گروه خانواده و سلامت: بسياري از کودکان با تجربههاي تروماتيک رنج خود را پنهان ميکنند و بهجاي نشان دادن اندوه يا ترس، رفتارهايي از خود نشان ميدهند که ممکن است به اشتباه بيشفعالي، بيادبي يا سرکشي تلقي شود.
تروما در کودکان نتيجه يک حادثه ناگهاني نيست بلکه اغلب حاصل تجربههاي مداوم آزار، بيتوجهي، خشونت خانگي يا زندگي در محيطهاي ناامن است. چنين تجربههايي مغز، احساسات و رفتار کودک را تغيير ميدهد و سپس در محيط مدرسه در قالب مشکلات رفتاري يا يادگيري بروز پيدا ميکند.
بسياري از کودکان با تجربههاي تروماتيک رنج خود را پنهان ميکنند و بهجاي نشان دادن اندوه يا ترس، رفتارهايي از خود نشان ميدهند که ممکن است به اشتباه بيشفعالي، بيادبي يا سرکشي تلقي شود.اين کودکان معمولا به بزرگسالان اعتماد ندارند، از معلمان کمک نميخواهند و در برقراري رابطه با ديگران دچار مشکل هستند. اين کودکان به خاطر رفتار نامتعارف خود تنبيه ميشوند و احساس طردشدگي و بيارزشي ميکنند.محققان ميگويند نخستين گام براي کمک به اين کودکان، درک احساس پشت رفتار است. معلم ميتواند با شناسايي و نام بردن از احساس به کودک نشان دهد که درکش ميکند. اين کار زمينهاي براي گفتگو و يادگيري کنترل احساسات ايجاد ميکند.کودکاني که از سوي بزرگسالان آرام نشدهاند هرگز نميدانند چطور خود را آرام کنند. آنها نياز دارند کسي به آنها ياد بدهد چگونه احساسات شديد خود را تنظيم کنند. تروما معمولا باعث ميشود کودکان خود را»بد« بدانند يا باور کنند که ديگران قصد آزارشان را دارند. اين طرز فکر منفي باعث ميشود از تلاش بترسند و از اشتباه دوري کنند از سوي ديگر، بسياري از اين کودکان هميشه گوشبهزنگ خطر هستند و کوچکترين محرک باعث واکنش شديد در آنها ميشود. اين حالت معمولا با بيشفعالي اشتباه گرفته ميشود. بنابراين، آنها به تشويق مداوم، فرصت موفقيتهاي کوچک و فضايي امن براي اشتباه کردن نياز دارند.
ضعف در برنامهريزي و تمرکز
تجربه طولاني تروما ميتواند به عملکرد مغز در بخشهايي مانند حافظه، تمرکز و برنامهريزي آسيب بزند. چنين کودکاني بهسختي ميتوانند کارها را مرحلهبهمرحله انجام دهند يا توجهشان را براي مدت طولاني حفظ کنند. آنها نياز به تمرين و حمايت بيشتري دارند تا بتوانند تکاليف را سازماندهي کنند و برنامهريزي را ياد بگيرند.
اهميت توجه مثبت
کودکاني که با بيتوجهي بزرگ شدهاند، معمولا راههاي فوري براي جلب توجه پيدا ميکنند، حتي اگر اين روشها نامناسب باشند. فرياد زدن يا بينظمي در کلاس براي اين کودکان راهي مطمئن براي ديده شدن است. بنابراين، کودکان آسيب ديده نياز دارند دريافت توجه مثبت را نيز تجربه کنند. اين کودکان بايد ياد بگيرند که توجه مثبت نيز ممکن است و لازم نيست براي دريافت توجه ديگران بدرفتاري کنند. معلمان ميتوانند با تحسين رفتارهاي کوچک، لبخند، يا حتي محبت بيقيد و شرط به اين دانشآموزان ياد دهند که براي دريافت عشق و احترام لازم نيست کامل باشند. گاهي يک نگاه مهربان يا جملهاي ساده مانند »خوشحالم که امروز آمدي«، ميتواند براي اين کودکان تفاوتي بزرگ ايجاد کند.
مدرسه بهعنوان فضاي درمان
مدرسه براي کودکي که دچار تجربهها و حوادث تروماتيک است ميتواند نخستين جايي باشد که در آن احساس امنيت ميکند. معلماني که درک درستي از تروما دارند، نقش مهمي در بازسازي اعتماد، افزايش عزتنفس و پرورش تواناييهاي اجتماعي کودکان ايفا ميکنند.
به گزارش آرازآذربايجان به نقل از سلامت نيوز،اگر معلم در مقابل رفتارهاي نامناسب به جاي تمرکز بر تنبيه، انتقاد و برچسب زدن، رويکردي حمايتي در پيش بگيرد، ميتواند به کودک دچار تروما کمک کند تا آرامآرام مهارتهاي ازدسترفته خود را بازسازي کند. در نهايت، اين مهرباني و توجه صادقانه بزرگسالان است که ميتواند زخمهاي پنهان کودک آسيبديده را التيام بدهد.


فرمانده سپاه شهدای آذربایجان غربی: انسجام ملی در جنگ ۱۲ روزه تقویت شد
شکوفايي اقتصاد محلي در شمالغرب ايران با کشت طلاي سرخ
ماجراي هارپ و ابر دزدي از آسمان ايران
نوشتن براي بچهها بايد تکليف باشد نه اختيار
اعتياد؛ پناهگاهي که آرامش دروغين به ارمغان ميآورد
درياچه اروميه به مرگ نزديکتر شد
ليتري چند؟ کليديترين پرسش سياسي ايران
سايتهاي دفن پسماند در استان وضعيت مطلوبي ندارند
خواهرخواندگي سردشت با شهر ايپر بلژيک
بحران مسکن کارگري؛ چالش بزرگ معيشتي در سايه طرحهاي نيمهتمام
