گروه فرهنگي:در »بچه مردم«، انقلاب نه بهعنوان رويدادي سياسي، بلکه بهمثابه يک تغيير دروني و روحي تصوير ميشود؛ تغييري که انسان را از خودخواهي به سوي مسئوليت جمعي سوق ميدهد. در بخشهايي از فيلم که فضاي دفاع مقدس را يادآور ميشود نيز، اثري از شعار و حماسهسازي مصنوعي ديده نميشود؛ همهچيز ساده، انساني و باورپذير است.
فيلم سينمايي »بچه مردم« نخستين تجربه بلند محمود کريمي در مقام کارگردان سينماست؛ مستندسازي که سالها با ساخت آيتمهاي محبوب »خندوانه« شناخته شد و اکنون با جسارتي تحسينبرانگيز وارد عرصه فيلم بلند داستاني شده است. کريمي در نخستين گام خود، بهجاي ورود به مسيرهاي تکراري سينماي بدنه، به سراغ موضوعي انساني و شريف رفته که ريشه در دغدغههاي اجتماعي و فرهنگي جامعه دارد. وي توانسته نگاه مستندسازانه و مشاهدهگر خود را با زبان دراماتيک سينما پيوند دهد و جهاني بسازد که در آن صداقت، ايمان، رفاقت و وطندوستي در هم تنيده شدهاند. از همان دقايق آغازين، »بچه مردم« خود را بهعنوان فيلمي متفاوت معرفي ميکند؛ اثري که ميخواهد از انسان و ارزشهاي ناب سخن بگويد، نه از زرقوبرق بيمعنا.
در روايت داستان، کريمي سراغ چند نوجوان بهزيستي رفته که در آستانه 18سالگي بايد از محيطي امن و کنترلشده دل بکنند و وارد دنيايي شوند که هيچ ضمانتي براي مهربان بودنش نيست. فيلم از دل همين موقعيت ظاهراً ساده، مفهومي ژرف ميسازد؛ مفهوم مواجهه نسلي بيپناه با واقعيتهاي تلخ جامعه و آزمون بلوغ در جهاني که گاه بيرحم است. اين نوجوانان هر يک مسير جداگانهاي را تجربه ميکنند، اما نقطه مشترک همه آنها جستوجوي هويت است. کريمي بهدور از سانتيمانتاليسم، با نگاهي دقيق و صميمي، اين دوران گذار را روايت ميکند و از خلال آن، تصويري از جامعهاي ميسازد که در آن اميد، ايمان و دوستي همچنان ميتوانند معنا داشته باشند.
در پس اين روايت انساني، تاريخ معاصر ايران با ظرافت حضور دارد. کارگردان بدون آنکه مستقيم به رخدادهاي انقلاب يا دفاع مقدس اشاره کند، حضور آنها را در تار و پود زندگي شخصيتها جاري ساخته است. در »بچه مردم«، انقلاب نه بهعنوان رويدادي سياسي، بلکه بهمثابه يک تغيير دروني و روحي تصوير ميشود؛ تغييري که انسان را از خودخواهي به سوي مسئوليت جمعي سوق ميدهد. در بخشهايي از فيلم که فضاي دفاع مقدس را يادآور ميشود نيز، اثري از شعار و حماسهسازي مصنوعي ديده نميشود. همهچيز ساده، انساني و باورپذير است. همين صداقت در روايت، باعث شده فيلم حتي در لحظه شهادت قهرمان خود نيز به دام سانتيمانتاليسم نيفتد و بهجاي اشک گرفتن از تماشاگر، آنها را به تفکر و احترام دعوت کند.
«بچه مردم» در ظاهر اثري نوستالژيک است، اما در عمق خود بازآفريني جهان گمشدهاي است که نسلهاي 50، 60 و 70 با آن زندگي کردهاند. طراحي دقيق صحنه و لباس، بازسازي محلهها و خانههاي قديمي، و رنگبندي گرم و خاطرهانگيز فيلم، همگي در خدمت ايجاد حسي از تعلق هستند.اين نوستالژي از نوعي دلتنگي کور نيست، بلکه بازگشتي هوشمندانه به ريشههاي فرهنگي و ارزشي جامعه است؛ به روزگاري که هنوز واژههايي چون رفاقت، غيرت، ايمان و وطن معنا داشتند. کريمي در اين بازسازي تاريخي، به جاي بازنمايي گذشتهاي آرماني، واقعيتي انساني را به تصوير ميکشد که در عين سادگي، سرشار از معناست.
