گروه خانواده و سلامت: افسردگي به هيچ وجه نشانهاي از ضعف شخصيت نيست و ميتواند هر فردي را با هر ميزان از قدرت روحي و جسمي درگير کند.
افراد موفق، تحصيلکرده و به ظاهر قوي نيز ميتوانند به افسردگي مبتلا شوند.
افسردگي يکي از شايعترين اختلالات رواني در جهان و ايران است، اما هنوز بسياري آن را به عنوان يک بيماري جدي و قابل درمان نميشناسند. باورهاي نادرست و کليشهاي درباره افسردگي باعث ميشود برخي بيماران از درمان فرار کنند يا به سراغ روشهاي اشتباه بروند؛ روشهايي که تنها بيماري را تشديد ميکنند. در اين گزارش، به 8 باور رايج اما غلط درباره افسردگي ميپردازيم و با ارائه دلايل علمي نشان ميدهيم که چرا اين تصورات بايد کنار گذاشته شوند.
تو افسرده نيستي؛ تنبلي
يکي از مخربترين باورهاي رايج در جامعه ايراني، کماهميت جلوه دادن افسردگي و تقليل آن به بيکاري يا تنبلي است. اين ديدگاه نه تنها ريشه در ناآگاهي دارد، بلکه به شدت توهينآميز است. افسردگي يک بيماري مغزي است که تعادل شيميايي مغز را تحت تاثير قرار ميدهد و با علائمي نظير غم و اندوه پايدار، از دست دادن علاقه و لذت، تغيير در الگوهاي خواب و اشتها، کاهش انرژي و تمرکز، و حتي افکار خودکشي همراه است. اين علائم به هيچ وجه انتخاب فرد نيستند و اراده او نقشي در کنترل آنها ندارد. تحقير و سرزنش فرد افسرده نه تنها کمکي به او نميکند، بلکه باعث ميشود تا از جستجوي کمک حرفهاي خودداري کند و دچار انزواي بيشتر شود.
فقط آدمهاي ضعيف افسرده ميشوند
اين باور که ريشه در مفهوم " لزوم قوي بودن" در فرهنگ ما دارد، يکي ديگر از موانع بزرگ در مسير درمان افسردگي است. افسردگي به هيچ وجه نشانهاي از ضعف شخصيت نيست و ميتواند هر فردي را با هر ميزان از قدرت روحي و جسمي درگير کند. افراد موفق، تحصيلکرده و به ظاهر قوي نيز ميتوانند به افسردگي مبتلا شوند. اين ديدگاه غلط باعث ميشود که بسياري از افراد به دليل ترس از برچسب "ضعيف" خوردن، علائم خود را پنهان کنند و از مراجعه به متخصص خودداري کنند. در واقع، شجاعت واقعي در اين است که فرد بپذيرد به کمک نياز دارد و براي بهبود خود اقدام کند.
افسردگي فقط در بزرگسالان رخ ميدهد
بعضيها فکر ميکنند افسردگي مختص بزرگسالان است و نوجوانان يا کودکان افسرده نميشوند. در حالي که افسردگي ميتواند در هر سني اتفاق بيفتد و تشخيص بهموقع اهميت زيادي دارد.
فقط اتفاقات بزرگ باعث افسردگي ميشوند
واقعيت اين است که افسردگي ممکن است حتي بدون عامل مشخص رخ دهد. عوامل ژنتيکي، بيوشيميايي و سبک زندگي در بروز و تشديد افسردگي نقش مهمي دارند.
درمان طول ميکشد و اميدي نيست
اين تصور که افسردگي هميشه طولاني و طاقتفرسا است، غلط است. درمان بهموقع و اصولي ميتواند زودتر نتيجهبخش باشد و بسياري از افراد بهبود قابل توجهي پيدا ميکنند.
مراجعه به متخصص نياز نيست
باور به معنويت و دين ميتواند اميد و تابآوري را افزايش دهد، اما جايگزين درمان پزشکي و روانشناختي نيست. افسردگي مانند بيماريهاي جسمي نياز به مداخلات تخصصي دارد. روانپزشک، روانشناس، داروهاي ضدافسردگي و جلسات رواندرماني روشهاي علمي و اثربخش درمان هستند و اکتفا به توکل صرف ميتواند باعث مزمن شدن بيماري شود.
