گروه فرهنگي:ابوالفضل جليلي با اشاره به اينکه فيلمساز مستقل بايد تفکري مستقل داشته باشد، تأکيد کرد که چنين فيلمسازي با تبليغ هيچ تفکري در پي پول به جيب زدن نيست. سينماي مستقل ايران در سالهاي اخير با فراز و نشيبهاي بسياري روبرو بوده، سينمايي که معمولاً نماينده سينماي ايران در عرصه بينالملل بوده و همچنان به شکلهاي مختلف جريان دارد. براي بررسي مفهوم سينماي مستقل و راههاي حفظ اين سينما با ابوالفضل جليلي، يکي از کارگردانهاي قديمي سينما که آثارش در همين چارچوب سينماي مستقل تعريف ميشود، گفتگويي داشتيم که در ادامه مشروح آن را ميخوانيد:
سينماي مستقل چه تعريفي دارد؟
راستش را بخواهيد مفهوم سينماي مستقل را نميدانم و اصلاً نميتوانم تعريفي هم براي آن در نظر بگيرم و بگويم که مثلاً سينماي مستقل، سينمايي است که قصههايش به اين شکل هستند يا حرف و پيامي در آن مستتر است و... .
فرض کنيد قرار است فيلمي درباره زندگي کوروش کبير ساخته شود، ساخت اين فيلم قطعاً ميلياردها تومان هزينه خواهد داشت و خيلي بعيد است که بتوان چنين فيلمي را در سينماي مستقل ساخت اما شايد بتوان به شکلي همين فيلم را هم اثري در سينماي مستقل دانست.
اگر بخواهم درباره استقلال در سينما تعريفي بدهم به نظر من ميتوان به جاي سينماي مستقل، فيلمساز مستقل را تعريف کرد. به نظر من فيلمساز مستقل کسي است که به جايي وابستگي ندارد و منظور من فقط وابستگي به يک سيستم، رانت يا حکومت نيست بلکه وابستگي به يک تفکر خاص هم مدنظر دارم. فيلمساز مستقل فقط با تفکر خودش فيلم ميسازد و به دنبال اين نيست که با تبليغ يک تفکر پولي به جيب بزند، در اين صورت به نظر من ميتوان يک کارگردان را فيلمسازي مستقل دانست. وقتي فيلمسازي بدون توجه به اين مسائل سعي دارد حرف دلش را بزند و با کمترين پول براي رسيدن به هدفش تلاش ميکند، فيلمسازي مستقل است. من به شخصه هيچ پولي را از هيچ حکومتي قبول نميکنم و بيش از هر چيز برايم حرفي که ميخواهم بزنم مهم است.
آيا ميتوان فيلمسازي که تفکر خود را دارد اما بودجه فيلمش از طرف دولت تأمين ميشود، را هم فيلمسازي مستقل دانست؟
نه من چنين فيلمسازي را مستقل نميدانم. من معتقدم که پول فساد ميآورد و نميتوان انتظار داشت که هزينه سنگيني براي يک فيلم از سوي شخص يا نهادي ديگر ارائه شود و فيلمساز بتواند همان فکرش را خالصانه به فيلم تبديل کند.
اگر بخواهم درباره خودم صحبت کنم من امروز فردي فقير اما بينياز هستم، در سالهاي حدوداً 14تا 18سالگي ميلياردر بودم، تابلونويسي ميکردم و وضع مالي خيلي خوبي داشتم؛ وقتي به سينما آمدم به خودم گفتم که تو چرا وارد سينما شدي، اگر منظورت کار هنري بود که ميتوانستي تابلونويسي را ادامه دهي و آنجا وضعيت مالي خوبي هم داشتي. من به اين نتيجه رسيدم که آمدهام تا فيلمي بسازم و پيامي مستقل به مخاطبم بدهم و هر وقت دوستانم هم از من ميپرسند که تو دنبال چه چيزي در سينما ميگردي، ميگويم که من ميخواهم فيلم بسازم تا وقتي مردم به تماشاي آن رفتند و يک نفر که از سختيهاي زندگي افسرده شده اين فيلم را ديد و از سالن سينما بيرون آمد، اگر او سوال کنم که چه چيزي ديدي بگويد که اين اصلاً فيلم نبود و نميدانم چه چيزي بود اما حال من را از اين جهان به آن جهان برد.
