گروه فرهنگي:وقفنامهها به دليل اهميت سندي، غالباً داراي نثر ادبي فاخر و خط خوش و مهرهاي اختصاصي هستند، و نمونههاي جالبي از آنها را ميتوان در کتابخانهها و مراکز نگهداري اسناد ديد.
وقف نهادي کهن و بنيادين در فرهنگ اسلامي و ايراني است که ريشههاي آن پيش از اسلام تا تمدنهاي باستاني مصر، روم و ايران ساساني ميرسد و سپس در چارچوب تعاليم اسلامي به يکي از ارکان تمدن اسلامي تبديل، و وارد فرهنگ روزمره مردم و بزرگان جامعه شد.
مفهوم و تعريف وقف
در لغت به معناي »حبس« و »توقف« است و در اصطلاح فقهي عبارت است از حبس اصل مال و جاري ساختن منافع آن در راه خدا يا براي نفع عمومي بدون دريافت عوض. نخستين وقف در اسلام توسط پيامبر اسلام، موسوم به »حوائط سبعه« به نام هفت باغ وقفي، بنيان نهاده شد.
در ايران باستان و دوران ساسانيان، بنا بر قوانين ديني، داراييهايي براي امور عامالمنفعه و مذهبي اختصاص مييافت که قابل انتقال يا فروش نبود. اين داراييها، که براي رستگاري روان بانيان بنياد ميشدند، نمونهاي از نهادهاي خيريهاي بودند که بعدها در قالب وقف اسلامي تداوم يافتند.
وقف اسلامي از حدود سالهاي 21 و 22 هجري قمري در ايران رواج يافت. در دوره سامانيان نخستين تشکيلات رسمي با عنوان »ديوان اوقاف« تأسيس شد که توسط مقام مذهبيِ »صدرالصدور« اداره ميشد.
در دوران سلجوقيان و بهويژه زمان خواجه نظامالملک، موقوفات نقش مهمي در ايجاد مدارس نظاميه، بيمارستانها و کتابخانهها داشتند.
جالب اين است که وقف لزوماً نياز به مال و ثروت زياد نداشته و نمونههاي جالبي از آن را ميتوان در فرهنگ مردم ديد، مثل وقف سايه که مردم عادي بخشي از ديوار خانه خود را که رو به کوچه بوده به قدر يک سکو يا اصطلاحاً پيرنشين به داخل حياط آورده و فضاي ايجاد شده کنار کوچه (چيزي شبيه ايستگاه اتوبوس امروزي) را که مسقف بوده، براي استراحت کوتاه رهگذران در سايه (که ساکنان کوير قدرش را بيشتر ميدانند) وقف ميکردهاند.
دورههاي تاريخي وقف در ايران
عصر مغول و ايلخاني: بهرغم ويرانيها، با نفوذ دانشمندان بزرگي چون خواجه رشيدالدين فضلالله، سنت وقف احيا شد و موقوفات متعددي در مدارس، رصدخانهها و مؤسسات عامالمنفعه پديد آمد.
دوره صفويه: دوران شکوفايي وقف، با گسترش وسيع موقوفات براي آستانهاي مقدس، مدارس و خدمات عمومي، و ايجاد وزارت اوقاف براي تنظيم امور وقفنامهها.
از قاجار تا معاصر: در دوره قاجار وقف بهعنوان نهاد مردمي در کنار تشکيلات دولتي ادامه يافت و در دوره پهلوي دوم سازمان اوقاف به عنوان نهاد مرکزي متولي موقوفات تشکيل شد که فعاليتش تا زمان حاضر ادامه دارد.
زنان واقف، جاري کنندگان خير
زنان در تاريخ ايران و جهان اسلام در شکلگيري و توسعه نهاد وقف نقش چشمگيري داشتهاند و اسناد تاريخي نشان ميدهد که از صدر اسلام تا دوران معاصر، بانوان بسياري در زمينههاي مذهبي، آموزشي، فرهنگي و اجتماعي اموال خود را وقف کردهاند.
نخستين واقف زن را در دوران اسلامي حضرت فاطمه زهرا (س) ميدانند، که هفت بستان از نخلستانهاي مدينه را وقف خاندان بنيهاشم و بنيعبدالمطلب کرد و به عنوان الگوي خيرات و نيکوکاري شناخته ميشود.
خديجه بنت ربيعا قديميترين واقف زن ايراني، که نزديک به هزار سال پيش در قزوين ميزيسته و قناتي را وقف کرده است؛ سند او قديميترين سند وقفي سازمان اوقاف است.
