بايد به سمت دو پايتختي شدن برويم
بايد به سمت دو پايتختي شدن برويم
گروه جامعه: بين تهران و شهر دوم کشور که اصفهان است، به لحاظ برخورداريها و امکانات، فاصله بسيار زياد است، چه برسد بين تهران و ديگر شهرهاي کشور که فاصله زياد است. با افزايش تمرکز امکانات در تهران طبيعيست که چارهاي به جز افزايش اتوبانها، شهرک سازيها و امثالهم نيست؛ بنابراين بعيد است که دولت فعلي بتواند طرح فعلي را به جايي برساند چرا که سرمايه و زمان زيادي ميطلبد و برنامهاي جامع ميخواهد.
مسعود پزشکيان، اخيرا درباره تهران گفته است: »اينکه بخواهيم همچنان منابع اوليه را از جنوب کشور و دريا به مرکز بياوريم و تبديل به محصول کنيم و دوباره براي صادرات به جنوب بفرستيم، به شدت توان رقابت ما را مستهلک کرده و کاهش ميدهد.«، اما مسعود پزشکيان نخستين رئيس جمهوري نيست که اين ايده را مطرح ميکند و پيشتر، در دولتهاي محمود احمدي نژاد و حسن روحاني نيز زمزمههاي تغيير پايتخت مطرح شد و به جايي نرسيد.
مسئله تغيير پايتخت که در سخنان رئيس دولت چهاردهم بيشتر با اهداف اقتصادي مطرح شده، بارها به لحاظ زيست محيطي، اجتماعي و فرهنگي نيز مطرح شده، اما با توجه به مواردي از جمله هزينهها، تمرکز ادارات و نهادهاي زيرساختي و بسياري ديگر از مسائل به بن بست خورده است. اکنون که بار ديگر با سخنان پزشکيان، صحبت از تغيير پايتخت شده است اين سوالات که اصلا ميتوان پايتخت را تغيير داد يا خير و براي ابن کار چه ميزان هزينه و تلاش لازم است، مطرح ميشود. مرتضي افقه، اقتصاددان و عضو هيئت علمي دانشگاه چمران اهواز ، به اين پرسشها پاسخ داده است:
طرح آمايش سرزمين را کاملا ناديده گرفتهايم
مرتضي افقه گفت: »سالهاست که بحث جا به جايي پايتخت مطرح ميشود، ولي متاسفانه مثل بسياري از موارد ديگر، کارشناسان يا شايد بهتر است بگوييم کارناشناسان، از سر گشاد قيف به اين نوع موضوعات ميدمند و بيشتر دنبال معلول ميگردند تا علت. علت اصلي تمرکز امکانات، سرمايهها، ثروتها و نيروهاي نخبه در تهران و يکي دو شهر ديگر، بي تدبيريها يا ناآگاهيهايي است که مديران مسئول، داشته اند.
قبل از انقلاب، قراردادي با شرکت ستيران فرانسه امضا شد براي مطالعات آمايشي. طرح آمايش سرزمين شرکت ستيران در سال 1353 تحويل داده شده که افق آن 25 ساله و تا سال 1378 بود. اين طرح بسيار جامع بود. طرح آمايش به معناي تناسب جمعيت و امکانات و قابليتهاي مناطق مختلف است.
اين برنامه به خصوص براي بخشهاي جنوبي کشور و حاشيه خليج فارس، طرحهاي بسيار خوبي، ارائه کرده بود. متاسفانه، اين طرح اجرا نشد و برخي بي تدبيريها و بي کفايتيها هم باعث شده تمام امکانات در تهران جمع شود، به شکلي که اکنون نيز نميتوان اين وضعيت را سر و سامان داد.«وي افزود: »اکنون، هم فشار روي محيط زيست وجود دارد و هم مسائل اجتماعي، تهران را درگير کرده است. همچنين شاهد تخليه بقيه نقاط ايران به سمت تهران هستيم. درواقع وقتي همه امکانات متمرکز در تهران است، از ساير نقاط به سمت تهران، مهاجرت گسترده رخ ميدهد. در نتيجه شاهد بيابان زايي هم خواهيم بود. هرچه روستاها و شهرها تخليه شوند، مشکلات محيط زيستي نيز افزايش پيدا خواهد کرد. همچنين با توجه به تراکم بالاي جمعيت در تهران، ميبينيم که براي تفريح کوتاه به سمت شمال تهران، مسير 2 الي 3 ساعته، بيش از 10 ساعت طول ميکشد.
