محمدعلي خالقنژاد'
گروه سياسي: بيمقدمه و خارج از تعارفات مرسوم نامههاي اداري، سخن را آغاز ميکنم. سخني که از سر درد و دلسوزي است و در آن اميد دارم. اميدوارم سخنانم مصداق کلام گهربار مولا اميرالمؤمنين علي(ع) باشد که ميفرمايند:»کلمه اگر از دل برآيد، بر دل نشيند و اگر از زبان برآيد، از گوش فراتر نرود.«(ابن ابيالحديد، شرح نهجالبلاغه، ج20، ص287)
سخنان اين جانب نيز که از سر دلسوزي و بدون اغراق بيان ميشود، يقين دارم بر دل رئيسجمهور محبوب و مردمي خواهد نشست و چارهانديشي را برخواهد انگيخت.
جناب آقاي رئيسجمهور،
همانطور که ميدانيد، هر امري استراتژي و راهکار ويژهاي دارد و انتخابات نيز از اين قاعده مستثني نيست. يکي از ارکان اصلي و مؤثر در هر انتخابات، ستادهاي تبليغاتي هستند که به جرأت ميتوان گفت از پتانسيلهاي بالقوه و بازوان اجرايي نامزدها محسوب ميشوند. پس از انتخابات نيز اين نيروها معمولاً سازماندهي مجدد شده و به عنوان ياران وفادار براي دور بعدي حفظ ميشوند.
اما موضوعي که پس از گذشت يک سال و نيم از انتخابات دوازدهمين دوره رياستجمهوري، نگارنده را به نوشتن اين سطور واداشت، نحوه برخورد ستاد مرکزي دکتر پزشکيان با ستادهاي »وفاق ملي« در استانها و شهرستانها بود. متأسفانه، تنها يکي دو هفته پس از انتخابات سرنوشتساز 8 تيرماه 1403 اين ستادها به طور غيرمنتظرهاي تعطيل شدند و حاميان و ياران پرتلاش آنها به حال خود رها شدند.
برخلاف ستادهاي نامزدهاي رقيب، ديگر کسي پيگير سرنوشت اين نيروها نشد و گويي آنان به بوته فراموشي سپرده شدند. به تعبيري، ستادهاي وفاق ملي، »فعالان ديروز و فراموششدگان امروز« هستند.
به نظر ميرسد اين اقدام را جز با تنگنظري و بيتدبيري در برخي ارکان تصميمگير دولت وفاق ملي نميتوان توجيه کرد؛ تأثير منفي اين رويکرد در کوتاهمدت و در انتخابات آينده آشکار خواهد شد. اين در حالي است که نامزدهاي رقيب، نه تنها نيروهاي خود را متفرق نکردهاند، بلکه به يارگيري جديد پرداخته و آنها را همچون سربازان پشت جبهه سازماندهي کردهاند تا در مواقع لازم از تجربياتشان بهره ببرند.
جناب آقاي دکتر پزشکيان،
معمولاً ستادهاي نامزد پيروز، بدون چشمداشت و تنها براي پيروزي نامزدشان، تمام توان خود را به کار ميگيرند. حداقل انتظار آنها اين است که پس از پيروزي، قدر ببينند و مورد توجه قرار گيرند، نه آنکه يکباره کنار گذاشته شوند و مصداق اين مصرع ضربالمثلشده گردند: »از دل برود هر آنکه از ديده برفت«
اين در حالي است که در آستانه انتخابات شوراهاي اسلامي شهر و روستا (پارلمان محلي) قرار داريم و جمعآوري نيروهاي باتجربه و پايکار در چنين شرايطي دشوار خواهد بود. چه بسا بهتر بود ستادهاي تبليغاتي پس از انتخابات، تحت عنوان »ستادهاي مردمي حاميان دولت وفاق ملي« يا »شوراي هماهنگي حاميان دولت« سازماندهي ميشدند و در راستاي پيشبرد اهداف دولت ايفاي نقش ميکردند.
نتيجه اين اقدام، دلسردي طرفداران دولت و حضور افراد سفارشي در پستهاي کليدي است که گاه به دليل عدم همخواني با دولت يا ناکارآمدي، مشکلاتي را ايجاد ميکنند. در حالي که اگر از ظرفيت ستادها استفاده ميشد، نيروهاي اصيل و کارآمد معرفي ميشدند.
جناب رئيسجمهور،
اکنون نيز دير نيست. همانطور که ضربالمثل معروف ميگويد: »جلو ضرر را از هر کجا بگيري، منفعت است.« با توجه به شرايط حساس پيش رو، ميتوانيد ستادهاي وفاق ملي را در سراسر کشور احيا کنيد. اعضاي اين ستادها، افرادي دلسوز و کمتوقع هستند که جز موفقيت دولت و سربلندي رئيسجمهور منتخبشان، آرزويي ندارند.پيشنهاد ميکنم در سطح استانها و شهرستانها سازماندهي جديدي صورت گيرد تا پشتوانه اجتماعي دولت حفظ شود. از اين نيروها حتي ميتوان براي بازرسي غيررسمي از عملکرد دستگاههاي اجرايي استفاده کرد و گزارشهاي مستقيم آنها را مبناي تصميمگيريهاي آينده قرار داد.