گروه تحليل: در تازهترين موضع گيري، وزارت خارجه ايران ضمن محکوم کردن نقش ناتو و آمريکا، اعلام کرده: »تأسيسات ما تحت نظارت آژانس هستند، اما امنيت ملي ايران خط قرمز است و تجاوز به آن، پاسخ قاطع خواهد داشت.
«کمتر ايراني بود که در بامداد روز 23 خرداد تصور کند که تنها ساعتي پس از آغاز اين روز با صداي ممتد انفجار و پدافند از خواب بيدار شود و يا اگر بيدار است هراسان از پنجره به بيرون بنگرد. اما در نهايت آن چه کمتر کسي تصوري از آن داشت رخ داد؛ اسرائيل به صورت رسمي با پهباد و جنگنده به ايران حمله کرد و در اقدامي بي سابقه اهدافي در داخل شهر تهران و مناطق مسکوني را هدف گرفت.
به اين ترتيب بود که شايد حتي بتوان گفت که بالاخره تلاشهاي پرهزينه بنيامين نتانياهو براي گشودن جبههاي آشکار عليه ايران به نتيجه رسيد و در بامداد 23 خرداد، عمليات به زعم صهيونيستها، »شير خيزان« با مشارکت 200 جنگنده، پهپاد و سامانههاي سايبري اسرائيل، اهدافي از نطنز و فردو تا منطقي مسکوني در تهران را براي ترور فرماندهان سپاه و دانشمندان هستهاي ايران را هدف قرارداد.
پس از آن بود که رسانهها اخباري شوکه کننده از کشته شدن چهرههايي، چون سردار باقري و سردار سلامي و سردار حاجي زاده و ... همراه با تخريب بخشي از زيرساختهاي هستهاي و نظامي ايران منتشر کردند و متاسفانه ساعتي بعد اين خبرها تاييد شد و مشخص شد يکي از اهداف اين عمليات اسرائيل نيز حمله به شبکه فرماندهي سپاه بوده است.
پاسخ ايران صريح و سريع
اما برخلاف تصور شايد اسرائيليها اين پايان ماجرا نبود و با اين که حملات صدمات جدي به بلافاصله پس از آن، ايران با باراني از موشکهاي بالستيک و يگانهاي پهپادي به تلآويو و حيفا پاسخ داد و هرچند صهيونيستها مدعي شدند که سامانههاي دفاعي اسرائيل با پشتيباني آمريکا بسياري از اين موشکها را رهگيري کردند، اما چندين انفجار در مراکز حساس و تلفات انساني، پيام تهران را رساند: ايران وارد معرکه شده است.
به اين ترتيب بود که عمليات «وعده صادق 3 با شليک دهها موشک ايراني به سمت اسرائيل آغاز شد؛ در پي حملات هوايي گسترده و بيسابقه ارتش اسرائيل به خاک ايران در نخستين ساعات بامداد جمعه، تهران از آغاز »عمليات وعده صادق 3« بهعنوان پاسخي قاطع و »پشيمانکننده« خبر داد. اين عمليات نظامي، که از حوالي ساعت 9 شب جمعه کليد خورد، با شليک سه موج موشکي به سمت اهدافي در اسرائيل همراه بود و تا پايان نيمهشب ادامه داشت.
گفتوگوهاي ايران و آمريکا در يک قدمي فروپاشي
اما در اين ميان بايد توجه داشت که از سوي ديگر در سطح سياسي، حمله وحشيانه تل آويو به ايران در آستانه دور ششم مذاکرات غيرمستقيم با آمريکا، عملاً ميز گفتوگو را زير آتش موشک برد.
چنان چه در اولين اظهار نظر بود که حميد بقايي، سخنگوي وزارت خارجه ايران نوشت که »هنوز هم مشخص نيست که ما يکشنبه در اين زمينه چه تصميمي خواهيم گرفت« و البته که بقايي در در عين حال با تاکيد بر :چراغ سبز آگاهانه آمريکا» به حمله اسرائيل، تصريح کرد: :طرف مقابل کاري کرد که عملاً مذاکره و گفتوگو بيمعنا شد.«
به نظر ميرسد اين سخنان بقايي واکنشي به تلاشهاي استيو ويتکاف، فرستاده کاخ سفيد در امور خاورميانه بود که گفته همچنان ميخواهد روز يکشنبه براي دور ششم مذاکرات هستهاي با عباس عراقچي، وزير امور خارجه ايران، ديدار کند. اما در مقابل به نظر ميرسد حالا ديگر ايرانيها هستند که تمايل به حضور در مذاکره ندارند.
اما اين نيز باز پايان ماجرا نبود، چنان که عباس عراقچي نيز با اشاره به اين که»نميتوان همزمان هم بمباران شد و هم مذاکره کرد«، اين مسير را بسته دانست و در مقابل، دونالد ترامپ در موضعي دوگانه گفت: »شايد حالا ايران براي توافق آمادهتر باشد.«دونالد ترامپ، رئيس جمهوري آمريکا در همين حال، اما با هشدار به ايران در مورد تشديد حملات هوايي، اما باز از تهران خواست تا با مهار برنامه هستهاي خود از به تعبير او »شانس دوم« براي حصول توافق استفاده کند.
