ARAZAZARBAIJAN

شوک ايران 91 ميليون نفري چه تبعاتي براي اقتصاد کشور دارد


شوک ايران 91 ميليون نفري چه تبعاتي  براي اقتصاد کشور دارد شوک ايران 91 ميليون نفري چه تبعاتي براي اقتصاد کشور دارد
گروه جامعه: يک جامعه‌شناس با اشاره به اعلام جمعيت 91 ميليون نفري ايران گفت: پديده چند فرهنگي، تفاوت ديدگاه‌ها، تشديد مشکلات اقتصادي و کمبود منابع لازم براي زندگي، افراد را به سمت دست زدن به هر کاري براي بقا سوق مي‌دهد. براي همين رشد جمعيت به همراه تعداد قابل توجه مهاجران، نه‌تنها مسئله‌اي نيست که آن را مثبت بدانيم، بلکه بايد نگاه عميق‌تري به زيرساخت‌هاي توسعه و پاسخگويي به اين تعداد از جمعيت داشت. مقوله جمعيت و ساير فاکتور‌هاي وابسته به آن، در تمامي کشور‌هاي جهان تعيين کننده مهم سياست‌هاي اقتصادي، سياسي و حتي فرهنگي دولت‌هاست. اگر دولت کشوري رويکرد حمايت از ورود مهاجران جوان در قالب مهاجرت تحصيلي و يا کاري را در پيش مي‌گيرد و يا از پذيرش موارد خودحمايتي افراد معذوريت دارد، وضعيت جمعيت کشورش علت اصلي آن است. ايران تا دهه‌هاي قبل جزو کشور‌هاي جوان جهان محسوب مي‌شد، اما با تغيير ساختار‌هاي فرهنگي و همچنين رشد مشکلات اقتصادي، تمايل افراد به ازدواج و فرزندآوري به شدت کاهش يافت. همين موضوع باعث شد تا نگاه‌ها از ميزان رشد جمعيت در ايران کاسته شود. با اين حال انتشار آمار مربوط به جمعيت فعلي ايران، دوباره توجهات را جلب و منجر به بروز نگراني‌هاي شديد در اين باره شده است. جمعيت ايران را بالاي 100 ميليون بدانيم هرچند سرشماري در ايران هر پنج سال يکبار انجام مي‌شود، اما آمار رسمي اعلام شده از برخي منابع نشان مي‌دهد جمعيت فعلي ايران 91 ميليون نفر شده است؛ اين رقم در حاليست که ميزان مهاجران قانوني و غيرقانوني بالغ بر 10 ميليون نفر تخمين زده مي‌شود؛ يعني در جغرافيايي به نام ايران، بالاي 100 ميليون نفر زندگي مي‌کنند. اين عدد در حاليست که بسياري از مردم مرزنشين و فرزندان آنها، افراد ساکن دورترين روستا‌ها و يا حتي مخروبه‌هاي اطراف شهر‌هاي بزرگ، هنوز با مسئله نداشتن شناسنامه دست و پنجه نرم مي‌کنند و از بديهي‌ترين امکانات شهروندي محروم هستند. به نظر هم نمي‌رسد نهادي اين افراد را در سرشماري سالانه خود حساب کند. اين رقم را اگر به 101 ميليون اضافه کنيم، اوضاع بدتر خواهد شد؛ اما حتي اگر بنابر همان 100 ميليون نفر جلو رويم، آيا شرايط فعلي حاکم در ايران به‌ويژه از جهات اقتصادي و منابع طبيعي، مي‌تواند پاسخگوي اين افراد باشد؟ ?? 15درصد ايران در تهران »اول بايد چالش هاي اقتصادي حل شود بعد سراغ موضوع افزايش جمعيت برويم« مريم افتخاري، جامعه‌شناس با اعلام اين مطلب، به مسئله تمرکز منابع در مناطق محدود اشاره کرد و گفت: پهناور بودن ايران شايد در نگاه اول، مهيا بودن شرايط براي پذيرش تعداد زيادي از نفرات را نشان دهد، اما حتي اگر ابتدا به وضعيت جغرافيايي نگاه کنيم و مسئله اقتصادي را در نظر نگيريم، دو سوم ايران در منطقه خشک آب و هوايي بوده و قابليت زراعت و سکونت ندارد. هرچند که باز هم تعدادي از افراد در همين مناطق خشک و گرم ساکنند، ولي در کل نمي‌توان وضعيت را از نظر آب و هوا مناسب اسکان ديد. وي ادامه داد: يکي از مشکلات مهم توزيع