پس مشکل اصلي کشور ما در حال حاضر عدم اجراي درست طرح آمايش سرزمين است. ما در حال حاضر نه توان و نه هزينه اين نوع جا به جايي را داريم.«
بايد اندک اندک به سمت دو پايتختي برويم اين استاد دانشگاه در ادامه گفت: »اغلب کشورها، حتي هند و پاکستان به سمت دو پايتختي حرکت کرده اند، يعني دو پايتخت دارند. مثلا يک پايتخت تجاري است.
در آمريکا، نيويورک و واشنگتن در ترکيه، آنکارا و استانبول پايتخت هستند. بنابراين، اگر مسئولان ميخواهند فکري براي اين وضعيت داشته باشند بهتر است به اين سمت بروند که، همه امور سياسي، تجاري و بانکي را در پايتخت متمرکز نکنند و اگر ميخواهند توزيع امکانات را در بقيه مناطق کشور داشته باشند به شکل اندک اندک و به تدريج اين کار را انجام دهند.
يک مشکل ديگر که باعث شده به تهران فشار وارد شود و منابع آن به شدت تخريب شده و از بين برود، بي تدبيري و عدم آگاهي درباره چگونگي آباد کردن مناطق آن است. يکي از شعارهاي آقاي پزشکيان محروميت زدايي و حذف نابرابريهاي منطقهاي است.
اين موضوع را در قانون اساسي هم داشته ايم و از همان ابتداي انقلاب قرار بود که توزيع امکانات عادلانه باشد، اما يکي از دلايلي که باعث افزايش نابرابريها شده اين است که هميشه تصور شده اگر به مناطق محروم مثل سيستان و بلوچستان، پول بيشتري بفرستند مشکل اين استانها حل ميشود.«
به گزارش آراز آذربايجان به نقل ازفرارو،وي افزود:»اين در حالي است که اگر قرار باشد مشکل نابرابري در استانهاي محروم حل شود و سيل مهاجرت به سمت استان تهران و استانهاي برخوردار ديگر را شاهد نباشيم، بايد افراد باصلاحيت و با کفايت تري را براي اداره استانهاي محروم به کار بگماريم. از ابتداي انقلاب تا کنون، به اسم محروميت زدايي براي سيستان و بلوچستان، بودجههاي کلاني در نظر گرفته شده است.
اما وضعيت اين استان روز به روز بدتر شده و اتفاقا وضعيت قبوليهاي کنکور سراسري در برخي استانها هم گواه ديگري از نابرابريها است. وضعيت برخي ديگر از استانها از جمله کهکيلويه و بوير احمد و خراسان جنوبي نيز به همين ترتيب است. وقتي يک منطقه ضعيف است با استانداران و فرمانداران ضعيف وضعيت به سمت بدتر شدن ميرود و بودجههاي زياد هم کاري از پيش نميبرد.
اين وضعيت يعني اتلاف تمامي منابع و بودجههايي که درواقع متعلق به مردم است. در مقابل، بهترين مديران با بيشترين بودجهها در تهران متمرکزند. به همين دلايل است که موج مهاجرت به تهران هيچوقت کاهش پيدا نميکند. بين تهران و شهر دوم کشور که اصفهان است، به لحاظ برخورداريها و امکانات، فاصله بسيار زياد است، چه برسد بين تهران و ديگر شهرهاي کشور که فاصله زياد است. با افزايش تمرکز امکانات در تهران طبيعيست که چارهاي به جز افزايش اتوبانها، شهرک سازيها و امثالهم نيست؛ بنابراين بعيد است که دولت فعلي بتواند طرح فعلي را به جايي برساند چرا که سرمايه و زمان زيادي ميطلبد و برنامهاي جامع ميخواهد. تاکيد من بر آمايش سرزمين است، حتي اگر بتوان برنامه ستيران را به روزرساني و اجرا کرد، بهتر از بي برنامگي است.«
تاریخ:
1403/06/21 09:19 ق.ظ
|
دفعات بازدید: 41 |
چاپ