گروه فرهنگي:قلمزني، هنر کهن ايراني که با ضربههاي دقيق چکش بر فلز جان ميگيرد، جلوهاي از مهارت و ظرافت استادکاران و بازگوکننده تاريخ و فرهنگ ايران است.
از آثار هخامنشي تا کارگاههاي معاصر اصفهان، اين هنر همچنان پلي ميان گذشته و امروز است و با تلفيق خلاقيت و صبر، جلوهاي جاودان به فلز ميبخشد.
قلمزني يکي از قديميترين و شاخصترين هنرهاي ايراني است که قدمت آن به تمدنهاي باستاني ايران ميرسد. آثار فلزي بهجا مانده از دوران هخامنشي، اشکاني و ساساني نشان ميدهد که ايرانيان از ديرباز علاقه داشتند تا ظروف، سلاحها، زيورآلات و ابزار فلزي خود را با نقوش برجسته آراسته کنند.
صحنههاي شکار، مجالس بزم، پرندگان اساطيري و گلهاي نمادين، جلوهاي از جهانبيني، باورها و هنر ايرانيان در طول تاريخ است.
با ورود اسلام، نقوش هندسي، اسليمي و موتيفهاي خطي جاي بيشتري در قلمزني يافتند و هنر ايراني توانست با عناصر اسلامي هماهنگ شود.
در دوره سلجوقي، قلمزني از نظر دقت و ظرافت اوج گرفت و با انتقال پايتخت به اصفهان در عصر صفويه، اين هنر به نقطه عطف خود رسيد.
شاهعباس اول با جذب هنرمندان از سراسر ايران و ايجاد کارگاههاي بزرگ، اصفهان را به مرکز اصلي قلمزني ايران تبديل کرد.
آثار بهجا مانده از اين دوران، از جمله ظروف مذهبي، جواهرآلات و درهاي مساجد، هنوز هم نشاندهنده دقت و ظرافت استادکاران اصفهاني است.
حتي پس از افول صفويه، استادکاران اصفهاني توانستند اين هنر را زنده نگه دارند و به نسلهاي بعد منتقل کنند.
امروز وقتي سخن از قلمزني به ميان ميآيد، اصفهان بيش از هر شهر ديگري تداعيکننده اين هنر است؛ شهري که با کارگاههاي متعدد و استادکاران ماهر، همچنان پايتخت قلمزني ايران محسوب ميشود.
روش ساخت؛ صبر، دقت و خلاقيت
فرآيند قلمزني تلفيقي از مهارت فني، دقت و خلاقيت است.
فلز مورد استفاده معمولاً مس است که به دليل شکلپذيري و قيمت مناسب رايج است، اما نقره و برنج نيز کاربرد دارند.
سطح فلز آماده شده و پشت آن با لايهاي از قير، گچ يا خمير پر ميشود تا در برابر ضربه مقاوم شود و استادکار بتواند کنترل دقيقي بر طرح داشته باشد.
طرح اوليه، که ميتواند الهامگرفته از طبيعت، اساطير، فرهنگ ايراني يا نقوش مذهبي باشد، روي فلز منتقل ميشود.
سپس مرحله اصلي آغاز ميشود: ضربههاي پيدرپي قلمهاي فولادي با چکش روي فلز.
هر قلم شکل و عملکرد متفاوت دارد؛ برخي خطوط باريک ايجاد ميکنند، برخي سايه و حجم و برخي براي برجستهکاري و عمقبخشي طراحي شدهاند.
صبر و دقت در اين مرحله حياتي است.
يک خط اشتباه ميتواند کل طرح را برهم زند. استادکاران حرفهاي گاهي روزها روي بخش کوچکي از يک ظرف کار ميکنند تا به بالاترين کيفيت برسند.
در پايان، سطح کار صيقل داده ميشود و گاه با سياهقلم، آبکاري طلا يا جلا دادن با روغن طبيعي جلوهاي درخشان و بادوام پيدا ميکند.
اين فرايند نشان ميدهد که هر ضربه قلم نه تنها يک حرکت مکانيکي، بلکه يک تصميم هنري است؛ هنري که با ذهن و دستان استادکار پيوند خورده و تاريخ و فرهنگ را روي فلز حک ميکند.