گوهرشاد بي گم همسر شاهرخ تيموري، بانوي مشهور عهد تيموري که مسجد گوهرشاد مشهد را در قرن نهم هجري ساخت و آن را با درآمد موقوفاتش اداره کرد.
از ديگر زنان واقف ميتوان به بيگ آغا خانم ذوالقدر، بيبي شاه بي گم اصفهاني، مهدعليا گوهرشاد آغا (قاجار)، هاجر خاتون جديدالاسلام، حاجيه شرفنساء خاتون، زهرا سلطان عزتالسلطنه نظاممافي، عزتملک ملک، نسرين و ايران دستغيب بهشتي، سيمينتاج ايلخان و… نام برد.
فرهنگ وقف در جامعه
وقف در ايران نه تنها نهادي اقتصادي و ديني، بلکه فرهنگي اجتماعي بوده است. فرهنگ وقف با اصولي چون عدالت اجتماعي، تعاون و رفاه عمومي پيوند دارد و ابزاري براي کاهش فقر و توسعه فرهنگي محسوب ميشود.
در جوامع اسلامي، اين فرهنگ همواره عامل پايداري آموزشي، علمي، و رفاهي بوده است.
مانند مدارس و دانشگاههاي موقوفه و بيمارستانها و حسينيهها و مساجد و… به اين ترتيب، وقف در تاريخ ايران از مرحلهاي آئيني و نذري در ايران باستان به نهادي سازمانيافته در دوره اسلامي تحول يافت و به صورت يکي از ارکان تمدن، فرهنگ و عدالت اجتماعي، در سراسر جهان اسلام استمرار پيدا کرد.
اهميت وقفنامهها و اسناد موقوفات
وقفنامهها به دليل اهميت سندي، غالباً داراي نثر ادبي فاخر و خط خوش و مهرهاي اختصاصي هستند، و نمونههاي جالبي از آنها را ميتوان در کتابخانهها و مراکز نگهداري اسناد ديد.
از جمله اين اسناد نمونههايي است که در کتابخانه دانشگاه تهران نگهداري ميشود و بسيار خوشخط و خوانا بوده، به تازگي تصاوير اين دو وقفنامه منتشر شده است.
نمونه اول وقفنامهاي است بسيار خوشخط از سال 1263، درباره يک کاروانسرا در تهران؛ که يک حد آن دالان مقابل مسجد مرحوم آقا سيد عزيزالله پيشنماز بوده است. اين وقفنامه از اسناد کتابخانه مرکزي و مرکز اسناد دانشگاه تهران است.
وقفنامه دوم وقفنامهاي است از اسناد کتابخانه مرکزي و مرکز اسناد دانشگاه تهران، بسيار با ارزش و خوشخط، مربوط به يک قنات در محله چالميدان و کوچه غريبان تهران از 1283 قمري، که تصوير آن را ميبينيد:اين اسناد و وقفنامهها، هرچند در گروه نسخههاي خطي نميگنجند، اما به دليل ارزش و اهميت و البته قدمت تاريخي، مرمت و نگهداري و تصحيح و خواندن آنها مانند نسخ خطي ضروري و مهم است.
به گزارش آرازآذربايجان به نقل از مهر،در عين حال وقفنامهها به دليل کاربردشان، نمونههاي قابل توجه و ارزشمندي براي بررسي فرهنگ مردم در مناطق و شهرهاي مختلف و شرايط اجتماعي و اقتصادي هر دوره هستند و مطالعه و شناخت آنها براي اهالي فرهنگ نکات جالبي دارد.
.Arazazarbaiijan.farhangi@gmail.com


ماجراي هارپ و ابر دزدي از آسمان ايران
نوشتن براي بچهها بايد تکليف باشد نه اختيار
اعتياد؛ پناهگاهي که آرامش دروغين به ارمغان ميآورد
درياچه اروميه به مرگ نزديکتر شد
ليتري چند؟ کليديترين پرسش سياسي ايران
سايتهاي دفن پسماند در استان وضعيت مطلوبي ندارند
خواهرخواندگي سردشت با شهر ايپر بلژيک
بحران مسکن کارگري؛ چالش بزرگ معيشتي در سايه طرحهاي نيمهتمام
صنعت خودرو زير تيغ پزشکيان
گراني دارو بيماران را به حاشيه درمان راند
