ARAZAZARBAIJAN

وجه هنري سينما نابود شده و فقط وجه تفريحي‌اش باقي مانده


وجه هنري سينما نابود شده و فقط وجه تفريحي‌اش باقي مانده

گروه فرهنگي:پيمان عباسي با اشاره به اينکه سينماي کمدي به شدت تحت تأثير فضاي مجازي و شوخي‌هاي اينستاگرامي قرار گرفته، تأکيد کرد که وجه هنري سينما نابود شده و فقط وجه سرگرمي و تفريحي آن باقي مانده است.


 فيلم‌هاي کمدي در سال‌هاي اخير موفق‌ترين آثار سينماي ايران در گيشه به حساب مي‌آيند و اين در حالي است که بسياري از منتقدان، سينماگران و کارشناسان سينما بر اين عقيده‌اند که کيفيت آثار کمدي روز به روز در حال کاهش است.
در گفتگو با پيمان عباسي که نگارش فيلمنامه آثاري چون فيلم‌هاي سينمايي »زهر مار«، »پرتقال خوني« و »توفيق اجباري« را در کارنامه خود دارد، به نقد و بررسي سينماي کمدي پرداختيم که در ادامه مشروح اين گفتگو را مي‌خوانيد:
سطح فيلم‌هاي کمدي سينماي ايران در يک سال گذشته را چطور ارزيابي مي‌کنيد؟
هر سال جوي شکل مي‌گيرد که يک جريان و فضا در سينماي کمدي با همراه يک سري بازيگر در آن قرار مي‌گيرند و تهيه‌کننده‌هايي که دنبال پول هستند هم بلافاصله موج‌سواري مي‌کنند؛ مثلا در مقطعي که ما کار مي‌کرديم بازيگراني مثل مجيد صالحي و علي صادقي بودند که در هر فيلمي سعي مي‌شد از آن‌ها استفاده کرد حالا به دوره‌اي رسيديم که بازيگراني چون پژمان جمشيدي و بهرام افشاري در اين آثار ديده مي‌شوند. اين وضعيت را در حيطه هنر سينما نمي‌توان دسته‌بندي کرد بلکه مربوط به بخش صنعت سينما مي‌شود چراکه در آن هيچ چيزي به اندازه پول و درآمدزايي اهميت ندارد و به طور کل تلاش بر اين است که پولي به جيب زده شود که معمولاً هم اين اتفاق رخ مي‌دهد و معادلاتشان درست است و کساني که تفکراتشان کمي قديمي‌تر است، مثل آقاي فرحبخش نمي‌توانند در اين عرصه به موفقيت چنداني برسند.
امروز شوخي‌نويسي‌هاي فيلم‌هاي کمدي از شوخي‌هاي اينستاگرامي برداشت مي‌شود و کليت قصه اهميت چنداني ندارد بلکه فيلم‌ها متشکل از آيتم‌هاي به هم پيوسته‌اي است که کارکردش خنداندن مردم در سينماها است. من نمي‌توانم بگويم که اين نوع فيلمسازي خوب يا بد است چون حداقل اين چرخه پابرجاست و اصطلاحاً چرخ سينما با همين فيلم‌ها مي‌چرخد و تا حدودي مي‌توان گفت که سينما را زنده نگاه داشته‌اند.
آيا فقط ستاره‌محور بودن آثار و همچنين الگو گرفتن از شوخي‌هاي اينستاگرامي است که ما را به اين نتيجه مي‌رساند که اين سينما جرياني صرفاً اقتصادي است؟
اينستاگرام حوصله آدم‌ها را کوتاه مي‌کند، ما قبلاً کتاب مي‌خوانديم اما بعدتر مقاله مي‌خوانديم و حالا به جاي اينکه يک مقاله سه صفحه‌اي بخوانيم، ويدئويي 30 ثانيه‌اي مي‌بينيم و حتي در بسياري مواقع 30 ثانيه هم فرصت نداريم و اگر ويدئو نظر ما را جلب نکند سريع به سراغ ويدئوي بعدي مي‌رويم. حتي اپليکيشن‌هايي مثل واتساپ براي پيام‌هاي صوتي قابليتي قرار داده که صدا با سرعت بيشتري پخش شود چون مردم اصلاً حوصله ندارند و به تبع آن مردم حوصله ديدن فيلم‌ها و شنيدن و خواندن قصه‌هاي طولاني را ندارند و صرفاً مي‌خواهند چند شوخي در کنار هم ببينند يا 10 تا جوک پشت سر هم بشنوند و از سينما بيرون بيايند. سينماي کمدي به طور کل به اين سمت رفته و آثار کمدي هم کاملاً قابل پيش‌بيني شده‌اند در حاليکه زماني فيلم‌هايي چون «خارش هفت ساله» بيلي وايلدر ساخته مي‌شدند و اين فيلم‌ها واقعاً عمق و مفهوم داشتند. حتي در سينماي خودمان هم فيلم‌هاي کمدي بسيار خوبي ساخته مي‌شدند؛ آثاري مثل «آدم برفي» يا «مرد عوضي» که آثار نسبتاً خوبي در سينماي کمدي هستند.