داروهاي ضدافسردگي اعتيادآورند
ترس از مصرف داروهاي ضدافسردگي، يکي از دغدغههاي اصلي بيماران و خانوادههايشان است که بيشتر ريشه در اطلاعات نادرست و شايعات دارد. داروهاي ضدافسردگي در صورت مصرف صحيح و تحت نظر پزشک، اعتيادآور نيستند. اين داروها با تنظيم مواد شيميايي مغز، به بهبود خلق و خو، افزايش انرژي و کاهش علائم افسردگي کمک ميکنند. عوارض جانبي احتمالي اين داروها معمولا خفيف و موقتي هستند و پزشک با توجه به وضعيت بيمار، مناسبترين دارو را تجويز ميکند. مهم است که بيماران بدون مشورت با پزشک، مصرف دارو را قطع نکنند. چون قطع ناگهاني داروهاي حوزه اعصاب و روان ميتواند منجر به علائم ترک و بازگشت بيماري شود.
خودش ميگذرد
متاسفانه بسياري از افراد بر اين باورند که افسردگي نيز مانند يک سرماخوردگي ساده، به مرور زمان و بدون هيچ مداخلهاي خود به خود بهبود مييابد. اين ديدگاه در برخي موارد خفيف ممکن است صادق باشد، اما در اکثر موارد، افسردگي يک بيماري مزمن است که در صورت عدم درمان ميتواند به عودهاي مکرر و طولانيمدت منجر شود. عدم درمان به موقع افسردگي نه تنها رنج و عذاب بيمار را طولاني ميکند، بلکه ميتواند منجر به مشکلات جدي در روابط، شغل و کيفيت کلي زندگي او شود.
چطور بفهميم افسردهايم يا نه؟
روانپزشک و متخصص اعصاب و روان ، درباره رايجترين باورهاي اشتباه درمورد افسردگي ميگويد:چند باور اشتباه درباره افسردگي در جامعه ما وجود دارد؛ يکي از آنها اين است که درماني براي افسردگي وجود ندارد، يا شخص افسرده ديوانه و رواني است. در حالي که اصلاً اين طور نيست.
افسردگي مثل هر بيماري ديگري قابل درمان است چه بسا راحتتر. اشتباه ديگر درباره افسردگي اين است که به فرد افسرده بگوييد موضوع مهمي نيست و خودش خوب ميشود. اين نوع حرف زدن اتفاقا بيماري را تشديد ميکند و باعث ميشود که شخص افسرده اعتماد به نفسش را از دست بدهد.«
دکتر علي محسنيان در پاسخ به اين سوال که فرد با ديدن چه علائمي در خود احتمال ابتلا به افسردگي را بدهد، ميگويد: »فرد افسرده معمولا در خودش فرو ميرود و کمحرف ميشود، دلشوره شديد دارد، پرخاشگري ميکند، تحمل شرايط برايش سخت ميشود، اعتماد به نفسش کاهش مييابد و مدام خود را سرزنش ميکند، عملکرد سابق را ديگر ندارد و سطح انرژياش افت ميکند، قبلاً آرام بوده اما حالا تحريکپذير شده و مدام در انتظار اتفاقات بد است، يا قبلاً خيلي فعال بود اما الان گوشهگير و منزوي شده است. وقتي چنين علائمي را در کسي ميبينيم، بايد احتمال دهيم که دچار اضطراب و افسردگي شده است. درمان چنين فردي را نبايد به تعويق انداخت يا به سادگي از کنارش گذشت.«
توصيههايي براي بهبود روح و روان
به گزارش آرازآذربايجان به نقل از سلامت نيوز، روانشناسان تاکيد دارند که براي غلبه بر باورهاي غلط و بهبود وضعيت سلامت روان در جامعه، لازم است که اين اقدامات به صورت جدي پيگيري شوند:
آموزش و اطلاعرساني گسترده: رسانهها، نهادهاي آموزشي و سازمانهاي مردمنهاد بايد در زمينه آموزش عمومي در مورد افسردگي، علائم، علل و روشهاي درمان آن، نقش فعالتري ايفا کنند.
فرهنگسازي و شکستن تابوها: لازم است که گفتگو درباره سلامت روان و افسردگي عاديسازي شود و از برچسبزني و شرمساري افراد افسرده خودداري شود.
دسترسي آسان به خدمات روانپزشکي و روانشناسي: بايد تلاش شود تا خدمات سلامت روان به صورت گستردهتر و با هزينه مناسب در دسترس عموم قرار گيرد.
حمايت اجتماعي: خانوادهها، دوستان و جامعه بايد از افراد افسرده حمايت کنند و آنها را به حال خود رها نکنند.