موج شهرت در کمین خامشی پر میزند
فاطمه کریمی
گروه فرهنگی: تیکآبی اینستاگرام را حتماً دیدهاید. ستارهای آبی که تیک سفیدی روی آن قرار گرفته.
دریافت این نشانهی شوالیه از پیامرسانهای اجتماعی مانند توییتر، اینستاگرام و یا فیسبوک شرایط خاصی دارد. البته مهم نیست که شما رئیسجمهور یا بازیگر نیستید. کافی است دیده شده باشید و در یک کلام، مشهور باشید. مابقی شرایط هم خود به خود جور میشود. مثلاً اینکه اکانت شما جعلی نباشد و یا فعالیت بالایی داشته باشید.
البته قبلتر از اینها این لوگو، نشانهای برای جداسازی کمپانیها و سازمانها از اکانت افراد بوده است. تیک آبی آدمها را جدی میکند. به شما میگوید با یک اکانت تضمین شده مواجه هستید و میتوانید به آن اعتماد کنید. اما اینکه این شهرت از کجا به دست آمده، برای متولیان تیکآبی اصلاً محل بحث نیست.
ده قرن پیش، برای گرفتن تیکآبی باید چندین جلد کتاب از ستاره شناسی و طبابت تا شعر و اخلاق مینوشتی، تا شاید چند سال بعد از مرگت یک تیک نسبتاً آبی بگیری. تا همین سی سال پیش هم سر زبانها افتادن مناسبات سختی داشت، یا باید بازیگر و فوتبالیست میبودی یا صاحب کتاب و تئوری.حالا سالهاست که به لطف شبکههای اجتماعی هر کسی دوبرابر گوش و چشم دارد. ارتباطات هم چند برابر شدهاند. به دیدن هرچیزی عادت کردهایم. همیشه چیزهایی وجود دارد که دلمان بخواهد ببینیم و از طرفی همیشه میتوانیم چیزهایی که میخواهیم را نشان دهیم. عکسهای خانوادگی و حریم شخصی تعریف متفاوتتری گرفتهاند و ارتباطات تا جایی که دلمان بخواهد قابل گسترش است.
اصلاً مهم نیست در زمینهای تخصص داشته باشید یا نه میتوانید صبح که از خواب بیدار میشوید راجع به هر چیزی نظر بدهید و از تک تک فعالیتهای روزمرهتان تولید محتوا کنید. میتوانید پسر بچه سه سالهای باشید و با تلفظ اشتباه یک کلمه سر زبانها بیفتید، معتاد باشید و توصیه بهداشتی ارائه کنید و یا خانم خانه داری باشید که دستور غذایی روزانهاش را به اشتراک میگذارد. اصلاً سادهتر از اینها هم هست. میتوانید از غذاهایی که در رستورانها میخورید فیلم تهیه کنید تا بعد از مدتی به یک تیستر جذاب تبدیل شوید.
بهدست آوردن این امتیاز در بستر فرهنگ معیوب فضای مجازی، کار را سادهتر میکند. به هر حال ما در جامعهای زندگی میکنیم که نظام سیاسی آن قابلیت تولید فرهنگ مستقل ندارد. حالا هر کسی از هر قشری با هر سن و سالی میتواند مخاطب شما در فضای مجازی باشد. مخاطبینی که اکثراً به واسطهی همین گسترش ارتباطات و امکانات عادت به دنبال کردن افراد مختلف کردهاند و مصرف کنندههای خوبی برای محتوای شما شدهاند. میتوانید هر چیزی را که دلتان میخواهد در اینستاگرامتان فریاد بزنید و ببینید هستند کسانی که تحت تاثیر شما قرار بگیرند و روز به روز شاهد افزایش پیجهایی با عناوینی مثل، خانم توتفرنگی، رنگی رنگیجان، فلانی بیوتی، فلانی فری استایل و.. باشیم. این اثرگذاری اعتماد به نفس خوبی به شما میدهد و شما را به ادامهی فعالیتتان ترغیب میکند. به هرحال چند هزار نفر شما را دوست دارند و منتظر نمایشهای شما هستند. در این باره سید محمد مهدیزاده در کتاب »نظریه های رسانه« به شرح نظریهی »تصویر و نمایش« میپردازد و مینویسد:
»دبور، نمایش را عبارت از مجموعه انگارههای بصری و تصاویری میداند که در جریانی فراگیر با هم ترکیب میشوند و از آمیزش آنها، جانی ساختگی پدید میآید که به کلی از مناسبات اجتماعی زندگی واقعی جدا است.«
افراد مشهور عمدتاً تبدیل به الگوهایی میشوند که مردم در امور زندگی خود به آنها رجوع میکنند. این افراد از انتخاب لباس تا رای در انتخابات و بحرانهای اجتماعی، محل رجوع میشوند. از طرفی با جامعهای رو به رو هستیم که عادت به مصرف کنندگی، حتی از نوع مجازی دارد، جامعهای که نوجوانان آن حین بلوغ و شکلگیری هویت با بیشمار الگوی رفتاری جذاب مواجه هستند و به جای رسیدن به تفکر و شخصیت مستقل، به تقلید از الگوهای دست دوم میپردازند. این جاست که چگونگی کسب شهرت موضوعیت پیدا میکند. هستند کسانی که به واسطه هوشمندی و تخصص به شهرت برسند اما نمیتوان حجم انبوه افرادی که به واسطه اغواگری یا جنجالسازی به شهرت میرسند را نادیده گرفت. مثلاً زنانی که بخاطر سلیقه خوب درخانهداری هزاران بازدیدکننده دارند، الگوهای در دسترسی برای خانمهای خانه دار هستند تا به جایگاه اجتماعی هم برسند.