چند وقت پيش همه فيلم‌هاي کمدي اخيراً ساخته شده را پشت سر هم ديدم و هيچ کدام از شوخي‌هاي اين آثار من را نخنداند چون همه را قبلاً در اينستاگرام ديده بودم. با اين حال نمي‌توانم اين نوع فيلم‌ها را کاملاً رد کنم و آن را بد بدانم چون جامعه امروز ما اين نوع فيلمسازي را مي‌پسندد و موجي است که ايجاد شده و جامعه کاري به اين ندارد که هنرمندان و کارشناسان اين سينما را دوست ندارند. از طرفي براي سينما هم مسئله مهم‌تر در شرايط حاضر اين است که بتواند اقتصاد خود را داشته باشد.
سينما در اين شرايط چگونه مي‌تواند به جاي ذائقه‌محوري، ذائقه‌ساز باشد؟
آثار خوبي که در تاريخ سينماي کمدي‌مان داريم تکرارشان ديگر نمي‌تواند نتيجه‌بخش باشد. ما بايد بدانيم که در کجاي دنيا و با چه ويژگي‌هايي زندگي مي‌کنيم؛ ايران با همه جاي دنيا تفاوت دارد. ذائقه مخاطب سينما را اتفاقاً‌ در اين سال‌ها تغيير داده‌اند و آنقدر اين ذائقه محدود شده که مي‌بينيم همه فيلم‌ها از ترس اينکه در گيشه شکست نخورند شبيه هم شده‌اند.
چرا اصلاً سينماي زيرزميني کمدي شکل نگرفته است؟ هنوز سينماي زيرزميني در ژانر کمدي شکل نگرفته، به هر حال وقتي کسي با مخالفت روبرو مي‌شود و سعي مي‌کند در شرايطي سخت حتي با پول قرض گرفتن فيلم بسازد، حرفي را مي‌زند که دلش مي‌خواهد و معمولاً اين حرف‌ها بر آمده از درد هستند.
چه عواملي باعث شده که اثري توليد شده با يک تيم حرفه‌اي در رقابت با محتواي توليد شده در فضاي مجازي نتواند حرفي براي گفتن داشته باشد؟
نسل جديد ويژگي‌هايي باورنکردني دارد، من بچه‌هايي 8 ساله مي‌بينم که تسلطشان بر هوش مصنوعي حيرت‌انگيز است. نسل ما به نسل جديد فرصت نمي‌دهد تا آن‌ها زمام امور را در دست بگيرند، در نتيجه آن‌ها مجبور هستند که با امکانات خودشان محتوا توليد کنند و قديمي‌ها در دور تسلسل خودشان گرفتار هستند و با ترس از خطوط قرمز کارهايي مي‌کنند تا از دور خارج نشوند.
اگر شرايطي رويايي اتفاق مي‌افتاد و براي يک سال همه محدوديت‌ها برداشته مي‌شد آن زمان مي‌فهميديم که چه کساني استعداد دارند و چه کساني به لطف شرايط توانسته‌اند جايگاه خود را حفظ کنند.
آينده جريان رسمي سينماي کمدي را در حوزه کمدي چطور مي‌بينيد؟
به نظر مي‌آيد سينماي ما اين خاصيت را دارد که هر سال چند فيلم ساخته شود که نوآوري‌هاي خاصي داشته باشد تا بتواند استانداردها را در يک حدي نگاه دارد يا حداقل کمي ارتقا دهد و بتواند در گيشه هم رکوردشکني کند. باقي فيلم‌ها تکراري هستند و من فکر مي‌کنم در سال جاري و سال آينده باقي سينما به سمت نابودي مي‌رود چون فيلم‌هايي که در جشنواره فجر سال گذشته ديدم آثاري بودند که گويي مديريت فرهنگي کشور تلاش دارد که تعريفي از فرهنگ ارائه دهد و بگويد که بايد اين فيلم‌ها را ببينيد در حاليکه مردم آن فيلم‌ها را نمي‌بينند.
مديريت فرهنگي ما مي‌تواند با سفارش و دستور هرچقدر که دلش مي‌خواهد فيلم‌هاي مطلوبش را بسازد اما چون اين فيلم‌ها از دل نمي‌آيند به دل هم نمي‌نشينند و ديده نمي‌شوند.
احتمالاً فيلم‌هاي بسياري در سال جاري با شکست روبرو مي‌شوند، چند فيلم کمدي که باز هم قصه‌شان در دهه 1360 مي‌گذرد ساخته و اکران مي‌شوند که ممکن است فروش خوبي داشته باشند.
به گزارش آرازآذربايجان به نقل از ايلنا، وضعيت را براي سينماي اجتماعي واقعاً نامساعد مي‌دانم و فکر مي‌کنم اين سينما در وضعيت بسيار بدي قرار دارد و بايد براي آن تدبيري انديشيده شود.
.Arazazarbaiijan.farhangi@gmail.com


برچسب ها:

تاریخ: 1404/02/15 11:38 ق.ظ | دفعات بازدید: 1589 | چاپ


مطالب مشابه dot
آخرین اخبار dot
مشاهده مشخصات مجوز در سامانه جامع رسانه‌های کشور