از منظر شخصيتپردازي، فيلم يکي از آثار خوب سالهاي اخير است. نوجوانان فيلم نه تيپهايي مصنوعي، بلکه انسانهايي زنده و قابل لمس هستند. تماشاگر بهمرور با آنها زندگي ميکند. در لحظات ضعف و ترسشان شريک ميشود و در لحظههاي شاديشان لبخند ميزند. اين حس نزديکي، حاصل هدايت دقيق و همدلانه کارگردان است. بازي بازيگران نوجوان چنان طبيعي و بيتکلف است که يادآور آثار کلاسيکي چون »خانه دوست کجاست« يا »باشو غريبه کوچک« ميشود. کريمي نشان ميدهد که ميتواند از دل چهرههاي ناشناخته، حقيقت و احساس بيرون بکشد و با همانها پلي ميان نسلها بزند.
در کنار اين گروه جوان، حضور چهرههايي چون؛ حسن معجوني، رضا کيانيان و گوهر خيرانديش به غناي اثر افزوده است. حسن معجوني با لحني شيرين، مرز ميان طنز و تراژدي را حفظ ميکند و به فيلم گرما ميبخشد. رضا کيانيان با وقار و ظرافت خاص خود، نقش يک شخصيت محوري و آرام را ايفا ميکند که تجسم تجربه و درايت است. حضور او در فيلم همچون ستون عاطفي روايت عمل ميکند؛ مردي که به نوجوانان درس سکوت و استقامت ميدهد. گوهر خيرانديش نيز با بازي درخشان و کنترلشدهاش، لحظاتي از عاطفه مادرانه و ايثار را به فيلم تزريق ميکند و تماشاگر را عميقاً درگير احساسات ميسازد. ترکيب اين بازيگران کاربلد با جوانان تازهنفس، توازن دلپذيري در اجرا و انرژي ايجاد کرده که کمتر در آثار اجتماعي امروز ديده ميشود.
از نظر فني، »بچه مردم« اثري دقيق و خوشساخت است. طراحي صحنه، نورپردازي ملايم و موسيقي دلنشين فيلم، همگي در خدمت روايت قرار گرفتهاند. موسيقي با ملوديهايي آرام اما پرشکوه، يادآور دوران ايمان و حماسه است و بدون اغراق، حالوهواي معنوي اثر را تشديد ميکند. تدوين نرم و منسجم نيز کمک کرده تا ريتم دروني فيلم حفظ شود و هيچ صحنهاي اضافه يا کشدار به نظر نرسد. اين انسجام، براي کارگرداني که نخستين فيلم سينمايي خود را ساخته، نشانهاي روشن از درک حرفهاي و آيندهدار وي است.
در لايههاي زيرين، فيلم درباره سه مفهوم بنيادين است: انسان، رفاقت و وطن. اين سه واژه در سراسر فيلم درهم تنيدهاند و بهمثابه شاکله معنوي اثر عمل ميکنند. »بچه مردم« يادآور اين حقيقت است که انسان بيرفاقت، از وطن جدا ميماند و جامعهاي که پيوند انساني خود را از دست بدهد، رو به فراموشي ميرود. کريمي در دل روايت خود، وطن را نه بهعنوان يک جغرافيا، بلکه بهمثابه يک حس جمعي بازآفريني ميکند؛ وطني که در قلب انسانهاي پاک و مسئول زنده است. اين نگاه، همان روح انقلاب است؛ انقلابي که از درون انسان آغاز ميشود و در رفتار اجتماعياش متجلي ميشود.
فيلم در جشنواره فيلم فجر نيز با استقبال خوبي روبهرو شد و در چند بخش از جمله بازيگري و طراحي صحنه مورد تحسين قرار گرفت. داوران از صداقت و خلوص اثر ياد کردند و بسياري از منتقدان آن را يکي از صادقانهترين فيلمهاي اجتماعي سال دانستند. تماشاگران جوان نيز با فيلم ارتباطي عميق برقرار کردند، چراکه در ميان قابهاي آن، بخشي از خود را يافتند. همين موفقيت نشان داد که سينماي انقلاب و دفاع مقدس هنوز هم ميتواند با زبان نسل جديد سخن بگويد؛ اگر خالص، انساني و هنرمندانه روايت شود.
در نهايت، »بچه مردم« نهتنها براي محمود کريمي، بلکه براي سينماي ايران دستاوردي ارزشمند است. فيلمي است که در هياهوي کمديهاي سطحي و آثار بيريشه، يادآور معنا و ايمان در سينماست. کريمي با ساخت اين اثر نشان داده که ميتوان از دل سادهترين قصهها، به عميقترين مفاهيم انساني و الهي رسيد. اين فيلم با نگاهي مؤمنانه و بيادعا، تصويري از انسان امروز ارائه ميدهد که در جستوجوي حقيقت و رفاقت است.
به گزارش آرازآذربايجان به نقل از ايکنا، شايد سينماي ايران بيش از هر زمان ديگري به چنين آثاري نياز دارد؛ آثاري که نه از سر شعار، بلکه از سر عشق ساخته ميشوند.
.Arazazarbaiijan.farhangi@gmail.com