شهرت حالا انقدر وسوسهکننده و دمدستی است که والدین آن را ضامن آینده فرزندانشان میبینند و پدیده »کودک کالایی« را شکل میدهند که در ادامه این پرونده به تفصیل به آن میپردازیم. الگوی مادرانی که از زیبایی و شیرینی فرزندانشان برای کسب درآمد استفاده میکنند، بسیار گسترش یافته تا جایی که حتی حاضر به آزار فرزندانشان هستند تا بیشتر دیده شوند. پسرانی که در جمع دوستانشان بذله گویی میکنند، میتوانند در اینستاگرام به کمدین های جدی تبدیل شوند و با نازک کردن صدا و مقنعه سرکردن، بیشتر از یک مهندس کامپیوتر کسب درآمد کنند. تازه عروسانی که دوستانشان را در جریان خرید جهیزیه شان قرار میدهند هم بعد از ازدواج تبدیل به »ودینگ پلنر« میشوند و با سابقه یک سال زندگی زناشویی، در باب سختیهای زندگی مشترک مطلب مینویسند. به اشتراک گذاشتن روزمرگیها مسئلهای کاملاً شخصی و سلیقهای است اما کسب شهرت به واسطه سبک زندگی روزمره باب رقابت بر سر شهرت را بیشتر باز میکند.
این تمنای شهرت باعث شگل گیری عناوینی مثل سلبریتی، اینفلوئنسر، بلاگر، ولاگر و … میشود که البته در علم دیجیتال مارکتینگ هرکدام تعریف به خصوصی دارند. باورتان بشود یا نه بیشترین تعداد فالوور اینستاگرام در ایران متعلق به حسن ریوندی است. او ۱۳٫۵ میلیون فالوور دارد در حالی که مارک زاکربرگ، موسس فیسبوک را تنها ۶٫۳ میلیون نفر دنبال میکنند. یک میلیون نفر علی کریمی را بیشتر از ژاوی، ستارهی سابق بارسلونا دنبال میکنند.دلمان بخواهد یا نه، سلبریتی ها و افراد مشهور زندگی ما را غیر مستقیم اداره میکنند. از تاثیر در سلیقه ما برای انتخاب لباس گرفته تا شرکت در انتخابات. در این خصوص تیموتی کالفید در مقالهای با عنوان »سلبریتی ها به چه درد میخورند« مینویسد:
»طی چند دهه اخیر، سلطه فرهنگ شهرت در جامعه ما افزایش یافته است. بله، آدمهای معروف در بیشترِ طول تاریخِ بشر بخشی از نمای فرهنگی بودهاند. اسکندر کبیر باشد یا لُرد بایرن فرقی نمیکند. مردم همیشه شیفته آدمهای مشهورند. اما نقش فرهنگ شهرت هرگز به این میزان و در جهات متنوع، برجسته نبوده است. این فرهنگ شهرت روی تصمیمات فردی مراقبت و سلامت تأثیر بسزایی دارد؛ یعنی روی کارهایی که میکنیم تا سالم بمانیم و دیدگاههایی که درباره جسم خود کالاهایی که میخواهیم داشته باشیم یا آرزوهای شغلی آیندهمان داریم. دوست داشته باشیم یا نه فرهنگ شهرت تأثیر عمیقی بر جهان ما دارد و چارچوب فکر ما درباره مسائل مهم را میسازد و حتی بر دید ما به جایگاه خودمان در جهان تأثیرگذار است.«
مشخص است که مشهور بودن به خودی خود مذموم نیست اما نحوه کسب آن و چگونگی حفظ آن خود محل بحث است. بسیاری از افراد با استفاده از شهرت خود فعالیتهای انسان دوستانه میکنند، خیریه راه میاندازند و در نهایت به همبستگی مردم کمک میکنند. مثلاً لئوناردو دیکاپریو صفحه اینستاگرام خود را وقف محیط زیست کرده است یا همین محسن چاووشی خودمان که به آزادی زندانیان محکوم به اعدام میپردازد.در نهایت بستر رسانه به میدان جنگی همه جانبه تبدیل شده است که در آن فرهنگها مردم سلبریتیها و سیاسیون با هم مقابله میکنند. شناخته شدن و معروفیت در چنین فضایی کار سختی نیست و هر فرد سادهای با یک گوشی موبایل میتواند در این میدان برای شهرت مبارزه کند.
.Arazazarbaiijan.farhangi@gmail.com
نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۰۴ ق.ظ