به چنين هدفي رسيديد؟
خير به اين هدف نرسيدهام. رسيدن به آن کار سختي است؛ در وادي معرفت و معنويت هيچوقت به آنچه که ميخواهيد، نميرسيد چون اين وادي مثل کهکشاني عظيم است هرچقدر که جلوتر ميرويد و کشف ميکنيد متوجه ميشويد که هنوز بايد جلوتر برويد و اين کهکشان در حال افزايش است ولي هرچقدر که در اين مسير پيشروي کنيد، لذتش بيشتر است.
بنابراين ميتوان گفت که شما با نوع جهانبيني که داريد به فيلمسازي مستقل تبديل شدهايد. اما اگر فيلمسازي با جهانبيني خودش فيلمنامهاي بنويسد که ميتواند از نهادهاي دولتي هم بودجهاي براي ساخت آن دريافت کند. او را نميتوان فيلمساز مستقل دانست؟
بله ميتواند فيلم بسازد و هيچ ايرادي هم به اين کار نيست و بايد نگاهي منصفانه داشت؛ فيلمسازي کاري پر هزينه است و اگر فردي که نميتواند بودجه فيلمش را خودش بپردازد مجبور است که به جلب سرمايهگذار از طرق مختلف فکر کند.چند سال پيش قرار بود کشور بلژيک به ساخت دو فيلم از دو فيلمساز کمک کند که يکي از آنها من بودم و ديگري برادران داردن بودند که ميخواستند فيلمي بسازند. بودجهاي براي فيلمهاي ما در نظر گرفته شد و من به وزير فرهنگ آنجا گفتم که چطور تصور ميکنيد که با اين بودجه اندک فيلم ما ساخته ميشود و ايشان نيز تأکيد داشتند که ما بودجهاي براي ساخت فيلم در نظر داشتيم که حالا آن بودجه را بين شما دو نفر تقسيم ميکنيم و من همان زمان گفتم که بودجه فيلم من را به برادران داردن بدهيد چون با تقسيم بودجه هيچ فيلمي ساخته نميشود ولي حداقل با اختصاص بودجه به يک فيلم، آن فيلم شانس ساخته شدن دارد. برادران داردن نيز فيلمسازان خوب و شريفي هستند که من هم دوست داشتم فيلمشان ساخته شود. برادران داردن در ساخت فيلمشان از وزارت فرهنگ بلژيک کمک گرفتهاند ولي همه دنيا آنها را به عنوان فيلمسازاني مستقل ميشناسند و شايد به دليل بالا بودن هزينه توليد فيلم بتوان با سختگيري کمتري به اين موضوع نگاه کرد اما قطعاً اين مسئله که فيلمساز به آنچه که ميسازد اعتقاد داشته باشد، بسيار مهم است.
سال گذشته پس از چند سال فيلمي ساختيد که در جشنواره فجر هم نمايش داده شد. آيا ما ميتوانيم همچنان فيلمسازان مستقل بيشتري در اين سينما داشته باشيم؟
بله قطعا، خودم به شخصه سالهاست که با فقري انتخاب شده زندگي ميکنم و اين زندگي را هم دوست دارم. هيچوقت نخواستم جيب مردم را با فيلمهاي سخيف خالي کنم تا جيب خودم پر شود، به نظر من با کمترين پول هم ميشود فيلم ساخت.
به شخصه اگر هيچ پولي هم نداشته باشم، يک دوربين برميدارم و فيلمم را ميسازم. خيليها به من ميگويند که سالهاست فيلم نساختي اما من در اين سالها هم بيکار نبودم، فيلم »داروگ« و »مرخصي کوتاه« را ساختهام ولي چون مجوز نگرفتم کسي از اين فيلمها خبر ندارد و اکران هم نشدهاند.
ساخت فيلمهايي که اکران نميشوند و کسي آنها را نميبيند چه ارزشي دارد؟
اين فيلمها در اينجا نمايش داده نميشوند ولي در ديگر کشورها ميتوانم آنها را اکران کنم و بالاخره در ايران هم ديده ميشوند و البته ما در دنيا پراکندهايم و در هر جايي که فيلمي ايراني اکران شود، اين فيلمها علاوه بر مخاطبان خارجي، مخاطبان ايراني هم دارند.به گزارش آرازآذربايجان به نقل از ايلنا، پس مجوز مسئلهاي نيست که جلوي فيلمسازي را بگيرد و ما در اين شرايط هم ميتوانيم به وجود و ظهور فيلمسازان مستقل بيشتر اميدوار باشيم.
.Arazazarbaiijan.farhangi@gmail.com