ARAZAZARBAIJAN

بحران در سفرهاي شهريور يا فرصت‌سوزي گردشگري


بحران در سفرهاي شهريور يا فرصت‌سوزي گردشگري بحران در سفرهاي شهريور يا فرصت‌سوزي گردشگري
شادي کابياني گروه اجتماعي: آخرين ماه تابستان 1403 امسال با تعطيلات طولاني همراه شد و کاملا قابل پيش بيني بود که حجم سفر به استان‌هاي شمالي به دليل استفاده از تفريحات ساحلي، آبي و جنگل و همچنين سفر به استان خراسان رضوي بدليل زيارت افزايش قابل ملاحظه‌اي خواهد داشت؛ و تعداد زيادي از مردم از تمام نقاط کشور به خط ساحلي شمالي و خراسان رضوي سفر خواهندکرد. از طرف ديگر هم به دليل برگزاري کنسرت‌هاي موسيقي و فستيوال‌هاي مختلف در کشورهاي همسايه و نزديک شدن فصل سرما در اروپا سفرهاي خارجي نيز در نيمه دوم شهريورماه اوج خواهد گرفت:و بايد مسئولان خود را براي خدمت رساني آماده مي‌کردند اما؛چه اتفاقي افتاد: 1-در حوزه سفرهاي خارجي تکليف دولت و مسئولان براي ارائه خدمات کاملا مشخص بود آنهم با افزايش عوارض خروجي که هيچ تاثيري درگردشگري ندارد،شايد تنها خدماتي که قرار بود انجام دهند تنظيم زمانبدي مناسب پروازي و روان سازي عبور و مرور در مرزهاي خروجي زميني بود. اما؛ چه اتفاقي افتاد؟ تغيير مداوم ساعات پروازي وتاخير در پروازها وتراکم جمعيت درفرودگاه امام خميني (ره) بدون وجود امکانات اوليه وازدحام زياد مسافر در مرزهاي زميني ازجمله مرز بازرگان سبب شد که برنامه‌ريزي بسياري از سفرها با چالش مواجه و مسافراني که هتل رزرو کردندويا پروازکانکشن داشتندويا تور خريداري کردنديا يک روز از اقامت خود و سفر خود را از دست دادند يا پروازهاي بعدي وبخشي ازسرويس‌هاي خريداري شده را ازدست دادندهمراه با فشارهاي عصبي وهزينه‌هاي اضافه اکثرا خدمات کاملي دريافت نکردند. 2-در سفرهاي داخلي وضع به مراتب بدتر بود به خصوص در نوار ساحلي کشور،ترافيک بيش از 17ساعت در جاده‌هاي منتهي به نوار ساحلي حکايت از سفر باخودروشخصي داشت.اما؛چرا سفر با خودرو شخصي افزايش يافته آن هم به تدابير و سياست‌هاي مسئولان منتهي مي‌شود که در تمام اين سال‌ها نتوانستند عرضه و تقاضا در سيستم حمل و نقل عمومي ريلي،زميني و هوايي را فراهم و ناوگان حمل و نقل کشور را نوسازي و بهينه سازي کنند. به طبع زماني که سفر با تور براي خانوار متوسط ايراني گران تمام شود؛ سفر با خودرو شخصي که در تعاريف گردشگري جايگاهي ندارد افزايش يافته،مخاطرات و تصادفات جاده اي افزايش يافته و ترافيک سرسام آور و آلودگي هوا ميزبان خواهد بود. 3-باتوجه به اينکه بارها ازسوي کارشناسان گردشگري مطرح شده‌است که شان و منزلت گردشگر و مسافر ايراني اقامت اجباري در پارک و چادر نيست؛باز شاهد اقامت در چادر بدون وجود امکانات اوليه آن هم در نه محل‌هاي مخصوص کمپ بوديم. صدالبته که اقامت در چادر هم گونه‌اي از سفر است که معمولا با تجهيزات و در مقاصد خاص و باهدف کمپ زدن برگزار مي‌شودوبطورمعمول شهرهاي ميزبان مکانهاي مناسب با زيرساخت‌هاي کمپينگ فراهم مي‌کنند؛ نه اينکه به دليل شکاف طبقاتي که در سيستم سفر ما اتفاق افتاده اقشار متوسط جامعه به دليل کاهش هزينه‌هاي سفر خود و عدم امکان اقامت در هتل هاي يک،دو يا سه ستاره به اين نوع اقامت روي بياورد. خالي ماندن