتی شده و اکراد پیروز شدند. (تاریخچه اورمیه) بعد از جنگ شکر یازی تیمور آقا که زمانی در کهنه شهر حکومت می کرد و نوچه اسماعیل آقا بود، به حکومت اورمیه منصوب شد تا دستورات سیمیتقو را در اورمیه به مرحله ی اجرا بگذارد. با کودتای رضا خان در سال ۱۹۲۱ ۱۳۰۰ دولت ایران شدید ترین دوره ی اقتصادی را پشت سر می گذاشت وضع اقتصادی چنان اسفناک بود که حتی دولت بریتانیا جیره سربازان ایرانی را پرداخت می کرد ولی با تمام این احوالات دولت جدید ایران از همان بدو تاسیس در صدد سرکوب سیمیتقو بر آمد. رضاخان درست ۴۵ روز بعد از کودتای ۱۸ فروردین ۱۳۰۰، لشکری به سوی آذربایجان روانه کرد این لشکر متشکل از ۳ گروهان ژاندارم به فرماندهی سلطان تورج بود. دولت مرکزی برای مقابله با حملات بیشتر سیمیتقو ماژور حبیب الله شیبانی را به درجه ی سرتیپی مفتخر کرد و به آذربایجان فرستاد دراین موقع فرماندهی شمال غرب آذربایجان بر عهده ی سر لشکر امیر فضلی بود او از طرف دولت مرکزی دستور دریافت کرد که به سوی چهریق حرکت کند خالو قربان نیز یکی از یاران میرزا کوچک با۴۰۰۰ نفر عشایر عازم ساووج بولاغ شد و از خوی نیز لشکر ۱۴ ژاندارمری به فرماندهی سرهنگ دوم پولادین، لوند برگ ولانسن به جنگ سیمیتقو فرستاده شدند.
در این اردو یک قسمت شامل تعدادی سواره و دو مسلسل به ریاست سلطان ارفع بود که به جبهه ی جنگ اعزام شده و مابقی اردو در کوههای شکر یازی وسید تا ج الدین نزدیک سلماس سنگر بندی کردند و قسمت دوم از هنگ آذربایجان به ریاست یاور ملک زاده وآجودانی سلطان آلپ به ساووج بولاغ فرستاده شد.
در فر صتی که نیروهای دولتی درحال مرتب کردن خود برای حمله به سیمیتقو بودند او سید طه نوه عبید الله کرد را مامور پراکنده کردن افراد خالو قربان نمود در ۲۷ رمضان ۱۳۴۰ق جنگ خالو قربان واکراد شروع شد و ۲۸،۲۹ رمضان ادامه داشت تا اینکه در روز عید فطر اول شوال خالو قربان مورد اصابت گلوله قرار گرفته وقشون عقب نشینی کرد.
بعد از قتل خالو قربان دکتر مصدق که والی آذربایجان بود استعفا کرد و جانبانی والی آزربایجان شد در این جنگ قوای سیمیتقو با سید طه تقر یبا ۳۰۰۰ نفر بودند که علاوه بر این افراد حدود ۴۰۰ نفر سرباز فراری عثمانی نیز با آنها همکاری می کرد آنان دارای دو ارابه توپ کوهی از کروپ آلمان و۳ مترالیوز وقسمت توپ خانه را افسران فراری عثمانی اداره می کردند.

نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۰۱ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۵:۴۰ ق.ظ

دیدگاه


پنج − = 1