در مقابل، اما وزير خارجه ايران هم چنان خبر از عدم تمايل ايران به مذاکرات داده و اين بار در تماس با مسئول سياست خارجيِ اتحاديه اروپا اقدامات خصمانه رژيم صهيونيستي را نتيجه حمايتهاي مستقيم آمريکا دانسته و تأکيد کرد که »تداوم مذاکرات ايران و آمريکا در وضعيتي که وحشيگري رژيم صهيونيستي ادامه دارد، غيرقابل توجيه است«. عراقچي همچنين گفت: »ايران براي حراست از حاکميت ملي، مردم و امنيتش پاسخي قاطع به تجاوزات رژيم صهيونيستي داده و در استفاده از حق مشروع خود براي اقدام متقابل مصمم است«
مذاکره ميکنيم يا نميکنيم؛ مساله اين است؟
در اين ميان، اما آن چه تقريبا همه کارشناسان بر آن تاکيد دارند لزوم پاسخگويي ايران به اين رفتار اسرائيل است و در مقابل اين کارشناسان و تحليل گران و ناظران بين المللي و سياسي درباره مساله مذاکره با آمريکا شايد دو عقيده متفاوت داشته باشند چنان که برخي معتقد هستند ايران بايد اتفاقا با استفاده از اين فرصت به مسير مذاکره با آمريکا بازگردد و البته اين تحليلها همه اکنون در شرايطي است که عصر ديروز به صورت رسمي وزير خارجه عمان، لغو نشست مذاکرات مسقط را اعلام کرد.کما اين که در اين ميان حتي پيش از اعلام رسمي عمان، علاءالدين بروجردي، عضو کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس ايران روز جمعه در گفتوگو با شبکه خبرِ سيماي جمهوري اسلاي گفته بود که با توجه به تحولات اخير به نظر نميرسد که دور ششم مذاکرات که قرار بود در عمان برگزار شود، ديگر امکان تحقق داشته باشد.
در مقابل، اما محمدجعفر قائمپناه، معاون اجرايي رئيس جمهور ايران، روزجمعه با تاکيد بر اين که ايران حتما از اسرائيل انتقام خواهد گرفت، ابراز اميدواري کرد که مذاکرات ايران و آمريکا حسب نظر رهبر ايران ادامه يابد.
جالب اين که معتمدي زاده، نماينده مجلس از سيرجان، اما پايان دوران مذاکرات را به نوعي اعلام کرده است او در درباره آينده مذاکرات گفته است که: آمريکا شريک جنايت است و پاسخ ما بايد بازدارندگي واقعي ايجاد کند. اينبار، ديگر خبري از مذاکره نيست. پاسخ ما، پايان روند ديپلماتيک است.
ايران اکنون بايد با همان دقتي که سامانههاي پدافندياش موشکها را رهگيري ميکنند، با ديپلماسي و ابزارهاي آن از جمله مذاکره، گفتوگو و رايزني و ايجاد جبهههاي جديد در حول محورهاي ديپلماتيک نيز ضربه بزند؛ ضربههايي حسابشده، قاطع، و بدون واگذاري ابتکار عمل به دشمن
موضع رسمي تهران: مقاومت و هشدار
در همين حال همزمان گمانه زنيهاي جدي درباره تغيير استراتژي ايران در برنامه هستهاي نيز درحالي تقويت شدن است، آن هم در شرايطي ايران طي سالهاي اخير همواره اعلام کرده بود که برنامه هستهاياش صلحآميز است، اما با اين حال، مقامات کشور بارها هشدار داده بودند که اگر فشارهاي خارجي از خطوط قرمز عبور کند، تهران در »چارچوب قانوني و متقابل« پاسخ خواهد داد.حال نيز در تازهترين موضع گيري، وزارت خارجه ايران ضمن محکوم کردن نقش ناتو و آمريکا، اعلام کرده: »تأسيسات ما تحت نظارت آژانس هستند، اما امنيت ملي ايران خط قرمز است و تجاوز به آن، پاسخ قاطع خواهد داشت.«
از سوي ديگر، برخي رسانههاي نزديک به نهادهاي تصميمساز، اين حمله را »آغاز يک بازي خطرناک« توصيف کرده و گفتهاند که »ايران نبايد در دام خويشتنداري بيپايان بيفتد.« چنان چه در روزهاي اخير نيز اظهارات شهرياري، نماينده مجلس که گفته بود »به عنوان نمايندگان مجلس از رهبر معظم انقلاب استدعا ميکنيم که فرمان اجازه داشتن بمب اتم را بدهند« مورد توجه رسانهها قرار گرفت.