جمعيت در ايران، تمرکز جمعيت در شهر‌هاي خاص و بزرگ مانند تهران و اصفهان است. تا پيش از اين گفته مي‌شد جمعيت روز شهر تهران بين 10 تا 12 ميليون نفر است. افتخاري تاکيد کرد: اين جمعيت در حال حاضر به 15 ميليون نفر نيز مي‌رسد، يعني 15 درصد جمعيت کل کشور، در شهر تهران که با انواع مشکلات اعم از نبود توسعه سرزميني مناسب، خشک شدن سفره‌هاي آب زيرزميني و خطر شديد فرونشست، گراني مسکن و شدت بالاتر تورم نسبت به ساير شهر‌ها و در نهايت آلودگي هوا مواجه است، ساکن است. اين وضعيت مشابه در ساير شهر‌هاي بزرگ مانند اصفهان، مشهد، تبريز و شيراز نيز جاري است. امکانات در شهر‌هاي بزرگ است افتخاري در ادامه صحبت‌هاي خود به مسئله تمرکز امکانات در شهر‌هاي بزرگ تاکيد کرد و گفت: اگر بخواهيم صادق باشيم، امکانات مهمي همچون فرصت‌هاي شغلي، توسعه صنعتي، تسهيلات رفاهي مانند آب لوله‌کشي و با کيفيت و درمان، برق، فرصت درآمدزايي و ساير موارد اينچنيني همه در شهر‌هاي بزرگ متمرکز است. براي همين افرادي که در شهر‌هاي کوچک و حتي روستا‌ها زندگي مي‌کنند، براي ادامه بقا چاره‌اي جز مهاجرت به شهر‌هاي بزرگ نمي‌بينند. اگر به اين رويه، مهاجران را هم اضافه کنيم تعداد جمعيت شهر‌هاي بزرگ مي‌تواند در آينده‌اي نزديک تبديل به يکي از مهم‌ترين و بزرگترين چالش‌هاي شهري محسوب شود. منابع اقتصادي و طبيعي در شهر‌ها محدود است، همين در ادامه مي‌تواند باعث رشد جرم‌هاي کوچک و بزرگ شود. اين جامعه‌شناس تاکيد کرد: پديده چند فرهنگي، تفاوت ديدگاه‌ها، تشديد مشکلات اقتصادي و کمبود منابع لازم براي زندگي، افراد را به سمت دست زدن به هر کاري براي بقا سوق مي‌دهد. براي همين رشد جمعيت به همراه تعداد قابل توجه مهاجران، نه‌تنها مسئله‌اي نيست که آن را مثبت بدانيم، بلکه بايد نگاه عميق‌تري به زيرساخت‌هاي توسعه و پاسخگويي به اين تعداد از جمعيت داشت. منابع کافي نيست به گزارش آراز آذربايجان به نقل از اقتصاد 24 ، معضل کاهش نرخ دستمزد غيررسمي به دليل افزايش تقاضاي کار از سمت کارگر ساده که اغلب جزو اقشار مهاجر (داخلي و خارجي) هستند، خود يک موضوع مهم است، اما غير از آن پايين بودن نرخ رسمي کارگر از سمت دولت، خود چالشي ديگر است. در حال حاضر چه کسي مي‌تواند با حقوق پايه 8 ميليون تومان، هم خرج اجاره مسکن هم ساير هزينه‌هاي مربوط به زندگي را بپردازد؟حال تصور کنيد فرد يک سرپرست خانوار بوده و با هزار و يک منت و اما و اگر‌هاي زياد بتواند حقوق خود را به ماهي 10 ميليون تومان برساند. اين رقم، پاسخگوي نياز کدام خانواده است؟! اگر تنها شيب تند ورود مهاجران به کشور، پايين بودن دستمزدها، تقاضاي بالا براي کار و سنگين بودن تورم را درنظر بگيريم و به چالش‌هايي مانند کمبود منابع طبيعي نگاه نکنيم، باز هم نمي‌توان آينده مثبتي را براي کشور پيش‌بيني کنيم. نه‌تنها منابع مالي، بلکه منابع طبيعي حاضر در کشور هم پاسخگوي خود مردم با تابعيت ايراني نيست، چه برسد ورود ساير اتباع با فرهنگ‌هاي متفاوت که آن هم نگراني‌هاي رفتاري و جامعه‌شناختي مختص به خود را دارد.
برچسب ها:

تاریخ: 1403/06/06 10:09 ق.ظ | دفعات بازدید: 39 | چاپ


مطالب مشابه dot
آخرین اخبار dot
مشاهده مشخصات مجوز در سامانه جامع رسانه‌های کشور