جايگاه در بازار امروز
قلمزني هنوز يکي از شناختهشدهترين صنايعدستي اصفهان است و بازار پررونقي دارد. بازارهاي سنتي، بهويژه ميدان نقشجهان و چهارباغ، پر است از آثار متنوع: تابلوهاي نفيس، قاب آينه، رحل قرآن، سرويسهاي دکوري، گلدانها و زيورآلات کوچک.
گردشگران خارجي اين آثار را نه تنها بهعنوان سوغاتي بلکه بهعنوان نمايندهاي از اصالت ايراني خريداري ميکنند.
با اين حال، بازار با چالشهايي مواجه است. افزايش قيمت فلزات، ورود کالاهاي صنعتي و ماشيني که شباهت سطحي به قلمزني دارند و کاهش قدرت خريد مردم از جمله مسائل مهم هستند.
بسياري از استادکاران توانايي تأمين مواد اوليه براي خلق آثار بزرگ و نفيس را ندارند و ناچارند محصولات کوچکتر و سادهتر توليد کنند، که اين موضوع به مرور ميتواند سطح هنري آثار را تحت تأثير قرار دهد.
همچنين، صادرات منظم و بازاريابي بينالمللي براي اين هنر هنوز محدود است و بسياري از ظرفيتهاي بالقوه آن بالفعل نشدهاند.
نقش و ظرفيتها
قلمزني تنها يک هنر تزئيني نيست؛ بلکه زبان تصويري فرهنگ ايراني است. هر اثر روايتگر داستانها و باورهاي مردم است: نقوش گياهي نماد زندگي و زايش، شکارگاهها نشاندهنده شکوه و قدرت و نقوش مذهبي جلوهاي از معنويت را بازتاب ميدهند.
اين هنر پلي ميان گذشته و امروز است و نشان ميدهد چگونه فرهنگ ميتواند در قالبي زيبا، ملموس و ماندگار عرضه شود.
ظرفيتهاي قلمزني بسيار گسترده است: طراحي داخلي و دکوراسيون: قابها، سينيها، گلدانها و مبلمان فلزي با نقش قلمزني ميتوانند به فضاهاي مدرن جلوهاي ايراني بدهند؛ زيورآلات و اکسسوريهاي مدرن: گردنبند، دستبند، انگشتر و دکمه لباس با نقوش قلمزني؛ ترکيب با مواد ديگر: شيشه، چوب، سنگ يا حتي پارچه ميتوانند با فلز قلمزني تلفيق شوند و محصولات نوآورانه خلق کنند؛ گردشگري فرهنگي: نمايش زنده فرآيند قلمزني در کارگاهها، تجربهاي آموزشي و جذاب براي گردشگران ايجاد ميکند و ميتواند ارزش اقتصادي قابل توجهي به همراه داشته باشد.
چشمانداز آينده
آينده قلمزني اصفهان به توانايي اين هنر در تعادل ميان سنت و نوآوري وابسته است.آموزش نسل جديد در هنرستانها و دانشگاهها، حمايت مالي و بيمهاي از استادکاران، حضور فعال در بازارهاي ديجيتال و فروشگاههاي آنلاين، برگزاري نمايشگاههاي بينالمللي و ايجاد برندهاي معتبر، از جمله اقدامات کليدي براي توسعه و تداوم اين هنر هستند.
اگر سياستگذاران فرهنگي و استادکاران بتوانند اين هنر را با طراحيهاي مدرن، کاربردي و نوآورانه تلفيق کنند، قلمزني نهتنها به بقاي خود ادامه خواهد داد، بلکه به سفيري زنده براي فرهنگ ايراني در جهان تبديل ميشود.
به گزارش آرازآذربايجان به نقل از ايمنا،هر ضربه قلم، روايتگر تاريخي طولاني و فرهنگي غني است و ميتواند با نسلهاي آينده نيز سخن بگويد؛ موسيقي چکش و قلم که همچنان نواي اصالت ايراني را در گوش جهانيان مينوازد.
.Arazazarbaiijan.farhangi@gmail.com