آيا احتمال تغيير راهبرد هستهاي براي ايران جدي است؟
در اين شرايط، سؤال اصلي آن است که آيا ايران از موضع هستهاي پيشين خود عقبنشيني خواهد کرد و به سمت راهبردهاي تهاجميتر حرکت ميکند؟تحليلگران غربي بر اين باورند که احتمال چنين چرخشي وجود دارد. مثلا ديويد آلبرايت، کارشناس ارشد »مؤسسه علوم و امنيت بينالمللي« در مصاحبه با NBC News گفته: »اگر ايران احساس کند که امنيت تأسيساتش در خطر دائمي است، ممکن است تصميم بگيرد که ديگر خود را به محدوديتهاي گذشته پايبند نداند. اين يعني شايد از سطح 60 درصد غنيسازي عبور کند يا حتي بازنگري در عضويت خود در NPT را مطرح کند.«هم چنين مايکل ناخت، معاون سابق امور امنيت بينالملل در پنتاگون نيز در گفتوگو با Foreign Affairs تاکيد کرده که »حمله اسرائيل به تهران اين سيگنال را مخابره کرد که دوران اعتماد به رژيم نظارت بينالمللي رو به پايان است.«
حمله اسرائيل، چه با اطلاع و چراغ سبز واشنگتن بوده باشد يا نه، راه هرگونه مصالحه فوري را سختتر کرده است و در اين شرايط راهبرد ايران بايد دو وجهي باشد: مقابله قاطع با تهديد نظامي بدون افتادن در دام يک جنگ تمامعيار که ميتواند همزمان هزينهزا و موجب اجماع بيشتر جهاني عليه تهران شود
او اضافه ميکند: »جمهوري اسلامي در حال حاضر در موقعيتي است که ميتواند تصميمي استراتژيک براي تسريع در دستيابي به بازدارندگي قابل اتکا بگيرد.«
از سوي ديگز نيز برخي تحليلگران ايراني معتقد هستند که آژانس بينالمللي انرژي اتمي با سکوت در برابر حمله به تأسيسات تحت نظارت خود، عملاً جايگاه بيطرفي را از دست داده است. چنان چه حسين موسويان نيز همين موضوع را برجسته کرده و ميگويد: »اگر آژانس سکوت کند، ديگر نميتوان از آن انتظار داشت نقش داور را در بحرانهاي آينده ايفا کند.«
اين در حالي است که رافائل گروسي، مديرکل آژانس، در پاسخ به خبرنگاران گفته: »در حال بررسي ابعاد موضوع هستيم، اما تأسيسات ايران بايد همچنان تحت پادمان بماند.«
در شرايط فعلي، اما به نظر ميرسد جمهوري اسلامي ايران در آستانه تصميمگيري درباره تغييرات در راهبرد هستهاي خود قرار دارد. چنان چه حمله اسرائيل به تأسيسات و بيعملي نهادهاي بينالمللي، همگي عواملي هستند که اين مسير را محتملتر کردهاند. هنوز تصميم نهايي اعلام نشده، اما آنچه مسلم است، »دوره جديدي از محاسبات استراتژيک« در تهران آغاز شده است.
همدستي اسرائيل-آمريکا عليه مذاکرات
واقعيت آن است که آمريکا و اسرائيل در يک نقشه هماهنگ، ميز مذاکرات را به بخشي از ماشين جنگي خود بدل کردهاند. حمله اسرائيل، چه با اطلاع و چراغ سبز واشنگتن بوده باشد يا نه، راه هرگونه مصالحه فوري را سختتر کرده است.
در اين شرايط راهبرد ايران بايد دو وجهي باشد: مقابله قاطع با تهديد نظامي بدون افتادن در دام يک جنگ تمامعيار که ميتواند همزمان هزينهزا و موجب اجماع بيشتر جهاني عليه تهران شود. اکنون براي تهران نه انفعال نظامي پذيرفتني است، نه افتادن در بازي اسرائيل.
مسير درست شايد همان حفظ توان بازدارندگي و انتقال هوشمندانه بحران به حياطخلوت رقباست؛ از فشار بر منافع اسرائيل در منطقه تا ايجاد ائتلافهاي جديد با چين، روسيه و ساير بازيگران خليج فارس و از جمله کشورهاي عرب منطقه!
در چنين شرايطي حتي اگر دور ششم مذاکرات (نه امروز که در روزهاي آتي) هم برگزار شود، ديگر مذاکرات براي لغو تحريم يا تبادل زنداني نيست؛ گفتوگويي است در سايه آتش، با ماهيتي امنيتي و شايد بازدارنده.
به گزارش آراز آذربايجان به نقل از اقتصاد24،ايران اکنون بايد با همان دقتي که سامانههاي پدافندياش موشکها را رهگيري ميکنند، با ديپلماسي و ابزارهاي آن از جمله مذاکره، گفتوگو و رايزني و ايجاد جبهههاي جديد در حول محورهاي ديپلماتيک نيز ضربه بزند؛ ضربههايي حسابشده، قاطع، و بدون واگذاري ابتکار عمل به دشمن.