گروه اجتماعي: يک کارشناس حوزه خانواده با اشاره به اهميت مهارتهاي زندگي و حل مسئله در ميان زوجين گفت: 49 درصد طلاقها در 5 سال اول ازدواج اتفاق ميافتد.
گروه اجتماعي: يک کارشناس حوزه خانواده با اشاره به اهميت مهارتهاي زندگي و حل مسئله در ميان زوجين گفت: 49 درصد طلاقها در 5 سال اول ازدواج اتفاق ميافتد.
عليرضا لاور کارشناس حوزه خانواده و مدرس دانشگاه د در خصوص نگرانيها در مورد افزايش طلاق اظهار کرد: آمارها نشان ميدهد که واقعاً مسئله افزايش روند طلاق در کشور ما جدي است و بايد براي آن يک تصميم جدي گرفت. در مورد طلاق مشخصاً در حوزه فراواني، نرخ خام و نرخ خالصش، صعودي است. فراواني طلاق از 50 هزار طلاق در سال به حدود 200 هزار طلاق رسيده است. نرخ خام طلاق هم يعني همين تعداد را تقسيم بر کل جمعيت کنيم که باز افزايش داشته است. در اينجا نرخ خالص طلاق يعني تعداد طلاق تقسيم بر تعداد افرادي که در معرض طلاق هستند، مد نظر است.
وي افزود: بنابراين افزايش نرخ خالص طلاق اتفاقي است که حتماً بايد برايش سياستگذاري شود و يک کنش اجتماعي در اين زمينه اتفاق بيفتد. از اين رو برداشت عمومي مردم در خصوص عموميت ازدواج و افزايش جواناني که نميخواهند ازدواج کنند، يا افزايش سن ازدواج، و حتي افزايش طلاق هم درست است. فرد ميگويد ما قبلاً اين تعداد طلاق در اطرافيانمان نداشتيم و از همين رو متوجه تغييراتي که رخ داده ميشود.
لاور با اشاره به اينکه امروز 14 درصد طلاقها ميان زوجيني است که يک سال از زندگيشان گذشته است بيان کرد: يعني از هر 100 تا طلاقي که ثبت ميشود 14 تا در سال اول ازدواج رخ داده است. يک تحليلگر اين را در نظر ميگيرد که در جامعه ما اينگونه نيست که افراد خيلي زود وارد زندگي شوند و دوران عقد را طي ميکنند. پس ميتوان علت اصلي طلاق در اين بازه زماني را به دست آورد. مثلاً مسئلهاي به نام فقر اقتصادي يا اعتياد و خيانت در طلاقهاي يک سال اول زندگي مشترک هيچ معنايي ندارد چون يا دو نفر در دوران عقد هستند يا اساساً در نقطه شروع زندگي مشترک حمايت خانوادهها را دارند. اين موضوع قطعاً به عدم انتخاب صحيح برميگردد.
وي همچنين گفت: 49 درصد طلاقها در 5 سال اول ازدواج اتفاق ميافتد. در اينجا بحث مهارتهاي زندگي و مهارت حل مسئله مطرح ميشود. 33 درصد از طلاقها به واسطه عدم مهارتهاي رابطه زوجين با هم است که يک بخش از آن به عدم تفاهم زناشويي برميگردد.
ترسيم درست مسئله منجر به تصميم درست ميشود
لاور در ادامه بيان کرد: ما يک رخداد اجتماعي داريم، يک زماني دچار آسيب اجتماعي شدهايم، يک وقتي ميگوئيم دچار يک بحران اجتماعي شديم. طلاق حتماً آسيب اجتماعي است اما تفاوتش با نقطه بحران اين است که در بحران تقريباً ديگر همه چيز از دست رفته و بايد به سمت نوسازي پايهاي برويم. اما نقطه آسيب وقتي است که ميتوان روي مکانيزمهاي پيشگيري، کنترل، نظارت و کاهش تمرکز کرد.
وي افزود: ترسيم درست مسئله منجر به تصميم درست ميشود. اگر يک آمار سرشار از غلط در تحليل و پر از سياهنمايي و غيرواقعي منتشر شود، يعني گزارش پديده طلاق برود در مقطع بحران و فاجعه و ديگر سياستگذار ميگويد من هيچ کاري نميتوانم انجام دهم. اين کارشناس حوزه خانواده ضمن بيان اينکه دو ترسيم متفاوت از وضعيت، دو تصميم کاملاً متفاوت به دست ميدهد، گفت: ما با قاطعيت ميگوئيم که ما در حوزه طلاق به عنوان يک مسئله اجتماعي دچار چالش هستيم. اما عموميت ازدواج در کشور ما در نقطه آسيب نيست و يک پديده اجتماعي است يعني هنوز جوانان ما تمايل به ازدواج دارند که بايد براي اين موضوع تصميماتي بگيريم و هنوز فاجعه نيست. اما افزايش سن ازدواج حتماً در نقطه آسيب و نزديک به بحران است. حالا چه افزايش طلاق چه افزايش سن ازدواج آنقدر نرخ آسيبش پررنگ است که در معرض تبديل شدن به بحران است.
به گزارش آراز آذربايجان به نقل از مهر،وي همچنين گفت: اما سياهنمايي در حدي که بگوييم که از هر دوتا ازدواج يکي طلاق است اين اشتباه بوده و بازي با آمار است. وقتي ترسيم درست مسئله کنيم راه حل کاملاً شفاف ميشود. اگر افزايش سن ازدواج را در نظر بگيريم روي شاخصهاي کاهش ميانگين سن ازدواج کار ميکنيم. مثلاً سياستهاي تشويقي ازدواج، سياستهاي مسکن را بازبيني ميکنيم. اما برخي در کشور ما کاسب طلاق هستند و به دنبال حل مسئله نيستند.
Arazazarbaijan.ejtemai@gmail.com