هتل‌هاي دو و سه ستاره يعني قدرت خريد و سفر در طبقه متوسط و قشر ضعيف بسيار افت کرده است. از طرفي اقامت در مراکز اقامتي غيررسمي هم با رشد مواجه شده است،چراکه اين نوع اقامتگاه‌ها سختگيري‌هاي هتل‌ها را ندارند و براي اقشار خانواده‌هاي پرجمعيت به لحاظ اقتصادي به صرفه تر است. اگر سياست سفرهاي همگاني وهمه مکاني ارزان ودردسترس وبااختصاص منطقي بودجه هاي رفاهي سازمان‌ها وشرکت‌ها بين کارکنان و نيز متناسب‌سازي قيمت هتل‌ها براي خانواده ايراني يا اعطاي تسهيلات مناسب انجام مي‌شد، در اين تعطيلات شاهد اينگونه اقامت ها نبوديم. ?-حجم زباله و تخريب محيط زيست، طبيعت و آثار تاريخي که ناشي از عدم فرهنگ سازي عمومي، آموزش و اطلاع رساني به موقع ستادمديريت سفر ودستگاه‌هاي متولي حکايت دارد،ديگر از داد به فرياد وناراحتي عميق تبديل شده‌است،نه تنها منافع اقتصادي،اجتماعي وتفريحي نداشته است؛ بلک خسارت‌هاي جبران ناپذيرآن را بايدتا سال‌ها درمقصد سفروگردشگران شاهدبود. متوليان امور که سال‌هاست با مشکلات تعطيلات نوروزي،عيدفطر وشهريورماه آشناهستند با برنامه ريزي و هدايت گردشگري به نقاط مختلف و متعادل کردن سفر يا با اطلاع رساني در فضاي مجازي،يا بروشورهاي مناسب و همچنين آموزش از طريق مدارس همانند هميار پليس (دانش آموزاني که به کمک پليس آمدند)مي توانستنددرطول سال هشدارهاي لازم و آموزش هاي لازم را بدهند که آن هم انجام نشد. ?-کمبود بنزين و ارزاق هم بماند؛ مسافراني که تمام مايحتاج سفر خود را از شهر خود بار زده اند و با خود آورده اند و هيچ مزيتي از سفر خود به جامعه ميزبان نمي‌رساند جز زباله و آسيب در حوزه سفر و گردشگري قرار نمي‌گيرند. در تعطيلات ميانه شهريور،بيش از 5ميليون نفر به استان گيلان سفر کرده‌اند و آورده براي اين استان:استفاده 4 برابري از منابع آب،توليد 10برابري زباله،فرسايش 17برابري زمين و افزايش تورم30درصدي براي جامعه محلي،افزايش آلايندگي ها وسخت کردن زندگي طبيعي و روزمره حاصلي نداشته است. اين نوع سفر به لحاظ تعاريف گردشگري،نه تنهاسفري مسئولانه نيست و پيامدي چون تخريب طبيعت،آثار تاريخي،تصادفات و شلوغي،تخريب آرامش واعصاب خوردي ميزبان و ميهمان ارمغان ديگري ندارد. ?-پس مسئولان محترم که به طور مستقيم و غيرمستقيم عضو ستاد مديريت هماهنگي خدمات سفر هستيد لطفابه‌جاي آمار عددي سفر مردم، کيفيت و خروجي اينگونه سفرها را ارزيابي کنيد؛ چون اين سفر و گردشگري نيست،باعث تاسف است که طبق سنوات گذشته به راحتي اين حجم از سفر قابل پيش بيني بوده،سازمان‌هاي متولي وتاثيرگزار دست روي دست گذاشته تا کام سفر مردم چه در سفرهاي خارجي وچه در داخلي خوش نشود. به گزارش آراز آذربايجان به نقل از خبرآنلاين، تجربه‌هاي قبلي نشان مي‌دهدبا فرهنگ‌سازي، برنامه ريزي و سياست گذاري به موقع و مديريت سفرهاي کشور در مقاصد را با ارامش بيشتر، روانتر و مخاطرات اين حجم از سفرها را کاهش داد و مهمترين اثرات سفر وگردشگري که از تمدد اعصاب مسافران و تغيير روحيه نشاط واميد درجامعه را افزايش داد.
برچسب ها:

تاریخ: 1403/06/19 09:50 ق.ظ | دفعات بازدید: 34 | چاپ


مطالب مشابه dot
آخرین اخبار dot
مشاهده مشخصات مجوز در سامانه جامع رسانه‌های کشور